درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴۵ مطلب با موضوع «آداب، رسوم، باورها و مراسم طالقانی» ثبت شده است

خجیره رسمان چله شو: شال اندازی و درجی سران

سه شنبه, ۷ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ق.ظ

      شال اندازی

دو تا رسمی که چله شو، اون قدیمان انجام میدان، یکیش شال جیر انگنوک ب و یکی دیگه درجی سران.

وقتی افتاب کینوشه هانا کوهی سر و یواش یواش غروب کورد، لمپا و چراغان رووشن گردین، شال جیرنگتون شروع میبو.

جوانانکانی که تازه لبشانی پشت چند تا مو بیزی و ریش در آردی ینه، یه پشمی شال ویمیگیرون میشون اون دوتری که نوشان کردینه، بامشانی سر یه النگو یا انگوشتر یا چادور یا روسری و امثال اینها، دیمنده شاله پشمی یی دیم و درجی د منگنن خانه ی میان.

وختی خانواده دوتر مینن و میفهمن شال اووزان بی بی، همه بجز دوتروک خانه د در میشون. یه کموک دوتر و پسر (درجی یی بن) با هم صحبت مینن. هدیه ر دوترک شال د واز مینه و هامیدی ب خانوادوش.
جالبش اینجه هسته که اگر ننه ی دوتر قبول کنه جایگزین مینه هدیه ر و اگر قبول نکنه این وصلته، یه وسیله بی ارزوش شالی دیم دیمنده و شاله توکان میدی، پسروک میفهمه شال جوعر میکشه.
اگر جواب منفی باشه پسروک دیگه حق نوداره دوترکی خانی طرفان پیداش گرده.

 درجی سران
یکی دیگه از مراسوم چله شو، همون درجی سرانه.
رسم بر اینه که یه نفر میشو بامی سر، یه نخ بلندی سره، یه نوئه جوروب لنگه، دیمش دمیبنه و درجی د مینگنون خانه ی میان.
صاحب خانه دی از شب چرزان، سیفی، پرتقالی یا یه مشت آجیلی دیمینون جوروب لنگه ی میان و نخه میکشون و طرف نخه میکشه، هرچی هادانه میبر خانشان.
خانواده هان، یلدای شوو جمع میبون. ساز و نواز میزنون مثه نی و تار و تنبور و میزنن و میرقصن و خوش هستون. تا دلشان بخا دی میوه می خورون وشب چرز...!
یا حق

 

✍ متن: علی صفاری - زیدشت

TaleghaniDarji
🍉__________:💍:__________🌟
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۵ ، ۱۰:۰۶
درجی طالقانی

خجیره رسمان چله شو: تعبیرخانه و فال

سه شنبه, ۷ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۰۲ ق.ظ

یلدای شوو یا شوو چله، بلندترین شو در  ساله که همه جای ایران، مراسم مخصوص به خود داره، طالقان دی همینطور.

مثل شوو نشینی، گپ و گفت، فال حافظ و پیشبینی، آماده کوردون شب چرز و دان کوردون انار و بخرستن هیندانه و... من جمله کارای ارجح یلدای شو هسته.

اون قدیمان یه خانه دبه اسمش ب: تعبیرخانه! بعضیان دی میگوتون: اجاق شب چله!

چله شو ده تا ریش سفید که اهل صلاح باشن و باسواد، یه ظرف مسی میارون دخترکانی که دم بخت بی ین، میشی ین تعبیر خانه ی بامی سر، اونوقتشم همه نیت مینون، بعدشم هر کودامشان یه سکه ای یا انگوشتری یا لنگه النگویی یا گوشواره ای دمینگنن اون ظرفی میان. اونوقت دخترکان نییت مینون.

ریش سفیدان هر کدامشان به نوبت تفالی به حافظ میزی ین و همزمان دست مینون ظرفی میان. یکی از نشانانه در میارون.
دختروکان میدان د نیگا مینن و گوش می دیین. فالشان اگه خوب ب، خوشحال و خندان میبون ولی اگر بد باشه بایست تا سال دیگه منتظر باشه. همینجوری همه لوازمه در میارون و فالشه میخوانن. راستی اونانی ک فالشان خوب ب، خانواده شان یه سینی میوه و شیرینی میارون تعبیرخانه.

