برقی خاطُره
این برق دی اختراع و کشف عجیبیه ها، چندی مایی گَت تران اون ده خاطُره دارُن.
ایسه مینیشیم پای گَپ خانم قادری و آقای محمد رضایی کو مایی بِه از برق بیومیَنی خاطُره میگوئن.
این برق دی اختراع و کشف عجیبیه ها، چندی مایی گَت تران اون ده خاطُره دارُن.
ایسه مینیشیم پای گَپ خانم قادری و آقای محمد رضایی کو مایی بِه از برق بیومیَنی خاطُره میگوئن.
داستان گرم و خوش نان
قسمت اَوُل
بعد از کشت گندم و برداشت آن و آسیو بردن و آرد کردن، میرسیم به تنوری سر که آن دی درست کوردیم و حلا میخوایم دورهمی نان دبندیم. همانطور کو میدانید آرد شیرینی پزی با آرد نان لواش یا آرد بربری و تافتان و سنگک، با هم فرق مینه. اما این هنر طالقانی زناکان به کو با یه آرد و یه جور تنور، ده جور نان دمیبستان کو عطرش کل محله ره میگیت.
✅ وسایل نان دبستن: تشت یا لاک، وردنه، اینارد، سفره خوآن، تُندراشو، لاکیجَه، انبَر، دیزیندان، چپی، نان بند، اُستام، جارو، پیتَه، لاک سَرین گَن، گمره
لاک: چوبی گود ظرف هسته برای خمیر کوردن آرد
وردنه: چوبی استوانه نازک کوردن خمیری به
استام: فلزی صاف قاشق لاک اوی همرا تمیز میکوردن
لاکیجَه: شبیه لاک به فقط یه بوجوک کوچیکتر
چپی: سبدی چوبی به که نان ازتنور در ارون اونی سربنگنن تاخنک گرده وخمیرنباشه
نان بند: وسیله ای کا خمیر بهد پهن کوردن با وردنه اونی سر میکشی ین اونی همرا میری ین تنوری دیم
اُستام: کاردکی به گونان ر اونی همراه ازتنور جدا میکورد، یجورایی حکم پیمانه دی داشت که خمیره از لاک در میوردن کنده ای بن
پیتَه: دستمال دم دستی
لاک سَرین گَن: پارچه ای به گوخیلی کلفت به ومعمولا خود زنکان میدوتون تا خمیری سر دنگنن خشک نگرده
خوان: چهار پایه چوبی به برای زیر وردنه کوتاه به از زمین بیست سانت ارتفاع داشت
آرد سفره: موقع کار پهن میکوردن آرد زمین نریزه
لاک سفره: یه کلفت پارچه به بعد خمیر کوردن میکشی ین لاکی سر خمیر گرم گرده ورز بیا
سفره خوان: سفره ای به گو زیر خوان (میز جلو نانوا که چونه رو وردنه مینه) پهن میکوردن تا ارد اضافه اونی میان بشانه
✅ مواد لازم: آرد، آب، خمیر مایع، نمک
بنا به نوع نان این مواد دی اضافه میگردی: سبزی کوهی، پیاز داغ، شیر، شکر، عسل، توک، زردچوبه، تخم مرغ، زعفران و روغن.
همچنین قدیمان یه نوع گیاهی دبه بنام ''دوجال'' که لابلای گندم در میومی، آنه ره دی جدا آسیو و با گندمی آرد قاطی میکوردن و میگوتن خمیره بهتر مینه و خوب ورز و کش میا.
ضمنا برای معامبات خمیر کوردن از واحد ''من'' که معادل 3 کیلوی الان میباشه استفاده میکوردن. هر ''من'' طالقان، هفت هشت کیلو خمیر هامیدا و حدود دویست پنجاه تا سیصد قرص نان میگردی.
✅ انواع نان در طالقان:
. لواش
. پجی کش
. کولاس (فتیر)
. اگردک
.کلانک
.توتک
. کول نان
. گاگیلی (یا گوگالی)
. قاق
با سپاس فراوان از گروه تولید محتوای درجی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.
