شروعی نو
هیشکَس نمیتانه پَسا وَگرده و از َاسّر شروع کنه!
اَمبا همه میتانُن ایسه شروع کُنُن و یه خُجیرِ آخُر بُسازُن.
آخُر عاقبتتان بخیر
وَگُردان: آقای مهدی رضاخانی، اهل آبادیِ دنبلیدِ طالقان
هیشکَس نمیتانه پَسا وَگرده و از َاسّر شروع کنه!
اَمبا همه میتانُن ایسه شروع کُنُن و یه خُجیرِ آخُر بُسازُن.
آخُر عاقبتتان بخیر
وَگُردان: آقای مهدی رضاخانی، اهل آبادیِ دنبلیدِ طالقان
روز عطار و جشن پیتُک
علاوه بر اینها، امروز روز «منابع انسانی» نیز هست.
این روز را خدمت همه دانایان عرصه مدیریت منابع انسانی کشور خصوصا اساتید طالقانی بنام این حوزه همچون جناب آقایان دکتر فرهنگی و دکتر طالقانی تبریک می گوییم.
تبریک ویژه تر ما خدمت همه آن کارکنان خدوم هر سازمان و شرکت کوچک یا بزرگ، اعم از دولتی و خصوصی است که سرمایه و منبع ارزشمند انسانی هستند.
به امید روزی قریب که ارزش سرمایه های انسانی به درستی درک و از آن حفاظت و تقدیر گردد.
پِنون: خبر دارین اَدمینتونم مدیریت منابع انسانی خونده؟ خلاصه که پرچم HR بالاست
کتاب «به قامت سرو» زندگینامه یکی از شیروَچان طالقانی، سرتیپ دوم پاسدار سید حمزه میرتقی اورازانی است که به قلم خواهر زاده ایشان، سرکار خانم سیده آمنه میرمطهری اورازانی نوشته شده است. سردار میرتقی یکی از شهدایِ زنده جنگ تحمیلی و نیز نبرد با داعش میباشد. خدا او ر بُداره.
داشتُن نُوداشتُنِ مدرک مهم نی
اگه بتانی یه پُل بسازی برای رَد گردیَن از امواجِ منفی
آن وقت تو دی یه مُوهنّسی بَبه جان
مهندسین عزیز، روزُتان مبارُک
عکس از: عظیم واقف
سلام
قشنگه صبحتان بخیر، دی پایِستین، دیمتانه بشورین و ننه رِ کمک کنین که ایمروز ناهاری واستان، چِندرپلو داریم (chender pelo)
طرز تهیه چندرپلو (چغندرپلو)
برای سهولت و استفاده همه ی هم میهنانِ عزیزمان، پستهای آشپزی، به زبان و لهجه ی فارسی، تقدیم می گردد.
مواد لازم:
برنج چهار پیمانه
اسفناج یک کیلو
چغندر خام سه یا چهار عدد متوسط
پیاز یک عدد
زرد چوبه و نمک به میزان لازم
دستور پخت:
ابتدا یک عدد پیاز رو نگینی خرد و سرخ می کنیم و آخر کار به اون زرد چوبه می زنیم.
بعد یک کیلو اسفناج پاک کرده و تمیز شسته شده رو خرد می کنیم و با پیاز، کمی تفت می دهیم تا آب اون کشیده بشه.
اگه این کارو نکنیم موقعی که برنج رو اضافه می کنیم، باعث شفته شدن پلو میشه.
بعد که اسفناج ها کمی تفت خورد، برنج و آب رو اضافه می کنیم.
آب برای کته معمولا یک بند انگشت بیشتر از برنجه ولی برای این غذا، آب رو کمتر از حد معمول کته ها بریزید.
بعد که آب پلو قشنگ کشیده شد، چغندر خام رو نازک برش میزنیم و لای پلو میزاریم تا این حالت رنگی رنگی پلو ایجاد بشه.
دقت کنید آب برنج کاملاً کشیده شده باشه وگرنه برنجتون قرمز میشه و شکل خوبی نخواهد داشت.
دست آخر غذا رو دم میگذارید و بعد یک ساعت، آماده است.
