اَلویی خاطُره
عزیزان، وقتی از باغ، میوه می چینین مواظب دار و درختان باشد
حق صاحب باغ رو هم پایمال نکنین جانتانی قُربان
به صوت زیر که یک بانوی طالقانی خاطره خودشو از آلو چیدن بچه های فامیل، تعریف میکنه، گوش کنید
عزیزان، وقتی از باغ، میوه می چینین مواظب دار و درختان باشد
حق صاحب باغ رو هم پایمال نکنین جانتانی قُربان
به صوت زیر که یک بانوی طالقانی خاطره خودشو از آلو چیدن بچه های فامیل، تعریف میکنه، گوش کنید
پخت نان محلی در روستای اورازان طالقان - عکس: سید رضا عبادی (کانال اورازان)
عکسی بی نظیر از سالهای بسیار دور: اولین پل چوبی قدیمی بالای سبزان (قبل از پل کابلی) روستای روشنابدر، طالقان - عکس: کانال آردکانی ها
بُهار بیامه ما هنوز سیف وطنی داریم! عکس: فرشید فلاحی
گُسنُمَه، حالیتَه؟!
بفرمایید چایی، ناریان - عکس: سید رسول میرغیاثی (کانال طالقانی ها)
اِچین روخانه گَرد
روان ورها
وگرنه مردابی جورمی گَردی
ومرداب هیچ جوربه دریانمی رِسه
روان گرد
بی آغازو بی آخر
دریا دوردِنی
برگردان متن: سیدمجیدسیدعلیخانی
فرش سمت چپی از نمونه فرشهای اصیل طالقان در خانه این زن خورانکی است. یاد این بانوی محترم گرامی باد. عکس: کانال آردکانی ها
یادگار قدیم (جوراب پدربزرگامون) عمر این جوراب 70 ساله - عکس: حسین اسحاقی (کانال طالقانی ها)
هنر جاجیم بافی در روستای گته ده طالقان - عکس: رضا بکان ۱۵ شهریور ۹۶ (کانال طالقانی ها)
نمایی از کار دست مرحوم مادرم در دهه چهل شمسی (چِل تیکه) عکس: علی شاه حسینی (کانال طالقانی ها)
بافت ننه بُنیَک! (مادر فرزندی) پولیور بنفش یاسی، هنر دست مادر -بانو میرزکی- است که بیش از بیست سال عُمر دارد و دستمال گلدار، هنر دست دختر -سیده مریم قادری- است.
♦️ خیک
خیک یا مَشک ظرف چَرمینی از پوست گوسفند، بز یا گوساله است که برای حمل و نگهداری آب، دوغ، روغن، پنیر و غیره از آن استفاده میشود. پوست گوسفند که درست و بدون شکافتن از وسط کنده باشند و در آن ماست و دوغ و آب و جز آن بریزند را خیک یا خیگ میگویند. اگر پشم روی این پوست نیز کنده و دباغی شده باشد به آن مَشک گفته میشود.
پیشینه کاربرد خیک، احتمالاً به پنج هزار سال پیش میرسد. تصاویری از نقشبرجستههای آشور باستان مربوط به ۳۰۰۰ سال پیش بهجا مانده که استفاده از خیک برای شناور ماندن بر روی آب را نشان میدهد.
در فارسی به طور عامیانه اصطلاحاً نوعی از چاقی را با خیک مقایسه میکنند و به چنین فردی «خیکی» میگویند که لفظی تحقیرآمیز است.
اما خیک در طالقان و مردم کوهپایه نشین البرز، کاربرد دیگری هم دارد و آن برای نگهداری پنیر است. دامداران، زمانی که دام هایشان را به مراتع کوچ می دهند، به دلیل دور بودن از روستا، عموماَ از شیر دامهایشان پنیر درست می کنند و آن را داخل خیک می ریزند تا آب باقیمانده در پنیر، از آن خارج شده و پنیر کاملا خشک گردد و ماندگاری آن بیشتر شود.
♦️ روش تهیه خیک
پوست بُز باید کامل خشک شود ( به وسیله نمک سود کردن)
بعد از اینکه کامل خشک شد در آب انداخته تا کامل خیس شود. (مثل مثل پوست تازه شود)
دو دست را با نخ بسته یک تکه چوب به عنوان کلید (کلیک) تَه پوست راجمع کرده و بعد از طرف گردن، آن را باد کرده و می بندند .
در مرحله بعد، موهای درشت را با قیچی می برند، سپس کنار آب جاری یا فراوان می برند و با شانه از سرتا پای پوست را شانه کرده تا موهای اضافی و زائد آن ریخته شود.
بعد از همه این مراحل، باد داخل پوست راخالی کرده و به وسیله کلید یا یک چوب ۵ سانتی، با نخ آن را بسته و برعکس می کنند.
