درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۱۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طالقانی گپ» ثبت شده است

جوره یا چوره

سه شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۴۶ ق.ظ

یک کلمه طالقانی: جورَه یا چورَه
که جمع آن می‌شود: جوران یا چوران

به معنایِ: جوجه، جوجه‌ها

 

 

ماشالله کُرگمان چندی جوره (جوجه) داره!

جوره رِ بیاردیه پیک نیک، آب و هواشان عَوُض گرده.
اِی امان الان بِدی چند تا گته جوره همسایه بیامیه وچانشی دانه رِ دَرَه میخوره.
عصبانی گردیه، پَرانشه پوش بُدایه که اونانه دُِندِک (نوک) بَزَنه که وَچانشی دانه رِ ناخوره.

 

متن تصویر از بانو مهری بهزادی (روستای وِشته)

با سپاس از بانو پروانه جوکار و آقای شهرام صادقیان

کانال طالقانی‌ها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۹ ، ۱۱:۴۶
درجی طالقانی

نمایُشی برای اتمامِ باران

پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۳۸ ب.ظ

 

این خداجان دی به کُدامان ساز و نازِ ما بَرُخصه؟

یه زمان، واران می‌خواییم و هِی دعا ثنا مینیم تا واران بیا، یه زمان دی میگیم وَسَه، سر تا گوشمانه اِاُو بیگیت و سقفمان رُندُک مینه!

خلاصه که این عزیزِ طالقانی میان، هامون طور که رسمی به نامِ چَمچه گُلینک داریم (آیین باران خواهی، کلیک) یه نُمایش وازی دی داریم برای اینکه باران بند بیا.

به این صورت که اون قِدیمان رَسم بَ وقتی چند هفته پشت سر هم بارندگی بَ و شبانه روزی باران، مردمه آسی می‌کُرد، فرزند اول خانواده، به رسم سنت، یه چندتا لباس و وسایلِشه وِمیگیت و اَککّلی قهر می‌کُرد تا به قولی از دستِ این آب و هوایِ روستاشان، فُرار و به جای بهتری کوچ کنه. (آخه کجا بهتر از طالقان، عزیز جان؟)

بعد همسایه‌ها اویی راهی سرِ میگیتُن و مانع بشیَن می‌بیَن و او ر میگوتُن: نَشو.. این واران دی قول هامیدی قطع گرده!

معمولاً دی این قهر نمایشی که یک جور دُعا کردن به درگاه خدا و ارتباط بیگیتن با مامِ طبیعت بَ، جواب میدا و واران بند میامه.

برای دیدن نمایش این رسم، روی لینک زیر کلیک کنید.

دریافت و دیدن کلیک

 

رسم ذکر شده برگرفته از کانال گروه دنبلیدی‌ها می‌باشد.

فیلم از: آقای رحمان سردشتی (با بازی خانمها: زرحال ذوقی، صدیقه شجاعی و خطیبه سردشتی)

عکس از: کانال شورای اسلامی و دهیاری دنبلید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۹ ، ۱۲:۳۸
درجی طالقانی

چهار دوره زندگی

چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۱۲ ق.ظ

کوچه د جَر می‌شی‌یَم که صُداشانِ بُشنواُستی‌یَم...

اُجتماعِ عصر گاهی پیرمردکانِ روستا، در میدان‌گاهی میان مَحله...

کَب رَحیم مثل همیشه مِنبر بشی بَ و میگوت:

آدومی‌زادی عمر، چاهار دوره داره:

اَوُّل دوره‌ی، به اُصطُلاحِ این شهریان، ژُسته!

جوانکانِ مِینی کو هَمُش قِر و فِری پِی دَرون و هرجا میشُن ژُست مِی‌رُن و فقط خودشان خودشانی‌ب نظر میا!

دویِّم دوره‌ی قُسطه! که با زُن بَبُردُن و شوعَر کُردُن شروع میبو و تا جان دَره جان‌کَنُش مینی، بَلکَم این قسطانه بُتانی هادی‌یِی. اینی دوره تا چُل، چلوپِنج اُدامه داره.

