درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۰ مطلب با موضوع «بازیهای طالقان» ثبت شده است

تیراندازی پوس پُرتُقالی

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۴۰۰، ۱۱:۳۸ ق.ظ

 

یه زمانی تفریحات لاکچری بَ

بُخصوص کرسی پایه‌ای بیــــخ

_____________________

کُلاً آن قِدیمان، همه چی دِ تا تَهُش استفاده میکُردُن

پُرتُقالِ می‌خوردُن، پوستُشی هَمرا شیرین کاری و وازی می‌کُردُن

مثلاً همین تیراندازی پوست پُرتقالی که مخصوص جوانان بَ

یالان دی با یه دانه مداد تراش و پوست پُرتُقال، کارتُنکی جور (عنکبوت) تار می‌تنیدُن (اینه‌ خیلی هنر بَ)

زُناکان دی، همین که گَپشانِ می‌زیَن، پوست پُرتقالانه ریز ریز میکُردُن (بس که دستشان به خُرد کُردُن عادت داشت)

یادُش بخیر... ما دی با پوست پرتقال، قصابی وازی می‌کُردیم. سیفیده پی‌یانُشِ جدا می‌کُردیم میگوتیم دُنبه‌یه!   نارنجی پوستُش دی مثلَنی گوشت بَ!  هَستانُش دی هَسته! (استخوان)

 

شما این چیان یادُتان میا؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۰۰ ، ۱۱:۳۸
درجی طالقانی

قدیمی طالقانی وازیان

شنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۰۳ ق.ظ

قدیمی طالقانی وازیان چی بَ ؟؟؟؟


قدیمان، آتاری و سه گا و پی اس پی و این چیزیان نَبَ گو، هَمُش کار و بدبختی بَ. اما یه موقعانی دی زمانه دستش دِ در میشی و می یَشت که یالوکان جَختی وازی کنن. حالا چی وازی میکوردون ؟

یه سری وازیانو گو همه میدانُن مثل تَپ کَش ( بیس بال طالقانی) و جوز وازی و قِیش وازی و قزقان کلاه اما چند تا وازی شمارو میگواَم که شایدا تا حال نُشنوسته باشین.

برو بور وازی:

این وازی یه جورایی فوکر مینوم از مغولستان باشَه. دو گروه تقسیم میگِردی یَن، گروه اول فورار میکورد، گروه دوم دی اوشانو پِی‌آ میکورد و با لَگه میزی اوشانی کینی بیخ و هرکس لَگه میخورد میسوت!

اَمبا این فورار و دُمالا کوردون فقط از روی بِومِ خانه هان صورت میگیت. هرکس داخل کوچه میگِردی میسوت. از روی پشت بُوم ها میپریدند و بُزی جور بَپُرک میزی یَن. البته از نتایج این وازی کلی فاحش دی بَ و کلی نَرفین، آن دی از نوع طالقانی!

فرض کن 20 نفر از بِوم بدوبدو میکوردون، خب مَعلومه داد و قال صاحب خانه بلند میگِردی که: پُدَسّوختان مایی خانه خاک گِردی. ای که سرده زمینی سر باخوسین که مایی نُکاس خوراب گِردی. ای که شما رو بومی سر کفُن کنن. ای که شمایی آقایی کَلّه.... ای که شمایی فلانی کله و انواع نرفین های آبدار.

این وازی مثلاَ اگه از جوعَر مَحله شروع میگِردی، تا جیر محله ادامه پیدا میکورد. و خیلی اوقات تا ساعتها طول میکشی که تُمان گرده. افتخار دی این بَ که مون از فلانی یِ ی بوم بَپّرستوم به فلانی یِ ی بوم و آی منو فاش بدا!

هَلَنگ بوریو:

این وازی رو دترکان دی میکوردون. دست به سینه و روی یگ پا لیله میکوردون و به هم تنه میزی یَن. هرکسی زمین میخورد یا پای دومش به زمین حتی سِو میکورد اون فرد میسوت. دستشان نباید واز میگِردی و باید همدیگرو عرصه کین میزی یَن (با آرنج میزدند) حتی سه قولمه دی نیمیتانستون بزنن (با نوک انگشت سیخونک زدن) فقط دست بسته.

