در طالقان، به دنیا آمدن نوزاد، با برپایی جشنهای و مراسمهای زیبایی همراه است. مراسمی نظیر آش شیشه، دندان سَری (کلیک)، حمام زایمان و گاهره بَندان.
گاهره بَندان، معمولاً بعد از اولین حمام بردن نوزاد برگزار میشود. بدین ترتیب وقتی مادر و نوزاد، از حمام به خانه آورده شدند، جشنی با حضور اقوام، دوستان و همسایهها برپا میشود. مجلس گردانِ گاهره بندان نیز قابله دِه است. او گهواره کودک را آماده و مهیا میکند، سپس نوزاد را در آغوش گرفته و او را از رویِ دسته گهواره وارد آن کرده و بلافاصله از زیرِ دسته بیرون میبرد و این کار را سه بار تکرار میکند و همزمان صلوات میفرستد. سپس نوزارد را داخل گهواره میپیچد و در اتاق به آرامی میگرداند و مهمانها، بنا به وسعِ خود، مبلغی پول برای هدیه داخل گهواره میریزند.
بعد میزبان، آجیلی شامل نخود، کشمش، توت خشک، گردو و فندق آورده و بین مهمانها تقسیم میکند. همچنین هدیهای شامل پول، شیرینی، نان، قند، چایی، آجیل، حنا و صابون از سوی مادر نوزاد به قابله تقدیم میشود. او نیز موظف است تا چله نوزاد، هر روز به او و زائو سرزده و در پایان چهلمین روز تولد، مادر و کودک را به حمام ببرد.
یکی از رسومی که در هنگام گاهره بندان اجرا میشود، شکستن گردو رویِ دسته گهواره است با این نیت که بچه به سر و صدا عادت کند و از آن نترسد. بعد گردویِ شکسته شده را به زائو میدهند و اعتقاد دارند که نوزاد با خوردن شیر مادر، همچون گردو پُرمغز و باهوش خواهد شد. همچنین اولین کسی که پارچه روپوش گهواره را کنار میزند، بایستی فردی خوشاخلاق و به اصطلاح خوش دست باشد تا نوزاد گشاده رو و خندان شود.
مرسوم است که تکهای نان خشک شده به همراه قدری نمک و اسفند، داخل پارچهای کوچک ریخته و دور پارچه را میدوزند (مانند کیسه دعا یا چشم نظر) و به گهواره آویزان یا به لباس کودک سنجاق میکنند تا نوزاد از زخمِ چشم و نظر حسود، در اَمان بماند. گذاشتن تکهای آهن یا یک وسیله آهنی کوچک (مثل حَسومچه یا قاشقک آهنی) در کنار نوزاد، به جهت اَمان ماندن از گزندِ آل و از مابهتران هم مرسوم است.
تهیه کننده: سیده مریم قادری
عکس گهواره (سمت چپ) از خانم زهرا بیگدلی
وَچه که بییَم، ننه میگوت: خوبه پِنجشَمبههان خانهای میان دِ حلوایی بو بلند گَرده، آخه اموات چُشم انتظارُن.
میگوتم: ننه جان، مردههان دی به غذا احتیاج دارُن؟
میگوت: نه ببه جان، اونان فقط یه خدابیامرزی میخوان
و ماییم که به اوشانی دعای خیر محتاجیم.
خدا بیامرزدتان عزیزان در خاک خفته
ما محتاجان دعای خیرتانیم
عکس از: بانو ملک محمدی
از خاکیم و به خاک دی وِمیگردیم
رحلت از دنیا و داشتنِ زندگی اُخروی، از اساسیترین باورهای مسلمانان است که مردم طالقان هم به آن اعتقاد راسخ دارند. به هرحال، مرگ، جزئی فراموش نشدنی و غیرقابل حذف از زندگی است. از این رو مراسم کفن و دفن در طالقانِ قدیم، خیلی خاص برگزار میشده است. رسومی که متأسفانه در حال فراموشی است. در این مقال و مجال، سعی داریم مروری داشته باشیم بر این آداب و رسوم قدیمی، ضمن آنکه آرزوی سلامتی و طول عمر برای همه عزیزانمان داریم.
متن به گویش طالقانی است.