سُویُّم دوره‌ی تُسته! البت قِدیمان یه نیمچه دوره‌ی تُست یالان داشتُن و آن دی به خاطر کُنکوور بَ ولی دوره‌ی تُست اصلی از دهه پِنجاهِ عُمر شروع میبو. حُکماً بُشنواُستی‌یِین کو میگوئَن:

سُن که بَرسی به پِنجا.... فُشار میا بُ صَد جا

این هامون دوره‌ی تُسته که درد و مرضان شروع میبو و اسیر و اَبیر دستِ دُگتوران میبی و هُزارتا تُست و آزُمایش و عَسک و کُفت و زهرِ مار تو دِ هامیگیرُن و آخُرُش دی دوا درمانشان هیچ اُفاقه نمینه و مِینی کو فقط نازنین پولانته نار بُدایی و بس!

کَب رحیمی گَپان که به اینجه برسی، سُکوت اُختیار کُرد و نُگاهشه بَرُساند تا لوخته دار و درختانی که به اُنتظار مرگِ زُمُستانی اُستا بی‌یَن!

مَش صفر یه جَختی جاشی سَر تُکان باخورد و بگوت: خا میگوتی... بعدِ دورانِ ژُست و قُسط و تُست، دوره چاهارُم چی میبو؟

کَب رحیم آهی بَکشی بگوت: آن دی می‌گَرده دوره‌ی فُس! وقتی فُست در میشو و به فُس فُس میکوئی و فُس فُس کُنان این آخرین روزانِ عُمرِ سر مینی تا پیمانُت پُر گرده!

 

اینانه که بگوت، تازه چُشمش به مُن بَکَت و با یه نُگاهِ معنادار اُضافه کُرد: به هر حال، چرخُشِ دوران هرچی هسته... زُرنگِ آدُم اونیه کو منتظرِ این و آن نُمانه و از هِمین دَم و نفُسی که دَره لُذت بَبُره و خوش باشه!

 

آها عِزیزجان

دَمِ غِنیمت بُدار... ما بَقیش دستِ خدا و چرخُشِ روزگاره.

 

تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

عکس از: سید هادی عمادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۹ ، ۱۰:۱۲
درجی طالقانی

نفرین - قسمت دوم

دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۹، ۰۸:۵۶ ق.ظ

در قسمت قبل، تعدادی از ناسزاها و نفرین‌ها را با هم مرور کردیم. نکته مهم در آن بود که این نفرین‌ها بسیار تند و شدید هستند و استفاده از آنها چه به صورت جدی یا شوخی، کارِ درستی نیست.

اما گاهی در مکالمات، وضعی پیش می‌آید که ناچار بایست یک واژه ناسزاگونه به کار برد تا به قول معروف، دلِ آدم خنک شود یا حرصش خالی گردد و حتی لُبِّ مطلب رسانده شود.

گویشِ طالقانی ما برای این وضعیت، راه چاره‌ای دارد که بسیار هوشمندانه و ظریف است: استفاده از واژگان به ظاهر بد و بیراه گونه که وقتی با نَهیب گفته می‌شوند، حرص آدمی را خالی می‌کنند اما در باطن و معنا، دعایی و خیرخواهانه هستند.

بعضی از این واژگان عبارتند از:  

  • پی‌یَر صلواتی: معنای آن واضح است: پدر صلواتی.
  • سَرِ خور: یعنی کسی که سر دیگران را می‌خورد که کنایه‌ایست از آدمی که عمر دراز دارد و مرگِ بقیه را می‌بیند. پس اطلاقِ سرِ خور به یک فرد یعنی آرزوی دراز بودن عمر او را داشتن.
  • جوان نَمُرد و ذلیل نَمُرد: یعنی الهی در جوانی نمیری و عمرِ طولانی کنی و به پیری برسی. یا در ذلت و خواری نمیری.
  • خاک سَرِ مُرده: به جای گفتنِ خاک سرِ خودت از خاک سَرِ مرده استفاده می‌کنند. چون به هرحال خاک بر سر مرده‌ها هست و اتفاقاً همین خاک، مأمن و پناهگاهی برای اموات است برای در امان ماندن از آسیب‌هایی نظیر حمله حیوانات وحشی، پس ناسزایی برای مرده‌ها محسوب نمی‌شود.
  • تَش به کَله: توجه کنید که کَله به معنایِ اجاق سنگی است نه کَلّه به معنایِ سر. کَله‌ی تَش دار و روشن در طالقانی، استعاره‌ایست به جریان داشتنِ زندگی در یک خانه و سر و سامان داشتن اهلِ آن خانه، چیزی شبیه چراغ روشن. پس تَش به کَله یعنی الهی که زندگی‌ات رونق داشته باشد و خودت سروسامان داشته باشی.

