داستان پر تلاشِ واش: لوکی سَرَ سِینگ بینگِنیم
در اورازان، علفها را به سه روش میچینند.
روش اول: ینجه واُسبُس (یونجه واسپرس) را بعد از چیدن، بغلبغل، کنار هم ری یَ مینُن، بعد از خشک شدن، آنها را بَند مینُن( کمر علفها را میبندند).
روش دوم: علفهای رسیده و نزدیک به خشک را مثل: دَمُجار، دُرَی سَر، خُمُسنو، سِینگ تاشان، گُل چال دیمه، ویَداری دَره، اینجاها علفها را به صورت چهار یا شیش بغلی، لوک میکنند و روی آنها را با سنگ فراوان میپوشانند تا این لوک، مکعب مستطیلی کاملاً فشرده شود.
روش سوم: علفهای تَر و تازه مَرزها، چاکها، مسیر رودخانه، تَکرو که علفهای آبدار واُلَرگ زیاد دارد، یکی دو بغل سبک کنار هم گذاشته و روی آنها را چندتا سنگ سبک میگذارند به حدی که فقط باد آنها را نبرد.
در مَثَل: «لوکی سَرَ سِینگ بینگِنیم»، آش تشبیه شده به این علفهای تَر و تازه و آبدار (که به سرعت هضم میشود و گرسنگی میآورد.) لذا قدیمیهای ما هر وقت آش میخوردند، یکی دو لقمه نان پنیر هم پِیسر میخوردند که این آش را (همچو سنگی) نگه دارد.
لفظِ کمی متفاوت این مثل در اورازان را با دیگر جاهای طالقان، از آن جهت آوردیم که اگرچه دانستن اصطلاحات و مثلهای دیگر نقاط خالی از لطف نیست و آشنایی با فرهنگهای مختلف، لازم، اما حفظ فرهنگ خودمان، واجبی است که باید در عمل به آن، این گنجینه غنی فرهنگی را به آیندگان هدیه داد!
سیداحمد میرصادقی، اهل آبادیِ باصفایِ اورازانِ طالقان جان