اون موقان کو بلندگو و تُلفُن و تُلُگرام دَنُبَه، هر گاه ناغافُل اذانی صدا در میامه، خبر از فوت کسی هامیدا. مردم دَس بُکار میگردَن، به کمک هم قبر میکندون. طالقانی قَبران، قشنگ و گَته و دلبازه. یه اصطلاح دی دارُن که میگو: «قبر مرد تا دوش، قبر زن تا گوش» یعنی قبر مرد ر تا اندازهی کتف یک مرد با قد معمولی میکَنُن و زنی قبر ر تا گوشش، یعنی جیرتر میشُن. آخه زُناکان همه جا باید قَهیم باشُن، حتی موقع مردن. این که زنی قبرِ گودتر میکندن، شاید به این خاطره که کفن دزد حالیش گرده زنانه نامی خاکه، غیرت کنه دی کفنی سراغ نشو. در واقع با خاک اون پایین، یه چیزی شبیه تابوت منتها جمع و جورتر میکنُن. آن گودی که ما از بالا مِینیم، پایین جمع و جور و تنگ هسته.
قدیمان غسالخانه کو دَنُبَه، معمولُاً میتَ یا در خانُشی حیاط میشوردون یا در روخانَهای کُنار یا در مچُد. میتَ تخته سنگی رو میشوردون. اول با اِو و سُدر، دویّوم با اِو و کافور دستَ آخُور با خالی اِوْ. سپس اونه کفُن میکوردون. کفن که به آن «خلعتی» دی میگُتُن عبارت بَ از لُنگ، پیرهَن و سرتاسری که از پارچه نخی و معمولاً سیفید تهیه میگردی. اگه میت، زُن بَ یه مقنعه دی سَرش میکُردُون و یه پارچه دی دور کمر و سینه میبَستُن. بعد اگه میت بُرد یمانی که سوغات مکه بَ یا لباس احرام داشت، اونی همراه دی میپوشاندُن. مستحب بَ اوشانی که به فکر سفر آخرت بییَن، از قبل روی کفن با زعفران و مُشک و گاهی با گِلِ تربت ایمام حسین، دعا، شهادتین یا جوشن کبیر مینوشتُن.
اگه تابوت داشتُن که چه بِیتَر، اگه دَنُبَه، یه نَمُد مینگَتون چَپَری رو و میتِ اونی همرا به قبروستان میبردون. میت با یه پارچه، شمط یا پتو پوشانده میگردی. اهالی دی با بوگوتونَ اذکار «لا الا الله محمد است رسول و علی ولی الله» او ر مشایعت میکُردُن. سپس اونی سریندان نُماز میت میخواندون و پس از تلقین اونَ قبری میان، هامینان. تمام میتان، رو به قبله میخُسُن، یعنی به پهلوی راست، در حالی که صورتشان رو به قبله هسته و پاهانشان سمت امام رضا. همه در یه حالت و یه جهت! بعد کفن میتِ پَس مینُن و صورتش دی مینگنُن خاکی سر.
رسمه میتی زیر بغلان چو مینگنُن. دو تا چو هسته هم قد که میگن «پَرِ بنی چو» که باید تازه دار دِ بکنن (بهتره چوب بید باشه) و روش آیه قرآن مینویسُن، بعد مینگنن میتی دو تا بازویی بغل. یه بار آبّام دِ سوال کوردُم چُبَه میتی بغلان چو مینگَنُن؟ بگوت شایُد نکیرَ مُنکُرَ اونی همرا بَزونه! اما آبّا شوخی میکورد. سنت اون دو ترکه چو، بنا به توصیه امامان هست که فرمودند باعث تأخیر و کاستن از عذاب میت میگرده و اُسمش جَریدَتین هست. در قسمتهایی از بدن میت دی پنبه میذاشتُن.
بعد نوبه «پس تلقین» میرسی. در هُنگام تلقین شخصی میت تَکان هامیدا. بعد سنگ میچینُن سرش تا به کله میرسه که روی میان گورَ با لانَه یا لَحنه (سنگ پهنی که لَحَد نام دارد. امروزه از بلوک سیمانی بهجای آن استفاده میکنند) میپوشاندون و اونی رو رَ شُفته میریختون و با خاک قبر پُر میکوردون. بعد بالای مزار، یه سنگی هامینییَن.
رسم بَ شب اول قبر اونی رو تَش میکوردون تا کفتاران قبر نُشکافون. میگوتُن گورکن و کفتار میا جنازه رِ در میوره تا باخوره، لذا تَش روشن میکُردُن تا جَک و جانور بَتَرسه. بعد، تا هفت شب، میتی بَ فانوس میوردُن و شب تا صبح، قبری سَر، فانوس روشُن میکُردُن.