سپس از راه گردن، پنیر یا کره یا ماست را داخل آن می ریزند.
♦️ روش تهیه پنیر خیکی
مواد مورد نیاز: پنیر، نمک، خیک
در ابتدا پنیر را خرد کرده و نمک را با آن مخلوط می کنند. استفاده از نمک دو دلیل دارد: اولاً موجب خوشمزه تر شدن پنیر می شود، ثانیاً سرعت خروج آب موجود در پنیر را افزایش می دهد.
سپس خیک را شسته و آن را خشک می کنند و دیواره ی داخلی آن را آغشته به نمک می کنند.
پنیر نیمه خشک را داخل خیک می ریزند و مَدخَل خیک و همه سوراخهای هواکش آن را با دقت می بندند و صبر می کنند تا پنیر به عمل بیاید. چنانچه مدخل خیک به خوبی بسته نشود و هوا به داخل آن نفوذ کند، موجب کپک زدن پنیر می شود.
این پنیر را معمولاً از مخلوط شیر بز و گوسفند درست می کنند. اگر پنیر خیکی در محل مناسبی نگه داری شود محتویات داخل آن به مدت یک سال فاسد نمی شود.
♦️ فروش پنیر خیکی
در گذشته، شیوه فروش این پنیر در نانواییها بوده و یکی از شاگردان یا فرزندان نانوا، پنیر خیکی را به مردم میفروخت. علاوه بر آن، اکثر لبنیاتی ها از این نوع پنیر برای فروش داشتند.
اما امروزه به دلیل کم بودن تولید پنیر خیکی و نیز تغییر ذائقه مردم (که طعمهای اصیل و طبیعی را فراموش کرده و پنیرهای کارخانه ای را جایگزین پنیرهای طبیعی کرده اند) این پنیر خوشمزه و سالم، گیرِ کمتر کسی می آید.
خلاصه که اگه خیکی پِندیر گیراُوردین، مایی جا ر دی خالی کنین و یکی دو لُقمه، به نیت مان باخورین 😉
♦️ تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی ♦️
☑️ به همت آقای فرشید فلاحی و خانم قادری
از نان های میان پُر مردمان کوهستانهای البرز است که امروزه کمتر پخته می شود اما طعم فوق العاده ای دارد که به یاد ماندنی است.
طرز تهیه اش بدین صورت است که آرد گندم و شیر (یا آب جوش) را با کره ی محلی، خمیر کرده و به صورت دایره ای پهن می کنند.
روی نیمی از دایره، پنیر خیکی یا پوستی پهن می کنند.
در فصل بهار تره خورد شده یا پیازچه ریز شده هم رویش می ریزند و نیمه ی دیگر را روی مواد می کشند، لبه های نیم دایره میان پر شده را خیس کرده و روی هم فشار می دهند و با دست روی نان می زنند تا خمیرهای بالا و پایین روی مواد بچسبند، سپس آن را در تنور می پزند.
این نان به یک شیوه دیگر هم در طالقان (و حتی دیگر مناطق ایران، نظیر کردستان) پخته می شود. به این صورت که خمیر را آماده کرده و لایِ آن، سبزی و تره کوهی محلی (و سبزی کوهی سیابُن)، گاهی پیاز داغ و حتی گردو ریخته و در تنور می پزند و روی آن، روغن حیوانی می مالند.
مردمان کُرد، آن را با دوغ و طالقانیان آن را به عنوان یک میان وعده میخورند.
به این نان کُلانُک (در گویش اورازان) کالنُک (در گویش ناریان و پراچان) یا کلانه می گویند و بسیار لذیذ و محبوب است.
♦️ تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی ♦️
☑️ به همت آقای فرشید فلاحی و خانم قادری
🌿🌾🌷 🌱☘️🌼
🔻 طالقانی گل و واش و سبزی 🔺
این میوه که در عکس می بینید، به فارسی «زالزالَک» خوانده میشه اما در طالقان به آن، گُوچ یا ویلیک می گویند.
گُوچ (ویلیک) خواص دارویی و طبیعی بسیار دارد. مثلاً در اغلب کشورهای اروپایی خصوصاً آلمان برای درمان بینظمی ضربان قلب از میوه زالزالک استفاده میکنند. در حقیقت، یک گیاه ضد نارسائی قلبی و کاهش دهنده فشارخون است و همچنین دارای خاصیت ضد اضطراب نیز می باشد.
در روستای اورازانِ طالقان مشهور است که این میوه مورد علاقه خرسهاست.
خرسها همانطور که در ابتدای بهار به دنبال والَک می روند تا سمومی که به واسطه خواب زمستانی در بدنشان جمع شده است را به وسیله آن، دفع کنند، در پاییز و قبل از به خواب زمستانی رفتن، به دنبال این میوه وحشی می گردند و از آن تناول می کنند.
