ننه جانی دستپخت...
ننه جانی کلم پِلوو با قورمه و محلی ماست
آی همین کرسی یی بیخ باخوری و بعد باخوسی..
خدایی مُزه مینه 😋😋😋
عکس: اصغر ادیبی - دیزان
ننه جانی کلم پِلوو با قورمه و محلی ماست
آی همین کرسی یی بیخ باخوری و بعد باخوسی..
خدایی مُزه مینه 😋😋😋
عکس: اصغر ادیبی - دیزان
خیر سرمان بَتیم بِشیم یک روز کوه گلان به قولی تفریح...
خودومانیب تیپ بِزی یِ یم و قشنگه لباسانَ تُن کُردیم که اگه خدا بخوایه یه چهارتا عکس بَنگَنیم و فیس بوک و وایبر و لاین و واتساپو و تلگرام و این بیصصحابانی عکسانَ وَگِردانیم و چهارتا عکس بهاری پِروفایل بَنگَنیم......
خیلی شیک دِری دَم هُسا بی یَم و مینو پَد (مُنُو پَد) دی دست گیتی بی یَم عکس سلفی واسِتان و منتظر که راه کِوعیم.....
یعنی آداش منصوری خر اگه منو میدی خنده ش میگیت....
همیشه گیله داس و بیل و فرقان و کپسول گاز دست گیتی بی یَم ...
این قُرتی وازیان آخه به ما نیمیا و خیلی ذُق کُردُم که یک روز میشیم آدُمی جور تَفریح مینیم
اما تو در چه خیال و فلک در چه خیال بِدی یَم مایی ننه و مایی مهربان همسر بیست تا گونی و مشمع و کُله کارد بیورد ی یَن که پسر جان اینانو دست گیر راهی سر اگه سبزی دَبَ بچینیم....حیفَ.... یک کیلو بایره شوروک بخوا بَخَری پنج هزار تومونه
حالا مایی قیافَ رَ تصور کن
هرچی بَتُم آخه مادر من یک روز بیخیال گرد بی یَل بِشیم خیر سرمان تَرفیح ، آخه این شُلوار و کفش و قشنگه پیرهن و گیسان اُتو بِزیه یی همرا کی میشو سبزی چینی؟؟؟
میخوا مارو یه واشی واسِتان دَکُنی گُل و شُل و بوته پَرَسانی دل که حالا کُفتی بَ یه آش و شوروک پلو باخُریم یا ناخُریم....
.مادر : خفه گرد این مشمعانو هاگیر...
من: چشم
چشمتان روز بد نینه
ماچه کول و بُزی جور مارو دَکُردُن این سُنگ و لاخی میان یه دو پر والک و شوروک و بایره قازیقایی واسِتان.... حاموت جان اونجه ریواس دَرَ بَشو بَکَن..... کجا؟؟ عوهااااا اونجه...... قربانت گردوم اون گو دو کیلومتر فاصله یه.... اصن تو چِطو بِدی یِ ی اون بیصحابو؟؟؟
.یعنی یه جاهایی مارو بَبَردُن شوروک چینی که خُرس و گراز دی اونجاران نیمیشون....
.بعد از دو ساعت مایی تیپ و قیافه گِردی بَ این کارگران معدنی جور که تلویزیون نشان میدیه.... .عرق کُرده و دَشَرُست و ویران.... تمام مایی پاهان اُوُل بِزیو و داغان..... القصه که دو هزار هُکتار از مراتع گوران چنان پاکسازی گِردی که گُمان نیمینوم یه گوسفند اونجاران بخوا رد گرده چیزی دَباشه باخوره..... به یه مکافات و بدبختی اوشانو ویتوم و بیوردوم و همین خانه یی دل بَنِشتوم کُرسی بیخ خِوم بیگیت و وقتی خِو دَ راست گِردی یَم بِدی یَم این شوروک پلو کُرسی سر مُنَ میگو عیسه بیو کُفت کن.
شاد باشید
✍️نوشته: حامد نجاری - گوران
اورازانیان زمستان که میگردی، جوز و توت میسُوستُون، بعد با هم قاطی میکُردُن، دُو واره چیزهای دلخواه بهش اضافه میکُردُن مثل کیشمیش و گندم برشته، ولی اصلش هامون دوتایه 😋
مُن دی وقتی یالانی ب دُرُس مینُم، همه چی میانُش دمیکُردُم، از بادام و فندق و پسته بیگیر تا انجیر و پودر نارگیل و کنجد و آخر سرم عسل.
