قدیمی مثلان
ضرب المثلی دَره که میگو:
یکی به نَحل (نَعل) میزنه یکی به میـــخ!
که معنی و مفهومیش میبو:
دوپهلو و دور جور گَپ بِزیَن. کلامِ بینابین و ناواضح، مراعات هر دو طرف رو کردن و مقصود خود را در لفافه بیان نمودن.
طالقانی درجی
ضرب المثلی دَره که میگو:
یکی به نَحل (نَعل) میزنه یکی به میـــخ!
که معنی و مفهومیش میبو:
دوپهلو و دور جور گَپ بِزیَن. کلامِ بینابین و ناواضح، مراعات هر دو طرف رو کردن و مقصود خود را در لفافه بیان نمودن.
طالقانی درجی
طالقانیان یک شعر-مثل قدیمی دارند که می گوید:
پس از نوروزِ باستانی
دی باز آید زُمُستانی
چهل کُنده بسوزانی
البته مصرع آخر را اینطور هم می گویند:
چُل و گُندوک بُسوزانی
یعنی بعد از نوروز، آنچنان سرمای شدیدی میاد که مجبور می شوی چهل کُنده درخت را برای تأمین گرمای خانه بسوزانی.
به این صورت نیاکان ما پیش بینی می کردند که تا ده اردیبهشت، هوا می تواند رو به زمستانی شدن و برف و سرما رود.
شدت این سرما گاهی آن چنان زیاد است که به علت کمبود هیزم، ممکن است مجبور به سوزاندن ابزارهای ضروری زندگی، (نظیر چُل= ابزار نخ ریسی، یا گندوک= شانه چوبی ابزار پشم ریسی) شوی.
با سپاس از آقای روزبه اجلالی
و کانال طالقانی ها
عکس: روستای نویزک طالقان، از: بانو سحر کاووسی
طالقانیان یه قشنگه مثل دارن
میگن:
نَشورده دیمه ماچ کوردون هنره
بَشورده دیمه که همه ماچ مینُن
(معنی: صورت نشسته رو ماچ کردن، نشانه علاقه و محبته، و اِلا که صورت زیبا و شسته رُفته رو همه ماچ می کنند.)
حمایت از تولید ملی هم یعنی همین
یعنی از کوچیکا و کم کیفیتای وطنی خریدن تا صنعت و تولید جون بگیره
و الا که جنس عالی و با کیفیت همیشه مشتر خودشو داره، لازم نی کسی ازش حمایت کنه و خریدنش هنر نیست.
حالا یه مشت آدم همیشه لوده که از هر اتفاق، ولو شده مصیبت هموطنان خودشون، جوک سخیف و بی ارزش میسازن و کارشون فقط لودگیه، دارن حمایت از تولید ملی رو به سخره میگیرند.
بعد همونا داد و فریادشون بلنده که آی تولیدیمون ورشکست شد،
کاسبیمون نچرخید،
جوونمون بیکاره
و ال و بل...
حالا وظیفه من و تو به عنوان یک ایرانی آریایی منش که فرهنگ و تمدن چند هزارساله پشت سر خودش داره اینه که به دور از هر تعصب کور و بی منطق، آلت دست این جماعت لوده نادان که خودشونم آلت دست خیانت کاران به این مملکت هستند نشیم و طنزهای سخیف و توهین آمیزشون رو اینجا و اونجا فوروارد نکنیم.
آره هموطن عزیز
همشهری محترم
دوست گرامی تر از جان
ما اگه خودمون به فکر خودمون نباشیم، هیچکس دیگه به فکر ما نخواهد بود.
لااقل خودمون به خودمون رحم کنیم
یاحق
✍️ سیده مریم قادری
با نظر نویسنده، کپی و اشتراک گذاری این مطلب آزاد است.
📋 اصطلاحات طالقانی
گُرگُش زوز کُورد
گورگی زوز از آن خُجیره اصیله طالقانی اصطلاحاته👌👌👌
اصل اصطلاح، اشاره داره به زوزه گرگها، وقتی یک طعمه پیدا می کنند
و به این معناست که نونشون افتاده تو روغن و روزگار بر وفق مرادشونه
حالا وقتی میخوان بگن که طرف خیلی خوش به حالش شده و سرنوشت به میلش چرخیده و یه اتفاقی افتاده که به نفع اون تموم شده، میگن: فلانی یی گورگ زوز کوردیه
مثلاً:
وَرف بیامه، وَچانی گُورگ زوز کُورد...
یعنی: برف اومد و بچه ها خوش به حالشون شد، چون هم مدرسه ها تعطیله، هم میرن برف بازی!
مثال دوم:
یه پسربچه ی شکمو تعریف میکرد:
دیشو سر سفره شام، ننه، برارمه تَشَر بِزی
او دی قاهر کورد و شامشه ناخورد...
مینی گورگ زوز کورد و اویی غذا رِ دی مُن باخوردوم
(ای کُفتُت گرده دَله خیک! 😄😄)
TaleghaniDarji
⚜️__________:::__________☆
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
از سری داستانهای عسکی فتحلی کوته پر
گوسفند خطاب به مرد می گوید: دست بچه ام رو اونجوری نگیر، دردش میاد ای آدمِ فلان فلان شده (ای آدمی که الهی بزرگ نشی و سرانجام نگیری!)
میبینید ترجمه اش چقدر سخت و ناروونه
باید خود متن طالقانی رو فهمید
سلام
صبح بخیر
عزیزان دانشجویی روز خیلی خیلی موباروک باشه
میشین کلاسی سر، صبحانه باخورین، جانتان ساق باشه
این دی دوره درجی شمایی بَ
دوره = دورنه = لُقمه قاضی یا گازی
📌 هم طنز، هم مَثَل، هم بصیرت و حکمت
یک قدیمی مَثَل دَره که میگو:
کین دَمِ خر نشو که یا دُرت دَره یا جُفتک
ایسه حکایتِ این روزانِ ما و تُرامپه!
🇮🇷❤️🇮🇷💚🇮🇷
#دَگته_دَبُند_تُرامپ (#خفه_شو_ترامپ)
#گور_گـَن_یانکی (#برو_بمیر_یانکی)
#خلیجمان_همیشاک_فارسه
#آن_خلیج_سانفرانسیسکو_دی_شعبه_دویه_سد_طالقانه
📌 اصطلاحات طالقانی
یورد
یُورد یا بَراگاه: یه مکانی هَسته که با سنگ بُسات میبُو عموماً به شکل نعل دی هَسته.
ویشترَ سنگان دی لانه هستَه. تقریباً یه متر این سنگانَ دِمی چینُن که گوسفند و بز نُتانُن فُرار کُنن. این یوُردی پیش چند تا سنگ صندلی مانند دُرُس می نُن، مینیشُن، مالانَ می دوشن.
🍃🌸 با سپاس از جناب آقای فلاحی 🌸🍃
تهیه شده در گروه طالقانی درجی
تا به حال پیش اومده براتون که توی یه جای پَرت و خلوت، مثلاً توی کوه
تنها و خسته و گرسنه و بی توشه گیر کرده باشید؟
داستان "خورِش کن" که یک طنز حاوی پیام اخلاقی است و به یک اصطلاح زیبای طالقانی هم اشاره دارد، تقدیمتان می گردد.
فایل صوتی را دانلود کرده و گوش دهید.
راوی: فرشید فلاحی