این متن ارزشمند با صدای خانم قادری تقدیم به شما (دریافت کنید)
ز خاک من اگر گندم برآید، از آن گر نان پزی مستی فزاید
خمیر و نانوا دیوانه گردد، تنورش بیت مستانه سرآید
مولانا
تاریخچه نان با صدای فرشید فلاحی تقدیم به شما (دریافت کنید)
گزارش زنده نان از خبرنگار درجی تقدیم به شما (دریافت کنید)
اِوْراز همون زنجره میبو
که نوعی حشره هسته
زنجره اسم علمی فارسیش میگرده
از مالش بالانش صدا تولید مینه
و از اونجه ای که این حشره می خواند مردم می فهمستن ظهر گردستی و باید تعطیل کُنُن.
بعدها هر وقت کارَ تُمان می کردنُ آهنگ خانه می کردن، می گوتن اِوراز کنیم.
با سپاس فراوان از گروه تولید محتوای درجی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.
مراحل درست کردن گاگیلی در شهر
1. مواد لازم شامل: نان تست قهوه ای (چندغله یا روگن) پندیر، جوز مغز، ارده کنجد
2. روی نانها پندیر میمالیم، جوزانو خورد مینیم و دمیریجیم، بعد دی ارده کنجد میزنیم
3. نانها رو دمیبندیم تندوری میان... آخ ببخشید یادم نبه تندور نوداریم، عیب نوداره، نانانو مینگنیم گاگیلی سازی میان.
4. چُراغش کو خاموش گردی، شمایی گاگیلی حاضر هسته
نوش جان
آشپز: سیده مریم قادری
📌 یاد دا عقل، تا دری پشته
یعنی عقلی که یاد داده شده (نه عقلی که ذاتیه) فقط تا پشت در (یه مدت کوتاه) به یاد می مونه.
این مثل در مورد آدمهایی کاربرد داره که هرچی یادشون میدی، تندی فراموش می کنند.
وَچان، یاد داده هایِ درجی رِ فراموش نکنینا. ای شمایی قَدی قُربان.
با درجی، طالقانی گپ بَزنیم.
Telegram.me/taleghanidarji
طالقانیانی تدبیر برای ذخیره و نگهداری طولانی مدتِ گوشت
آن قدیمان که یخچال و فریزر دَنبَه. مردُم برای مصرف روزانه شان گوشت تهیه میکُردُن. اما اینجوری هم نَبه که همیشه تازه گوشت داشته باشُن. هر روز یا هر هفته یه گوسفند یا گاو باکُشُن. باید یه فکر دیگه میکُردُن و یه تدبیر به کار میگیتن.
طالقانیانی تدبیر برای این کار، تهیه و استفاده از قُرمه بَه. مثلاً اولایِ فصل سرما که میگردی، یه گوسفندُ میکُشتُن، کل گوشتشُ جدا میکُردُن با پی و چربی و اینا میریتُن قُزانی میان و میپَتُن با یه ذره اُو، خودُش روغُن مینگت و آخرُش سرخ میگردی همان روغُنی میان. ایسه روغُنُ جدا میکُردن برای طبخ و گوشتُ که قُرمه میگوتُن میریتن حیوانی معده ای میان که قبلاً بَپُته بیَن، یا تو یه ظرف سفالی و این اواخر دبه، آنه ای سر دی یه ذره روغُن میریتن که هوا نکشه و خراب نگرده.
میماند دنبه، آنو دی خُورد میکُردن، اونقدر حرارت میدان تا ظرفی میان روغُنُش جدا گرده، اونو ومیگیتُن و بماندشه دوباره حرارت میدان، قشنگ سرخ میگردی و میبو عین پفک، اما میگوتن جُزک که یالانی عشق و جان بَه و مُشت مُشت میخوردُن.
بعد، زمستان که میگردی، غذایی میان، جای گوشت، قُرمه میریتُن. روغن مصرفیشان دی همان دنبه و روغُنه دنبه بَه.
راه دیگه ای هم برای نگهدای گوشت داشتُن. اون جاهایی از گوسفند که گوشت کمتر داره، مثل دنده ره یه تاریک و خُنُکه جا، اُوزان میکُردُن و میَشتُن خُشک گرده برای زمستانی اوگوشت. فک پایین کله پاچه رو دی نگه میداشتُن برای شب چله ای شام که با برنج میپتن و اونو میگوتن چکن پلو یا کله پلو.
