پادرمیانی
جانِ خدا...
اگه یه جایی یهکی دلُش بیتاب و غصه داره
نمیدانُم چُطو
اَمبا خودُت پادرمیانی کن...!
سلام صُبحتان بخیر عزیزانِ جان
جانِ خدا...
اگه یه جایی یهکی دلُش بیتاب و غصه داره
نمیدانُم چُطو
اَمبا خودُت پادرمیانی کن...!
سلام صُبحتان بخیر عزیزانِ جان
«غول» موجودی است افسانهای با جثه بزرگ و قدرت بدنی زیاد که دشمن انسان محسوب میشود. با نگاهِ واقعیتر، غول موجودی از جنس اجنه و جنیان است که در قابلیتهایِ فیزیکی از انسان برتر است اما قوهی فکر، هوشمندی و ادراک انسانی بر او میچَربَد.
در زبانِ فارسی صفتِ غول، به چیزی اطلاق میگردد که هیکل درشت و زور زیاد دارد و بعضاً خشن است. از اصطلاحات مرسوم در این زبان، «غولِ بی شاخ و دُم» و «غول بیابانی» است لذا این کلمه در فارسی، بارِ معناییِ ترس آوری با خود به همراه دارد.
حالا اگر یک آدمِ انگلیسی زبان، کلمه «غول» را بشنود، فی الفورِ یادِ آرزوهایش میافتد، چون این کلمه در ذهن او یادآور غولِ چراغِ آرزوهاست که با اینکه اصل افسانه آن از مشرق زمین است اما انگاری غربیان بیشتر باورش کرده و به آن پر و بال دادهاند.
و اما مفهوم «غول» در طالقانی، لطیفتر شده و جنبه طنزآلود به خود گرفته است. اینجا دیگر آن غولِ بی شاخ و دمِ ترسناک در کار نیست و حتی قدرت برآورده کردن آرزوها نیز به فراموشی سپرده شده بلکه با یک موجودِ هالو، تنبل و ساده طرفیم که علیرغم هیکل درشت و تنومندش، کار زیادی از او برنمیآید. موجودی که به راحتی گول میخورد و اسباب خنده اطرافیان میشود. از این رو وقتی یک طالقانی به کسی میگوید غول! طرف نباید به این توهم بیفتد که از هیکل درشت او ترسیده یا چون غربیهای خوش خیال، امید به جادوگری او بسته، بلکه باید بداند که در طالقانی، به آدمهای ساده لوح و بی فکر، صفت «غول» یا «غولیل» اطلاق میگردد. همینطور اصطلاح «غول غولی کردن» یعنی هالوواری زیستن و کارهای ساده لوحانه، از رویِ بیفکری کردن. به عبارت دیگر همان خُل خُلی کردن! است.
تهیه کننده متن و پوستر: سیده مریم قادری
نقاشیهای کارتون از آقایان: رضا باقری شرف (طراح غولیل و غول بی شاخ و دم) و حامد بذرافکن (طراح غول جادو)
نظرات ارزشمند همراهان
آقای مهدی رضاخانی: ترکیباتی مثل «خدا غولی» و «دریا غولی» هم داریم. [که اشاره دارد به زیادی این غول بودن!] وقتی میگن: جوان نمرده دریا غولی، یعنی طرف به اندازه یک دریا غول میباشد.
آقای شهرام صادقیان: ترکیب وُرِ غول هم داریم. [البته این ترکیب در بعضی روستاها به صورت «غولِ وِر» یا «غول و وُر» هم استفاده میشود.]
با تشکر فراوان از همراهی دوستان
منتظر دریافت نظرات شما در ذیل پُستها هستیم
Words are like keys, if you choose them right, they can open any heart and shut any mouth.
کلمات کِلییی جور میمانُن!
اگه خُجیر انتخابِشان کنی، میتانی هر دلی رَ واز کنی یا هر دُهانی رَ دِبندی!!
برگردان (به طالقانی): سیدمجید سیدعلیخانی، از اهالی روستای سنگبُن طالقانی
عکس از: مجید انجم شعاع
منتشر شده در کانال طالقانیها
زلزله غرب کشور و جان باختن جمعی از هموطنان عزیزمان، دلها را اندوهگین و داغدار نمود.
تصاویر و فیلم های منتشر شده از این مناطق و به خصوص (دیدن رنج و آلام) بازماندگان مصیبت دیده، انسانیت هر انسانی را به درد می آورد.
باید همگان از این درد انسانی، نهایت همت مان را برای کمک رسانی به زلزله زدگان به کار بگیریم.
در این حال و روز، به یاد یک عالم مجاهد انسان دوست افتادم. ذهنم به سوی ابوذر زمان؛ مرحوم آیت الله طالقانی و خاطره ای از ایشان در امداد رسانی به زلزله زدگان رفت. خوب و لازم است به این خاطره معنادار اشاره کنم:
حدود ساعت ۱۱ شامگاه ۱۰ شهریور ۱۳۴۱ زمینلرزهای به بزرگی ۷/۲ ریشتر شهرستان بوئین زهرا را لرزاند.
این زلزله به کشته شدن حدود بیست هزار نفر و بی خانمان شدن عده زیادی منجر گردید.
زلزله بوئین زهرا، زلزله ای در وجود سید محمود طالقانی انداخت و آرامش را از او گرفت. ایشان به همراه جمعی از دوستانش به یاری زلزله زدگان شتافت. آیت الله طالقانی مسجدش؛ مسجد هدایت را تبدیل به ستاد امداد رسانی به زلزله زدگان نمود.
این عالم مجاهد دفتری را برای جمع آوری کمک های مردمی در مسجد هدایت آماده کرد و اعلام کرد که در روستای حسین آباد (که کامل تخریب شده بود) با کمک های مردمی و با یاری دانشجویان و دوستانش برای زلزله زدگان، خانه سازی خواهند کرد.
ایشان مدتی بعد با جمعی از دانشجویان و همراهانش برای تحویل خانه ها به حسین آباد بوئین زهرا رفتند و مرهمی بر دل زخم خورده مردم آنجا شدند.
اسم و رسم این مرد بزرگ همیشه زنده باد.
محسن طهماسبی
حوزه علمیه قم
این مطلب در کانال طالقانیها منتشر شده است.