طلوع صبح

ما با طلوع صبح، متوجه می گردیم که باید باور داشته باشیم روشنایی با تاریکی معنی پیدا مینه
خوشبختی هم وقتی قشنگ هسته که بتانیم ازسختیهای زندگی رد گردیم
سلام همشهریای باصفا، صبحتان بخیر
ما با طلوع صبح، متوجه می گردیم که باید باور داشته باشیم روشنایی با تاریکی معنی پیدا مینه
خوشبختی هم وقتی قشنگ هسته که بتانیم ازسختیهای زندگی رد گردیم
سلام همشهریای باصفا، صبحتان بخیر
سلام خجیران 🌻
صبحتان بخیر
هوای پاک روستاها و طبیعت اطراف شهر، در این روز تعطیل، شما را به خود می خواند...
هیچگاه برای آغاز دیر نیست
همین بس که به خود بگوییم: این بار، کار ناتمام را پایان می دهم ان شاءالله
به فرزندانمان خواهم گفت
که تو اولین انقلابمی...
که قلبت وطن من است♡♡♡
سلامی پر از امید
با ترنم بارانِ بهاری
بر عزیزان همیشه همراه
صبح بخیر 🌾🍃
منی دل یه کوچه میخوا
بدون بن بست
وارانِ نم نم
با خودمی خدا
یه کمکی همدیگه ای همرا قدم بزَنیم
مُنو بیشتُن اینجه یال داری کُنُم
خودشان بشیَن میدان
آخه این روایه؟!
صبح زیبا آمد و چشم شقایق باز شد
لاله زلف سرکشش را شانه کرد و ناز شد
بوی صبح و زندگی، شوری چنین برپا نمود
گفت عارف یارب و با بلبلان هم ساز شد
سلام
صبح بخیر یاران جان 🍃🌻
تنورِ دلت که گرم باشد
نانِ مهربانی اش را می خوری
هرچه دلت گرمتر
مهربانی ات بیشتر
و روزگارت آبادتر...
صبح یعنی نور خورشید و غرور
صبح یعنی آمدن یعنی ظهور
نان گرم و چای شیرین، حال خوش
صبح یعنی درد از چشمت به دور
#امیرعباس_خالقوردی
سلام
چشم و جانتان بلا نِینه خُجیران
میدانی چیه؟
نگرانُم!
ننه بشیه میدان، کیلی🔑همراش نی
همیشاک گَلِش اُوزان بَ ها
اما دیروز که لباسانشه عوُض کُرد، یادُش دَرش کلیشه وگیره
ایسه مُن دی میخوام بشُم مدرسه، او میمانه پُشت در!
ای خاکی...
باز خاله زبیده بش شهر
مون بماندوم دری پشت
غریب و تنها...
هی... غریبی درد بی درموون غریبی😿
ای که می دانی ندارم، غیر درگاهت پناهی
دیگر از من برنگردان روی خود،گاهی نگاهی
دلم نه عشق میخواهد نه دروغ های قشنگ
نه ادعاهای بزرگ نه بزرگ های پر ادعا
دلم یک فنجان چای داغ میخواهد و یک دوست
که بشود با او حرف زد و بعد پشیمان نشد
قدیمان برق نَبه، چه راحت بی یِیم 😾
از صُحب نُشتیَن پای این بیصَحَبه تیل ویزون
نه چاشت دُرُست حسابی هادان مُنه
ناهار دی گو خبری نی!
گُسنگی دَ بَمُردُم خداااا
به زودی...
خیابانهای شهر، تسلیم بهار خواهد شد
و این گلها، اولین سربازان فاتح بهارند...
#حس_خوب
هـرکسی می کند از یـار مـرادی حـاصـل
حـاصـل من غـم یـارست و خـوشـا حـاصـل من...
بیدار شیم و یه روز خوبو شروع کنیم.
چای گرم امید به خدا و دوربین خوشبینی برای ثبت لحظه های خوش زندگی، فراموش نشه لطفا.
سلام صبح به خیر 🌤
🔺
دوکَفلی سوار گردین بشن گوگلوانی
گوگلوانی بَ چی میمانه جز خرسواری
✍ فلاحی - کولج
برخیز و سلامی کن
و لبخند بزن
که این صبح دگر آمده است 🌤
و یکبار دگر
سفره نعمتهای خدا پهن شده
می دانم تا پلک به هم بزنم
می آیی
و با نگاهت
دشت ها را کوه
کوه ها را پرنده می کنی
به قول فروغ:
من خواب دیده ام!
مرحوم خسرو شکیبایی گفته:
یه مدل "دوست دارم " هست که
گفته نمیشه
فهمیده میشه
بهش میگن: دوست دارمِ واقعی!