مراسم دیگه ای ک این شووی میان انجام میبو، شال اندازان هسته که اگه عمری باقی باشه، حتمن اونانه دوباره شمای ب تعریف مینوم.
یا حق

 

✍ متن: علی صفاری - زیدشت
عکس: آتلیه عکس هاله نور


TaleghaniDarji
🍉__________:💍:__________🌟
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۵ ، ۱۰:۰۲
درجی طالقانی

شیلان کشی (شیرلان کشی)

پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۳ ب.ظ

رسم فراموش شده: 🍲 شیلان کشی
👨‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👦‍👦👩‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👧👪

◀️ متن طالقانی: سیده مریم قادری، اورازان
⏪ ارسال متن فارسی: آقای باقری، دینه رود الموت


🔻متن طالقانی:
آقای باقری، ماییب یه مطلب برسانده به اُسم: شیلان کشی
ایشان از اهالی دینه رود الموته و همانطور که می دانید، الموت، همسایه طالقانه و علاوه بر نزدیکی جغرافیایی، از نظر فرهنگ و آداب و رسوم دی با طالقان قرابت داره.
ایسه بِینیم این شیلان کشی چی هسته؟

شیلان از ترکیب سُ تا کلمه: شیر و لان و کشی درست گردیه. شیر که همان مالانی شیر میبو، لان دی همان خانه و به عبارتی اهالی خانه و کشی دی یه کاری ر دسته جمع انجام بُدایَن، معنی میگرده. پس این شیلان کشی، میبو: دسته جمعی شیر باخوردُنِ خانواده هان!

آن قدیمان، در دینه رود، رسم بَ که آخُران اردیبهشت ماه، کدخدا و بزرگ ده میامی اعلام میکُرد فردا شیلان کشی داریم. آن وَخت مردم از صبح زود پا میستان و یه کَمکی برنج ومیگیتُن و میامیَن تا امامزاده. آنجه دور هم یه گته قزان بار میکُردُن و آشی میپتن به نام: شیرآش. (گمانُم شبیه خودمانی شیربرنج باشه.)
بعد آشه میخوردُن و زیارت میکُردُن و تا اَفتو غروب گَرده، دور همی خوش بیَن و خداشانه شُکر میگوتُن.

ایسه الآنان که این بیصحابه مدرنیته بیامیه و اهالی روستا کوچ کُردین شهرانی میان، این مراسم نزدیک بیست ساله کو برگزار نمیبو.

ولی عزیزجان
تو گذشتگانی قشنگه رسمانه زنده بُدار 🌻🌱🌷




🔻 متن ارسالی:
یکی از مراسم های محلی روستای دینه رود (از توابع بخش رودبار الموت شهرستان قزوین) که امروزی فقط یادی از آن می شود، شیلان کشی است.
در گویش مردمان دینه رود، شیلان کشی از ترکیب شیر، لان و کشی درست شده است.
منظور از شیر: همان شیر گوسفندان
لان: یعنی خانه و خانواده
کشی: به معنای دستجمعی کاری انجام دادن است.
پس شیلان کشی را این گونه می توان معنا نمود:  «شیری که خانواده ها دست جمعی میخوردند»
در رسومات مردمان قدیم دینه رود، این روز، روز شادکامی اهالی و روز همدلی و همچنین شکرگزاری از نعمتهای خداوند بوده است.
شیلان کشی، در پایان اردیبهشت ماه، هر سال انجام می شده و بدین شکل بود که کدخدا یا بزرگ محل، به همه اهای اعلام می کرد که فردا، روز شیلان کشی است و اهالیِ ده، صبح زود، هر خانوار با کاسه ای از برنج خام، در دست، درکنار گذرگاه یا امام زاده که روبروی ده واقع شده، جمع می شدند.
پس از زیارت و مراسم آیینی و دوشیدن گوسفندان، آشی را دستجمعی طبخ کرده که از برنج و شیر درست می شد و «شیرآش» نام داشت و با یکدیگر میل می نمودند و تاغروب، شادی کرده و شکرگزار خداوند بودند.
این مراسم، بیش از بیست سال است که  به دلیل کوچ اهالی و استیلای عصر مدرنیته و دلایل دیگر، انجام نمی شود.

رسومات گذشتگان را پاس بداریم 🌻🌺☘


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۵ ، ۱۳:۰۳
درجی طالقانی

خجیره طالقانی رَسمان

چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۵۴ ق.ظ

سلام
در طالقانِ قدیم، یه رسم خوبی وجود داشت که الآن کم رنگ گردیه و آن این بَ که موقع میوه بیچین یا جیر کُردن، رهگذر و همسایان سهم داشتند و معتقد بیَن  اینجوری برکت باغ و محصولشان زیاد میبو. ما دی یه سیف باغ داشتیم، مهرماه که سیفانه میچّیی ییم، آقام سه چهار تا جعبه سیف هامیدا همساییانه.

حتی من یادمه، یه سال آبّام، یه زمین دو منی را جو بکاشته بَ. بعد که برداشت محصول انجام گردی، خواستیم کلش زمین را بسوزانیم. گته آقا به شدت مخالفت کُرد و بگوت: این جویی که زمینی سر بریتیه، سهم پرندگان آسمان و چرندگان زمین هسته. آها در قدیم نه تنها برای همسایگان در محصول سهم قایل بیَن که حتی برای چرندگان و پرندگان نیز سهم در نظر میگیتن.

🍃🍒طالقان:مهدِجوانمردی،فرهنگ و ایمان🍎🍃


تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
🔻کپی برداری بدون ذکر منبع، مورد رضایت صاحبان اثر نیست و مدیونی دنیا و آخرت را در پی دارد.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۵۴
درجی طالقانی

رسم خُجیر شو پِیی

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۳۸ ق.ظ

 

رسم خجیر شو پی یی ❣

نورسیده ای مهمان خانه گردی به
دسته دسته فامیلان و همسادگان میومین چشم روشنی و دیده بوسی
شبها بساط تئاتر سنتی و شب چرز دی به پا به ❤️❤️

برای شنیدن با درجی همراه باشید.

با صدای خانم قادری تقدیم به شما (دریافت کنید)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۳۸
درجی طالقانی

سال دموج

سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۵۵ ب.ظ

سال دِموج چیست؟
موجی است که در سال جدید راه میکوئه؟!
سالی است که دُلُش، قشنگه چیان موج میزنه؟!
آیا یک آدومه یا حتی وَره؟

خا ایسه گوش هادین تا بینی 'سال دِموج' چی هسته.
🎤 گوینده: خانم قادری
🎤 کاری از: سیمرغ، خبرنگار درجی


این متن با صدای خانمها قادری (مادر و دختر) تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۵۵
درجی طالقانی

پاقدم اول عید

سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۵۴ ب.ظ

قدیمان در طالقان مرسوم به کو اول روز عید قبل اینکه کسی بیا خانه، صابخانه میشه یه دنه وره میورد خانه ای میان و میگوتن بدا اول این وره قدم هانیه خانه ای میان و اعتقاد داشتن شگون داره.
یادش بخیر اون قدیمان که ما امیرنان زندگی میکوردم و هنوز وچه بیم، عید روزان با صدای وره ای که بابام میورد خانیه میان و هی بع بع میکورد، بیدار میگرستیم. واقعا که چه روزان خوبی به. فکر کنم دیگه هیچ موقع اون روزان ونمیگرده. چشم باز میکوردیم میدی ییم بابام یدنه وره سفید و قشنگ ره بیوردی خانیه میان، تا خانه ره پا بزنه و سال جدید، سال پر برکت و خوش یمنی باشه. وره ره به همه جای خانه میبرد  به اتاقان و پیسینه و اونوقت میورد دانه دانه هامینا مایی بغل و ما هم کلی بغل میگیتیمش و وره ره نان و او هامیدایم و کلی نوازشش میکردیم. آخه وره خوشگل و دوست داشتنی به. زود با ما خو میگیت.
یادش بخیر چه روزای خوبی به...

با سپاس از خانم سحر سیدعلیخانی برای عکس و آقای شهرام صیادی بخاطر متن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۵۴
درجی طالقانی

نوروز خوانی

شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۲۴ ب.ظ

عزیز همشهریان گل سلام  پیشاپیش عیدتان مبارک بو
ایمروز میخوام شمایی به از نوروز خانی و فلسفه نوروز خوانی بگوام امیدوارم که خوشتان بیای و لذت ببرین
ﻧﻮﺭﻭﺯﺧﻮﺍﻧﯽ یا همان  ‏(ﺑﻬﺎﺭﺧﻮﺍﻧﯽ‏) ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﯾﯿﻦﻫﺎﯼ ﮐﻬﻦ طالقان هسته که ﺗﺎ ﭼﻨﺪ وخت پیش ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩای همه روستاهای طالقان و  ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻧﻮﺍﺣﯽ گیلان و الموت ، ... ﺭﻭﺍﺝ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ
ﺍﻣﺮﻭﺯ دیگه ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭﺩﺳﺖ ﻧﻮﺍﺣﯽ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ می گرده
 گمان کنم  ﮐﻪ ﻣﻀﻤﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﯿﻦ ﺩﺭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺗﻮﺻﯿﻒ
ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻭ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺑﻬﺎﺭ، ﺩﺭ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﺍﻫﻮﺭﺍﻣﺰﺩﺍ، ﻣﺪﺡ ﺷﺎﻫﺎﻥ، ﺍﻣﯿﺮﺍﻥ، ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻭ
ﻣﺮﺩﻡ ﮔﺸﺎﺩﻩﺩﺳﺖ ﻭ ﺧﻮﺵﺭﻭ بیه
 ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺧﻮﺍﻧﻲ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﻤﺎﻳﺸﻲ ﺗﺮﮐﻴﺒﻲ هسته ﮐﻪ ﺩﺭ اونی میان ﺷﻌﺮ ﻭﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﻭ ﺁﻭﺍﺯ ﻭ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ هم قرار بیگیتین و  ﮐﺎﺭﻧﺎﻭﺍﻟﻲ ﺍﺯ ﺟﺸﻦ ﻭ ﺳﺮﻭﺭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ
میانگتن  ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﺮﺍﻫﻲ ﺳﺎﺯ ﻭ ﭘﺎﺳﺦ ﻫﻤﺨﻮﺍﻧﺎﻥ
ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ میگردی ﻣﺮﺩﻡ طالقان  ﺩﻋﻮﺕ
 ﻣﻲ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻴﻤﻦ ﻭ ﺗﺒﺮﻳﮏ
ﭼﻴﺰﻱ ﺑﻪ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺧﻮﺍﻧﺎﻥ هدین  . ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﺕ ﮐﻪ ﺭﻳﺸﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﮑﻬﺎ ﻱ ﻧﻮﺭﻭﺯﻱ ﻫﻤﺎﻥﻣﻴﺮ ﻧﻮﺭﻭﺯﻱ هسته  ، ﺣﺎﺟﻲ ﻓﻴﺮﻭﺯﻫﺎ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ‏( ﺣﺎﺟﻲ ﻓﻴﺮﻭﺯﻩ ، ﻋﻴﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯﻩ ،ﺳﺎﻟﻲ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻩ ‏)
ﺁﻳﻴﻦ ﻧﻮﺭﻭﺯ و نوروز خوانی طالقان ﻧﻪ ﻳﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﻧﻪ ﻳﮏ ﺭﻭﻳﺪﺍﺩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﮔﺬﺭﺍ ،هسته بلکه  ﮐﻪ ﺁﻳﻴﻨﻲ ﺑﻲﻫﻤﺘﺎ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﮐﻬﻨﮕﻲ هسته ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﻄﻮﺭﻩ ﻭ ﺁﺭﻣﺎﻥ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺍﺩﺏ ﻭ ﺗﺎﺭﻳﺦ
ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻟﻪ طالقان ﺭﺍ  ﺩﺭ ﺧﻮﺩ جا هدایهﻭ ﺳﺎﻟﻲ ﻳﮏ ﺑﺎﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺑﻪ ﺳﺮﺁﻏﺎﺯ ﻭ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﺣﻴﺎﺕ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ مان.میبره


شعر نوروز خوانی هم متن زیر هسته
ﻫﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﺍ
ﺷﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ ﺭﺍ
ﻭﺻﯽ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ‏) ﺭﺍ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ ........
ﺍﻣﺎﻡ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﻫﻢ ﺩﺳﺘﻪ ﯼ ﮔﻞ
ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺳﺮ ﭘﻞ
ﺣﺴﻦ ﺑﺎﺑﺶ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺩﻟﺪﻝ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﺳﻮﻣﯿﻦ ﺷﺎﻩ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺑﻮﺩ ﻧﺎﻣﺶ ﺣﺴﯿﻦ ﺷﺎﻩ ﯾﮕﺎﻧﻪ ﺳﺖ
ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺍ ﺑﻤﺤﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﭼﺎﺭﻣﯿﻦ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﻌﺒﺎﺩ ﺍﺳﺖ
ﮔﻞ ﺑﺎﻍ ﺣﺴﯿﻦ ﺍﻣﺎ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺑﻼ ﺭﺍ
ﺑﮕﺮﺩﺍﻥ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﻟﺘﺴﺮﺍ ﺭﺍ
ﺧﺼﻮﺻﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﻟﺘﺴﺮﺍ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﺷﺸﻤﯿﻦ ﺷﺎﻩ ﻣﺪﯾﻨﻪ
ﺍﻟﻬﯽ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺖ ﺑﺪ ﻧﺒﯿﻨﻪ
ﺍﻟﻬﯽ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺖ ﺧﯿﺮ ﺑﺒﯿﻨﻪ
ﮔﻞ ﻋﺸﺮﺕ ﺑﻪ ﮐﺎﻡ ﺩﻝ ﺑﭽﯿﻨﻪ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﻫﻔﺘﻤﯿﻦ ﻣﻮﺳﺎﯼ ﮐﺎﻇﻢ
ﺯ ﻧﻮﺭ ﺍﻭ ﻣﻨﻮﺭ ﮔﺸﺘﻪ ﻋﺎﻟﻢ
ﭼﻮ ﺑﻠﺒﻞ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﺗﺎﮐﯽ ﺑﻨﺎﻟﻢ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﻫﺸﺘﻤﯿﻦ ﺷﺎﻩ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ
ﺑﮑﻦ ﺗﻠﺨﯽ ﯼ ﺟﺎﻥ ﮐﻨﺪﻥ ﺗﻮ ﺁﺳﺎﻥ
ﺑﻬﺎﺭ ﺁﻣﺪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺷﺪ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﻧُﻪ ﻗﺪﻡ ﺁﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ
ﻣﻼﺋﮏ ﺑﺮ ﺳﺮﺵ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻗﺮﺁﻥ
ﯾﻘﯿﻦ ﺩﯾﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ
ﻋﻠﯽ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﺣﻖ ﺣﺮﻣﺖ ﺁﯾﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ
ﺗﻮ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺭﺍﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﮔﺮﺩﺍﻥ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﺩﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ
ﻧﮕﻬﺪﺍﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ
ﺑﺪﻩ ﺑﺮ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ
ﺍﻟﻬﯽ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﻧﯽ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﯾﺎﺯﺩﻫﻢ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﺤﺸﺮ
ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﻭ ﺑﺎ ﭘﯿﻤﺒﺮ
ﺑﻪ ﺣﮑﻢ ﺧﺎﻟﻖ ﻭ ﺧﻼﻕ ﺩﺍﻭﺭ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻢ ﻣﻬﺪﯾﺶ ﻧﺎﻡ ﺍﺳﺖ
ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻞ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﺳﺖ
ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺣﺐ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﮔﺮﺩﺍﻥ
ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻭﺭﺍ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﮔﺮﺩﺍﻥ
ﻋﺮﻭﺳﺶ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻭﻻﺩ ﮔﺮﺩﺍﻥ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﻫﻮﺍ ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﮕﺮﻓﺘﻪ ﺻﺪﺍﯾﻢ
ﮐﻪ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﻭﺍﯾﻢ
ﺍﯾﺎ ﻫﻤﺸﯿﺮﻩ ﯼ ﻓﺮﺥ ﻟﻘﺎﯾﻢ
ﺑﮑﺶ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﯿﺎﺭ ﻋﯿﺪﯼ ﺑﺮﺍﯾﻢ
ﺟﻮﺍﻧﺖ ﺧﯿﺮ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺍﺯ ﺩﻋﺎﯾﻢ
سال نو مبارک باشه
گروه تولید محتوای درجی


نوروزخوانی با صدای آریوبرزن کیان تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۴
درجی طالقانی

داستان سیاوش

سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۰۱ ب.ظ

 

وچان امروز شما دِ میپرسم: میدانید سیاووش کی بَه؟ و چارشنبه سوری چوطور به وجود بیامی؟

سیاووش، کیکاووس شاهی پسر بَ و  یه خجیره پسر با کمالات امبا خیلی مظلوم، یه پیرزُنِ جوان داشت، اُسمُش سودابه بَه. این زُنُک عاشق سیاووش گِردی اما سیاووش اویی دامی میان دَنکت و سودابه دی عصبانی گِردی و خواست انتقام هاگیره.

بَش کیکاووسی وَر و بگوت که این یالُت مُنُ نظر داره. کیکاووس دی خیلی ناراحت گِردی و سیاووش دِ جواب خواست. او دی بگوت: پیَر جان اگه میخوای مینی پاکی و صداقت تو رِ ثابت گرده، هفت تا تَشِ کوپا درست کن تا مُن اونانی میان دُل شَم. اگه مُن بی گناه باشُم، تَش مُنه نمیسوجانه و سالم در میام، اگر دی اچین که این زُن میگو گناهکارُم، تش مُنه میسوجانه و عذاب مینه.

خلاصه این طور گِردی که غروب آخرین سُشمبه ی سال، این واقعه اتفاق دَکَت و سیاووشی امتحان برقرار گردی. او با اسبش بَش تَشی دُل، امبا چون پاک و بیگناه و صادق بَه، مثل حضرت ابراهیم، تَش او رِ نسوجاند و سالم میدان بیامی.

مردم شووول بَکشیَن و خوشحالی کُردُن چون سیاووشه دوست میداشتُن. شاه دی آن روز تا آدینه را جشن ملی اعلام کُرد و از آن به بعد همه این روزو جشن میگیتُن و به یاد سیاووش پاک، تَشی سَر دِ می پریَن و شادی میکُردُن.

امبا این مظلومه پسرُک از دست سودابه ای مکر فُرار کُرد و بَش به جنگ با افراسیاب، بعد دی همان توران (کشوری همسایه ایران باستان) بُماند و زن بیگیت امبا باز گرفتار دسیسه و مکر گِردی و به دروغ به او تهمت بِزیَن که قصد جان شاه افراسیاب را داره و او دی سیاووشو شهید کُرد. اویی خون دِ یه گُل درآمی که او رِ لاله واژگون یا اشک مریم نام بُدان.

ایسه الآن رسمهای دیگه دی به این چارشمبه سوری اضافه گِردیه. مثل کوزه بُشکتن و فالگوش و قاشق زِنی و شال اندازی حتی، یا باخوردُن آجیل مشکل گشا و آش رُشته که اینان همگی خوب و خجیر هستن امبا خدایی ترقه بزین و نارنجک پرت کُردُن این ترق تروقان که آدُمی جانه میگیره و زهله تلک مینه اصلاً پسندیده اخلاق و منش یک ایرانی اصیل نی.

 

با سپاس از آقای آریو برزن کیان، همشهری خوبمان از گته ده و گروه تولید محتوای درجی

کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۰۱
درجی طالقانی

چهارشنبه سوری در طالقان

سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۲۵ ب.ظ

🔥 ⚡️💥 آداب چهارشنبه سوری در طالقان 💥⚡️🔥



1-  در شب چهارشنبه سوری (کُل چارشمبه)، کله پاچه میخُوردُن. یه جور، سورپرایز اهل خانه بَه، چون اون زمانان، اندی تنوع غذایی دنبه کو، کله پاچه رِه چاچی کین اُوزان میکُردُن تا کُل چارشمبه ای شو برسه، هر شو باخُتنی وقت، سیاه تیرانی میان، یه چرخی میکُردُن تا بینُن اوشانی کله پاچه دَرِه یا دِنی. این کله پاچه دی اندی دود میخورد، اِچین سیاه میگردی سیاه چرمی لنگه. امبا چنان بامُزه میخوردُن و شکر خدا میکُردُن انگار طعام بهشتیه، بلی عزیزان، آن زمانی آدُمان ناشُکر نَبین. 


2-  قدیمان کوچانی میان نخ دمیبستُن و نیت میکُردُن تا مشکلاتشان حل گرده و حاجتشانه خدا هادیه. وچان دی وقتی میخواستن خانه دِ دَر شُن، ننه شان سفارش میکُرد مواظب باشید کسی یی نخی میان دنکویین و اونه رِه پاره نُکُنین. میگوتُن چُله درمی کوئین.


3-  یه کار خوب قدیمی طالقانیان این بَه کو از تشی که چارشمبه سوری یی بَه روشُن میکُردُن، از آن تَش، یه چراغ یا فانوس یا گردسوزی چیزی روشُن میکُردُن و فتیله شه جیرد میکشیَن و میداشتُن تا سیزده بدر روشُن بُمانه.


