علاج واقعه قبل از وقوع
میگن چند صد سال پیش، اصفهانی میان دبیَن مسجد میساتن، کارگران و معماران جمع گردیَن که آخرین خرده کاریهای مسجدَ انجام هادیَن.
یه پیرزنک اوجه دَ رد میبی، یکی از کارگرانَ بگوت:
فکر کنم یکی از این مناره ها یکّم کجه.
گارگران خنده کردن، اما معمار که این حرفَ بشنواُست، سریع بگوت: بشین چو بیارین. کارگران بیارین، چو رَ تکیه هادیِین، مناره ای دیم فشار بدیِین.
کارگران دی همین کار کَردن.
معمار هم مدام پیرزنک دَ سوال میکرد: مادر، درست گردی؟
چند دیقه بعد پیرزنک بگوت: آهــــــــــا!درست گردی، تشکر کرد و یه دعا دی کرد و بَش.
کارگران که میدانُستُن اصلا مناره کج نی، در واقع این کار بیهوده هسته معمار دَ سوال کردن که این چه کاری بی؟
معمار بگوت: اگر این پیرزنک راجع به کج بیَنِ مناره دیگرانی همراه گپ میزّی، شایعه پراکنی میبی، اونوقت تا ابد این مناره مردمی ذهنی میان، کج میمانست، اثرات منفی شایعه پاک نمیگردی، بگوتم همین اول کار از این شایعه و فکر منفی جلوگیری کنم.
در واقع اینه میگن: علاج واقعه قبل از وقوع
برگردان و خواندن متن: سیدمصطفی افتخاری پراچانی