مثلا همسر من، با تدارک نهار امروز، چنین دوستت دارمی را ابراز کرده 😋
نمازجماعت خونه ما 👆
پر از عشق
پر از صفا
◀️ ارسالی از: آقای محمد گل محمدی - گلینک
اگر بگوتی این پیرِ سَر جوان، مانداچالی دیمه، پی چی میگرده؟
◀️ عکس و متن ارسالی از: آقای حجت الله مهریاری - آرتون
درود رود روان شاهرود بر همدیاران ژرف اندیش و نیکو خصال طالقانی ام
روزی دگر آغاز شده است و این بامداد زیبا و سرد دی ماه، شروعی است برای دوباره زنده بودن و دوباره عشق ورزیدن.
مهربانی پیشه کردن و دل در گرو یار دادن،
بار از دوش دوست گرفتن و یاری کردن یاران مهربان.
امروز را اولین روز بدانیم از روزهای باقی مانده زندگی مان و دل بسپاریم به طنین قدرتمند زمین که فریاد میزند همدیاران برخیزید که طلیعه فجر، طومار لشگر شب را در هم شکسته است.
سلام طالقان
صبح بخیر طالقانی
تنور دلتان گرم
🌺🌺🌺
به قلم: امید م _مهران
خواندن متن: بانو سارا شیرجی_مرجان دریافت فایل صوتی
عکس: ابوالفضل یزدانی_خسبان
درود بر همدیاران مهربان، صبحگاهان پر طراوت و خوش.
آفتاب از بلندای البرز به دره سرسبز طالقان سلامی دوباره میکند. خزان پر طمطراق و هزار رنگ قریه هامان، روزی نو را نوید میدهد. کبک های دری خرامان بر کوهها و دشتها حرکت میکنند و عندلیبان خوش آواز یاد آور خنیاگری باربد و نکیسا هستند در این صبح دل انگیز پاییزی.
آرامش صبحگاهی، دل را مملو لذت میکند و هوای خنک پاییز ریه های زندگی را انباشته میکنند و مژده شروعی تازه میدهند برای خوب بودن، برای مهر ورزی و برای نیک اندیشی.
همدیار مهربان طالقانی، روزی دگر آغاز شده است، روزی برای من، روزی برای ما تا باز عشق بکاریم و مهر درو کنیم. در این صبح زیبای خدادادی مهر و آبان را بهم بیامیزیم و مهربان باشیم.
صبح بر شما خوش
تنور دلتان گرم
🌺🌺🌺🌺
متن: امید م_مهران
صوت: دختر البرز_طالقان دریافت فایل صوتی
فیلم آوای طبیعت، ارسالی از همراه درجی دریافت کنید
درود بر همدیاران مهربان
چشم باز میکنیم و تلألو بی مثال آفتاب زر افشان را به تماشا می نشینیم تا در فصل سپید سال، صبحی دگر را نظاره کنیم.
صبحی در دی ماه، این ناز دخت پری زاد غزل پوش زمستان خداوند که با زیبایی پر طمطراق اش به شروعی دلپذیر میخواندمان.
صبح سرد زمستانی که غبای ترمه بر دوش مان انداخته و راهی دوباره سازی روز و بازگشت به زندگی مان میکند از پس شبی سرد. بیایید با گرمای عطوفت و مهربانی در این صبح از راه رسیده ی زمستانی کامی شیرین کنیم و دلی گرم.
🌺صبح بخیر طالقان🌺
🌺صبح بخیر طالقانی🌺
🌺تنور دلتان گرم🌺
متن: امید م_مهران
با صدای: بانو سعیده آقابراری_وشته
عکس: فردین غرقی_زیدشت
خزان، معرکه گیر الوان بود و حضرت دوست مهر و آبان و آذر را چنان هنرمند آفرید که با الوان گونه گون، مانی وار ارژنگ طبیعت را به هزاران رنگ جادویی درآورند.اما فصل سوم از چهار فصل کتاب سال در شرف پایان است.
در این واپسین روز پاییز، قمریان عاشق قمر میخوانند و کرشمه های طبیعت با نوای دلنواز خش خش برگهای جدا شده از درخت به رقص آمده اند.
پلک پاییز دوباره پرید و خبر از آمدن مهمان داشت، میهمانی پاک و یک رنگ که سپیدی را جایگزین هزار رنگ دره طالقان نمود و با ناز و نیاز نعمات دادار متعال را بر زمین تشنه و داغ ارزانی داشت. یک رنگ و سپید و پاک، با زمهریر لذت بخش خود آخرین فصل سال را آغاز خواهد کرد و باز پلیدی ها و پلشتی های زمین را با سپیدی برف پاک خواهد کرد و پر صلابت به انتظار آغازی دگر خواهد نشست.
متن: امید .م_مهران
صوت: بانو سارا شیرجی_مرجان
عکس: اصغر ادیبی_دیزان