تجربه به همراه تحقیقات دانشمندان ثابت کرده که این میوه، برای انسان هم سودمند است. پس تا وقت باقی است، در این فصل زیبا، از میوه پرخاصیت گُوچ هم بهره ببریم.
◀️ ارسالی: بانو میرزکی – اورازان
🎯 در ادامه خاطره جالبی از آقای فرشید فلاحی را می شنوید با نام:
🎤 اصفهانی گُچِ دار
📌 از دار تا بار: گردو (طالقانی جوز)
یکی از محصولات طالقان، جوز یا همان گردو هسته. در این باره مطلب فراوانه مثلاً موضوع دارهای شریکی، تقسیم جوز (سهم مزرع بان، سهم جوز جیر کن، سهم افراد شریک، سهم صاحب زمین)
دارهای شریکی در طالقان فراوانه. مثلاً مای مغازه یه جوز دار دره 40 تا شریک داره. این شراکت بیشتر به خاطر ارث بردن ایجاد میشه.
از قدیم میگوتن جوز برای یالداره آدومانه، یعنی هرکی یال ویشتر داره، یالانش میشن مردمی جوزانه جیر مینن یا وقت جوز جیرکنی داری بُن د جوزانه جمع مینن و ولوزه میشُن، اینی واستان از همه ویشتر جوز گیرشان میا.
گاهی ولوزه بشین، درآمدش ویشتر از خود کشت و کار به. ولوزه فقط برای جوز نی و هر میوه ای را میشا بعد اینکه صاب درخت آنه ر بچی و اعلام کورد که دیه باقیمانده محصول ر کاری نوداره، بقیه میتانن بشن ولوزه کنن و آن میوه دی حلاله.
🔸 نامهای مختلف گردو در طالقان:
گردو، گردکان، جوز، آغوز
🔸 اصطلاح وِلُوزه:
مثلاَ ما دارمانی جوزه جیر مینیم، بعد خلاصه هر کاری کنی یه خورده جوز داری سر میمانه نمیتانی همش جیر کنی، هر کاری کنی میمانه چند تایی.
بعد یکی غیر از صاحب درخت میشو اوناییی که داری سر بمانده رو جیر مینه برا خودش. به این کار میگن ولووزه.
البته در روستاهای مختلف، اصطلاحات دیگری به همین معنا دَره، مثل: پَس چین. پساچین. پس برون (عاشق زُبان طالقانیم واسه همین وسعت دامنه لغاتش)
🔸 اصطلاح ملکیت:
گاهی در یک زمینی که متعلق به یک نفره، یکی دیگه درختی داره. یعنی درخت مال یکی دیگه، در زمین یک نفر دیگه. این اتفاق بیشتر زمانی میوفته که طرف درختی رو ارث می بره ولی زمینش رو ارث نمی بره. مثلاً مثل قانون مِلک اورازان که به دختر و زن، مِلک (زمین) ارث نمی رسه ولی خونه (چهاردیواری هوایی) و دار و درخت ارث می رسه.
این مسئله شریک بودن درخت در زمین کسی دیگر، توی روستاهای دیگه هم هست. گاهی قدیمیها اعتقاد داشتند دست اشخاصی خوبه، اونا رو می آوردند توی زمینشون درخت بکارند. منتها اونا می گفتن شریک باشیم.
گاهی هم اینجوریه که زمان قدیم یه سری زمیناشون رو اجاره میدان به رعیت که توش کشاورزی کنه. نخود عدس لوبیا و جو گندم بکاره. معمولاً حق درخت کاشتن نداشتن فقط باید کشاورزی میکردند. ولی کشاورزا به جای کاشت نخود و لوبیا و این چیزا اومدن درخت کاشتن بدون اجازه صاحب زمین، حالا درخت مالِ کشاورزه، زمینم که مال صاحبش. در اصل میگن ارباب رعیتی، بعد حالا چون درخت کاشته کشاورز، تو زمین طرف، نصف محصول درختایی که کاشته میشه برای صاحب زمینه نصفش میشه برا خودش. از اون نصف درختی که شده برا خودش بازم باید نصف محصولش رو بده به صاحب زمین به عنوان ملکیت! خلاصه که خیلی پیچیده است.
🔸 اجرت (دستمزد) جوز جیرکُن:
بسته به میزان محصول داره و سال به سال فرق مینه. مثلاً امسال تو اورازان سهم جوز جیر کن دو بر یک بود، دو تا صاحب درخت یه دونه جوز جیر کن.
جدیداَ اینجوری شده، قدیما چهار به یک و حتی پنج به یک بود. به هر حال بستگی به بارِ درخت داره. چون بار درخت کم بوده اینجوری شده، اگه زیاد باشه همون چهار به یک یا سه به یک.
