درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۵ مطلب با موضوع «عروسی طالقانی» ثبت شده است

عروسی سنتی طالقانی

يكشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۴۴ ق.ظ

مراسم سنتی عروسی اهالی روستای پرگه طالقان که در زیبا شهر قزوین سکونت فصلی دارند. در این عروسی، از آلات موسیقی سنتی مثل سورنا (ساز) و دُهُل استفاده می شود و مراسم همراه با رقص دسته جمعی جوانان و چوب بازی ادامه می یابد.

فیلم و عکس: ارسالی از آقای شجاع کوهستانی


فیلم عروسی را دریافت کنید

دانلود

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۴۴
درجی طالقانی

عروسی های قدیمی در طالقان

دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۱۸ ق.ظ

مجموعه ای بی نظیر از عکسهای قدیمی مربوط به عروسی محلی در روستای اورازانِ طالقان

گوشه ای از مراسمها و آداب و رسوم محلی را می توانید در این عکسها مشاهده کنید

با تشکر از کانون فرهنگی اورازان

 

مراسم پول اندازی (هدیه به داماد)
 
در این مراسم، که معمولاً شب عروسی برگزار می شود، افراد فامیل، هدایای نقدی خود را به داماد اهداء می کنند. فردی که مسئول دریافت هدایاست، از اهداء کننده به این صورت که "عمو فلانی، فلان قدر شاباش هادا، خانَش آبادان...." نام می برد و فرد دیگری، آن را یادداشت می کند تا بعدها، داماد جوان در شادیهای آن فرد، برایش جبران نماید. 
 
این عکس مربوط است به عروسی سیدعباس میرنورالهی در دهه پنجاه (کنار داماد سیدنظام میراحمدی و کنار سید نظام، سمت چپ، مرحوم سیدجعفر میرقادری و مرحوم سیدوجیه اله میراحمدی قرار دارند.)
ارسالی از: سید انبیاء میرصادقی
 
 
 
گل به دست زاما! و گل گلی آیینه و شمعدان
 
پذیرایی در مراسم عروسی معمولاً با چای، شیرینی و میوه های محلی انجام می گرفت.
 
این عکس مربوط است به مراسم عروسی سید حسین میرقادری در دهه شصت
 
 
عروس یا زاما حمام بردن و نیز صحرا بشیَن
 
قبل از حنابندان، عروس و داماد را جداگانه به حمام برده و رخت نو به تنشان می کنند. (معمولاً صبح حنابندان عروس را برده و عصر داماد را). صبح روز عروسی هم عروس با دست خوآرانش (ساقدوشان خانم) به صحرا می روند و گل می چینند و شادی می کنند. همین مراسم برای داماد هم برپا می شود. هرجا هم که اتراق کنند و فرصتی دست دهد، از رقص و پایکوبی (یالدی بزیَن) و دست افشانی غافل نمی شوند. حتی در اورازانِ بسیار متعصب مذهبی و سنتی!
 
این عکس مربوط است به مراسم عروسی سیدولی، در اِسطَلی سَر  در سال هفتاد
 
 

 

زاما لباسانشه تَن کوردیه، با دَس برارانش میشو صحرا تفریح!

 

 
آخرین عکسهای مجردی داماد گرفته می شود.
 
این عکس مربوط است به دهه هفتاد

 

 

 

 

خُنچه بَران (مجمع بیاردُن)
 
معمولاً در شب حنابندان و یا صبح روز عروسی انجام می شود و هدایایی از طرف داماد و فامیلانش برای عروس و بالعکس فرستاده می شود.
 
این عکس مربوط است به دهه شصت و ارسالی از: سیدانبیاء میرصادقی
 
 
پیِ عروس بِشیَن، زاما لباسانشه تَن کوردیه، با دَس برارانش میشو عروس بیاره!
 
بعد از ظهر روز عروسی، داماد و ساقدوشهایش با گل و شیرینی و آینه و شمعدان، برای بردن عروس به خانه پدری او، رهسپار می شوند.
 
این عکس مربوط است به عروسی سیدمحمود میرنوری، ساقدوشی که آینه در دست دارد، مرحوم سیدکمال میرنوری است.
 
 
فامیلانی مَجمَع بیاردُن
 
هر یک از فامیلهای دور تا نزدیک، بنا به درجه قرابت و فراخور وضع مالی خود، هدایایی در یک مجمعه می گذارند و به عروس و داماد اهداء می کنند.
 
و حُسن ختام این پُست، این عکس بسیار زیباست از عروسی اوایل دهه پنجاه در اورازان. چهره های خندان دخترکانی که امروز خود عروس و داماد و نوه دارند، پسرکان کنجکاو و زنان پرغرور و استوار طالقان.
 
شاد باشید
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۱۸
درجی طالقانی

یخدان

يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ق.ظ


یخدان، صندوقچه قدیمی که وسایل و لوازمی چون لباس، زیورآلات و پارچه را در آن نگهداری می کردند.


یخدان به یه روایت اصیل طالقان

ممنون از صنوبر آبجی راوی این بخش ما
با ما همراه باشید و دوستانتان را با ما همراه کنید.



دریافت کنید (فایل اول با فرمت mp3)

دریافت کنید (فایل دوم با فرمت mp3)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۱۴
درجی طالقانی

خیاط سر

دوشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۲ ب.ظ


بِرارمی عروسی بَ، خیاط سَر🔅داشتیم.
مینیب دی یه قشنگه کُت بَدوت.
بعد دی بگوت: بَبه جان، اگه شوکیان، رخت و لباسانی جیفِ، خالی کنی، رختانت قشنگتر میمانه و ویشتر دی عُمر مینه.

آن گپش مینی فکری میان، یه چراغی روشُن کُرد، 💡
نه بابتِ تمیزی و عمر ویشتر لباسان، که حالیم گِردی، ما دی روزانه، یه عالمه ناراحتی و پِشیمانی و نگرانی ر خودمانی میان جمع مینیم که اگه همانطور سرهم بمانه، یه کوه غصه میگرده و فکرمانه داغان مینه.

✨ پس هر شو که میگرده، جیفانمانی جور، ذهنمانه دی خالی کنیم تا همیشاک قشنگ بمانیم و عمر طولانی کنیم.
البت اینطوری دنیامان دی قشنگتر میگرده.

〰〰〰 @TaleghaniDarji 〰〰〰

🔅خیاط سَر، یکی از رسمان عروسی در طالقانه که چند روز بمانده به عروسی، خیاط دعوت مینُن در زاما/عروسی خانه که اوشانیب لباس بدوجه و شوکیان دی همه جمع میبُن آنجه و بساط شادی و دور همیشان به راهه.

✅ تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۶ ، ۱۲:۵۲
درجی طالقانی

ازدواج طالقانی

يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۱۹ ب.ظ

وقتی مجرد بودیم، خیلی ها میومدن خواستگاری که من دوسشون نداشتم. و اون خیلی ها، که ما فکر میکردیم میتونیم با خواستگاری اومدنشون، یکیو دوست داشته باشیم، نمی آمدند. و حتی اون یک نفری رو هم که ایمان داشتیم دوستش داریم، از خجالت رومون نمیشد نگاهش کنیم.

قسمت خیلی جالبترش آنجا بود که وقتی با غریبه ازدواج کردیم، یه هویی هر چی آدم حسابی تو ده بود، تا به من و مادرم میرسیدند میگفتند: آخ که ما دیر جنبیدیم و دختری به این خوبی رو از دست دادیم و ازین حرفا...