قاشق زنی و شال اندازی: وَچان جمع میگردیَن و دوتاکی یا دسته جمعی میشیَن همسادانی بومی سَر، از درجی شال جیر مینگیَن و اهالی خانه دی اوشانه خوراکی هامیدان. گاهی دی یه کاسه ومیگیتُن و سرشانه یچی میکُردُن تا دیمشان پیدا نباشه، میشیَن در خانه همسادانِ میزیَن و خوراکی میگیتُن. ﺩﺭ طالقان ﻣﺮﺳﻮﻡ به ﻛﻪ ﺷوی ﭼﻬﺎﺭﺷﺒﻪ ﺳﻮﺭﻱ، ﺑﻪ ﻳﻚ ﺭﻭﺳﺮﻱ ﮔﻠﺪﺍﺭ ﻭ ﻳﺎ ﻛﻴﺴﻪ ﻣﺘﻘﺎﻝ ﻧﺨﻲ ﻭ ﻳﺎ ﻳﻚ لنگهﺟﻮﺭﺍﺏ ﭘﺸﻤﻲ ﺭِ ﺑﻪ ﺭﻳﺴﻤﺎن دیموستن، اونه از ﺩﺭﺟﻲ میان خانان میرستان، ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ دی بنا به وسعش یه چیزی اون میان به چی همینا، صابﺧﺎﻧﻪ ای بَه ﻣﻬﻢ بَه ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺩﺭ پشت بامه. ﻣﻌﻤﻮﻻً ﭘﺴﺮﺍﻥ نُمزه دار، ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺭﻳﺴﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﻳﻚ ﻫﺪﻳﻪ ‏( ﻋﻄﺮ،ﺭﻭﻏﻦ ﺻﻮﺭﺗﻲ، ﺁﻳﻨﻪ، ﺭﻭﺳﺮﻱ ....‏) ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﺴﺮ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻴﻜﺮﺩﻧﺪ ﻭﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻧﺞ ﺧﻮﺩ ‏(ﺟﻮﺭﺍﺏ ﭘﺸﻤﻲ،ﺩﺳﺖ ﻛﺶ ﭘﺸﻤﻲ ،ﺷﺎﻝﭘﺸﻤﻲ ...... ‏) ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﺴﺮ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺭﻳﺴﻤﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﻲﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻋﻬﺪ ﻭ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﻜﻢ ﺗﺮ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ.


4-  ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺮﺍﺳﻢﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﺳﻮﺭﯼ طالقان ﻓﺎﻝ ﮔﻮﺵ بداین به، اون ده ویشتر ﻣﺨﺼﻮﺹ ﮐﺴﺎﻧﯽ بَه ﮐﻪ ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. مثل  ﺩترکان ﻭ ﭘﺴﺮکان دم بخت ﯾﺎ ﺯﻧﺎنکان و  ﻣﺮﺩکانی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ وچه بیَن،  اونم  ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺳﺎﻝ ﺍﺩﺍﻣﻪ همیدان.


5-  در طالقان، زناکان، تَشی سر دِ نمی پَرُن، اوشان خانه ای میان، شیر برنج درست مینُن و میان هم ولاتیان پخش مینُن به نیت خیرات. مردکان دی گون میوردُن و بومی سرَ جمع میکُردُن و چند تش به تعداد طاق (فرد) درست میکُردُن و اندی گت بَه کو خردکان و نوجوانان به سختی میتانستن اونه ای سر دِ بپرن. عموماً شعرهایی چون "زردی من از تو، سرخی تو از من" و "غم برو شادی بیا، نکبت برو روزی بیا" تشی سر دِ میپرستن.


6-  در این شو مواظب بیَن چیزی نشکنه، چون اونه خوش یمن نمی دانستُن. غذاهان مرسوم این شو کله پاچه، ماهی پلو، رشته پلو و آش رشته به، همچنین شب چرز دی داشتن مثل کیشمیش، سنجد، بادام، جوز، کُلاس، اگردک، بپته لبو، کدو، شَلُم، بلگه سیف، بلگه شیلانُک، آلوچه، آلبالو خشکه و میوه آنی چون گندوس، گهری، انگور، انار، سیف که کرسی بُن دور همی میخُردُن و شو رِ به شادی سپری میکُردُن.


با سپاس از گروه تولید محتوای درجی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۵
درجی طالقانی