مینی پسر همیشاک میگوت: ننه بمب کوتونی دُرُس کُردی😋😉
راستی بمب کوتونی، افطاریب دی مناسبه ها.
✍ارسالی از: سیده فاطمه میرتقی، اورازان
🍴 طرز تهیه خورشت گوشت لوبیا 🍴
🔶 برای سهولت و استفاده همه ی هم میهنانِ عزیزمان، پستهای آشپزی، به زبان و لهجه ی فارسی، تقدیم می گردد.
🔶 مواد لازم:
گوشت قلمدار گوسفندی
لوبیا سفید
پیاز
روغن
دارچین
نمک، فلفل، زردچوبه
🔶 دستور پخت:
در ابتدا پیاز رو خُرد کرده و در روغن تفت می دهیم. سپس گوشت رو با چند تکه چوب دارچین به همراه لوبیا سفید و پیاز به همراه مقدار مناسبی آب، داخل قابلمه ریخته و میگذاریم بپزد. آخر سر به آن نمک، فلفل، زردچوبه و کمی دارچین پودر شده اضافه می کنیم. این خورشت معمولاً با شوید پلو سِرو می شود اما به صورت کوبیده، با نان هم قابل سِرو شدن می باشد.
نوش جونتون.
🔶 سرپرست مطبخ: مریم قادری، با سپاس از بانو سحرمهر
الوعده وفا
ایسه اولین پُست "طالقانی دستپخت" ر با یه خُجیره غذای طالقانی/ایرانی معروف شروع مینیم که بسیار محبوب و خوشمُزه و مفیده و طبیبان طب سنتی معتقدند که "هوشمندانه ترین" غذای ایرانیان هسته.
🍴 طرز تهیه آبگوشت (دیزی) 🍴
🔶 برای سهولت و استفاده همه ی هم میهنانِ عزیزمان، پستهای آشپزی، به زبان و لهجه ی فارسی، تقدیم می گردد.
🔶 مواد لازم:
گوشت گوسفندی با استخوان و کمی دنبه
لوبیا سفید یا لوبیا چیتی * انتخاب با شماست
نخود
گندم * الزامی نیست ولی بودنش کمک بزرگی به طعم و لعاب خوراکتون میده
سیب زمینی
پیاز
گوجه فرنگی و رب گوجه فرنگی
لیمو عمانی
چوب دارچین، فلفل سیاه و قرمز، زردچوبه و نمک
لواشک و آب لیموی تازه * الزامی نیست ولی ترشی لذت بخشی به خوراک میده.
روغن برای تفت دادن رب
🔶 دستور پخت:
از شب قبل حبوبات رو خیس می کنیم و صبح علی الطلوع، گوشت و شسته و همراه با یک پیاز پوست کنده شده ی درسته، با حبوبات و گندم و یک عدد لیمو عمانی که چندتا سوراخ در اون ایجاد کردیم، به همراه چوب دارچین و کمی زردچوبه با مقدار مناسبی آب (ترجیحاً جوشیده و خنک شده) بار می کنیم.
بهترین ظرف برای پخت آبگوشت، دیگ سنگیه ولی اگه ندارید، از ظروف سفالی، قابلمه چدنی و مسی هم میتونند استفاده کنید.
شعله ملایمی برای طبخ خوراکتون انتخاب کنید و اجازه بدید سر صبر و حوصله، طی چند ساعت بپزه و جا بیوفته.
وقتی حبوبات و گوشت کاملاً پخت، پیاز درسته رو در میارید و گوجه فرنگی، سیب زمینی، نمک و بقیه ادویه ها رو بهش اضافه می کنید. در این حین، دو قاشق رب گوجه فرنگی رو در کمی روغن سرخ کرده و به خوراک اضافه می کنیم. یک ساعت بعد که گوجه فرنگی و سیب زمینی خوب پخته شدند، یه کف دست لواشک آلو و آب یک عدد لیموی تازه رو داخل غذا ریخته و نمک چش می کنیم و اجازه میدیم با شعله ی ملایم نیم ساعت دیگه بپزه و خوب جا بیفته.
حالا دیگه خوراکتون آماده است تا سر سفره بیاد و با انواع ترشیجات و دوغ و سبزی سرو و نوش جونتون بشه.
🔶 سرپرست مطبخ: مریم قادری، با سپاس از بانو مهدوی
همه تانِ سلام.
آفتو ظهر گِردی، هنو هیچی نَپُتیَم ناهاری بَه.
ایسه امروزمانی ناهار، یه خُجیره غذای طالقانیه:
🍒 آلبالو پُلو 🍚
🍒 مواد لازُم:
برنج
گوشت چرخ کرده یا مرغ
پیاز
آلبالو
شکر
نمک، فلفل، زردچوبه، دارچین، ادویه گوشت یا ادویه مرغ
روغن
🍚 طرز تهیه:
اوُل میشین باغی میان، یه نیم کیلو آلبالو میچینی و میوری خُجیر میشوری و هَستانشو میگیری. هرچقدر آلبالو داری، نصف همان مقدار، شکر میریزی سرُش و مینگنی یه خنکه جا تا یک ساعت، شکر به خوردش بشویه. (اگه غذای شیرین دوست داری، مقدار شکرته به اندازه مقدار آلبالوآنت بگیر. مثلاً نیم کیلو آلبالو، 250 گرم تا نیم کیلو شکر میخوا، بسته به تی یی ذائقه)
بعد دی دو پیمانه آب دمیریجی قابلمه ای میان و آلبالو و شکر و میپچی برای مدت یه ربع. ایسه آلبالوآنو از اُو جدا مینی و او رِ یه مقدار ویشتر حرارت میدی و نگه میداری برای بعد از دَم دُناین.
اگه دلت خواست غذات با مرغ باشه، مرغو میپَچی و ریش ریش مینی و در جَختی کُره یا روغُن تفت میدی و آنه ره ادویه مرغ (دارچین، زعفران و هل) میزنی.
اگه دی گوشتی همرا میپَچی، گوشت و پیاز رنده شده و نمک و فلفل و ادویه رو مخلوط مینی و ورز میدی و گلوله مینی و روغنی میان سرخ مینی تا به قولی "کوفته ریزه" یا همان "گوشت قلقلی" گرده.
برنجُ اوکش مینی و آلبالو و گوشت ره لابلا دمیریجی و بعد دم مینی تا بَپچه. فقط یادت باشه اولاً برنجه، دان بگیر تا شِفته نگرده. دوماً یه تیکاک نان یا سیب زینی تهش بنگنی که چون آلبالو پلو شیرینه غذائه، خودشی ته دیگ بَسوت میبو.
آخُر سر که غذا نیم ساعت دم بکشی، شربت غلیظ گردیه آلبالو ره به آن اضافه و قاطی برنج مینی و میَلی نیم ساعت دیگه دم بکشه. بعد غذا رِه با خلال پسته و زعفران تزئین کُرده و نوش جان مینی.
نکته: میتانی به جای آلبالو تازه، از مربای آلبالو دی استفاده کنی، راحت تره و زُمستان که آلبالو دِنی، کار راه اندازه، چون که بی آلبالوپلو زندگی سخته و نمیشا تا بهار و تابُستان صبر کُرد.
آشپز: سیده مریم قادری
طالقان برخلاف بلاد دیگه ارباب نداشت . کدخدا و اعیان دبه . ارباب نه .همونطور که میدانین طالقان صاف زمین دنبه اکثرا شیب و دمجار و کند و در و تپه هسته .بیشتر هم دیمی میکاشتن . اصول تولید هم اینجور به که مثلا منی زمین زیاد به هامیدام رعیته نصفه ای یا دو بر یک میکاشت . رعیت یه سهمی هامیدا گوسفنداره که مثلا سه شو مال زمینی سر بخوسانه که مال کود بریزه زمین قوی گرده. یه سهمی دی هامیدان گویاره . که ورزا و خیش بیاره زمین ورز هادیه یه سهم دی گندم چین .یه سهم دی آسیابان. یه سهم دی چروادار . خلاصه این چرخه آرد ده چندتا خانواده نان میخوردن.
طالقان چند نوع آرد مرسوم به
جو آرد،
گندم آرد،
گورسی دانه ارزن میماند دی آرد میکوردن،
تلی آرد دی به که خودش داستان داشت
تلی مثل ماش میمانه کمی سیاتر خیلی دی تله بعد از بچین وخشک کردن مثل گندم اوره توخربند خوردمیکردن بعد خرمن تلی ره میبردن روخانه اوی میان هامینان یه هفته اوی میان می ماند تااون تلخیش د رشوه بدمی او ردن بامی سر افتاب میکر دن خشک گرده بد میبردن اسیو آرد میکردن .