در هنگام تدفین از مشایعت کنندگان با حلوا که که به آن «حلوای پیش خاک» میگوتُن و در چلک مییَشتون، پذیرایی میکُردُن. اوشان دی با قرائت فاتحه، سوره اخلاص و صلوات، خیراتِ پاسخ هامیدان.
شام غریب، ختم، هفت و چُلَه و سال مراسُمَ مخصوص به خود رَ داشت که در این مقال جا نیمیبو.
تصویری از امامزاده و مزار روستای اورازان. عکس از: محمدعلی نادعلیزاده - پایگاه خبری جماران
رسوم بعد از تدفین:
یکی از بهترین رسوم طالقانی بعد از تدفین، بردن «تَلِ کاسه» برای خانواده ی داغدار است. در اسلام مستحب است همسایگان و فامیل، تا سه روز برای خانواده عزادار غذا بفرستند. در طالقان این رسم اجرا میگردی، برخلاف الان که همه دِمیرجُن خانه متوفی و شام ناهار میمانن، در قدیم خانوادهی عزادار اصلاً غذا نمیپَت و همسادگان و آشُنایان اوشانیب غذا میبردُن که به این غذا میگُتُن: «تَلِ کاسه».
رسم بعدی، «سَر بتاشیَن» و اصلاح کُردُن بَ. در قدیم، بعدِ هفت، میشیَن صاحب عزایی خانه و او ر عزا دِ درمیوردُن. ولی الان بعدِ چهل، این کارِ مینُن. برای این کار، معمولاً زِنکانی بِ پارچه و حنا میبَرُن و مردکانی بِ پیرهن و اوشانی سرِ دی میتاشیَن و اصلاح میکُردُن.
بَد و بیراههای مرتبط:
لَتی سر بُشورد! کافورُت کُنُن! قُبلهای رو هاکِویی! کفن کورد! تختهای سر دُکُرد! عزّات باخُرُن!
برخی باورها و حواشی مرتبط:
و آخر سخن:
قبل از به دنیا بیومیَن داخل آبیم. بعد وارد هوا میگردیم. بعد که بُمردیم میشیم خاکی بُن.
خدایا این چرخه آب و باد و خاک ر به آتش ختم ناکن. الهی آمین
همیشُک تنُتان ساق
مشارکت کنندگان در تهیه این متن:
آقایان شهرام صادقیان، پدرام سوداگری، مهدی رضاخانی، ابوالفضل یزدانی و خانمها سیده فاطمه میرتقی و سیده مریم قادری
بیماری آلزایمر یا فراموشی مصیبت روزهای کهنسالی است
ایلاهی هیشکی فراموشی نیگیره
#تلنگری_از_جنس_فرهنگ
🔴 تحریم غذا خوردن در مراسم ختم
باسپاس از نشر متنی با عنوان «تحریم غذا خوردن در مراسم ختم» که در کانال طالقانی ها آمده، (متن مذکور در ادامه مطلب همین پست آورده شده است) لازم دیدم در این خصوص، چند نکته رو عرض کنم.
دوستان و همشهریان گرامی
▫️ می دونستید در فرهنگ اصیل طالقان، هیچگاه خانواده عزادار برای پذیرایی از افرادی که برای تشییع و تدفین و عرض تسلیت آمده بودند، دچار زحمت نمی شدند؟
زیرا تمامی مراسم با یک وعده پذیرایی (عموماً بعد از تدفین یک مجلس ترحیم می گرفتند) همراه بود که خرج آن را هم اهالی دِه از محل خودیاری و نذورات می پرداختند.
نظیر این رسم، هنوز در برخی روستاهای البرز، نظیر روستای کَلها در جاده چالوس وجود دارد.
اهالی روستا، یک صندوق محلی دارند و ماهانه مبلغی در آن پس انداز می کنند که برای مواردی نظیر بهسازی راه و آبادانی روستا، خرجی مراسمهای مذهبی، کمک به خانواده های بی بضاعت و جبران خسارت در مواقع بلاهای طبیعی و ... خرج می شود.
یکی از مهمترین مصارف این صندوق، هزینه مجالس ترحیم اهالی روستاست. به این ترتیب، خانواده ای که عزیزی از دست داده اند، دیگر نگران برگزاری مراسم نخواهند بود و شورای روستا، از محل همان صندوق، ناهار و پذیرایی مجلس ترحیم را تدارک می بیند.