آرزوی داشتن همسر و فرزند و کار و رونقِ زندگی، همگی در این اصطلاح مُستَتِر است. اصطلاح قشنگی است، خیلی از آن استفاده کنید.

  • روحُتی کَک بَسوجه: کَک موجود آزاردهنده‌ایست و کَکِ روح هم یعنی آنچه باعث آزارِ روح و روان توست. پس روحُتی کَک بَسوجه یعنی آرزویِ از بین رفتنِ آنچه روانِ تو را می‌آزارد.

 

در آخر اینکه: با هم مهربان و مودب و در حق هم، مُنصف، مُنعطف و خیرخواه باشیم

 

تهیه کننده: سیده مریم قادری

تصویر اصلی کارتون از: خبرآنلاین

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۹ ، ۰۸:۵۶
درجی طالقانی

نفرین - قسمت اول

يكشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۵۸ ق.ظ

نفرین‌ها و ناسزاهایِ بدخواهانه، قسمت مهمی از یک زبان هستند که بازتاب روح و خصلت درونی مردمانِ صاحب آن زبانند. مثلاً در یک زبانی که نفرین‌ها برپایه مسائل اقتصادی است، نشانگر آن است که مردم آن دیار، به مادیات اهمیت زیادی می‌دهند.

زبان گویشی طالقانی نیز خالی از این ناسزاها نیست هرچند که استفاده از آنها، رواجِ زیادی ندارد و در مواردی محدود، می‌توان آنها را شنید که در بسیاری از این موارد هم، کاربرد ناسزاها، جنبه طنز و شوخی دارد و جدیتی بدخواهانه در آن، موجود نمی‌باشد.

پایه اصلی نفرین‌های زبانِ طالقانی، مرگ خواهی است و این نشان می‌دهد که مردمانِ دیارِ طالقان، به مسأله حیات و زندگی، نگاهِ مثبتی دارند و زندگی در نظر ایشان، ارزشمند و قابل احترام است.

 

 

در ادامه چند واژه متداول از این دسته واژگان را با هم بررسی می‌کنیم. ضمیر مورد استفاده ما در این متن، برای این ناسزاها تماماً سوم شخص است و نیتمان رسیدن این ناسزاها به روحِ گور به گوره صدّام، قاتل و شریکِ قتلِ هزاران لاله به خون خفته میهن‌مان است!

  • لَته سَر بَشورُن یا تخته‌ای سَر بَشورُن: یعنی الهی روی سنگ یا تخته مرده شور خانه شسته شود!
  • دل درد بمُرد یا دردِ سَر بمُرد: یعنی الهی از دردِ دل یا سر بمیرد!
  • یِتیم بُماند: یعنی یتیم و بی‌کس و کار شدن.
  • خانه خـَُراب: یعنی الهی خانه و سامان او ویران شود.
  • کوفه گَرده یا وِی‌ران گَرده: وقتی به مکان یا خانه‌ای این دو اصطلاح را بگویند، یعنی آرزو کردند که این مکان یا خانه، خراب و ویران شود!
  • وَراکوئی یا پَساکوئی: یعنی الهی وَر بیُفتی صدام (از بین بروی) یا پَس بیُفتی صدام (بمیری)!
  • جِزلاغ گرده: یعنی الهی بسوزد (هم سوختن ظاهری و هم سوختن دل و روح) که معادل فارسی آن: جِزّ جگر زدن است!
  • کفن کُلاه یا کفن ریش: یعنی الهی کُلاه (که بیشتر استعاره از سَر است) یا ریش او را در کفن کنند! البته «کفن کُلاه» می‌تواند به معنای درخواست تمام شدن اقتدار و سرافرازی یک فرد نیز باشد. به عبارتی دیگر الهی از اعتبار و بزرگی بیفتد!
  • تَش بیگیته ریش یا تَش بیگیته کُلاه یا تَش بیگیته دامان: یعنی الهی آتش به ریش یا کلاه یا دامان کسی بیفتد! که می‌تواند کنایه از در جهنم سوختن آن آدم باشد!
  • روحُش تَشاگیره: الهی روح و روانش آتش بگیرد! می‌تواند هم به فرد مُرده و هم زنده اِطلاق شود.
  • لال بُمُرد: الهی لال بمیرد و حتی امکانِ ناله کردن یا صحبت (نصیحت و وصیت) در زمانِ مردن را نداشته باشد!
  • پیچه بخورد:

توضیح: قدیم‌ها در مراسم کفن و دفن، لقمه‌هایی که یا نان و پنیر بود یا نان و حلوا، آماده می‌کردند و به کسانی که برای تشییع آمده بودند، می‌دادند. چیزی شبیه حلوایِ پیش خاک خیراتی، که به این لقمه‌ها «پیچه» می‌گفتند.

پس پیچه بخورد یعنی الهی خیراتیِ مردنش را بخورند.

معادل فارسی آن: الهی حلواشو بخورند!

  • گُلِ کَت: یعنی در گِل افتاده! که همان استعاره از در خاکِ گور شدن است.

گاهی در ابتدای این اصطلاح، واژه نام یا جان هم آورده می‌شود. «نام گُل کَت» یا «جان گُل کَت» یعنی اسمت را رویِ گِل و شُل بنویسند که باز هم به معنایِ همان درخواست در گور شدن فرد است.

  • خاکان سَرُش یا حِصیران سَرُش: یعنی الهی خاک بر سرش که می‌تواند هم درخواستِ بچارگی و هم درخواستِ مردنِ کسی باشد. چون خاک بر سَر شدن، در مقیاس کوچک، بدبخت شدن است و در مقیاس بزرگتر و جدی‌تر، همان مُردن.
  • نَنُش بمیره یا آقاش بمیره یا وَچّـُش (یالُش) بمیره: این دیگه خیلی نفرین تندیه. معناش هم واضحه، درخواست مردن عزیزانِ یک نفر را کردن!
  • دربَسته یا در پیش کُورد:

توضیح: درِ خانه‌ای که همه اعضای آن بسته شده و وارثی ندارد، همیشه بسته خواهد ماند و مخروبه خواهد شد.

پس این اصطلاح به معنای آن است که الهی در خانه‌شان بسته بماند و همه اعضای خانواده‌اش بمیرند!

توضیح دوم: گاهی به ادامه این اصطلاح یک کلمه «کُته» به معنایِ توله‌ی حیوانات هم اضافه و می‌شود: «دربسته‌ای کُته» یعنی بچه آن خانه‌ای که همه اعضای آن مرده‌اند. چون واژه «کُته» خود خطاب بسیار نامودبانه‌ای به یک انسان است، این ناسزا در اوجِ بدخواهی و تحقیر یک آدم قرار می‌گیرد. خواهش می‌کنیم هیچوقت از آن استفاده نکنید.

 

    ادامه دارد...

با سپاس از آقای فرامرز عقبایی، اهل روستای گزینان طالقان

تهیه کننده: سیده مریم قادری

عکسِ اصلی کارتون از: آقای محمد علی رجبی - تسنیم

_________________________________

نظرات دوستان:

mail خانم زری مهرانی (از روستایِ مهران) نوشتند:

چند تا نفرین به گویش مهران براتون بگم

  • پیش‌تر مرده جیت تر شی
  • نوم گل کت
  • لتی سر بشورن
  • روحش بسوجه
  • یا تش بیته روح
  • کفن دپیت

البته شبیه به هم هستند در معنا و فقط شاید کمی در تلفظ متفاوت باشند.

 

mail  آقای شهرام صادقیان (از شهرک طالقان) اضافه کردند اصطلاحات زیر را:

  • کمر بیل بُخورد
  • اُشنامَه دوکورد (به معنایِ مرده شورش را ببرند)
  • مُرده شور بَبُرد
  • در بدر بُماند
  • جان سروُشت بُماند (به معنای اجل بَرسی)
  • پَر پَر بَزونی
  • شب غریبَ تو بُخوروم
  • گور بگور گردی
  • اُجاق کور بُمانی
  • سیفید چُشم
  • عُزراییل بَبُردی
  • ییتیم ییسیر بُمانی

همچنین برخی دیگر از طالقانی نفرینان:

  • خِیر نِی‌نی
  • گور به گور گردی
  • بُلا بیگیری
  • سیا بَخت گردی
  • زیمینَ گرم باخوری
  • نَفَسُت یا جانُت درآ
  • بی پی‌یَر بُمانی
  • کفنُت کُنون
  • لالِ تُک بُمانی

 

mail  خانم مهری بهزادی (از روستای وِشته) هم به اصطلاح  بَلمِ ریش اشاره کرده‌اند.

 

mail  استاد فرشید فلاحی (از روستای کولَج) تکمیل کردند با اصطلاحات زیر:

 

با سپاس از تمامی عزیزان همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۹ ، ۱۱:۵۸
درجی طالقانی

محتاج به دعای خیر اموات

پنجشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۰۶ ق.ظ

وَچه که بی‌یَم، ننه میگوت: خوبه پِنج‌شَمبه‌هان خانه‌ای میان دِ حلوایی بو بلند گَرده، آخه اموات چُشم انتظارُن.

میگوتم: ننه جان، مرده‌هان دی به غذا احتیاج دارُن؟

میگوت: نه ببه جان، اونان فقط یه خدابیامرزی میخوان
و ماییم که به اوشانی دعای خیر محتاجیم.

🌻🍁خدا بیامرزدتان عزیزان در خاک خفته
        ما محتاجان دعای خیرتان‌یم
🍁🍂

 

عکس از: بانو ملک محمدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۹ ، ۱۱:۰۶
درجی طالقانی

حُکایت طنزِ این روزانی کار کُردُن

پنجشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۹، ۰۸:۲۲ ق.ظ

 

  • جانِ مردا پایست بشو کاری سَر...
  • گپ گپ ناکُن ایمرو تَهطیله!
  • آن دیگیروز بَ...
  • امیرو که مُنی شیفتُ نی، روزِ اُستراحتُمه!
  • آن فردایه، ایمرو باست بِشی...
  • اَصلُن مگه مُن دورکار نی‌یَم؟
  • نه.. آن هفته پیش بَ!
  • جانِ نَنُت بی‌یَل باخوسوم! عصری میشیم میدان، تیب قشنگه لباس می‌خرُم!
  • خا جان، باخوس... خودُم ظهری که راست گِردیَم زِنگ می‌زنُم ادارُتان میگوئَم مِریضی، کرونا بیگیتی! یالان دی پَییزی قُبا نُدارُن...

laugh خلاصه به یه وَهانه‌ای میبو کار دِ فُرار کُرد اما خرجُش یه خرید بشی‌یَن با جانِ زُن و وَچه‌یه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۹ ، ۰۸:۲۲
درجی طالقانی

حال و هوای جشن تیرماسیزده در طالقان قدیم

دوشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۹، ۰۸:۱۰ ق.ظ

کرسی‌یِی تَش، بَل میزی و پاییزی گرمی دیه جاش کوهستانی میان نبَ ، آلبالوآن از ماتم عاشقانه‌ی پاییز، خون بُرمه میکُوردُن و تبریزی دار از سرما زرد و زال گِردی بَ ، اما اینان چیزی نبَ که بُتانَه کوهستانی مردمَ پا دِ دراُورَه.

 


اون روزی نماشدیر، میشاست زمزمه‌هایی بشنوست. جوانانی جمع، کوه و کمر و پیش بومانی سر، شاید دی دَرجی ریز ریز میخندی! آخه تنها ناظر این خروشِ احساسِ عاشقانه که اون روزان حیا حاکمیت میکورد او بَ ! شال، دریجه دِ جیر میشَه و میفهماند که حَلا عشق و محبت مردمی دلی میان درَه.