میتونید پلوتون رو با مرغ یا گوشت سرو کنید اما اصلش اینجوریه که فقط روش کمی روغن محلی می ریزند و با ماست یا ترشی می خورند.
نوش جونتون.
آشپز امروز ما سرکار خانم رویا ملک محمدی بودند.
با مطبخ طالقانی همراه باشید
اُسـکُـول
این واژه هم اکنون در فارسی، با تلفظ اُسکُل به معنای احمق که نام پرندهای هم میباشد، به کار میرود، اما وقتی یک طالقانی این واژه را استفاده میکند، معنایِ دیگری دارد.
در طالقان (و گویشهای البرزی) غار یا شکاف درون یک کوه را اُسکول Oskool میگویند. حتی روستایی در منطقه ولیانِ کرج با نام اُسکول دَره وجود دارد.
روستای اُسکولدره در کرج
منبع عکس: https://placesmap.net
اُسکول میتواند یک غار طبیعی یا به صورت پناهگاهی صخرهای در دل کوه که دستساز انسانهاست، باشد. از جمله اُسکولهای طالقان میتوان به اُسکول روستای سوهان و اُسکول روستای وشته اشاره نمود.
اُوسکولهای مسدود شده روستای سوهان طالقان
منبع عکس: http://www.zeinali.ir/souhan.htm
من اهلِ آبادی پاکی هستم که کوچههایش را اگر چه برف مسدود میکند،
اما در آن از تعطیلی دلها و آلودگی هوا خبری نیست!
خداجان، خودُت قشنگه طالقانمانی هوا ر بُودار
عکس از: مهدی ویسانیان
حالا که به دلیل آلودگی هوا، مدارس البرز و تهران، به استثنای طالقان، تعطیل شده چند طنز در این خصوص تقدیمتون میشه تا ان شاءالله دلشاد باشید.
زُومُستان بیامی و گاز نیومی!
راستی شماهان موافق گاز رسانی به روستاهای طالقان هستین؟
اگر آها، که طبیعت چی میبو؟
اگه نه دی، مردمانی سختی چُوطو تُومام گرده؟
نظرات خودتونو زیر همین پست، کامنت کنید.
برخی نظرات ارسالی:
آقای مسعود از زیدشت: خداییش نعمت بزرگیه، از وقتی گاز اومده، مادرم اینا راحت شدند، دیگه زمستونها مجبور نیستند که بیان تهران.
ولی از یه طرف دیگه هم غریبه ها زیاد میشن. مثلاً زیدشت، خدایی خیلی بد شده، همه غریبه شدند و دیگه دِه نیست که من اصلاً این وضعیت رو دوست ندارم.
خانم فریبا سوداگری از میراش: من موافقم ولی نگران دی هستم. چرا که خطرناک هست برای پیران. ولی خا از یه جهت دیگه راحت دی میبُن.
آقای بهروز حاجیان از زیدشت: من موافق صد در صدی هستم. با اجرای گاز چه آسیبی به طبیعت زده میشه؟ ما ساکنان طالقان، سالهاست که از کمبود امکانات داریم رنج می بریم و بابتش هزینه های گزافی پرداخت کردیم. امسال، غیربومیهای طالقان (اونهایی که طالقانی هستند اما زندگی اصلیشون در شهرهای کرج و تهران هست) در مناطقی که گازرسانی شده، طالقان موندند. به طور قطع، هر امکاناتی که میاد، هم دارای معایب هست و هم مزایا، ولی واقعاً نمیشه اصلی ترین نیاز مرد رنج کشیده طالقان رو فدای طبیعت کرد. باید یک جوری این گازرسانی انجام بشه که خیلی هم به طبیعت آسیبی وارد نکنه.
از اون طرف هم ترس هجوم افراد غیرطالقانی به طالقان پیش میاد که مدیریت این قضیه، به خودِ طالقانی ها بستگی داره. بومیهایی که مالکن و خودمختار و میتونند زمینهاشون به غریبه ها نفروشند. ولی واقعاً در هوای سرد نیمه دوم سال، گاز اصلی ترین نیاز مردم منطقه هست به طور قطع.
واقعاً با ورود گاز، خیلی مردم راحت میشن، هم در بحث امکانات سوخت رسانی که برای گازوییل مجبورن برن تو صف، نازِ سوخت رسانها رو کشیدن، پمپ بنزین و بوروکراسی فرمانداری و ...
هم یک جورایی بحث شغل و درآمدزایی و امکانات دیگه، به این گزینه وابسته است. چون جمعیت زمانی زیاد میشه که امکانات باشه. شرایط شغلی زمانی بهبود پیدا میکنه که جمعیت زیاد باشه. در نهایت همه چی به امکانات منطقه مربوطه.
به نظر من اگر یک کار مثبت برای طالقان انجام شده باشه، همین گاز رسانیش هست.
خانم زری مهرانی از مهران: گاز عالیه و اگه به مهران برسه، من میخوام که دهه بعدی رو در طالقان زندگی کنم. خواه ناخواه امکانات با گذشت زمان باید بیشتر بشه. خلاصه در کنار مزایا، شاید معایبی هم داشته باشه ولی برای منطقه سردسیر واقعاً نعمته. مثلاً همین روزا اگه ما بخواییم بریم طالقان، خونه یخه، کف اتاقا انگار که خیسه از سرما، درسته هیچ چیز مانع عشق یه طالقانونی نمیشه و سنگ هم بباره میریم طالقان ولی واقعاً واسه بومی ها تهیه و هزینه سوخت سخت و زیاده. هرچند گاز تا بیاد بالا طالقان، بیست سالی فکر کنم طول بکشه. ما که خونه مون صعب العبوره احتمالاً 50 سال دیگه گاز بیاد! فعلاً قراردادشون (قرارداد گازرسانی) تا روستای جوستان هست گمونم.
خانم شهناز سلطانیان از دیزان: با توجه به آسیب دیدن طبیعت و هجوم غیر طالقانیها به طالقان که خودش یک فاجعه است، اما با مدیریت به جای طالقانیها که زمین و خونه به غیر نفروشند و بر کار گاز رسانی نظارت درست انجام بشه، گاز باشه خیلی بهتره. ما خودمون اگه گاز باشه، زمستون هم میمونیم طالقان و این کار رو خیلی های دیگه هم می کنند.
سیده مریم قادری از اورازان: زندگی بدون سوخت مناسب در آب و هوای سرد منطقه، یک معضل بزرگه که باعث کاهش جمعیت و متعاقب آن درآمد و رونق زندگی در طالقان میشه. اما گرم شدن زمین، آلودگی هوا و هجوم زمین خواران به منطقه و متعاقب اون خیل عظیمی از افراد غریبه با فرهنگهای مختلف، طالقان رو در معرض آسیب جدی قرار میده. گاز رسانی یک ضرورت اجتناب ناپذیره اما در کنارش باید به هزار مورد دیگه هم فکر کرد و جوری برنامه چید که نگین سبز و پرافتخار البرز کوه و مردم نازنینش، کمترین آسیب رو ببینند. به امید دیدن این درایت از اهالی منطقه و مسئولین
ای مثلِ خزان زرد،کسی منتظرت نیست محبوبه ی شبگرد،کسی منتظرت نیست
تنها شده در شهرِ شلوغِ تُهی از عشق در کوچه ی بی درد، کسی منتظرت نیست
آواره یِ نفرینکده ی عمری و اینجا در قامتِ یک مرد کسی منتظرت نیست
با شیب تنت پله عمرت به فراز است در پیریِ پاگَرد، کسی منتظرت نیست
تاراج شده هم دل و هم جسم و روانت بازنده ی این نرد! کسی منتظرت نیست
با رَم شدن اینهمه حیوان صفتِ رذل از خود شده ای طرد، کسی منتظرت نیست
هرچند که بازار تو گرم است ولی باز جز یک زن دلسرد،کسی منتظرت نیست
این ظلم زمان بود و زمین بستر آن شد از فاجعه برگرد،کسی منتظرت نیست
شعر از همشهری گرامیمان: بانو ارسا اجلالی
عکسها از همشهری خوش ذوقمان: آقای ابراهیم صابری
با تشکر از استاد فرشید فلاحی مدیر گرامی وبلاگ انجمن شاعران طالقان