درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲۵۰ مطلب با موضوع «خاطرات و داستانها» ثبت شده است

َزرُچی شکار

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۲۹ ب.ظ


ما کو وَچه بیم، نمیدانُم ماره بوگوتی بیَن یا خودمان بشنوستی بیَم کو زَرچی ایزی بدی، اوره چُر بَزن .
زرچ جاش ده تکان نمیخوره. میتانی بِشی اویی گردنُ بگیری و اوره شکار کنی.
ما دی این سرلوحه زندگیمان گردی بَه.
این دی اویی داستان کو شما ی به میگو اَم.


راوی: پدرام سوداگری



فایل صوتی این خاطره، با صدای پدرام سوداگری تقدیم به شما

دریافت کنید

_____________

زَرُچ: کبک

ایز: جای پا

چُر: ادرار

نُماشان: شب

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۲۹
درجی طالقانی

فرشیدی گاز بزی سیف گوشی یی داستان

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۲۵ ب.ظ


مینی گوشی ای چراغ قوه می اَرزه به همه چی...

اما به خاطر دانشگاه که باید بَشُم اینتُرنُتی میان، چِنگ داکُنُم، مجبور گردیَم یه گوشی جدید هاگیرُم....



این خاطره زیبا با صدای آقای فرشید فلاحی تقدیم به شما

دریافت کنید



دی گاز بِزی سیفی هَمرا رفیق گردی یِیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۲۵
درجی طالقانی

قدیمی عکس بیگیتن

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۲۰ ب.ظ


قدیمی داستانان: این داستان: عَسک بیگیتُن!

قدیم اینجور گوشی وُ دوربینُ این کاران دَنَبَه،خیلی هُنَر داشتیم ای سالی یه بار یه عکّاس میامَه همه جَم می گِردیَن یه جا مثلاَ مدرِسه ای دَم، عکاس دی دوربینی پایُه رَ زمین چال می گیت.

زناکان دی آرایش و ُ رنگَ موُ ماتیک وُ عینُک دودی وُ این قرِتی وازیانَ نُداشتُن، اِندی بیابان دِبیَن بُسوتَه کُلاسی جور بیَن، یه گَتَه چارقَد سر می کُردُن، عکاسی پیش می نیشتُن، نَفس دی نیمیکِشیَن، دُو چُشم دوربینَ نیگا می کُردُن، تا خَبَرَ مرگُش عکاس بیگیرَ.

اون دی کَلُّشَ دِمی کُرد شلوار لِنگی میان که دوربینی دیم اُزان بَ عسک می گیت.
همَه دی لُوچ دِمی کَتُن هیشکی هیچی نیمیگُوت قدیم حُجبُ جِه زیاد بَ......

نویسنده و راوی: فرشید فلاحی

فایل صوتی این متن، با صدای استاد فلاحی تقدیمتان.

دریافت کنید



چند عکس قدیمی از اهالی روستای اورازان طالقان

با تشکر از کانون فرهنگی اورازان


مرحومه سیده مریم عبادی و مرحومه سیده حبیبه میرصادقی

مرحومه سیده فاطمه میرقادری فرزند مرحوم سید رجبعلی میرقادری


سیدروح الامین میرقادری و همسرشان شادروان سیده جاریه میرنورالهی

مرحومان سید بشیر قادری و همسرشان سیده شهربانو به همراه کوچکترین دخترشان سیده عفت قادری


روح جمیع رفتگان شاد و با اولیای الهی محشور باد
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۲۰
درجی طالقانی

شووووول

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۱۶ ب.ظ


شمایی بَ یه خاطُره تعریف کُنُم، یکی از مَیی فامیلانی نامزدی بَ، پُسره طالقانی و عروس دی غریبه، ما دُتَرکان دور هم جمع بییم و گپ میزییم و میگوتیم: یالان عروس غریبیه، اویی خانه میشیم دهاتی بازی درنیارینا، آرام و معقول و بِقولی باکلاس باشین، مَیی آبرو نَشَ.

خلاصه بِشییم عروسی خانه و بِزن و برقصو، آخُرُش دی عروسی دستو بیگیتن بیوردین وسط و ما دترکان دی دورش دِبییم.

آهنگ تند گردی و عروس دی شاد و شنگول میرَخصی، یِهو همانطوری که عروس وسط دَبه و گویی با ما زامایی فامیلان احساس صمیمیت کُرد و داد بزنی: یالان، یک دو سه شووووووووووووووول

مارو میگوئی، چارچشم گردییم و بعد دی بزییم زیر خنده، اما آی شُول بَکشییم دبه خفه گردیم.

نگو این صغیر، زامایی همراه چند سالی دوست بیه، آن جوان نَمُرد دی کل طالقانو اوره نشان بدی بَه، کلاً با فرهنگ و رسوم علی الخصوص عروسی ئی شول بَکشیُن آشنا بَه.


نقل از: سیده مریم قادری

این متن با صدای خانم قادری تقدیم به شما (دریافت کنید)

-------

یالان = وَچان: بچه ها

شوُل: هلهله، کِل، فریاد از سر خوشی



درجی : برای احیای زبان و فرهنگ طالقان, [۲۲.۱۱.۱۵ ۱۳:۳۹]

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۱۶
درجی طالقانی

اصفهانی گُچِ دار

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۰۹ ب.ظ


این یکی از خنده دارترین خاطرات صوتی درجی است که تقدیم شما می گردد.


؟Can you speak Lateghani


این متن با صدای آقای فرشید فلاحی تقدیم به شما (دریافت کنید)

با فرمت mp3 دریافت کنید


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۰۹
درجی طالقانی

پدرامی جوزی خاطُره

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۰۳ ب.ظ


پارسال بَه یا پیلار سال، نمیدونم، همکاری همرا قرار هانام متروی شریف، دِبیَم بیام کو میدان تیموری یی نزدیک بیَم، جوز وَلگ زمین پُر. دیشو دی باران بِزی بَه، مینی شصت بِزی کو الان جوزان همه جیر کتیَن.

اصلا قرار یادُم دَرش، پایی همرا ولگان تکان هامیدام، جوزی پی، کرگی چانی دولا راست میگردیَم، پونزده بیستا دی پیدا کُردم.
یهو ناغافل بِدیَم یکی بیامه منی ورَ بوگوت: آخی گُم کُردی؟
مای دهن وا گردی تعجب ده چیه گُم کُردیَم؟؟
مردک بوگوت اگر پیدا نگردی، بیا خودم توره میروشُم.
تازه منی دوزاری بَکَت یارو فکر کُردیه منی جُنس، گُم گِردیه، دِبیَم اوی بِه توضیح هادیَم کو جنس کجه دبه، جوزی پی میگردم،یه ماشین پلیس دی بیامه. یکی اون ده پیاده گردی، مای خِرِ بیگیت کو چی مینین، ماره دُل کُرد ماشینی میان.
کو چی میکردی؟ چی یی پی دبی، این مردک همرا چی خرید فروش میکُردی؟
بِدیَم ای دل غافل، الان کو مُنُ بَبُرُن اونجه کو سگ دی نمیشو.
جوزانِ جیفُم دِه دروردُم، بوگوتَم: ایمانی پی دِبیَم. یارو مُنُ نگاه کرد، بوگوت همین بگوتم پس چی.
خلاصه ده دیقه ی دبه ماره بازجویی کنه، وقتی معلوم گِردی کسیو نوکُوشتیَم، مواد دی خرید فروش نکردیَم، مُنُ ول کرد، نصف جوزان دی بیگیت.
اندی مینی کین بَسوت، انگار کو مُنُ دُزد بِزیَه. اما نمیشاست اونانی همرا گلاویز گردیَن کو. اون یکی مردک بیچاره ره بَبُردن. 
این دی مای خاطره از تهرانی جوزی پی بِشیَن.