قرمز آرد که هیچ اطلاعاتی ندارم.
برنج آرد و به آرد که هسته خرما ده درست مبکردن که نمیدانم نامش چی به این دوتا ره اعیان استفاده میکردن البت اوشان دی سالی یه بار.
خلاصه اینکه طالقان هیچکس ارد نمیخری ویشترین استفاده ارد گندم به منتهی کنارش جوآرد تلی آرد مصرف میکردن تمام محصول مال خودشان به.
خودشان میکاشتن خودشان درو میکوردن خوشان آرد میکوردن خودشان میداشتن قدیمی خانان یه چیزی شبیه تنور دبه برای ذخیره آرد و گندم استفاده میگردی اسمش پالفه به یا کندوج یا آرد
کندو انبان دی دبه آردی به کو از پوست گوسفند درست میکوردن.
آرد یه مصارف دیگه دی داشت مثلا اونن قدیما که یخچال دنبه طالقان میوه دنبه اگر کسی میوه ازاینو ر می اوردن اونه می خواستن زمستانی به بدارن اونه دمینان اردی میان تابها رمی ماند یا اگر بدنشان با آب یا بخار میسوت آرد میرختن سرش کو تاول نزنه.
تا یه لقمه نان بیا سفره سر همه زحمت میکشی ین
نان حرمت داشت، نان جان به
گردآوری شده به همت اعضا گروه تولید محتوای درجی بخصوص حاج محسن ابراهیمی و ابوالفضل یزدانی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.
آردی داستان با صدای محمود رضایی تقدیم به شما (دریافت کنید)
آردی داستان با صدای خانم سوداگری تقدیم به شما (دریافت کنید)
💟 نذریِ نان:
یه نمونه از استفاده های نان، برای کسانی بَه که مشکل داشتُن. مثلاً نذر میکُردن خداجان مینی وچه بیکاره، کاری سر بشو یا مثلاً مینی فامیل مریضه خوب گرده، دوتا لاک نان میپچُم و مردمی میان پخش مینُم.
💟 پیشکشی فرستادنِ نان:
یه استفاده دیگه دی بدین صورت بَه که عروس خانمان، در اعیاد مختلف، پیشکشی و عیدی میبردن زامای فامیلانی خانه. یکی از این مهمترین جزء این هدایا نان بَه. همچنین سر جهازی عروس دی نان بَه که هامیدان همراش میبرد شوهری خانه.
در هدیه و پیشکشی فرستادن زاما و عشاق، دی نان نقش اصلی ره داشت. همان رسم خجیر درجی سران که مربوط به شویِ چله هسته، در شالی که از درجی خانه برای دختر جیر مینگین، در بین هدایا، نان (توتُک یا کُلاس) حتماً دَبه.
💟 پخت نان در مراسم عزا و عروسی:
استفاده دیگه ی نان، در مراسمهای مختلف به. مثلا اگر یکی از افراد آبادی فوت میکُرد، زنکان هرکدام یه لاک نان دمیپَتُن و میبُردن اویی خانه که صاحب عزا بِتانه مهمانانش ده پذیرایی کنه. همچنین در عاروسی ها دی همین کمک و میکُردن. ضمن اینکه یکی از مراسمات عروسی، نان دبُندُن بَه بدین صورت که یک روز کامل از آن هفت شو و هفت روز عروسی، به امر پخت نان، با کمک و مشارکت همه اهالی اختصاص داشت.
💟 پذیرایی با نان:
در هنگام دفن میت، نان و حلوا ره بعنوان ''پیشخاک'' هامیدان. در مجالس مذهبی، نان و پنیر و سبزی و جوز پخش میکوردن. مهمان دی کو میومی اول اویی به سفره نان پهن میکوردون.
💟 کندوی آرد و پسینه، مخفی گاه امن اشیاء و آدمیان:
در قدیم قسمتی از خانه تنورستان یا آردکندو بَه که همان انبار آرد هسته. طالقانیان، قیمتی چیزانشان هامینان همینی میان. یا وچان هروقت خطایی میکُردن، ترسشان ده این میان قاییم میگردین. یا زمانی که سرباز گیری بَه، جوانان میشیَن پسینه، همین آرد کندویی میان قاییم میگردین که سربازی نشن.
