مفهوم غول در زبانهای مختلف
«غول» موجودی است افسانهای با جثه بزرگ و قدرت بدنی زیاد که دشمن انسان محسوب میشود. با نگاهِ واقعیتر، غول موجودی از جنس اجنه و جنیان است که در قابلیتهایِ فیزیکی از انسان برتر است اما قوهی فکر، هوشمندی و ادراک انسانی بر او میچَربَد.
در زبانِ فارسی صفتِ غول، به چیزی اطلاق میگردد که هیکل درشت و زور زیاد دارد و بعضاً خشن است. از اصطلاحات مرسوم در این زبان، «غولِ بی شاخ و دُم» و «غول بیابانی» است لذا این کلمه در فارسی، بارِ معناییِ ترس آوری با خود به همراه دارد.
حالا اگر یک آدمِ انگلیسی زبان، کلمه «غول» را بشنود، فی الفورِ یادِ آرزوهایش میافتد، چون این کلمه در ذهن او یادآور غولِ چراغِ آرزوهاست که با اینکه اصل افسانه آن از مشرق زمین است اما انگاری غربیان بیشتر باورش کرده و به آن پر و بال دادهاند.
و اما مفهوم «غول» در طالقانی، لطیفتر شده و جنبه طنزآلود به خود گرفته است. اینجا دیگر آن غولِ بی شاخ و دمِ ترسناک در کار نیست و حتی قدرت برآورده کردن آرزوها نیز به فراموشی سپرده شده بلکه با یک موجودِ هالو، تنبل و ساده طرفیم که علیرغم هیکل درشت و تنومندش، کار زیادی از او برنمیآید. موجودی که به راحتی گول میخورد و اسباب خنده اطرافیان میشود. از این رو وقتی یک طالقانی به کسی میگوید غول! طرف نباید به این توهم بیفتد که از هیکل درشت او ترسیده یا چون غربیهای خوش خیال، امید به جادوگری او بسته، بلکه باید بداند که در طالقانی، به آدمهای ساده لوح و بی فکر، صفت «غول» یا «غولیل» اطلاق میگردد. همینطور اصطلاح «غول غولی کردن» یعنی هالوواری زیستن و کارهای ساده لوحانه، از رویِ بیفکری کردن. به عبارت دیگر همان خُل خُلی کردن! است.
تهیه کننده متن و پوستر: سیده مریم قادری
نقاشیهای کارتون از آقایان: رضا باقری شرف (طراح غولیل و غول بی شاخ و دم) و حامد بذرافکن (طراح غول جادو)
نظرات ارزشمند همراهان
آقای مهدی رضاخانی: ترکیباتی مثل «خدا غولی» و «دریا غولی» هم داریم. [که اشاره دارد به زیادی این غول بودن!] وقتی میگن: جوان نمرده دریا غولی، یعنی طرف به اندازه یک دریا غول میباشد.
آقای شهرام صادقیان: ترکیب وُرِ غول هم داریم. [البته این ترکیب در بعضی روستاها به صورت «غولِ وِر» یا «غول و وُر» هم استفاده میشود.]
با تشکر فراوان از همراهی دوستان
منتظر دریافت نظرات شما در ذیل پُستها هستیم