نقل خاطره از: پدرام سوداگری - حسنجون

فایل صوتی این متن، با صدای آقای پدرام سوداگری تقدیم به شما

دریافت کنید


درجی : برای احیای زبان و فرهنگ طالقان, [۲۲.۱۱.۱۵ ۱۱:۵۷]

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۰۳
درجی طالقانی

لَبلَبو

شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۳:۲۷ ب.ظ

یَک چی شمایی بِه تحریف مینوم مونو خنده نکنین
یه تاکسی دل بنشتوم مردک از این داش مشتی یان بَ
آهنگ جواد یساری بنگتی بَ
لب لب لب لب تشنه آب میخواد
چشم خسته خواب میخواد
دل عاشقم فقط از تو یه جواب میخواد
این صغیر تیک کورده کلا هی میخوانست لب لب لب
یهو اندی هوس لب لبو کوردوم که نگو و نپرس.... ویار کوردوم جانان.
همه آهنگ گوش میدی ین یاد معشوقه شان میکوعون.ما دی آهنگ گوش میدیم یاد گت ننه مانی لب لبو میکوعیم.
شُش ماه آزگار بگذشت تا طالقان بشی یم و یه مشتی قایده لب لبو گیروردوم برای نیمیدانوم صد سال قبل پیشان ب َیا  بلکم ویشتر
احمد شاهی دِوران
سُنگی جور گردی بَ
سعی کنین هیچوقت از این بایره آهنگان گوش ندین..... بیصحاب عاشوق مینه آدومی بابا رو در میوره
وُلااااا بُ خداااا

نویسنده: حامد نجاری، گوران

فایل صوتی این متن، با صدای پدرام سوداگری تقدیم به شما

دریافت کنید


-------

دوستان من ده بپرسین این لبلبو اصلا چی هسته؟
زرد آلوره ره کو بخوردی اونی هسته در نمینگنون.
جمع کو گردی اونه ره میجوشانن چند بار دی اوش عوض مینن تا اونی تل مزه درشو. اونه ره میگوون لبلبو.
تهران من ندیم دباشه اما ایلامی طرفین دره اوره میگوون  بنک باسورک.
این دی لبلبو ی معنی.


دریافت فایل صوتی دوم


درجی : برای احیای زبان و فرهنگ طالقان, [۲۱.۱۱.۱۵ ۲۱:۳۸]

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۲۷
درجی طالقانی

این دوره ای یالان

شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۳:۱۳ ب.ظ

اگه قدیمیان مارو میگتن این دوره یی یالان خدایا دوووور کن، ما باید بگیم این دوره یی یالان خدایا دوووود کن
صغیر شش ماهش تُمان نگردیه اون سر میشو ننه شی سینه قُرت قُرت کُفتی بَ شیر میسوجه و حولیب کین شره کین شره میا اینور تبلت دست میره و ایمیل چک مینه.
تا چند سال پیشان که مایی ریش و سبیل تازه درومی بَ میهمانی که میگردی، عمو و دایی مارو مینشاندند زانویی سر و بعد از عوارضی بیگیتون در قالب ماچ و گاز و لیس و لیش خلاصه ماییب ده دقیقه قص تحریف میکوردون.
حالا مثلا قصه ارباب حلقه ها و چیمیدانوم اسپایدر من و این چیان نبه گوووو. خیلی عَنایت میکُردُن قصه آقاخان چاروادار و سگش ببری یا مَثَل خاطرات توهمی تحریف میکُردُن و دقیقا ما دی عین یک غوله وره با دهن باز و چُشمانی گٍو یی جور وُرق بزیه  محو و مسحور میگِردی یِ یم.صد رحمت و درود به شکارچیانی داستانان.یک نمونه شماییب تحریف مینوم که اگه خواستید شما دی یالانتانیب تحریف کنین.
البته در دوران بارداری.
چون این دوره یی یالان که بپرستون این دنیا و نزول اجلال کوردون همه ریالیست هستند و  این قصه هان رو نه باور مینون و نه سرشان در میشو.
حالا مایی قصه چی بَ؟
مایی دایی یا عمو مینشانست زانویی سر و قصه طالقان بشی ین در زمستانی سخت رو تحریف میکورد
که یک روز خِو دً راست گردی یم و هوس کوردوم بشوم طالقان گت ننه یی ور.آقا ننه رو دی هیچی نگُتُم که دروم میشوم.( آموزش استقلال)
بشی یم و منگلان همینکه ماشین د پیاد گردی یم بدی یم سه مُتر ورف دَرً.
دوتای این سقف خانه.
حالا ما دی سقف رو نگاه مینیم که یا خدااا.
مگه میبو؟
باوُر میکوردیم چون دوست داشتیم باوُر کنیم.آدومی فی حد نفسه  یک حس دارهَ که میخوا چیانی رو باور کنه که غیر طبیعیه.ماوراالطبیعیه.
راه کتیم ورفی دل بشی یِ یم سمت گوران.ورف شروع کورد ببارستون و هوا دی تاریک گردی بَ و ما دی تنها راهی پی هیچ کس دنبه.
ورفان مایی پایی بیخ خرت خرت صدا میکورد یهو صدا بیومی اون بوته پرسانی پشت یَک چی بدی یم منو نگاه دره دوتا قُرمُزه چوشم.بِدی یم گرگ دره یه خُرسی قایده.آفتاب دی بشی بَ و تاریک گردی بَ.بتوم خدایا چه نُم.اگه درشوم که منو میدراغانه.اگه نشوم گو باز مایی اشهد بخوانستیه یه.بتوم تنها راه اینه که بشوم ورفی میان یَک تُنل بزنم.هیچی خلاصه سریع ورفانو سوراخ کوردومو موشی جور بشی یم ورفی میان اون بیصحابه گرگی اعصاب دی خورد گردی بَ و اویی دوماق بسوت هی زوزه میکشی (آموزش سو رعال)
تونل بزی یم و بشی یم و بشی یم و کله مو ورفی دل جرروردوم بدی یم تعاونی پیش دروم.صدای سگان دی درومی و گرگ جرهت نیمیکورد بیا دهی میان
خلاصه تُنل د درومی یم و دِ بدو ننه لعیایی خانه.(آموزش حس غلط کردم)
ننه گو منو بدی شروع کورد مونی همرا دهوا که چبه بی اجازه خانه د درشی یِ ی.ولی بعدش مونی دیمانه ماچ کورد.اورو نگتوم که منو گرگ دمالا کوردیه.ننه بگت نهار باخوردی رو؟
من دی خجالت بکشی یم و بتوم آها ننه.باخوردوم.ننه بگُت بشو کرسی بیخ گرم دکو تا مُن بشوم گِوانی شیران و بدوشوم و وَگردوم.من دی دلشی یم کرسی بیخ و بتوم خا.( آموزش ادب)حالا من دی گسنه.یواشکی بشی یم پستویی میان بدی یم سه تا مرغانه رپی سر کتی و اونانو ویگیتوم و درنگتوم کُلاهمی میان و کلاه رو سر کوردوم تا ننه نِینه بعدش اون کنار دی یه قالب کَرَه دی بَ و اورو دی ویگیتوم که بشوم اویی همرا یه مرغانه بپچوم باخوروم همین موقع ننه یهو بیومی مون دی سریع بشی یم کرسی بیخ و کره رو دی لنگه پی یی میان قایم کوردوم.ننه یه لیوان شیر بیورد و باخوردوم و شروع کورد گپ بزی ین یهو ننه گفت پسر.بتوم ها؟؟ بگُت این چیه بویه تی یِ ی لنگه پی د در میا؟؟ خطا کوردی؟؟بتوم نه ننه.هیچی نیه.ننه بفهمست یک چی قایم کوردی یمه.کرسی بیخ که داغ بَ کره عِو گردی بَ.ننه لحاف رو پس بزی و بدی عوووووهاااا همه کره هان عِو گردیه و گند و کثافت همه لک و لا بیتیه.شروع کورد دهوا کوردون که آخه یتیم غول.مگه کره رو مینگنون کرسی یی بیخ؟
عصبانی گردی و یکی بزی مونی کله یی میان و یهو اون سه تا مرغانه دی بشکی و از سر و کله م مرغانه جیرومی و ننه دی تا مایی قیافه رو بدی خنده ش درومی.القصه بشی یم خودمو بشوردوم و ننه بگت چب دورو بگتی؟؟؟ خب میگتی منو گسنه یه یاد گیتوم  که همیشاک راستشو بگم و تا نگم منو گسنه یه که مونی پیش غذا نیمینگنون.ننه سفره پهن کورد و غذا بیورد و دلانا باخوردوم.
این مایی دورانی قصه گت تر گردی یم مثنوی میان داستان مردی رو بخوانستوم که سبیلانش رو چرب میکورد که مثل کباب باخوردوم و همیشه گسنه میمانست.یالش بیومی اورو لو بدا و همه بفهمستون و اورو غذا بدان و سیر گردی و این داستان خواستن بود.
تا نخواهی و نخوانی خدای را انتظار کُفت کاری رو دی نکن که تی ی ی پیش بنگنون.


نویسنده: حامد نجاری، گوران


درجی : برای احیای زبان و فرهنگ طالقان, [۲۰.۱۱.۱۵ ۱۹:۵۸]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۱۳
درجی طالقانی

گـُـو گـَل

شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۵۳ ب.ظ

یادمه قدیمان، البته اون خیلی قدیمان که شماره یاد نی، مای محل صد گو  دَبه. اردیبهشت که صحرایی واش، جَر میامه، گوآنه گوگل میکردُن. یا یه گوگل بان میگیتُن که صبح گوآنه ببره و غروب بیاره، یا نوبت میکردُن. هرکی هر چَنتا گو داشت، به همان تعداد روز باید میشه گوگلی سر. مثلاً یکی ده گو داشت، کینش پاره به، ده روز باید میشه گوگلی پی.

خلاصه غروب، گوآنه تا قبرستانی سر میاردنه غروب دمان صاحبانشان میشین قبرستانی سر، گوآنشانی پی تا دَنِکواُون مردمی باغان.

یه روز غروب دم به، بشیم گته آقامی گویی پی و بیاردمش طویله. اول که میاردیم گوانه او هامیدایم. گو اوهادان یه سوت مخصوص داشت. بعد آخری دیم دیمبستایمش. امت اونی به یکم واش و نان خشک دیمیکردیم تا سرش گرم گرده تا گته آقا اونه بدوشه. بیصحاب همین گته آقا پستانه دس میزه، چُرُش میگیت. یه حلب داشتیم که سریع شیری سطله ومیگیتیم و اون حلب هامینایم، میانش چُر دکنه. دوباره میدوشتیم. البت اگر تازه بزاستی به نوماشانان نمیدوشتیم و گوسالشه مار هامیدایم.

خلاصه صبح دم که گوآنه میبردیم تا قبرستانی سر گوگل کنیم، ومیگرستیم طویله که گو زورانه جمع کنیم و هرچی کوته بماندی به، آخوری میان گویی جایی سر دمپاتیم تا جاش خشک باشه. اممت گوساله ره سطلی همرا او هامیدایم یا کرس ده درمیکردیموش حیاطی میان خودشی به خرخری کنه پروپاش واز گرده.

کُرگ مُرگانی به یه لیت میت میزیم تا شوو خودشانی به حیاطی میان مشغول بین. تابستان به دیگه. مزرعانی واشه بیچیبیمو اسبس بار داشتیم. خرانه سوار میگردیم و یه ایزارک دی درست میکردیم و کشیو ریسمانو کمانه و چمبلو دسته بیلو خلاصه ابزار لازمه اسبس باره ومیگیتیم، مینگتیم خورجین میان و میشیم مزرع.

همین میرسیم، اول خرانه میخ طویله ای همرا هررک میکردیم و بعد کتری کینه تش میکردیم. تا او جوش بیا، بندانه او میزیم و کمانه ره پهن میکردیم و بار دمبستایم. هنو تله چایی مای گَل دِ جیر نشی به، میگوتُن خرانه بیارین و پالانانه سفت کنین و تنگانه بکشین. بجنبین شو گردی. حلا آفتو هنو عمود نگردیه آخه چطو شو گردی. خلاصه خرانو بار میکردیم و راه میکتیم. راه دی راه نبه کو سرنگون، اندی چو چکر و کیلک بوته و گچ درخت و زرشک بوته، ایسه تی بگوتونی به گته سنگ، امثالهم دبه راهی میان، هی خران کوس میزیَن و باره خراب میکردن. ایسه شیس ساعت دمیکشی دوباره بار و واچینیم و دبندیم و حلا یکی پیدا گرده دوباره خرانو بار کنیم.

خلاصه مایی پییر درمیامه تا بار برسانیم طویله. دوباره بندان باید الک میکردیم طویله ای بامی سر، اینجه دیگه اذات مایی کین ومیزرُست. بیصاحاب بندان ایندی سنگین بیَن، مایی بازوآن دبه بترکه. اُمت چنبار که واش میاردیم، غروبان چن نفری میامیم کوپا دمیچیم. چارشاخی همرا بندانه جر میدایم تا کوپاچین کوپاره دچینه. اما وگرد که بارانو مینگتیم طویله و ومیگردیم مزرع بار بیاریم، خرانه سوار میگردیم اندی سیخ هامیدایم چهارنعل بشن.
اندی مزه هامیدا، اندی مزه هامیدا که نگو .تمام مایی خستگی در میشه. بعضی خرانی پالانان کهنه به. مخصوصاً اگر خر کرایه میکردیم، جوان نمردان نو پالانه ومیگیتون و کهنه پالان هامینان خری سر.
نه پالان کول داشت نه رانکی درست حسابی داشت. پولکیانشان هی پاره میگردی، خلاصه گرفتاری به. فقط خرسواریش مزه هامیدا.

شوکی یا غروب دم یه خره خشک اسبس بار میکردیم و یه خره دی مالشام بار میزیم گویی به. شوکی خرانه کُفتم هانمیدان. حلا چی گرده ی چلک بپوسی سیفی، کپک بزی نانی، هادین حیوانه. آخرین باره کو میاردیم بدو میشیم قبرستانی سر گویی پی. دوباره روز از نو روزی از نو.......


عکس از فاطمه غلامی


این متن با صدای آقای سعید محمودان تقدیم به شما

دریافت کنید


متن با صدای آقای روزبه اجلالی تقدیم به شما

دریافت کنید


درجی : برای احیای زبان و فرهنگ طالقان, [۲۰.۱۱.۱۵ ۱۶:۲۵]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۵۳
درجی طالقانی

گَرمُک

شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۳۰ ب.ظ

        🎩  گرمُک  🎩

آدُم هرجا که هسته بایستی زُوانشه مراقبت کنه
هر گپیه نزنه
گاهی ما فکر مینیم دیگران نمی فهمُن اما....

ایسه گرمُکی خاطره رِ گوش هادیِین که خیلی قدیمان، به وقتِ درجی!!! پدرام سوداگری تعریف کُردیه.



حالا ما وَچانی همرا دبیم بِیشیم کوچا گردی
مردک بینیشتی بَ  دَبَه لاستیک عوض کنهَ شلوارش جیر شی بَه
مام خودمانی همرا بوگوتیم: اِی وچان بِینین گرمُکی کین دیاره
ناغافل بِدِیْم گرمُک راست گِردی، مارِ چپ چپ نگا مینهُ دَرَه شلوارشَ جر میکشه
آخه مایی محلان طالقانی زیاده.

 

فایل صوتی این متن، با صدای پدرام سوداگری تقدیم به شما.

دریافت کنید

-------

وَچان: بچه ها

گَرمُک: طرف، یارو

جیر: پایین

جَر: بالا

ناغافل: یهو



درجی : برای احیای زبان و فرهنگ طالقان, [۱۹.۱۱.۱۵ ۱۴:۰۷]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۳۰
درجی طالقانی