💟 استفاده مدبرانه از نان در مواقع سختی و قحطی:
اون قدیم، طالقانی میان، یه سری زرنگ آدُمِ خوش فکر و بیشتر از طبقه اعیان طالقان دِبیَن که گندم و آرده احتکار میکُردن، البته نه برای اینکه بعدا گران بروشان، بلکه برای وقتایی که مثلا خشکسالی یا جنگ میگردی. یا زلزله و سیل میامه، یا بد سرما میگردی. آن وقت تو آبادیهای دیگه این آرد و گندمُ میاردُن، بین مردم به رایگان یا نسیه و چوب خطی پخش میکُردن. این دی باز یه جور نوع دوستی و اتحاد طالقانیان بَه.
نمونه مهم این اتحاد و نوع دوستی، زمان جنگی که متفقین به ایران حمله کردن و قحطی ایرانه بگیت، اتفاق دَکَت. ظاهراً سهم طالقان از یورش متفقین، روسیه بَه. وقتی بریتی بیَن طالقانی میان، جوانان دهی میان هرچی گاو و گوسفند و آذوقه و علُف دبَه، ببردی بیَن کوهانی میان قاییم کردن. بله اون موقع که روسان، این نسل وَکتان بیامین، طالقان و کل ایران قحطی بیومی. اما همون بزرگان که بگوتیم احتکار میکردن، یه جور گروه مقاومت درست کُرده بیَن. با یه انضباط خاص و مدبرانه و خیلی مخفیانه، نان میپَتُن و بین روستاها و مردم طالقان پخش میکُردن. پدر سوخته روسی سربازان، میامین خانه ها میگردیَن هرچی آذوقه دبَه میبُردن. زناکان دی نان و یه سفره ای، ایزاری، کهنه کرباسی، چیزی میان، دمینان میبردن طویله ای، باغ و دری میان، قاییم میکُردن. خلاصه آن بوره کَلان هیچ رقمه حریف طالقانیان نمیگشتن.
💟 باورها و اعتقادات مردم در مورد نان:
نان را برکت سفره میدانستُن. هرجا کوچا یا راهی میان میدیَن، ومیگیتن و بوس میکُردن و راهی سر ده کنار میزیَن. کلاً دور ریز نان بسیار کم به. وچان و یالُکانشان دی به هر طریقی عادت میدان که نان دوست باشن. مثلاً وقتی نان دمیکت تنوری میان، نانه با انبر میاردُن میدان میندان، کنار تنور و میگوتن هرکی بَسوته نانه باخوره پول پیدا مینه، به خاطر اینکه نان باخورد گرده، این کلکُ میزیُن نان حیف نگرده.
با سپاس فراوان از گروه تولید محتوای درجی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.
نان دبُستان با صدای خانم رضایی تقدیم به شما (دریافت کنید)
داستان گرم و خوش نان
قسمت اَوُل
بعد از کشت گندم و برداشت آن و آسیو بردن و آرد کردن، میرسیم به تنوری سر که آن دی درست کوردیم و حلا میخوایم دورهمی نان دبندیم. همانطور کو میدانید آرد شیرینی پزی با آرد نان لواش یا آرد بربری و تافتان و سنگک، با هم فرق مینه. اما این هنر طالقانی زناکان به کو با یه آرد و یه جور تنور، ده جور نان دمیبستان کو عطرش کل محله ره میگیت.