من نمیدونم چرا همیشه اینطوریه ؟!؟!
بعضی وقتها باید یه چی و از دست بدی تا قدرشو بدونی!
از طرفی گفتن: همیشه علف در خونه بو زده است!
یعنی غریبه هایی که در امتیازبندی رده های پایینتری دارند، از جذابیت بیشتری نسبت به خودیها برخوردارند.
شاید به این دلیل که همون ناشناخته بودنشون، در ابتدا جذابیت میاره.

ولی تجربه نشون داد که ازدواجهایی که در میان بستگان، خویشان و همشهریها انجام شد، همیشه پایدارتر و سعادتبارتر بوده.
من یکی که همیشه ترجیح میدم بچه هام، با یک طالقانی ازدواج کنند تا یک غریبه. شما چی عزیزجان؟

براساس طرحی از بانو مینو تاجدینی
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی



عکس از: بنفشه چراغی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۱۹
درجی طالقانی

سرتاشی-عروسی

سه شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۳۰ ب.ظ

مراسم سرتاشی
از جمله رسوم مربوط به عروسی در طالقان
عکس: سیدعباس افتخاری پراچانی



همین زامایی که در عکس میبیند خودُش یه عروسی دیگه، زاما دس براره و دره سرتاشی مینه


در سرتاشی فامیلها برای زاما، مجمعه میارن


زامایی رخت و لباسان، میخوا بشه حَمُوم


در آخر از خوراکیانی که فامیلان بیوردیَن، به همه هامیدین


ان شاءالله که به سلامتی و میمنت
خوشبخت گردن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۰
درجی طالقانی

عاروسی و شادمانی در طالقان
قسمت سه یُم: رسوم مربوط به عاروسی


حنابندانی شو، زامارُ میبردُن حمام، بعدِ حمام، یه نفری آینه دَست میگیت و زامای دم دِ میمامه، یه نفر دی میکوبی پیت حلبی سر، بقیه دی دست میزیَن، تا بیان خانه، زاماره میبردن بامی سر، یه کرسیِ مفروش هامینان، زاما میشه کرسی ای سر وامیستا، دخترانِ فامیلان مجمعه سرمیگیتُن و میامیَن. مجمعانی میان چند تا بشقاب شکلات، کشمش، جوز، سیف و یه بشقابی میان دی پول دَبَه. پولُ سوا وِمیگیتُن، بقیه رو دِمیکُردُن کیسه ای میان، شوکی میبوردُن دست برارانی بَه.
عاروسی شو، دست براران تا صبح با زاما بیَن و وازی میکُردُن. درنه بازی، قاب بازی، سیب سیب، شاه ودزد، بورده بورده... اوشانی صبحانه، پایِ خودشان بَه. پول جمع میکُردُن یه وَره هامیگیتُن، سر میربیَن، برنج دی میپَتُن، صبحانه چلو گوشت میخوردُن.
مراسم سرتاشیه: زاما برار (ساقدوش) که شب قبل (حنابندانِ شو) معرفی گردی بَه, یه قیچی دست میگیت، زاماره پیشبند سفید آرایشگری دمیبَند و به صورت  نمایشی، او ره اصلاح میکُرد. وسطانُش دی مدام میگوت: قیچی کُله (کُنده, تیز نی) و از خانواده زاما انعام میگیت. زُنکان دی در همین اثنا، مجمعه های پر از چیزهای رنگ و وارنگ میاردُن و میندیَن زامایی پیش. از طرف عروسی خانواده و فامیلای نزدیکش دی مجمعه میاردُن و بعد از پایان سرتاشی، ومیگردیَن خودشانی مجلس. زاماره بعد از سرتاشی میبرُن حمام (خانه نزدیکان) و زاما برار دی اویی همرا میشو. بعدش لباس زاما ره که خانوادش بیاردُن، هر کس یه چی دِمینه زامایی تن، یکی کت، یکی قِییش (کمربند) و ... ضمناً از دیشو (شب حنابندان) زاما در اختیار زاما براره و هر چی او بگوت، گوش مینه.
زون واگیران: اینطور بَه کو تمام جوانان، اسب و قاطر سوار میگردیَن، دهی کوچان جَر و جیر میشیَن به تاخت، تا همچین خُجیر، مقبول واقع گردُن و دخترانی هوش حواسُ بَبُرُن.
عروسی شو، زاما کفششُ پاش دِه، دَر نمیوُرد. چونکه دست براران کفش زاماره بلند میکردُن، دوباره به او میروتُن. (یعنی باید اوشانه پول هامیدا تا کفششُ هادیَن.)
قدیمان، حنابندانی شو آش میپَتُن و عروسی روزی نهار، آبگوشت هامیدان.
 نار بِیزیَن: در زمان عروس ببردُن، وقتی که عروس را سوار  بر مادیانی آذین شده میکُردُن و با ساز و دهل به سمت زامایی خانه راه میکَتُن، زاما دست برارانشی همراه، پیش دیمیکت و از یک فاصله، چیزهایی را به سمت کاروان عروس پرتاب میکُرد، مثل میوه که غالباً سیب سرخ یا انار بَه و همراهان عروس آنان ره روی هوا قاپ میزیَن. معمولاً دو یا سه میوه و سپس کیسه‌ای از سکه را هم در انتها پرتاب میکُردُن. انتخاب فاصله پرتاب از طرف زاما خیلی مهم نَبَه اما هرچه دورتر بَه، نشانِ قدرت و توانایی او به حساب میومی.

