درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۷۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ اصیل طالقان» ثبت شده است

کُلانُک جان

شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۲۰ ق.ظ

 

 وَختی شَهری میان دِری، اَمبا ننه تی‌یِب کُلانُک دِمیبَنده

 تا خودِتِ طالُقانی میان حِس کنی!

 و این خُجیرترین حس و بوییه که میتانی اونی هَمرا، روزِتِه شُروع کنی

 

 روزتان پُر حس و خوش بو عِزیزان

 

 نان‌وایِ خوش ذوق: بانو سیده گرجی میرزکی، از اهالی روستایِ اورازان طالقان

 عکس از: مینا قادری، از اهالی روستایِ اورازان طالقان

 متن از: سیده مریم قادری، از اهالی روستایِ اورازان طالقان

 کُلانُک: نانی محلی که با سبزی‌های کوهی، مخصوصاً سبزی سیابُن (سیاه بُن) درست میبو و بسیار خوشمزه و مقویه.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۸ ، ۰۸:۲۰
درجی طالقانی

حیدر مهرانی

چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۱۹ ق.ظ


 حیدر مهرانی، چهره پیشکسوت حوزه ادبیات و نقد، متولد بیستم اسفند ماه هزار و سیصد و پانزده در روستای مهران طالقان است.

 شعر زیر از اوست:

ای روح بیور اسب چه می‌بینی؟

بعد از هزار هزاره تاریخی

در سرزمین کاوه آهنگر

بیور شپش به‌جای تو بیداد می‌کند...


شمس لنگرودی درخصوص او می‌نویسد:

سی‌اُم دی (سال 1393) روز درگذشت استادم حیدر مهرانی است. حیدر مهرانی که در دوره جوانی من، رئیس اداره کشاورزی لنگرود بود، در کنار پدرم، با دو عقیده متضاد، بیشترین تأثیر را در شکل‌گیری ادبیم داشت.

این شاعر و پژوهشگر اظهار کرد:‌ از نیمه دوم دهه 40 به بعد بیش‌تر کسانی که در گیلان بعدها در عرصه‌های مختلف ادبیات و هنر مشغول شدند مستقیم یا غیرمستقیم معلم‌شان حیدر مهرانی بود. او متولد 15 اسفند 1315 در طالقان و از درس‌خوانده‌های قدیم بود که لیسانس مدیریت و بازرگانی داشت. در عین حال اشتیاق سوزانی به ادبیات و هنر داشت. خود من را با شعر نو در حد قابل قبول، او آشنا کرد، همین‌طور شعر سهراب سپهری با تحلیل را با او شناختم. مسائل اجتماعی و تاریخ را او بود که به ما درس می‌داد.

شمس با اشاره به این‌که مهرانی در سال‌های دهه 40 رییس اداره کشاورزی بوده و به این دلیل در لنگرود ساکن شده است گفت: او از روشنفکران قدیم بود که علاقه‌مندان را دور خود جمع کرده بود. کتابخانه‌ای وسیع داشت و ما که آن موقع پول و فرهنگش را نداشتیم از کتاب‌های او استفاده می‌کردیم. مثلا من طرفدار شعرهای سانتی‌مانتال بودم و او مرا با انواع شعر نو آشنا کرد. در کل نقش بزرگی در گیلان داشت؛ از لنگرود که من، کریم رجب‌زاده و رضا مقصدی بودیم تا فومن که شیون فومنی در آن‌جا بود. همه به نوعی شاگرد او بودیم و پیش او درس می‌خواندیم.

این شاعر در ادامه گفت: چیزی که برای ما در شخصیت او چشم‌گیر بود حافظه قوی، دانش فراوان و فروتنی‌اش بود. این اواخر طوری با ما حرف می‌زند که انگار کاری برای‌مان نکرده است. در سال 53 به دلایلی بر سر دوراهی انتخاب ادبیات یا مسیر دیگری قرار گرفتم و مدتی هم ادبیات را ول کردم، ولی با ایشان بود که دوباره به شعر و ادبیات برگشتم. شمس لنگرودی در پایان متذکر شد: نقش حیدر مهرانی در گیلان مانند نقش فریدون رهنما بود که در دهه 30 روی شاعران نفوذ داشت و راهگشا بود. البته مهرانی عمدتا شفاهی بود و کم‌تر نوشته است. حیدر مهرانی 30 دی‌ماه 1393 در سن 78 سالگی در بیمارستان گلسار رشت از دنیا رفت. روحش شاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۸ ، ۰۹:۱۹
درجی طالقانی

طالقان جان است و اصل است و عشق است

چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۸، ۰۸:۲۳ ق.ظ

 عصرِ یک روز تابستانی است...

 و دورهَمی مادران روستایی در سر گذرها برپاست!

 و این میانه، تکراری‌ترین سوالی که از تو... این غریبِ آشنایِ ده... می‌پرسند

 همیشه راجع به اصل و نسب توست...!

-        کُجِه یی آدومی؟ کی یِی یالی؟

-        اصلم طالقانی‌ست، پدرم البرزکوه و مادرم ایران بانوست...




عکس: بانوان روستای کَرود طالقان، از: آقای سلمان

طالقانی درجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۸ ، ۰۸:۲۳
درجی طالقانی

درجی: دریچه ای رو به طالقان جان

شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۵ ق.ظ


هامون طو که پنجره رِ وا مینی

رو به سویِ روشُنی و اَفتو...

درجی ر دی وا کُن

به سویِ طالقان جانِ درخشان و زیبا

 

درجی: دریچه ای رو به فرهنگ، زبان، خاک و مردم طالقان


عکس از: سعید ملک کیانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۰۹:۳۵
درجی طالقانی

گوگَل

شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۸:۱۹ ق.ظ


قدیمها به میدان تجریش تهران، گوگَل می‌گفتند. یعنی جایی برای گله‌های گاو.

گوگَل، میدانی بود خاکی و از 33 آبادیِ شمیران به این منطقه می‌آمدند و گاو و گوسفند و الاغ، خرید و فروش می‌کردند.

در طالقان هم که مثل شمیران، گویش‌های زبان تاتی رواج دارد، کلمه گوگَل استفاده می‌شود. مثلاً یکی از باغات در اورازان، گوگَل پَس نام دارد. (به معنایِ پشتِ جایِ گله گاو)

علاوه بر قرابت زبان طالقانی و شمیرانی که از انواع گویش‌های تاتی هستند، فرهنگ‌های مردم در دو منطقه نیز به یکدیگر شبیه است. مثلاً یکی از معروف‌ترین غذاهای هر دو منطقه، والَک پلوست که محبوب طالقانیان و شمیرانیان می‌باشد.


یکی از خیابان‌های تجریش، همچنان نام گوگَل را دارد که گویا باعث ایجاد یک شایعه نیز در مورد این نام شده است. (اینجا را بخوانید) کلیک


خاطرات گوگل تا تجریش، از روزنامه شرق را اینجا کلیک بخوانید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۰۸:۱۹
درجی طالقانی

رسوم طالقانی: نَذری نان

يكشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۲:۱۱ ب.ظ

جایگاه نان در فرهنگ طالقان بس ارزشمند و بلند است.
به دلیل همین ارزشمندی و تکریمی که طالقانیان در مورد نان به کار می برند، از آن به عنوان هدیه، پیشکشی و نذر هم استفاده می کنند.
نذر نان از دیرباز در طالقان مرسوم بوده و مخصوصا برای کسانی که مشکلی بزرگ در زندگی داشتند.
مثلا نوعروس طالقانی که آرزوی اولاد صالح دارد،
یا بانویی که جوانش عزب و بیکار است،
یا عزیزش در بستر بیماری افتاده
نذر میکند که:
«خداجان مینی وچه بیکاره، کاری سر بشو»
یا «مینی فامیل مریضه خوب گرده»
یا «دامانوم سبز گرده»
دوتا لاک نان میپچُم و مردمی میان پخش مینُم.

یکی از زمانهایی که نذری نان بسیار رونق دارد، در مراسم عزای حسینی و اهل بیت پیامبر است که سفره های اطعام طالقانیان مملو از نانهای نذری می گردد.
علاوه بر استفاده نان بر سر سفره و در کنار غذای اصلی، نان و پنیر و سبزی، نان و پنیر و گردو و نان و حلوا از مهمترین خوراکیهایی است که در مراسمهای مذهبی، تهیه و پخش می گردد.

عکس از: آقای ادیبی #دیزان

TaleghaniDarji
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۸ ، ۱۴:۱۱
درجی طالقانی

زبانِ شیرینی مادری

شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۱۹ ق.ظ

خوجیرَ طالقانیان سلام
نماشانتان بخیر...

طالقانیان طالقانی گپ بزیَن اصلاً سخت نی، خیلی دی راحت.َ لازم نی بترسین. خیلیانتان می دانم اوستایین
فقط نمی دانم چرا گپ نمی زنین. شما رَ جسارت نیمینم. فقط خواهش مینم یه جختی زوانی رَ کو وچگی د همراش گپ بزینه سَرچ واگیرین. جدی بیگیرین. نیَلین ما آخرین کسانی باشیم کو به این زوان گپ می زنیم. حیفَ حیف.
قوم یا ملتی کو زوانش بیمیرَ، فرهنگش بیمیرَ، خودش دی نابود می بو.
خدا اون روزَ نیارَ...
امبا اونانی کو بلد نیَن ولی طالقانی زوان خوش دارن :
هیچ کی تَوَقَهْ ندارَه روز اول همه بلبلی جور گپ بزنین. شرو کنین کم کمُک،
  وَرد وَرد  بَهترو بهتر می گردین.

خداجان دی یه روزَ دنیا رَ دُرُس نُکُرد.
قطعاً دور و برتان قومیتای دیگرَ مینین چه تعصبی زوانشانی سر دارُن.
چرا ما زوانمانَ سرا دیِ یْم؟ مگَه چی کم داریم؟؟؟!!!
  هه برارجان؟ هه خوآر جان؟؟؟
مای زوان خیلی قشنگَ، خیلی ظریفَ
خیلی دی راحتَ کاربردش
فقط همت می خوا
همین کوچیکَ جملان و حرفان دَ شرو کنین. بُخدا یاد می گیرین
خجالتَ دی کُنار انگنین...گپ بزنین تکرار کنین.
نیَلین
  طالقانی زوانی چراغ دیمیرَ.
همه تانی تُکی قربان....


به قلم: لیلا یزدانی (روستای خُسبان طالقان)

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۱۹
درجی طالقانی

تحریم غذا خوردن در مراسم ختم

سه شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۵۵ ق.ظ

#تلنگری_از_جنس_فرهنگ

🔴 تحریم غذا خوردن در مراسم ختم
 
باسپاس از نشر متنی با عنوان «تحریم غذا خوردن در مراسم ختم» که در کانال طالقانی ها آمده، (متن مذکور در ادامه مطلب همین پست آورده شده است) لازم دیدم در این خصوص، چند نکته رو عرض کنم.

دوستان و همشهریان گرامی

▫️ می دونستید در فرهنگ اصیل طالقان، هیچگاه خانواده عزادار برای پذیرایی از افرادی که برای تشییع و تدفین و عرض تسلیت آمده بودند، دچار زحمت نمی شدند؟
زیرا تمامی مراسم با یک وعده پذیرایی (عموماً بعد از تدفین یک مجلس ترحیم می گرفتند) همراه بود که خرج آن را هم اهالی دِه از محل خودیاری و نذورات می پرداختند.

نظیر این رسم، هنوز در برخی روستاهای البرز، نظیر روستای کَلها در جاده چالوس وجود دارد.
اهالی روستا، یک صندوق محلی دارند و ماهانه مبلغی در آن پس انداز می کنند که برای مواردی نظیر بهسازی راه و آبادانی روستا، خرجی مراسمهای مذهبی، کمک به خانواده های بی بضاعت و جبران خسارت در مواقع بلاهای طبیعی و ... خرج می شود.
یکی از مهمترین مصارف این صندوق، هزینه مجالس ترحیم اهالی روستاست. به این ترتیب، خانواده ای که عزیزی از دست داده اند، دیگر نگران برگزاری مراسم نخواهند بود و شورای روستا، از محل همان صندوق، ناهار و پذیرایی مجلس ترحیم را تدارک می بیند.

چه خوب است چنین صندوقی در تمامی روستاهای طالقان هم تشکیل شود. صندوقی که مثل یک بیمه مطمئن، در مواقع ضروری و حوادث تلخ، چتر حمایت و یاری خود را بر سر اهالی باز کند.

▫️ در قدیمِ طالقان، اتراق و ماندن در منزل عزادار مرسوم نبود. مردم به خانه متوفی می آمدند، یک سرسلامتی و عرض تسلیت می گفتند و چند دقیقه ای کنار خانواده مصیبت دیده می نشستند و بعد می رفتند. اینطور نبود که چند روز به بهانه تسلیت گویی، بمانند و شام و ناهار و صبحانه و جای خواب و پذیرایی بین روز طلب کنند.
 
▫️ در طالقان، رسمی بسیار پسندیده که مطابق با آموزه های دین اسلام هم هست، جریان داشت.
رسمی به نام «تَلِ کاسه» به معنای کاسه یا غذای تلخ.
به این صورت که وقتی فردی از دنیا می رفت، خانواده او تا چندین روز، آشپزی و تدارک غذا نداشتند و همسایه ها و فامیل، برای ایشان، غذا و خوراکی می آوردند.
چون این غذا در ایام مصیبت و تلخی آورده می شد، به آن تَلِ کاسه می گفتند. رسمی که امروزه یک عادت بد به نام «مُرده خوری» جایگزین آن شده است.

البته خیرات و مبرات برای درگذشتگان جای خود دارد ولی در زمان مناسب و با میل و رضایت خانواده متوفی.

باشد که با شناخت فرهنگ اصیل خود، راه و روش حیات درست را در زندگی خود پیاده کنیم.

بلا از جان و فکر و زندگیتان بدور

✍️ سیده مریم قادری  #اورازان




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۱:۵۵
درجی طالقانی
کلمات زیبا و دوست داشتنی «چله بزرگ»، «چله کوچک»، «چارچار»، «سده»، «اهمن و بهمن»، «سیاه بُهار» و «سرماپیرزن»، کلماتی هستند که برای نسل قدیم بسیار آشنا و با رگ و خون آن عزیزان عجین شده ولی نسل جدید، خیلیهاشان هیچ از آنها نمی دانند.



در باور قدیم، زمستان به دو بخش: چله بزرگ (چله کلان) و چله کوچک (چله خرد) تقسیم می شده که چله بزرگ از (اول دی ماه  تا دهم بهمن ماه) و چهل روز کامل بوده و چله کوچک از (یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه) به مدت 20 روز کامل است و به همین دلیل چون 20 روز کمتر از چله اولیست، چله کوچک نامیده شده است.
 
غروب آخرین روز چله بزرگ جشن سده برگزار می شد، مردم دور هم جمع می شدند و از این جشن لذت می بردند و در نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی به دور آتش، سده را جشن می گرفتند.
جشن سده، با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه بر بام خانه خود یا بر بلندی کوهستان گرد آورده‌اند،  آغاز می‌شود.
این جشن همیشه به شکل دسته جمعی و با گردهمایی همه مردمان شهر و محله و روستا در یکجا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار می‌شده است. مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر مشارکت می‌کنند و بدین ترتیب جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان است.

این دو برادر (یعنی چله بزرگ و چله کوچک) در هشت روز در کنار همدیگر هستند که آن 8 روز را «چار چار» می نامند. یعنی چارچار، به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک گفته می شود.



پس از چار چار، نوبت به  اهمن و بهمن (پسران پیرزن (ننه سرما)) می رسد که خودی نشان دهند. 10 روز اول اسفند را اَهمن و  10روز دوم اسفند را بهمن می گویند و این 20 روز ممکن است آنقدر بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله طعنه بزنند. (قدرت خود را برتر ببینند)

در مورد این دو برادر، قدیمی های نازنین، شعر زیر را می خواندند:

اهمن و بهمن، آرد کن صد من،
روغن بیار ده من، هیزم بکن خرمن، عهده همه با من


تا اینجا 20 روز از اسفند به نام اهمن و بهمن نامگذاری شده اند و می ماند 10 (یا 9) روز آخر اسفند ماه که 5 روز اول «سیاه بهار» نام گرفته و در این ایام، شبها بارندگی فراوان بوده و روزها کشاورزان مشغول شروعِ کار کشت و زراعت می شدند. شعری که آنها در این ایام زمزمه می کردند به این صورت بود:

سیاه بهار، شب ببار و روز بکار


5 روز آخر هم  «چلّه پیرزن» یا «سرما پیرزن» نام داشت که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی، گاهی همراه با باد است و اکثر اوقات از آسمان، تگرگ می بارد که قدیمی های دل پاک بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و مهره ها و مرواریدهای آن به زمین می ریزد.


حیف است بچه های ما این ها را نشنوند و  قصه های قدیمی از صفحه روزگار محو شود.



منابع: پایگاه خبری امید وزوان
  و  دانشنامه آزاد فارسی

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۶ ، ۰۸:۵۴
درجی طالقانی

آش در فرهنگ ایران و طالقان --- قسمت سوم

دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۴۱ ق.ظ

انواع آشهای نذری، در طالقان بسیار است. مثل:

🍵 آش دندونی (نذر به سلامتی دندان درآوردن نوزاد)
🍵 آش باران یا همان چمچه گلین**
🍵 آش پشت پایِ زائر یا مسافر
🍵 آش مراسم های مذهبی مثل چهل و هشتم (آخر ماه صفر)
🍵 آش شیشه برای سلامتی زائو و نوزاد
🍵 آش سیزده بدر و همینطور شیلان کشی**
🍵 آش ویارونه برای مادر تازه باردار
🍵 آش سربازی برای سلامتی سرباز وطن
🍵 آش شفای مریض (آش امام زین العابدین)
🍵 آش سفره حضرت اباالفضل

و انواع دیگری از آشهای نذری که به نیت نذر صاحبخانه طبخ و پخش می گردد.


🔸 حال ببینیم که حکمت این آش نذری چیست؟

در روایات و توصیه های دینی آمده، برای رفع بلایا چند راه موثر وجود دارد که عبارتند از: دعا، صدقه، صله رحم، نیکی به والدین، استغفار و توسل.
نیک که در این توصیه ها بنگریم، می بینیم که در آیین و مراسم طبخ و پخش آش نذری، تمامی این راهها یا بسیاری از آنها، مستتر است.

به عنوان مثال، بانویی با اجازه بزرگ خانه، برای شفایِ فرزند بیمارش، آشی نذر می کند.
او از اقوام و بستگان خود دعوت می کند که در فلان روز، منزل آنها جمع شوند. (صله رحم)

سپس با کمک و همیاری یکدیگر، آش را طبخ و بین دوستان، آشنایان، فامیل، همسایه ها و نیازمندان قسمت می کنند و صدالبته قسمت بزرگ و پروپیمان آش، متعلق به والدین صاحب نذر است. (صدقه و نیکی به والدین)

در زمان طبخ، دعا و نیایش و عرض نیازی هم به درگاه خداوند خوانده می شود. مثلاً دعای توسل یا زیارت عاشورا و با نمِ اشکی، از خطاهای گذشته استغفار و به معصومین و اهل بیت نبوت توسل می جویند و نیاز و حاجت خود را از خداوند درخواست می کنند. (دعا، توسل، استغفار).

و اینگونه است که با رجوع به روایات اسلامی در می یابیم که نیاکان ما چه هوشمندانه، این رسم خوب و اثربخش را برای ما به یادگار گذاشته اند.

ان شاءالله نذرهای همگی قبول حق
و حاجات، روا به خیر باشه 🙏🏻🍃

خلاصه که هروقت نذری آش بَپُتین، مایی سهمِه دی یادا ناکُنین... یه گَته قُزان بَرسانین درجی یی بَه 😜😌😉


TaleghaniDarji
✍🏻 به قلم: سیده مریم قادری
با تشکر از همیاری استاد فرشید فلاحی و بانو میرزکی
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی




💡 برای خواندن بیشتر درخصوص «چمچه گلین» و «شیلان کشی» به لینکهای زیر مراجعه فرمایید:👇🏻👇🏻👇🏻

چمچه گلین                                شیلان کشی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۴۱
درجی طالقانی