خر پشت خر واز:

همان تهرانی خرپشته یه. غریب وحشی گِری یی نیه این وازی میان؟ خدایا دور کن. هر وقت مون خر میگِردی یَم، وحشیان میپرستون مونی پس رجه یی سر، مون دی جا خالی میدادُم و آی با کین زِمین میخوردون حال میکوردوم. بُزی جور میخا جَفت بَزنی این وازی یِ ی میان.

قاپ وازی:

این وازی دی خیلی مرسوم بَ.  تهرانی میان دی زیاد مرسوم بَ

لیس بَس لیس:

همان بیخ دیواری با سکه بَ. سکه مینگتون و هرکسی سکه به دیفال نزدیکتر میومی برنده بَ.

مرغانه وازی:

دوتا مرغانه رو به هم میزی یَن. آرام، هرکسی مرغانه ترک میخورد، میباخت و میخاست مرغانه رو به آن یکین هادیده. یا یه مرغانه رو در مُشت قرار میدادن طِوری که فقط مرغانه یی کله بیرون بَ. بعدش با کله اون یکی مرغانه یواش میزدند هرکسی مرغانه ترک میخورد، باید مرغانه شو به اون یکی میداد.

آقام میگو ما یه سیا کُرک داشتیم که بیصحب مرغانه ش خیلی اُسکُت بَ. یه روز 50 تا مرغانه بردم. هیچ کس مونی حِریف نیمیگردی. از قدیم میگوتون که سیا کرکان سفته مرغانه دارن.

شاد باشید

به قلم: حامد نجاری، روستایِ گوران طالقان جان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۰ ، ۰۸:۰۳
درجی طالقانی

قایم موشُک

سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۰۲ ب.ظ

قایُم موشک وازی می‌کوردیم

چُشمانُمو بیگیتُم و تا دَه بُشمُریَم

حالیم بَ که دُمبال یه دَگ و دوجه‌ یِی که پیدات ناکُنُم

بعد که چُشم وا کوردُم بِیدیَم بِشی‌یِی... یادُم بیامه یه جا بُخوانده بی‌یَم:

«قایم موشک بازی تمرینِ جدایی‌هاست!»

بشی‌یَم طِوله‌ای میان، دنی بی‌یِی... یک یک اتاقان سَرُک بَکشی‌یَم، تندورستان، مطبخ، پسینه و حیاط و کُلِ باغو دی بِیدیَم!

یِگهو یادُم دَکَت به پُشت بُوم...

پَله‌کانه جَر اومی‌یَم و مُچته در حالِ دُندُک بِزیَن به گته نَنه‌ای لواشکان بیگیتُم.

 

آها عِزیز جان، اینجا طالُقانه، قایم موشک وازی غلط می‌نه مایی بِ تمرین جدایی‌هان باشه! نهایت موشُشی همراه میتانی تمرین پاتُک بِزیَن کنی.

ایسه یه تیکه لواشک مُنه هادین تا مُن دی به گته ننه نگوئَم این موش باخوردگی لواشُک، تی یِی کاره!

 

وَگُردان طنزآلود یک شعر عاشقانه با چاشنی نوستالژیِ ناسیونالیستیِ یک طالُقانی اصیل که زود بُراق میبو اگه کسی بُخوا از جدایی گَپ بَزنه!

به قلم: سیده مریم قادری

اصل شعر قایم باشک از: آقای وحید رجائی نژاد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۰۲
درجی طالقانی

آزادی کودک

چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۴۱ ب.ظ


بی یَلیم یالانِمان وَچگی کُنُون

در دنیایِ واقعی

با وازیانِ واقعی

و هَم‌وازیانِ واقعی

 

اوشانِه که وَرگِ گلی جور لَطیفُن

با تکنولوجی و مَجازیاتِ زُمُخت اسیر ناکُنین!

