امروز مرسوم است که افراد برای تفأل، دیوان حافظ شیرازی را باز میکنند. اما در قدیم، علاوه بر تفأل به کتابهایی چون دیوان حافظ و سعدی و حتی شاهنامه، در بسیاری از روستاهای البرزکوه، نظیر روستاهای طالقان، مازندران و گیلان، یک نفر که مشهور به «امیریخوان» بود در مراسمهای دورهمی حضور مییافت و از قصههای معروفی چون امیرارسلان صاحب قران نامدار یا امیر حمزه و ملک بهمن و مانند اینها اشعاری را که معمولاً به صورت دوبیتی بودند، میخواند و برای افراد «فال امیری» میگرفت. امیریخوان حدود 80 تا 100 رباعی امیری را در خاطر داشت و از حفظ بود و با آنها برای اهل خانه فال می گرفت.
شیوه فال نیز به این گونه بود که در شب، هر کس نشانی را از جمله سنجاق سر، گل سینه و یا انگشتری خود را درون کوزه میانداخت و دختر بچهها که نماد پاکی و زیبایی بودند، دست را درون کوزه میبرده و برای امیری خوان نشان را در میآوردند و امیریخوان نیز یک دو بیتی، برای صاحب آن نشانه، به عنوان فال، میخواند.
جالب است بدانیم که آیین مشابهی نیز در میان زرتشتیان وجود دارد که به آن «چک و دوله» میگویند و در جشن تیرگان اجرا میشود.
بدین ترتیب که دختربچه خردسالی انتخاب شده، کوزهای خالی را بر میدارد و به سرچشمه یا قنات می رود. در راه نباید کلامی حرف بزند یا اشاره ای بکند. حتّی اگر عطسه کرد باید برگردد و مسیر را دوباره برود. سپس کوزه را از آب پر می کند و به خانه می آورد. روی دهانه این کوزه، دستمال سبز ابریشمی انداخته و گره میزند. آنگاه کوزه سفالین را به نزد تمام افرادی میبرد که آرزویی در دل دارند. آن افراد باید چیزی مثل انگشتر، گوشواره، سنجاق، موگیر و سکه در آب کوزه بیندازند. آن دختر، کوزه را به زیر درختی همیشه سبز چون مورد و سرو میبرد و در آن محل به حال خود وا میگذارد.
در روز جشن تیرگان، همگی در محلی گرد هم میآیند. دوشیزه یاد شده کوزه را از زیر درخت سبز به میان جمع بر میگرداند و بانوان با صدای بلند و به نوبت دوبیتیهایی که به یاد دارند را میخوانند و دوشیزه خردسال، در پایان هر دوبیتی، دست خود را به درون کوزه برده و یکی از اشیاء را بیرون میآورد و صاحب آن شیء طبق شعر و دوبیتی خوانده شده، فال خود را در مییابد.
منابع: پایگاههای اطلاعرسانی ایسنا و ایران بانو
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی