حیدر مهرانی، چهره
پیشکسوت حوزه ادبیات و نقد، متولد بیستم اسفند ماه هزار و سیصد و پانزده در روستای
مهران طالقان است.
شعر زیر از اوست:
ای روح بیور اسب چه میبینی؟
بعد از هزار هزاره تاریخی
در سرزمین کاوه آهنگر
بیور شپش بهجای تو بیداد میکند...
شمس لنگرودی درخصوص
او مینویسد:
سیاُم دی (سال
1393) روز درگذشت استادم حیدر مهرانی است. حیدر مهرانی که در دوره جوانی
من، رئیس اداره کشاورزی لنگرود بود، در کنار پدرم، با دو عقیده متضاد، بیشترین
تأثیر را در شکلگیری ادبیم داشت.
این شاعر و پژوهشگر
اظهار کرد: از نیمه دوم دهه 40 به بعد بیشتر کسانی که در گیلان بعدها در عرصههای
مختلف ادبیات و هنر مشغول شدند مستقیم یا غیرمستقیم معلمشان حیدر مهرانی بود. او
متولد 15 اسفند 1315 در طالقان و از درسخواندههای قدیم بود که لیسانس مدیریت و
بازرگانی داشت. در عین حال اشتیاق سوزانی به ادبیات و هنر داشت. خود من را با شعر
نو در حد قابل قبول، او آشنا کرد، همینطور شعر سهراب سپهری با تحلیل را با او
شناختم. مسائل اجتماعی و تاریخ را او بود که به ما درس میداد.
شمس با اشاره به اینکه
مهرانی در سالهای دهه 40 رییس اداره کشاورزی بوده و به این دلیل در لنگرود ساکن
شده است گفت: او از روشنفکران قدیم بود که علاقهمندان را دور خود جمع کرده بود.
کتابخانهای وسیع داشت و ما که آن موقع پول و فرهنگش را نداشتیم از کتابهای او
استفاده میکردیم. مثلا من طرفدار شعرهای سانتیمانتال بودم و او مرا با انواع شعر
نو آشنا کرد. در کل نقش بزرگی در گیلان داشت؛ از لنگرود که من، کریم رجبزاده و
رضا مقصدی بودیم تا فومن که شیون فومنی در آنجا بود. همه به نوعی شاگرد او بودیم
و پیش او درس میخواندیم.
این شاعر در ادامه
گفت: چیزی که برای ما در شخصیت او چشمگیر بود حافظه قوی، دانش فراوان و فروتنیاش
بود. این اواخر طوری با ما حرف میزند که انگار کاری برایمان نکرده است. در سال
53 به دلایلی بر سر دوراهی انتخاب ادبیات یا مسیر دیگری قرار گرفتم و مدتی هم
ادبیات را ول کردم، ولی با ایشان بود که دوباره به شعر و ادبیات برگشتم. شمس
لنگرودی در پایان متذکر شد: نقش حیدر مهرانی در گیلان مانند نقش فریدون رهنما بود
که در دهه 30 روی شاعران نفوذ داشت و راهگشا بود. البته مهرانی عمدتا شفاهی بود و
کمتر نوشته است. حیدر مهرانی 30 دیماه 1393 در سن 78 سالگی در بیمارستان گلسار
رشت از دنیا رفت. روحش شاد.