 

روزگارتان خوش بَبه کانُوم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۸ ، ۱۲:۴۱
درجی طالقانی

قِییش وازی (کمربند بازی)

سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۵۵ ب.ظ
بازی بومی محلی
قیش وازی
در این بازی افراد دو گروه می شوند  و گروهی در داخل یک دایره هر کدام حافظ یک کمربند و باز شده در روی زمین  هستند که بصورت ایستاده بالای هر کمربند یک نفر  قرار می گیرد. گروه بیرون ازدایره حمله می کنندکه کمربندی را بدزدند , با دزدیدن یک کمربند با آن به افراد داخل دایره حمله کرده  تا دیگر کمرینده ها را بدزدند .اگر در طول این بازی کسی از داخل با پا به افراد بیرون بزند بازی از نو آغاز میشود  وجاها عوض می گردد. و اگر نزند با کتک همه کمربندها را پس می گیرند.
بازی بدین صورت است که بعد از یار گیری محل مسابقه مشخص شده و بعد یک دایره بزرگ در آن می کشند که محدوده مسابقه است.
بعد با قرار دادن کمر بندها(قیش) در روی خط دایره کشیده شده بر روی هر کمربند یک نفر می ایستد که کسی آنرا برندارد.و تیم مقابل نیز تلاش می کند در یک غافل گیری کمربند ها را بردارند.
در این بین تیمی که سعی در برداشتن کمربندها دارد باید با دست دادن و بیرون کشیدن افراد تیم مدافع کمربند ها را برداند اگر در این کار موفق شدند شخصی بیرونش برده اند باید بیرون بماند تا کمربندی را تیم مهاجم بردارد تا بتواند دوباره وارد زمین بازی شود.
حال اگر کمربندی توسط تیم مهاجم برداشته شد آن تیم با کمربندی که برداشته اند شروع به ضربه زدن به کمربندی که در داخل زمین است می کنند تا آنرا بردارند و افراد تیم مدافع نیز باید با قرار دادن پای خود جلوی بیرون بردن کمربند را گرفته و ضربات کمربند را باید تحمل کنند و در یک غافلگیری با ضربه زدن به افراد تیم مهاجم (به شرطی که پای طرف ضربه زننده در داخل دایره محوطه بازی باشد و فقط ضربه با پا باشد) و بازنده شدن آنها جای تیم ها عوض شده  بازی از سر گرفته می شود.
در غیر این صورت باید تیم مدافع آنقدر ضربات کمربند را تحمل کند تا بتوانند در یک غافلگیری با زدن ضربه پا به افراد تیم مهاجم برنده شده و جای تیم ها عوض می شود.
ارسالی از گروه صمیمی طالقانیها
با مدیریت آقای مراد حاجیان
تشکر ویژه از ادمین و اعضای محترم گروه

  کلیپهای جشنواره بادبادکها و قِییش وازی تقدیمتان
دریافت کلیپ اول
دریافت کلیپ دوم
دریافت کلیپ قییش وازی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۳:۵۵
درجی طالقانی

جوانان پراچانی و ورزش

سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ب.ظ

پراچانی جوانان، همچون دیگر جوانان طالقان، بسیار پُر جنب و جوش و پُرتحرک هستن و علاقه زیادی به ورزش، مخصوصاً ورزشهای گروهی دارن. یکی ازاین ورزشان والیبال هسته که تقریباً80 درصدجوانای پراچان به آن علاقه مندند و بیشتر اوقات فراغت خودشانه دی با بازی والیبال پُرمینن.
شما اگه یه سر به شهر گلسار (سیدمحله) در استان البرز بزنین، زمینهای والیبال یا به قول خودمان والیبال زمین، مشخص هسته، ۳ تا والیبال زمین داره که غروبان، همیشه پرهسته. عدهٔ زیادی هم به عنوان تیم بیرون زمین منتظرن تا بازی تیم اول تُمان گرده که بشن زمینی دُل، یه عدهٔ زیادی هم تماشاچی داره. که خدا رو شکر، در تابستان و بیشتر تعطیلات آخر هفته که خانواده ها میشن پراچان، جوانان اوجه دی بسیار پرجنب و جوش ظاهر میگردن و والیبال بازی آنجه دی جریان داره.
تصویر زیر گویای واقعیت است.
این بَ انشای مُن

سید مصطفی افتخاری اصلِ طالقانیِ پراچانی



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۱
درجی طالقانی

شعری در وصفِ قدیمان

سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۵۴ ب.ظ
🔸 بخش اول: بُهاران

سرآمد فصل و گِردی سال دیگر            خداجانم مُنا دا بار دیگر
هنوز فصل زمستان، یه کَمیش بَه         همان سرما و سوزان، یه کَمیش بَه
هنوز جرأت نَبه در را کنیم باز                زِ لای پنجره، یخ، یه کَمیش بَه
هنوز رفت آمدای فصل سرما               میان دوست و فامیل، یک کَمیش بَه
هنوز گاو و گوساله، گوسفندان            درون هر طویله، یه کَمیش بَه

🔸 بخش دوم: بازیهای طالقانی

جوانان پشت بام خانه ها هم             میان بازیها جوز بازیشَم بَه
میان شوخی هم سن و سالان          دوقوزبازی و کندو بازیشَم بَه
کشیدند دایره ای در آن میانان            میان بازیها قِییش بازیشَم بَه
میان پیرمردان و بزرگان                     عجب حالی و لَنبر بازیشَم بَه
 میان دختران و نونهالان                    طناب در دار و تاب بازیشَم بَه
به روی بامها هم نوجوانان                پریدن با هم، دوقوز بازیشَم بَه
به فصل سیل اندر کوچه ها هم         بَبَم پل وازی پند از وازیشَم بَه
به فصل سبزه اندر سبزه زاران           سر چشمه همان اُو وازیشَم بَه
زمستان داشت تمام میشد دوباره      به روی بام، کرنا بازیشَم بَه
رضا بس کن تمام حرفهایت               سر قبرها حلوا بازیشَم بَه


شاعر: محمدرضا حاج علیان
متولد:1330/12/03
زادگاه:طالقان-گلینک
بیش از 500 بیت شعر سروده اند.

این شعر با صدای شاعر تقدیم به شما (دریافت کنید)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۵۴
درجی طالقانی

بازیهای قدیمی: هفت سنگ

چهارشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۲۵ ق.ظ

▪️ #هفتخلات (هفت_سنگ):

▪️ این بازی یکی از #بازیهای محبوب خانمها بودکه گاه آقایان نیز به آن می پرداختند. ولی باز این بازی امروزه به فراموشی سپرده شده در صورتی که بازی انرژیک محسوب می شود.

در این بازی #دو تیم یا گروه داریم #یارکشی در دو گروه #چهار یا #پنج تیمی و بیشتر صورت می گیرد سپس از تیکه های #کوزه های شکسته قدیمی و یا سفالهای قدیمی #هفت عدد جمع آوری می نمایند البته در #بیست سال قبل از این کوزه ها زیاد بود و امروزه اثر چندانی از آنها نیست به این #تیکه های کوزه شکسته #خلات می گفتند.

بعد #هفت عدد از آنها را روی هم می گذاشتند و بعد به شیر و خط #سکه می پرداختند و اگر سکه ای در کار نبود یک تیکه خلات صاف و تخت را بر می داشتند و یک طرفش را #خیس می کردند و هرتیم یک طرف خلات را انتخاب می کردند بعد خلات را به #هوا پرت می کردند .

اگر طرفی که هر تیم انتخاب می کرد رو به بالا قرار می گرفت آن تیم #برنده می شد (تیمa) و بعد تیم برنده (a)سه متری یا #چهار متری هفت خلات قرار می گرفت تقریبا شبیه لحظه #ضربات_پنالتی وسط بازی #فوتبال و همه بازی کنان پشت #توپ می ماندن بعد یکی از بازیکنان تیم برنده #شیر یا خط (a)توپ پلاستیکی را با قل دادن به طرف #خلاتها پرت می کرد. و اگر خلاتها می افتاد اعضای آن تیم(a) #متفرق می شدند و اعضای تیم دیگر (b)باید با هم کاری هم به بازیکنان تیم مقابل(a) حمله می کردند و توپ را به #بدن آنها می زدند در زمانی که تیم (b) به طرف یکی از بازیکنان تیم (a) حمله می کردند تا توپ را به او بزنند بقیه افراد تیم (a) فرصت دارند خلاتهای #ریخته را دوباره #روی_هم بذارند و اگر موفق به این کار می شدند تیمشان #برنده می شد و بازی دوباره شروع می شد ولی عملا این کار سخت بو د و اعضای تیم (b) با پاسگاری #دستی توپ را بهم می رساندن و مانع از قرار گرفتن راحت #خلاته روی هم می شدند و چه بسا پیش می آمد بازیکنان تیم (a)موقع مرتب کردن شکار می شدند و یا هول می کردند و خلاتها را بیشتر می ریختند و کارشان سختر می شد.و گاهی نیز به علت #چابکی پیروز می شدند و اعضای تیم برنده بنا به توافق دو تیم در اول بازی جایزه شان را می گرفتند.


