مواظب دنیای من باش
خُودُت دِ مُواظبت کُن جـآن
دی عِینِ تو بُسات نمیبو
تو دِ فقط یه دانه این دنیایی میان دَره
و تو خُودُت به تنهایی، مینی دنیایی
بَرسان به اونی که دوسُش داری
اوقاتتان به تندرستی عِزیزانِ جان
خُودُت دِ مُواظبت کُن جـآن
دی عِینِ تو بُسات نمیبو
تو دِ فقط یه دانه این دنیایی میان دَره
و تو خُودُت به تنهایی، مینی دنیایی
بَرسان به اونی که دوسُش داری
اوقاتتان به تندرستی عِزیزانِ جان
این غَدّارِ دنیایی میان، گُسنگی، کرونا دِ ویشتَر کشته هامیدی!
ولی چون پولدارانِ نمیکوشه، نگران کننده نی!!!
امّا خدا همهی این غم و غصههان دِ گَتتر و به همهی بندگانُش اَعم از نُدار و مالدار، مِهرُوانتَره
ایمسال: کُلِ چارشَمبه خانه دِریم درد و بلا دِ میپریم (انشاءالله) طراح پوستر: خانم مینا قادری (اورازان)
یادُوش بخیر قِدیمان
هر ماه، یکی یِی خانه، زائو داشتُند
اینی واستان، گندم برشته دُرُست میکُردُن، میگوتُون شیرِ زائو رَ زیاد مینه
ایسه الان همه اینان آرزو گردی
طرز تهیه گندم بیربیشته (گندم برشته)
امروزه زیاد میشنویم که گندم یا نان، قوتِ لایَموته ولی در گذشته، گندم واقعاً قوت لایموت بود و بیشتر از هفتاد درصد غذایِ مردم، از گندم به دست میآمد. گندمی که آردِ پختنِ انواع نان، شیرینیها و کُولاسها رو میداد و همینطور در غذاهای مرسوم، مثل آش و بلغور پلو مورد استفاده قرار میگرفت. برکت خداوندی، حتی در تنقلات و خوردنیهای تفننی مردم، جایِ خودش رو پیدا کرده بود. یکی از این تنقلات خوشمزه و خاطره آفرین، گندم برشته است.
گندم برشته رو برای روزهای خاص، مثل شبهای چلّه، جشن چهارشنبه سوری و ایام عید تهیه و استفاده میکردند. همینطور برای زن زائو، با این استدلال که شیر مادر رو زیاد میکنه، گندم، برشته میکردند. یه کمی زمان که پیشتر اومد، خوراکی توجیبی بچههای مدرسه میشد اما اوج عزت گندم برشته، برای روزهای عید نوروز بود.
قدیما عید که میشد، کار بچهها این بود که بِرَن دمِ درِ خونهها و «هیب هیب» کُنان، از صاحبخونه گندم برشته بگیرند. گندم برشتهای که به قول معروف: خیلی مُزّه میدا.
حالا هم که دمِ عیده، میخواییم طرز تهیه گندم برشته رو براتون بگیم، شاید در میون این شلوغیهایِ آخر سال، وقتی برای درست کردنش پیدا و بچههای امروز رو به مزّه رویایی اون، مهمون کنید.
برای این کار به مقداری گندم کامل، یعنی گندمی که پوست کنده نشده نیاز داریم. کفتر بازا این نوع گندم رو خوب میشناسند چون برای کبوترهاشون از اون نوع میخرند.
گندم رو پاک کرده و میشوریم و بعد به مدت حدوداً دو روز، تو آب نمک و شیر میخوابونیم. میتونید برای خوشمزهتر شدن گندم، به این آب نمک و شیر، کمی زردچوبه و حتی آب پنیر اضافه کنید و بهتره که تو این دو روز، گندم رو تو یخچال نگه دارید. راستی، مقدار نمک هم به اون اندازه باشه که گندم، مزه برداره و وقتی میچِشی، شوریش رو نشون بده.
بعد از دو روز اونو آبکشی کرده و اجازه میدیم تا آب اون بره و کاملاً خشک بشه.
یه سینی روحی یا ماهیتابه برداشته و روی اجاق گاز، با شعله پایین میگذاریم، گندمها رو توش ریخته و تفت میدیم. این کار رو میشه حتی روی بخاری، چراغ والور یا آفتاب خیلی تند هم انجام داد. در مدت تفت دادن، مرتب گندمها رو هَم میزنیم تا خوب برشته بشَن.
حالا گندم برشته ما آماده است و میشه به رسم قدیمها، اونو با مقداری توت یا کیشمیش (ترجیحاً صمغ آبادی کیشمیش) قاطی و نوش جان کرد. بسم الله...
✍ دستور پخت و عکسها از: آقای نورالدین مهرانی
با سپاس از بانوان پروانه جوکار، زری مهرانی، آقای مهدی رضاخانی و طالقانی وچکان
معلم: دتر وقتی گته گردیِی میخوای چاکنی؟ دتَر: عروسی!
معلم: نه منظورم اینه که چکاره میبی؟ دتَر: عروس!