در دیگر روستاها حتی تا نصف نصف هم بوده. اگه دار خیلی گته باشه و خطرناک، نصف مینُن شایدم ویشتر هاگیرن.
از محصول جوزدار، مزرع بان هم سهم می بره (کسی که آبیاری و مراقبت می کنه از درخت)
در برخی روستاها، خودشون آبیاری و نگهداری می کنند، یا پول میدند به کسی که براشون آبیاری کنه، در برخی روستاها هم برای مزارع یه نفر انتخاب می کنند که از علف و میوه سهم می بره. جوب پاک کردن و بند آب بستن و آبیاری با مزرع بان هست که به صورت عمومی برای یک مزرعه بزرگ کار میکنه.
مثلاً کل گردوی جمع شده چهار بر یک برا مزرع بان، بعد از اون چهار تای مونده برا صاحب درخت سهم پایین کننده گردو هم کم میشه.
البته الان دارصحابانیب خیلی خوب گردی، چون ۱۰۰تومن هامیدین یه افغانی میشو داری سر، همه رَجیر مینه
🔸 باورها درخصوص جوزدار:
بعضیها جوز دار رو نحس میدانن. شاید به این علت که چیدن محصولش سخته و خطرات جانی در پی داره. خیلیها در قدیم و جدید، بر سر همین جوز جیر کردن، جان خود را از دست داده اند.
یه باور دیگه اینکه میگن زیر درخت گردو نباید خوابید.
🔸 مصارف گوناگون گردو:
در پخت برخی نانها به کار می رود. مثل نان گردویی و نانهایی که وسط آنها مغز گردو مینگنن.
برای برخی خوراکها و غذاها مثل: خورشت فسنجان (جوز خورشت)، کَله جوش و آش ترش
بهترین خوراکی نان و پنیر و گردو
به عنوان شب چرز، تازه تازه خوردن یا خشک شده با توت وکشمش
برای گردو بازی
گاهی در قدیم، وسیله مبادله و تجارت بوده، مثل پول. من حتی یادمه قدیمان طالقانی دسفروشان به جای پول، جوز میگیتُن.
🔸 کدام حیوانات گردو می خورند؟
کلاغ، موش، خوک
خلاصه اینکه خواص گردو فراوان است. از این محصول خوشمزه و پرخاصیت طالقان استفاده کنید و سالم و شاد باشید.
با سپاس ویژه از آقایان فرشید فلاحی، سیدمصطفی افتخاری، سید مسعود محمدی نژاد و خانم سیده مریم قادری
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
📌 اصطلاحات طالقانی
یورد
یُورد یا بَراگاه: یه مکانی هَسته که با سنگ بُسات میبُو عموماً به شکل نعل دی هَسته.
ویشترَ سنگان دی لانه هستَه. تقریباً یه متر این سنگانَ دِمی چینُن که گوسفند و بز نُتانُن فُرار کُنن. این یوُردی پیش چند تا سنگ صندلی مانند دُرُس می نُن، مینیشُن، مالانَ می دوشن.
🍃🌸 با سپاس از جناب آقای فلاحی 🌸🍃
تهیه شده در گروه طالقانی درجی
با پشمی که از گوسفندهای خود میگیرند و میتابند، پارچه زمستانی، جوراب پشمی و به ندرت قالیچه و خیلی بیشتر از آن جاجیم میبافند. جاجیمهای خوبی که در سراسر طالقان معروف است. روی کرسی میاندازند، با آن رختخواب میپیچند و حتی برای فروش به شهر میبرند.
کرباس را که بیشتر برای پیراهن و شلوار از خارج میخرند، در محل رنگ میکنند. رنگ آبی ثابت و سیری که لباس، پارهپاره هم که بشود، باز خود را حفظ میکند. مردها پیراهن سفید میپوشند و شلوار آبی. «ولیان» که از دهات ساوجبلاغ است و دو فرسخ بیشتر با اورازان فاصله ندارد، چون راه ماشینرو دارد، خیلی زود آداب شهری را در لباس پوشیدن اقتباس کرده است.
کلاه لگنی، کت، شلوار و پیراهنهای بلند زنانه در این چند بار که رفتوآمدی از آن سو داشتهام هر بار بیشتر از پیش به چشمم خورده است. اما در اورازان کمتر اثری از پوشاک شهری هست. جوانهایی که از نظام وظیفه برمیگردند، مردهایی که در فصل بیکاری به معادن زغال آبیک و هیو میروند، یا زنهایی که مدتی در تهران به خدمتکاری میگذرانند، همه وقتی به محل برگشتند، خیلی به ندرت آداب شهری را حفظ میکنند و باز همان کرباس آبی و همان گیوههای تخت کلفت و شلیته میپوشند.
برگرفته از کتاب «اورازان» اثر جلال آلاحمد