عمو بابالله خدا به همرات...
عمو بابالله دی بَش
هامُون مرد مهرُبانی که همیشاک، کنار طالقانی جاده دَبَه و با دعایِ خیرُش، مسافرانِ بدرقه میکُرد...
او رِ «خوشقلبترین عوارضی دنیا» نام بُدا بیَن و اینک او رِ «نوستالژی جادهی طالقان» میخوانُن...
در ادامه، دلنوشته خانم اشرف حکیم الهی، برای ایشان را میخوانیم:
نابینا بود، ولی از بیشتر بیناها بیناتر...
با چشم دل میدید، با گوش دل میشنید
بیشتر طالقانیها از او خاطرات شیرین داشتند. همیشه لبخند بر لب داشت و با لبخند جواب میداد.
گله و شکایت نمیکرد، با خوشرویی از مسافران استقبال میکرد و با دعای خیر بدرقه میکرد راننده ها رو
سالیان دراز سرجاده جاخوش کرده بود و همه به او عادت کرده بودند. در سرمای زمستان و گرمای تابستان
یار همیشگی جاده بود. اگر نبود، انگار چیزی رو گم کرده باشیم، جویایش میشدیم.
هرقدر هم اتومبیل سرعت داشت، نزدیک او که میشدیم ناخودآگاه می ایستادیم و راننده کمی باهاش خوش و بش میکرد وبعد از دعای خیرش، با خیال راحت به راهش ادامه میداد.
دیگر عضوی از جاده شده بود، جاده هم همیشه درانتظارش بود
اما امروز دیگر نیست و چشمان مسافران دنبال صدا و دعای خیرش میگردد. فکر کنم جاده هم امروز از رفتن مسافر همیشگی خود غمگین است!
مسافر زندگی خسته نباشی، این زندگی هرچند سخت و تاریک گوارایت باد
خدایت بیامرزد، روحت شاد، بنیانگذار زندگی همراهت، مرحوم باب الله سلمانیان
منتشر شده در کانال طالقانیها