 

اُسا بزرگ امیری باخوندنه شروع کوردی بَ :
«امیر بگوته می کار چه زار ببیه،           می پوستینه کُلا خرده‌ی شال ببیه»

زراَنگیس‌ی سنجاق سینه، مسی اَفتابه‌ی میان دِ دراومه و دلشی میان غم جا کورد، چه فال خوش یمنی !!!

امیری خوان از نو بَگوت:
«تیر ماه بگوته می سینزه چره سنگینه    هر کی آب ویگیته خوشته ماری اولینه
انگشتر نقره فیروزه اونی نگینه             بهشته قربون ببُم، چه جای نازنینه»

ماه فرنگی فیروزه انگشتر افتابه دِ دراُومه، خجیر بَ ، بترکیه سیبی خُجیری!


اون شِو صدای شادی کوهی میان دَپیت، صدای دق الباب همسایه کاسه آن، خاطرات پخش گردی
ترش گُرچ و ترش ماست، تا اینکه تابستان کسی رِ گرمی نکنه. مردمی دهن چَره عزیز و نگار و زرانگیس و امیری مثل آیه‌ی ربانی گردی بَ .

 

تیرماسیزده یادگاری از ایرانیانی که سرخوشی شان گوشِ فلکِ کَر کوردی بَ مُبارُک.

 

 

توضیحات:

در این متن از یک جشن و چند رسم قدیمی نامبرده شده که با کلیک کردن روی هر کدام، می‌توانید درباره آن، بیشتر بخوانید.

تیرماسیزده: جشنی باستانی که در آبان ماه برگزار می‌شود. بیشتر بخوانید کلیک

درجی سران: انداختن شال از دریچه سقف به داخل خانه و ... بیشتر بخوانید کلیک

فال امیری: فال با دوبیتی و کوزه. بیشتر بخوانید کلیک

همسایه کاسه: رسمی که در آن، همسایه‌ها برای همدیگر غذا و خوراکی می‌برند. بیشتر بخوانید کلیک

 

متن از آقای محراب عارفی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۹ ، ۰۸:۱۰
درجی طالقانی

تفاوت گهواره با نی‌نی‌خواب

شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۲۱ ق.ظ

هر چه زمان می‌گذرد، حکمت برخی کارهای قدیمی‌ها بیشتر مشخص می‌شود. یکی از این اعمال حکیمانه گذشتگان ما، استفاده از گهواره (به قول طالقانیان گاهره یا گَهره) و نَنو برای نوزادان است. وسیله‌ای که با مزایای بیشمار خود، خدمت فراوانی به خانواده می‌کرد. مزایایی نظیر استفاده راحت، عدم نیاز به پوشک و خواب آرام نوزاد.

این روزها گاهره‌های قدیمی جای خود را به نی‌نی خواب و نی‌نی لای‌لای داده‌اند. اما عملکرد گهواره بومی ایران با نی‌نی لای‌لای (کَری یِر) تفاوتی مهم دارد.

در گهواره‌های بومی، نوزادی که روی گهواره خوابیده است، حرکت راست به چپ دارد که باعث آرامش وی می‌گردد. درست همانند حرکت نوزاد در آغوش مادر.

ولی در نی‌نی لای‌لای، نوزاد را به سمت بالا و پایین حرکت می‌دهند که موجب صدمات مغزی و نخاعی خواهد شد. همچنین کودک با نشستن در آنها به‌گونه‌ای قرار می‌گیرد که سر معده زاویه‌دار خواهد شد، که این امر از جمله علت رفلاکس شیرخواران است.

 

          منبع: کانال دکتر روازاده           

تهیه شده در: گروه_تولید_محتوای_درجی

عکس از: مهدی ویسانیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۹ ، ۱۱:۲۱
درجی طالقانی

سلام دوستان، صبحتان بخیر

روزتان مهمان به این خرمالوهای نه گس... که شیرین و آن چایی داغ... ☕

خورمالو دوس نوداری! دی چایی که دوس داری 😉

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۹ ، ۱۴:۵۳
درجی طالقانی