✅ وسایل نان دبستن: تشت یا لاک، وردنه، اینارد، سفره خوآن، تُندراشو، لاکیجَه، انبَر، دیزیندان، چپی، نان بند، اُستام، جارو، پیتَه، لاک سَرین گَن، گمره
لاک: چوبی گود ظرف هسته برای خمیر کوردن آرد
وردنه: چوبی استوانه نازک کوردن خمیری به
استام: فلزی صاف قاشق لاک اوی همرا تمیز میکوردن
لاکیجَه: شبیه لاک به فقط یه بوجوک کوچیکتر
چپی: سبدی چوبی به که نان ازتنور در ارون اونی سربنگنن تاخنک گرده وخمیرنباشه
نان بند: وسیله ای کا خمیر بهد پهن کوردن با وردنه اونی سر میکشی ین اونی همرا میری ین تنوری دیم
اُستام: کاردکی به گونان ر اونی همراه ازتنور جدا میکورد، یجورایی حکم پیمانه دی داشت که خمیره از لاک در میوردن کنده ای بن
پیتَه: دستمال دم دستی
لاک سَرین گَن: پارچه ای به گوخیلی کلفت به ومعمولا خود زنکان میدوتون تا خمیری سر دنگنن خشک نگرده
خوان: چهار پایه چوبی به برای زیر وردنه کوتاه به از زمین بیست سانت ارتفاع داشت
آرد سفره: موقع کار پهن میکوردن آرد زمین نریزه
لاک سفره: یه کلفت پارچه به بعد خمیر کوردن میکشی ین لاکی سر خمیر گرم گرده ورز بیا
سفره خوان: سفره ای به گو زیر خوان (میز جلو نانوا که چونه رو وردنه مینه) پهن میکوردن تا ارد اضافه اونی میان بشانه
✅ مواد لازم: آرد، آب، خمیر مایع، نمک
بنا به نوع نان این مواد دی اضافه میگردی: سبزی کوهی، پیاز داغ، شیر، شکر، عسل، توک، زردچوبه، تخم مرغ، زعفران و روغن.
همچنین قدیمان یه نوع گیاهی دبه بنام ''دوجال'' که لابلای گندم در میومی، آنه ره دی جدا آسیو و با گندمی آرد قاطی میکوردن و میگوتن خمیره بهتر مینه و خوب ورز و کش میا.
ضمنا برای معامبات خمیر کوردن از واحد ''من'' که معادل 3 کیلوی الان میباشه استفاده میکوردن. هر ''من'' طالقان، هفت هشت کیلو خمیر هامیدا و حدود دویست پنجاه تا سیصد قرص نان میگردی.
✅ انواع نان در طالقان:
. لواش
. پجی کش
. کولاس (فتیر)
. اگردک
.کلانک
.توتک
. کول نان
. گاگیلی (یا گوگالی)
. قاق
با سپاس فراوان از گروه تولید محتوای درجی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.
این متن ارزشمند با صدای خانم قادری تقدیم به شما (دریافت کنید)
خب امرو میخوام شمایی به طرز تهیه یه خورشتو بگوئم که با اینکه طالقانی نی، اما طالقانیان میخورون چون مفید هسته
خورشت بامیه
آقا قبلش یچی میگوئم منو مسخره ناکنینا، من وچه بیم چون ننوم بامیه دوس نوداشت، هیچوقت نمیپت، من دی همش فکر میکردوم بامیه، همانیه کو زولبیایی همرا ماه رمضانا میخوریم. نمیدانستم یه جور تره بار هسته.
ایسه مواد لازم:
گوشت خورشتی
بامیه سبز (نه زردانی کو قنادی میان دره)
سیب زینی
روغون
دال عدس (این نارنجی رنگی مرجو)
نمک، فلفل، دارچین، زردچوبه و زیره
پیاز
رب گوجه و آب لیموی تازه
طرز درست کردن:
پیاز رو رنده یا خورد مینیم و با قدری روغن، آنه ره با گوشت سرخ مینیم و دارچین و زردچوبه و فلفل میزنیم و او دمیریجیم تا بپچه.
اینور تابه ره ومیگیریم و سیب زینی خلال را سرخ مینیم. بعدم سر بامیه رو میربینیم ولی نه تا ته، همان تکشو، آنه ره دی سرخ مینیم و کنار مینگنیم. داخل تابه 2 قاشق رب سرخ مینیم.
وقتی گوشت خوب بپت، دو مشت دال عدس میشوریم و دمیریجیم دلش. اینه نیم ساعته میپچه و له میبو. بعد رب سرخ کرده و آب یه دانه لیمو را اضاف مینیم. وقتی خوب جا کت، بامیه سرخ شده رو دمیریجیم و بعد یه ربع، خورشت آماده است. با پلو نوش جان کنین.
نمک فراموشتان نشه، آن دی حتما طالقانی اصیل نمک باشه
راستی میتانید به جای دال عدس، لپه دی استفاده کنید، منتها لپه دیرتر میپچه، پس همان موقع که گوشتو مینگنین بپچه، لپه ره دی اضاف کنین.
آشپز: سیده مریم قادری