فردایِ عاروسی، قلیان و نهارِ عاروس زاما ره خانواده عاروس میوردُن. مثل نان، پندیر، کره، حلوا، زیرجوش، مرغانه. شوپیَر، شومار، شوخوار، شوربرار با عاروس و زاما میخواستن نهار چایی باخورُن، عاروس پشتشه به طرف شوپیر وشومار میکُرد، چایی ره پس پسا هامیدا اونانه، خیلی دی یواش حرف میزی، میگوتُن عاروس تُک داره، بعد که چاییشانُ میخوردُن، نعلبکی میانه پول میدان عاروسه. به عبارتی اوره رونما میکُردُن.
پاتختی یا همان سربندان دی رسمش مفصل بَه. عروس صبحش بایستی زامایی فامیلانو صبحانه هامیدا، آنهم با نان و پندیر و کره و خوراکیانی کو ننه آقاش هادایی بیَن .بعدِ ناهار دی زناکان میومیَن کادو میوردُن. عروس دی اوشانه خلعتی میدا. رسم خلعتی خیلی مهم بَه. یعنی عروس جاهاز داشت یا نُداشت مهم نَبَه اما خلعتی ره حتماً باید هامیداشت و هامیدا.
طالقانی وصلتان از اول تا آخر عروسی، پول نقد زیادی خرج نمیگردی. اغلب پیشکشی و عروسی یی خرج و اینان از تولیدات خودشان استفاده میکُردُن و به سادگی وصلت برگزار میگردی.
یه خُجیر رسم که داشتُن این بَه کو معمولاً هر پولی جمع میگردی، شاباش و پول پیشانی و اینان، همه ره هامیدان عروس و داماده.
پول پیشانی: یکی از بزرگانُ امین قرار هامیدان، میهمانان، یکی یکی میشیَن اویی ور، آنچه در وسعشان دَبَه، از پول و طلا پیشکش میکوردُن عروس و داماده. آخر مجلس، با اون چیزی کو جمع گِردی بَه، عروسی یی خرج در میامه و یه چیز دی عروس و دامادی بَه میماند. الانی طور نَبه کو پنج سال بعدِ عروسی، هنوز مجلس عروسی یی قسطانُ هامیدییَن.
قدیمان، هدف از عروسی، وصلت بَه و اینکه دور هم جمع گردُن و شادی کنن. نه اینکه چشم همچشمی باشه و همدیگه ره کوری هادییَن یا خدای نکُرده فخر فروشی کنن. خرج هر دو خانواده یه اندازه بَه. عروس و دامادی جیب دی اول زندگیشان، پُر میگردی.
با سپاس از گروه تولید محتوای درجی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام درجی TaleghaniDarji) مجاز است.

این متن ارزشمند با صدای خانم قادری تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۴۶
درجی طالقانی

مُرداله وَره

جمعه, ۷ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۱۱ ب.ظ


داستانی شمایی بِه تعریف مینُم که بابام خدا بیامرز از جوانیانش بگوتیه.

قدیمان رسم بَه زاما،  عروسی بِه گوسفند میبرد که روز عروسی با همان خرج و ناهار هادیَن، یه بنده خدایی عروسی بَه، این زاما فقیره آدُم بَه و دستش تنگ، وقتی میخواستن عروسی بَه گوسفند بَبُرُن، چون بضاعت مالیشان کم بَه، یه مُردالِ گوسفند میخرن. اما برای حفظ آبروشان و اینکه مردمی چشم بیا، مُردالِ گوسفندی کینِ شلنگ دمینُن و اوره باد مینُن. بعد دی یه جَختی قیر میزنن کین دَمِشه، یکیَم اویی کینه داشت تا قیر در نیا و میبرُن عروسی به.


بیچاره گوسفنده اندی باد دکُردی بیَن اوی کینه، هنه کشی میکُرد. همه دی میگوتن عجب گوسفند پرواری، از چاقی نمیتانه نفس بکشه. خلاصه حیوانه میبرن طِوله و قیرُ درمیارن.


عروسی خانواده، صبح که میشُن طِوله، مینُن مُردالِ وَراک دَره. بخاطر آبروشان مجبور میبُن یه گوسفند چاق بکُوشن و خرج هادیَن.

نقل خاطره از مهوش ملاجان، حسنجون


کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی) مجاز است.


این خاطره با صدای خانم ملاجان تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۱۱
درجی طالقانی

 


طالقانیانی عاروسی
قسمت دویُم: رسوم مربوط به عاروسی


آن قدیمان، هفت شو و هفت روز عاروسی میگیتن. هر روزش دی یه رسم بخصوص داشتن.

جُهازبران، بنداندازان، چاچمان، نان دبُندان، حنابندان، عروس بَران (روز اصلی عروسی)، سربندان (همان پاتختی)

مثلاً چاچمان، زیر سایه داران جشن میگیتن و مجمعه میوه و شیرینی میوردُن.

بقیه رسوم مربوط به عروسی دی عبارتند از:

بوته کردن، قند بشکتُن، تُک بیگیتن، عقدکنان، خیاط سر، انتخاب دست خوآر و دست برار (ساقدوش)، هرزان ورزان و خرج بار، پیشانی پول، حمام بَران، نار اندازی و طشت بِزیَن که این آخری منسوخ گردیه.

اولین دور همی دو تا خانواده ره میگوتُن خلوتِ شیرنی خوران (یا چایی خوران). از دو طرف، فقط درجه یکان میامین. بعد از این جریان، تازه نامزدی ره علنی میکُردن و بقولی پیلا شیرینی خوران میگیتُن. که تقریبا کل دهی بزرگترانه خبر میکردُن تا در این روز خرج  و مهر بربینُن. مثلاً خرجی واستان میگتُن یه گوسفند و چند کیلو پنیر و یه مقدار آرد که از سوی زامایی خانواده به عروسی خانه میوردُن و همانی همراه، ناهار عروسی رو تهیه میکُردن. بعد هم عروسی به یه انگوشتر یه چادر میبوردُن. مهریه ره دی که میگوتُن مهر معمولاً یه مقدار پول تعین میکُردن ولی هیچ وقت دریافتی درکار نَبَه مگر در موارد خاص. البته گاهی دو مبلغ تعیین می گردی، یکی به اسم مهر که همان مهریه به و پرداخت نمیشد و یکی دی "نقدینه" میگوتُن که معادل شیربهای امروزی بَه و ننه عروسی میگیت ولی دراصل خرج تهیه جهاز دختر میگردی.

هفته قبل از عروسی دی خیاط سر میگیتُن یعنی خیاط میاردُن خانه، بعد برای خانواده عروس و داماد لباس میدوتُن. همچنین رسم بَه که برای فامیل دی یه تیکه لباس دوخته و هدیه میدادن.

یکی دو روز قبل از عروسی دی نان دبندان، دان کوبی و کشک بسابین داشتن. بدین ترتیب زناکان و جوانان میومین عروس و زامایی خانه و برای روز عروسی، نان دمیبستن یا برای شام حنابندان که معمولاً آش بَه، گندم میکوبستن و چوبی تشتانی میان، کشک میسابیَن.

روز قبل از حنابندان دی خر میگیتُن و دهی میان فرش جمع میکوردُن برای عروسی جشن.

هرزه برزان (هرزان ورزان) یه شو قبل از حنابندانی شو بَه کو زامایی دست بُراران و عروسی دست خُوارا نو دعوت میکردُن. یعنی دترکان و پسرکانی که عروس و زامایی همسن و سال بیَن تا هماهنگ کنن چه ساعتی زاما بیا. کجه نار بزنه و از این جور هماهنگیان. بعد دی با کمک اوشان برج و لوبیا پاک گرده. بعد از کار دی دُترکان جمع میگیردیَن عروسی دور، بزن و برقص و بگو و بخند. یه مقدار دی زاما ره اذیت میکردن که باید ازاین به بعد وچه ماری کنی. یه مقدار دی عروسی ته دلُ خالی میکردُن که باید وچه کهنه ره بشوری. اینانو شوخی شوخی میگوتُن و میخندیَن.

بعد دی خرج بار که همان وسایل اولیه طبخ ناهار عاروسی به، مثل آرد، برنج، قند، شکر، چایی و.... میوردُن عروسی خانه.


با سپاس از گروه تولید محتوای درجی

کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی) مجاز است.

این متن ارزشمند با صدای خانم تاجدینی تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۱۱
درجی طالقانی

جهازبران

پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۴۲ ب.ظ


آداب و رسوم عروسی در طالقان
 جهاز و چادرشب دوزی


بعد از خواستگاری ای مراسم و شیرینی خوران، عروسی خانواده کم کم جهیزیه ای فکر می کتن.
این راهی میان، اولین قدم اجرای مراسم، چادرشب به.

پارچه بافی سوار می کردن که مخارجش دامادی خانواده تقبل می کردن. الباقی دیگر به هر دو خانواده کمک می کردن و فامیل و همسایه هان دی دعوت می کردن.

بقیه دی عروسی منزل می ماندن. عروسی ننه شروع به بدوتن چادر شبی پارچه می کرد. کسانی که دعوت گرده بین، بعد از بخوردن ناهار، یه خورده پول عروسی ننه ر به عنوان شیرینی هامیدان تا جهیزیه ای به خرج کنه.
نوع و مقدار جهیزیه معمولا به وسع مالی عروسی خانواده و امکاناتی که در روستا دبه بستگی داشت و اکثرا از موادی درست می گردی که ماده اولیه شان روستایی میان قابل دسترسی باشه.


جهاز که آماده میگردی، یه روز که معمولاً یک هفته قبل از عروسی به، زامیی بزرگتر و گته فامیلانش میومین از عروسی ننه آقا، جهازو تحویل میگیتن و سیاهه ای کو بنوشته بین (لیست وسایل جهیزیه)، امضا میکوردون و میبردن زامایی خانه مینگتن و سر فرصت زناکان جهازو میچین.


 💐 به سلامتی و دلخوشی استفاده گرده 💐


نقل از: سجاد صائمیان
عکس از نت

گوشه ای از مراسمهای عروسی با صدای خانم شجاعی تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۴۲
درجی طالقانی