چه خوب است چنین صندوقی در تمامی روستاهای طالقان هم تشکیل شود. صندوقی که مثل یک بیمه مطمئن، در مواقع ضروری و حوادث تلخ، چتر حمایت و یاری خود را بر سر اهالی باز کند.
▫️ در قدیمِ طالقان، اتراق و ماندن در منزل عزادار مرسوم نبود. مردم به خانه متوفی می آمدند، یک سرسلامتی و عرض تسلیت می گفتند و چند دقیقه ای کنار خانواده مصیبت دیده می نشستند و بعد می رفتند. اینطور نبود که چند روز به بهانه تسلیت گویی، بمانند و شام و ناهار و صبحانه و جای خواب و پذیرایی بین روز طلب کنند.
▫️ در طالقان، رسمی بسیار پسندیده که مطابق با آموزه های دین اسلام هم هست، جریان داشت.
رسمی به نام «تَلِ کاسه» به معنای کاسه یا غذای تلخ.
به این صورت که وقتی فردی از دنیا می رفت، خانواده او تا چندین روز، آشپزی و تدارک غذا نداشتند و همسایه ها و فامیل، برای ایشان، غذا و خوراکی می آوردند.
چون این غذا در ایام مصیبت و تلخی آورده می شد، به آن تَلِ کاسه می گفتند. رسمی که امروزه یک عادت بد به نام «مُرده خوری» جایگزین آن شده است.
البته خیرات و مبرات برای درگذشتگان جای خود دارد ولی در زمان مناسب و با میل و رضایت خانواده متوفی.
باشد که با شناخت فرهنگ اصیل خود، راه و روش حیات درست را در زندگی خود پیاده کنیم.
بلا از جان و فکر و زندگیتان بدور
✍️ سیده مریم قادری #اورازان
در بین جشنهای قدیمی مردمان مأوا گرفته در دامنه های البرز، یک جشنی هست به نام «تیرماهی سیزده شو» که مصادف است با دوازده آبان ماه و گفته می شود همان جشن «تیرگان» ایران باستان است که در تقویمهای طبری، به روز دوازده آبان و شب سیزده آبان افتاده است.
این جشن، در روستاهای طالقان هم به کیفیتی که در ادامه می آید، برگزار شده و می شود.
در رابطه با تاریخچه این جشن نیز روایات مختلفی وجود دارد. برخی پیروزی کاوه بر ضحاک را مبنای جشن تیرماه سیزده شومی دانند، برخی هم آن را روز تیر اندازی آرش برای تعیین مرز ایران معرفی میکنند و برخی دیگر معتقدند که تیرگان شب تولد حضرت علی است.
در این شب همه خانواده ها کنار هم جمع می شوند و تا پاسی از شب خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانه های بزرگترها سپری می شود.
جوانان هم با در دست داشتن ترکه ای بلند که کیسه ای به انتهای آن بسته شده است همراه کودکان به در خانه ها رفته و با سر و صدا و کوبیدن چوب به درخانه ها و لال بازی از صاحب خانه تقاضای هدیه می کنند و صاحبخانه هم اغلب به آنها پول میوه و شیرینی می دهد.
در این شب بیشتر خوراکی هایی که مناسب مهمانی است، وجود دارد. همچنین بنابر رسم هر محل خوراکی هایی ویژه ای نیز تدارک دیده می شود. مثل انواع شیرینی ها و نانهای خانگی و محلی.
علاوه بر شب چره، یعنی انار، انگور، سنجد، بادام، تخمه و امثال آن به مناسبت سیزده باید غذایی پخت که از سیزده ماده خوراکی گوشت، آب، سبزی، برنج، عدس، نخود، نمک و غیره درست شده باشد که آن را «سیزده چی» می گویند.
از رسم های دیگر در شب تیرماه سیزده شو، فال گرفتن با دیوان حافظ یا فال کوزه (امیری) است و برخی نیز در شب این جشن بر بام خانه دیگران می روند واز روزنه بام شان درازی را که به سرآن یک دستمال بسته اند درون اطاقی که آنان نشسته اند می اندازند و صاحب خانه از همان خوردنی هایی که برای مهمانان آورده است در آن دستمال می گذارد و آن را می بندد.
آن گاه کسی که بر بام نشسته و شال را به پایین انداخته آهسته شال را بالا می کشد که از این رسم به عنوان «شال اِنگَنی» یا «شال جیر کُنی» یاد می کنند.
منبع: خبرگذاری مهر
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی