ازدواج طالقانی
وقتی مجرد بودیم، خیلی ها میومدن خواستگاری که من دوسشون نداشتم. و اون خیلی ها، که ما فکر میکردیم میتونیم با خواستگاری اومدنشون، یکیو دوست داشته باشیم، نمی آمدند. و حتی اون یک نفری رو هم که ایمان داشتیم دوستش داریم، از خجالت رومون نمیشد نگاهش کنیم.
قسمت خیلی جالبترش آنجا بود که وقتی با غریبه ازدواج کردیم، یه هویی هر چی آدم حسابی تو ده بود، تا به من و مادرم میرسیدند میگفتند: آخ که ما دیر جنبیدیم و دختری به این خوبی رو از دست دادیم و ازین حرفا...
من نمیدونم چرا همیشه اینطوریه ؟!؟!
بعضی وقتها باید یه چی و از دست بدی تا قدرشو بدونی!
از طرفی گفتن: همیشه علف در خونه بو زده است!
یعنی غریبه هایی که در امتیازبندی رده های پایینتری دارند، از جذابیت بیشتری نسبت به خودیها برخوردارند.
شاید به این دلیل که همون ناشناخته بودنشون، در ابتدا جذابیت میاره.
ولی تجربه نشون داد که ازدواجهایی که در میان بستگان، خویشان و همشهریها انجام شد، همیشه پایدارتر و سعادتبارتر بوده.
من یکی که همیشه ترجیح میدم بچه هام، با یک طالقانی ازدواج کنند تا یک غریبه. شما چی عزیزجان؟
براساس طرحی از بانو مینو تاجدینی
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
عکس از: بنفشه چراغی