با سپاس از گروه تولید محتوای درجی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی) مجاز است.
خاطره قُرمه با صدای خانم قادری تقدیم به شما (دریافت کنید)
قُرمه کُردُن با صدای فرشید فلاحی تقدیم به شما (دریافت کنید)
سلام ای بوی نم، ای بوی باران
سلام ای درجی خُجیرِ یاران
به صبح تازه و پیمان عهدی
دلم را راهی کن سمت طالقان
شعر:سحر سید علیخانی
عکس: روح الله عقبایی
طالقانی بعضی پرندگان
غراب، قلاچ، کوشکوروت، زاغی
قسمت دُویُم: فرق میان غراب و کشکوروت
کوشکورت باهمه قیافه سوسول و قشنگش، غراب ده خیلی قویتره. تو پروازهای جنگی هم خیلی سریع تره هسته. پارسال بهار ما محل کارمان اینانُ زیر نظر بگیتیم. یک دفعه بِدیَم چهار پنج تا کلاغ با دوتا کشکورت گَل هاشیَن. ظاهرا دعوا سر تعیین قلمرو لانه به. کشکورکان، بد بابایی کلاغان ده بسوزاندُن. صحنه عجیبی بَه.
همچنین کشکورت تو شکار دی خیلی قوی هسته. من پارسال با تله شکاری بشی بیَم شکار سهره. تو شکار سُهره، حتما باید یه سُهره، قفس شکاریی میان دَباشه تا پیلَک بَزنه، توجه سُهره های دیگه رَه جلب کنه. یک دفعه بِدیم ای امان کشکورت بیامه قفس شکاری ور. انگار سهره ره هیپنوتیزم کُرد، حیوان همونجور که قفسی میان دبه، جُم نُخورد. کشکورت، نوکِشی همراه، درِ قفسِ باز کُرد، پنجه پایی همراه، سُهره ره بگیت، دَرکِشی قفس ده میدان، چند ثانیه سر بنجت بُخورد.
غُراب، ظاهرش کثیف هسته، اما کشکورت انگار تازه حمام دَ درامیه.
کشکوروتان با انسان بیشتر دمخورُن.ضمن اینکه اعتقاد عامه براینه که خواندنشان خوش یُمنه و تعبیر مینُن کو وقتی میخوانه، مهمان میایه.
مینی گته ننه، وقتی کشکورت میخواند، اوره ناز میدا و میگوت: جانم بخوان ... خیر و خوش.
خدارحمت کنه یه ننه جان دیگه دی هروقت کوشکورت میخواند، وچانِ راه دورشه نازمیدا و یکی یکی اسمشانه میگوت و میشه چایی دَم میکورد ونقل و نبات میورد و مینیشت اوشانی چشم به راه. اندی اعتقاد داشت که کوشکورت میخانه حتما عزیزه مهمان میایه.
کلاً قدیمیان یکی کشکورت میخواند، یکی دی گاوشان میخواند، شروع میکُردُن ناز بِدان.
مادی هر وقت کشکورت میخواند ننم ناز میدا میگوت جان خوش خبر باشی اون روزم غذا ویشتر درس میکرد میگوت مهمان میایه.
خلاصه به یالان میگوئَن کشکورت میخوانه، کاری باهاش نداشته باشین و اذیتش نکنین. در عوض اوره ناز میدان و میگوتن: جان... خوش خبر باشی، آن روز غذا ویشتر درُس می کردن و منتظر مهمان میماندُن. چون کشکورتی خواندن در طالقان، مساوی به با آمدن مسافر یا رسیدن نامه.
سر آن ندارد امشب که بر آید آفتابی
چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند
همه بلبلان بمُردند و نماند جز غُرابی
سعدی
با سپاس فراوان از گروه تولید محتوای درجی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام درجی TaleghaniDarji) مجاز است.
این متن ارزشمند با صدای پوریا فرامرزی تقدیم به شما (دریافت کنید)