معلم: نه، میگم وقتی گته گردیِی چامینی؟ دتَر: شواَر!
معلم: دتَرجان، پیَر مارتیب چامینی؟ دتَر: زاما میرُم!
معلم: لَحنَتی! پیَر مارت در آینده از تو چی میخوان؟ دتَر: نوه!
ای امان این دتَر دلش شواَر میخوا... کمک کنین هرجور گردی بشو شواَر خانه، ثواب داره
✍ متن: سید مصطفی افتخاری، روستای پراچان
به گویش بالاطالقان (پراچانی)
طراح پوستر برای عبارات طالقانی: سیده مریم قادری (پوستر بالا) و مسلم گرشاسبی (پوستر پایین)
این طنز با هدف آموزش گویشهای مختلف طالقانی تهیه شده است.
.
صبحِ رجب المرجبی، با نوای خوشِ دیندیرَکِ واران
با هزار دعایِ خیرِ ایمنی از آفات
به راه امروز راهی میشویم
سلام عِزیزان، خودتانی هوا رِ بُودارین، خِیر پیش
عکس سدِ طالقانمان از: آقای سینا میناوند
اگه همه چی آسان باشه که دیه جَر بِشییَن و رُشد کُردُن، بی مَعنایه
مایی گَت گردیَن، وَختی اتفاق دِمیکوئه که سختیهان و به قولِ امروزیان: چالُشها رِ رَد مینیم.
آها عِـزیـز جان
شاید این سختیِ پیشِ راهُت، یه پلهکانه تا تو رِ جَـرتَر بَبوره!
پَ توکل کن به خدا و ادامه هادین....!
سختی زُمُستان در قدم بُهار تُمام میبو
کتاب «به قامت سرو» زندگینامه یکی از شیروَچان طالقانی، سرتیپ دوم پاسدار سید حمزه میرتقی اورازانی است که به قلم خواهر زاده ایشان، سرکار خانم سیده آمنه میرمطهری اورازانی نوشته شده است. سردار میرتقی یکی از شهدایِ زنده جنگ تحمیلی و نیز نبرد با داعش میباشد. خدا او ر بُداره.
دوباره پنجشنبه گَردیُ و دُلمان اونانی بَ که مایی وَر دینیاَن تنگ گردوستی
همه ی پنجشنبه هانی اَسا
یادی مینیم از اونان که دلتنگشان میگردیم
یادی مینیم از اونان که هنوز دوستشان داریم
دلمان گرم هسته به خجیر خاطراتی که اونانی همرا داریم
یادی مینیم از آقاجانمان که مایی وَر دینیه
و مهربان نَنَکمان که بَشیهَ خداجانی وَر
خداجان همِشانه ببخشهُ بیامرزه
شادی روحشان فاتحـه و صلواتـے قرائت بفرمایید
متن ارسالی از: آقای وحید شعبانیسوهانی
ادمین درجی: ایمسال این پِنجشَمبه آخُرِ سال، با خانه نشینی و غمِ بیماری کرونا، ویشتَرَک دل گیره.
ایلاهی خدا همه رفتگانِ بیامُرزه وُ زندههانِ دی سلامت بُداره.
از راه دور یادشان مینیم و فاتحه و صلواتی مهمانشان
بسم الله الرحمن الرحیم....
تو هستی...
و خانُهمان گـَرم...
و چاییمان به راه...
این غم و غصههانُ دی بگو: یه شو کوتاه بیا!
خانُوتان گرم
متن از: سیده مریم قادری
عکس از: مهدی ویسانیان
سلام، شمایی خُجیرِ روز بخیر
نیمیدانوم کُجِه دَرین و چی مینین ولی امیدوارُم کیفتان کوک بو و حالتان خُجیر
این بیصحبِ کرونا اَواره گرده ان شاءلله
آخر مریضی گرده
مرحوم بوروسلی حق داشت این صغیره چینیانه صبح تا نمازیسَر دودست میکوتَند. یکی دنبه اینانه بوگو ، یِتیم، آخه خفاشم گردی غذا؟ کوفته بوخورین. پدرسوخته هیچی نوداران شمایی دست دَ صغیر و کبیره گرفتار گردوستی اَن.
کم بدبختی داشتیم اینم گردوستی سرِخر، نه میتانیم میدان بیشیم ، نه وچهنی دست دَ میتانیم خانه بومانیم، خلاصه شب عیدی بد جور گرفتار گردوستیییم
فقط تو رو خدا خودتانی هوا رَ بودارین، بالانتانه حسابی بوشورین، میدانان نیشین ، خانه ای میان بمانین.
تو رو به روح امواتتان اندی سیر نوخورین
برران و خوهران، خداجان دِ میخوام تا جانِتانه سالم بُداره و شمایی روحَ پر از نور و شادی کنه.
ببخشین که کال گپ بزیم، فقط میخواستوم دیمتان خندان گرده
روزتان پر از مهربانی و در پناه خدا
متن ارسالی از آقای وحید شعبانی سوهانی طالقانی (به گویش پایین طالقان)