 علی_صفاری (زیدشت)

کانال: طالقان البرز


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۰۸:۲۵
درجی طالقانی

بازیهای قدیمی: جوز وازی

دوشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۰۴ ق.ظ

بازی های قدیمی در طالقان

#جوز_وازی ( #گردو_بازی ):

▪️ یکی از #بازیهای مشهور و معروف منطقه بود که در مقیاس بزرگ و در هر منطقه طالقان انجام می شد. و انجام آن از هیجان و حساسیت بالایی برخوردار بود. و بچه ها هنگام بازی سرو صدای زیادی می کردند.
▪️شرح بازی: در ابتدا بسته به تعداد نفرات بازی که بیشتر چهار ،پنج،شش بیشتر و یا کمتر بودند نفری #یک یا بنا به توافق، #دو گردو در یک نقطه به ردیف قرار می دادند فرض کنیم تعداد نفرات بازی #پنج_نفر باشد تعداد پنج یا ده تا #گردو به ردیف قرار می دادند که اصطلاحا به آن #مال می گفتند و هر شخص برای خود یک گردوی خیلی گرد و درشت داشت که به آن #تیره یا تیره مال می گفتند. و بهترین تیره تیره ای بود که هم #درشت باشد و هم اگر از ارتفاع یک متری به روی زمین پرت می شد ارتفاع نمی گرفت و به سطح زمین (بامی سر) می چسبید که در اصطلاح به این #تیره ها #ارقه یا #دچک می گفتند. و پنج تیره پنج نفر در دست یکی قرار می گرفت و آن شخص تیره ها را در دو دستش تکان می داد تا خوب #قاطی شوند و #تقلب نشود و بعد آنها را با هم به روی زمین می انداختند و تیرهای که بیشترین فاصله را از بقیه تیره ها می گرفت #اول و به تناسب فاصله بقیه تیره ها از تیره اولی نفرات دوم سوم چهارم و پنجم مشخص می شد. و بعد نفر اول و بقیه افراد به ترتیب در پشت سر او رو به سمت #مالها که قبلا روی زمین در فاصله حداقل دو متری یا بیشتر، از مالها قرار می گرفتند. و بعد نفر اول تیره خود را به سمت #مالها با دقت پرت می کرد اگر تیره به یکی از مالها برخورد می کرد تمام گردو ها مال او می شد و او #جوزان را جمع می کرد ولی #تیره او باید سر جایش می ماند و بقیه نفرات باید تیره او را می زدند اگر نفر دوم تیره او را می زد #نصف گردوها را از شخص #اول می گرفت و بازی #تمام میشد و دور تازه از اول شروع می شد در قسمت بالا اگر نفر #اول تیره اش به جوزان  برخورد #نمی کرد نوبت به نفر #دوم و اگر مال او نیز برخورد نمی کرد نوبت به بقیه افراد به ترتیب می رسید.

▪️مطلب ارسالی:
#علی_صفاری (زیدشت)
کانال: طالقان البرز


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۰۴
درجی طالقانی

طالقانی قدیمی وازیان

يكشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۲۲ ب.ظ

پول وازی
لیس پس لیس
جوز وازی
قاب وازی
قیش وازی
خرپشت وازی
هلنگه وازی
تیله وازی
تو وازی(تاب وازی)
سنگکی رورو وردار برو
گردون وازی
هفت سنگ
الک دولک
گل یا پوچ
وسطی
طناف کشی
دوز وازی
یه قل دو قل(هپوش وازی)
کلاه هو هو
سود بخوردون
ورف گوله وازی
چشم دارک
تخم مرغ وازی
جیزق وازی
لتار وازی
بام بپرستن
زو بکشین

درجی : برای احیای زبان و فرهنگ طالقان, [۰۶.۱۲.۱۵ ۲۱:۰۷]

 

این متن با صدای ولی فرامرزی تقدیم به شما (دریافت کنید)

دریافت فایل صوتی با فرمت mp3

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۲۲
درجی طالقانی