امروزه دامداری در طالقان، رونق گذشته را ندارد. در طالقان قدیم، در هر خانه روستایی، آغل گوسفندان را در جوار خانه میساختند تا بتوانند دام را به سهولت، نگهداری و تر و خشک کنند. این امر باعث میشد در زمستان هم با وجود برف سنگین، مانع حمله گرگها به روستا شوند.
شیردوشی در ساعات اولیه صبح و غروب انجام میگرفت. هنگامی که چوپان، گلهی دام را از صحرا به روستا باز میگرداند، پسر یا دختر خانواده تعداد دام خودشان را جدا و بسوی طویله هدایت می نمود. در بعضی روستاها و بعضی وقتها مراتع روستا را به گوسفندان داران بزرگ اجاره میدادند.
برخی واژههای دامداری:
مال = دام، اعم از گاو و گوسفند. مالدار = دامدار. شیر بدوشتن = شیردوشیدن.
آغُل = طویله زمستانی. مالحیاط = طویله روباز برای فصول بهار و تابستان.
طِوله = محل نگهداری چارپایان شامل قاطر، گاو، اسب و الاغ.
کررس = محل نگهداری بزغاله، بره و گوساله
ورکولی = بزغاله وَره = بره
مالنوبه = نوبت چوپانی. در قدیم در طول هفته کسانی که دام داشتند، یکبار در هفته چوپانی میکردند. خانوادهای که توان چوپانی را نداشت، مبلغی به چوپانی داوطلب پرداخت مینمود تا جور او را بکشد. چوپانی که دام (مالان) را به چرا میبرد، مالوان و چوپانی که بزغاله و برهها را به چرا میبرد، وُرکولیوان و چوپانی که گاوان و خران (گوگَل) را به چرا میبرد، گوگَلوان صدا میزدند.
گوگَل خوسان: هنگام برداشت محصول و خرمن کوبی، گاوهای نر را به زمینهای نزدیک خرمن میبرند و در طول روز میخوابانند تا به نوبت، چَپَر کنند.
دامداری، روستا را زنده نگه میداشت و پویایی و حیات روستا را به دنبال داشت، چراکه اقتصاد روستا، به واسطه دام کاملاً خودکفا بود. حتی اگر هم شده با یک گاو، تمام مایحتاج زندگی خودشان را تولید میکردند و نیازهای دیگر را به صورت معامله پایاپای محصولات خود با دیگران تأمین مینمودند. آن زمانیکه دلار و ریال معنی نداشت اما حالا باید گفت: روستاهای خودکفا خداحافظ.
ارسالی از: آقای مسعود علیشیری، روستای تکیه ناوه طالقان