سنجد مادربزرگ... عطرش پیچیده میون کوچه، خودش کجاهاست؟ خدا میدونه
شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۹:۲۶ ق.ظ
مادربزرگم، عاشق عطر شکوفههای سنجد بود. هر وقت میومد خونهمون، از درخت سنجدِ سر راه، برگ و شکوفهای میچید و تا خونه بوش میکرد. بارها شده بود که برگ رو جلویِ دماغ ما هم بگیره و بگه: «بِین چه خُجیره بو مینه بَبه جان!» ❤️
سنجد، نماد نزدیکی قلبها و صمیمیت و عشق در فرهنگ طالقان هست.
یه مثل داریم که برای اینکه بگیم دو نفر خیلی صمیمی هستند، به کار میبریم:
«یه سُنجه بَلگی سَر نُشتییَن»
یعنی این دوتا روی یه برگِ سنجد نشستند.
برگ سنجد، باریکه و دو نفر اگه بخوان تو یه جای باریکی بشینند، به هم میچسبند و جیک تو جیک میشن.
نمایش زیبایی از عشق و صمیمیت.
به همین زیبایی، به همین عشقولانگی. 😊
❤️ #طالقانی_گپ_میزنیم
عکس و متن از: سیمرغ
شادی روح ننه جانم و آبّا جانم و همه اموات فاتحه مع الصلوات