درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴۱۵ مطلب با موضوع «متن و صوتها» ثبت شده است

ویشتر از عشق...

چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۸ ب.ظ

مُن یه کم ویشتر از عشق تو رَ میفهمُم...

راه زیادَه .. مهم نی

گاه، وقتی این بَروهوتی میان سرگردان میبُم.. مهم نی.

باد مدام منه پَس میزنه،
سرما میشو منی جانی میان.. مهم نی.

خودمه بُغال «بَغل» مینم
فقط میخوام بُدانم جاده هر چی دراز و طولانی باشه،
آخرش یه جای این جاده تو اُستای♡!

راهی میان یه آدُمهایی رَ مینُم که اوشانی جاده ای آخر، هیچکس دَنی!

این بَرهوتی میان، دَمیکواَ یه بَرهوته دیگه ای میان.
همین منه میترسانه،
همین باعث میبو که
خودمی تنهایی رَ دوست داشته باشم

آخه من گو به جز تو هیچ کسی رَ نُدارم😔

✍ برگردان متن: سیدمصطفی افتخاری
🎤 صوت این متن، با صدای خانم قادری به صورت وُیس تلگرامی در کانال آمده است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۴:۰۸
درجی طالقانی

دلنوشته ی انتظار مادر

چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۲ ب.ظ


همیشک، خانه شی کندای سر نیشتی به..
خانه شی در، دی همیشه وا به.
شب و روزش فرق نمیکرد...

پیره زنک، یه پسرش شهید گردی به. روزی یه بار میشه شهیدشی خاکه زیارت میکرد. هر وقت خانه ش د در میشه، در وا به...

جوانان و نوجوانان محل عجیب تحویل میگیت...
از ریز وچه بگیر تا پیرمرد، دست فرمانیشه میکردن.
زن دوست داشتنی ای به... اهل محلی سنگ صبور... همه اوی ور درد دل میکردن...
اما او دلشی گب هیچوقت نمیزی.

یه بار که ختم انعام داشت، قسمت گردی خریدانشه ببرم خانه شی میان...

اتاقه ک دل شیم، دوتا عکس شبیه هم دیواری سر دبه. فکر کردم جفتش شهیدشی عکسه!
نمیدانم چبه پیشا بشیم و عکسان خیره گردیم...
خوب جلو ده که نگاه کردم، بدیم همونجور که دور د عکسان خیلی شبیه هم هستن، خیلی دی با هم تفاوت دارن...
شاید چند دقیقه ای عکسانی پا وایسام و زل بزیم...
ذهنم عجیب درگیر گردی به...
یعنی چی مگه میگرده یه آدم دو تا عکسی میان، اندی چهره ش تغییر کرده باشه؟!

ظاهرا متوجه گردی که منی ذهن درگیره.
بدون اینکه من سوالی بپرسم، بگوت:
گت ترین، احمد، چهره ش به باباش بشی به... کوچکترین، محمدرضا، منی پی...

وگردیم بپرسم یعنی دوتا پسر داری یا.. ؟
نیشت حرفم تمان گرده.
بگوت: گت ترین، احمد، عملیات رمضان شهید گردی... همین گلزار شهدا دره....
کوچکترین، قطع نامه ی وقت بش... خیلی ساله منتظرم... 😔😔😔

نمیدانم چبه او که اهل درد دل نبه، سر درد دلش منی به وا گردی!؟
بگوت: قبلان، باباشی همراه منتظر بیم...
نوبتی کشیک میکشیم که بیا...
اما خیلی ساله باباش، برارشی ور خته و من تنها کشیک میکشم...
تا حالا که هیچ حرف و خبری نگردیه...
اما میدانم میا...
اندی انتظار میکشم تا بیا...


اینه که بگوت، تازه حالیم گردی چبه همیشه دری دم نیشته و هیچ وقت خانه شی دره قفل نمینه...

آها عزیزجان، منتظره
سالهای ساله که منتظره...


هرکس یه دردی ده میناله...
هر کس یه دردی ره بدترین درد مینه...
تجربه ثابت کرده که درد و آلام روحی سخت تر از درد جسمیه....
و به ظن حقیر، درد انتظار سخت ترین درده...

🍂🍁 جانم بر لب ز انتظار آمد
تسلیم کنم اگر نمی آیی 🍁🍂

✍ ابوالفضل یزدانی - خسبان

با صدای جناب آقای فرامرز آهنگری از روستای گوران تقدیمتان

دریافت لینک صوت

http://s9.picofile.com/file/8271435692/_TaleghaniDarji_%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D8%B1.mp3.html
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۴:۰۲
درجی طالقانی

دزد باورها

چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۰ ب.ظ

دزد باورها

میگن یه دزد، راهی سر دَ یه بسته پیدا کُرد که میانش یه چیز گرانقیمتی دَبی، یه دعا دی اون بسته ای دیم بچسبُست بی، دزد پی صابمال میگرده و بسته رَ ومیگردانه صاحبشی دَس.
او رِ بَگوتُن: تو گو دزدی، چیدانی همه ی مالَ پس هادای؟
بگوت: صاحب مال عقیده داشت این دعا مالشَ حفظ مینه، من دی گو دزد مال هستم، نه دزد دین و باور
اگر پس هانمیدام، مال صحابی عقیده ضعیف میگردی، اون وقت مُن دزد باورهای او بیَم
و این کار از انصاف بِه دور هسته!!!

برگردان: سیدمصطفی افتخاری



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۳:۴۰
درجی طالقانی

حریم رودخانه و روستاهای طالقان

چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۱۴ ب.ظ

قسمت اول

با سلام، جهت سهولت و استفاده تمام مخاطبین از متن و برداشت یکنواخت از آن، این پُست به صورت متن فارسی ارائه می شود.

همانطور که میدانید اکثر زمینها و باغات حاصل خیز شهرستان طالقان، در حریم کیفی روستاها قرار گرفته اند که این امر، مشکلات بسیاری برای اهالی به وجود آورده است. اخیراً اداره آب، حریم روستاهای همجوار شاهرود را از حدود 7 غیر کارشناسی صحیح رودخانه، تصرف نموده است. یکی از این روستاها، سفچخانی است که اهالی آن با یک روند کاملاً قانونی، اعتراض مدنی خود را دراین زمینه انجام دادند که مراحل آن در ادامه آورده می شود.
لذا از شما همشهریان گرامی درخواست می شود، چنانچه روستای شما از پایین طالقان تا بالا طالقان، داری حریم و بسترهای غیر عادی و نامعقول است، می توانید با جمع آوری امضاء از اهالی، ارسال نامه با مهر شورای روستا به دفتر نماینده محترم شهرستان در مجلس شورای اسلامی و سایر اقدامات قانونی دیگر، حقوق حقه خود را به اثبات رسانده و از ادامه این بی عدالتیها و غصب زمینهای روستاهای طالقان جلوگیری نمایید.
مطمئناً با زیاد شدن مشارکت اهالی و تعداد نامه های واصله از روستاهای مختلف، پیگیری و حصول نتیجه، با سرعت بیشتری انجام و خواسته ی حق اهالی به نتیجه مطلوب، خواهد رسید. ان شاءالله


قسمت دوم

در قسمت قبل گفتیم که با تعیین حریمهای غیرمتعارف و ناعادلانه، برخی حقوق اهالی روستاهای طالقان پامال و با مشکل مواجه شده اند. در ادامه مراحلی که اهالی محترم روستای سفچ خانی در جهت حل این مشکل انجام داده اند، توسط یکی از دوستان تهیه شده و خدمتتان ارائه می گردد.
1-  1- ابتدا از طریق یکی از اهالی روستای سفچ خانی، که به اداره منابع امور آب طالقان، واقع در شهرک  نرسیده به اداره برق، مراجعه کردند متوجه در نظرگرفتن بستری به اندازه تقریبا صد تا هفتصد متر از بر رودخانه شاهرود شدند.
2-  2- با ذکر نام روستای خود و یا ارائه یک مختصات از روستای خود به آقای اسماعیلی، در این اداره کل حدود بستر و حریم کیفی و کمی روستای خود را میتوانید متوجه شوید.
3- دقت کنید که هر نوع ساخت و ساز در بستر و بعد در حریم کیفی کاملاً ممنوع و در حریم کمی با برخی ملاحظات قابل انجام است. اما در صورتیکه زمین شما در بستر یا حریم کیفی قرار بگیرد، شما دیگر مالک زمین یا ساختمان خود نیستید و در پروسه ای بلند مدت، سازمان آب نهایتاً زمین یا ملک شما را متصرف میشود.

یک نکته دیگر اینکه در انگلستان رودخانه تایمز در فرانسه رودخانه نیس و در آلمان رودخانه راین، را اگر دقت بفرمایید، املاک با کاربری مسکونی اداری در فاصله ای حداکثر دو متری از رودهای ذکر شده ساخته و مورد بهره برداری قرار میگیرند با این تفاوت که در این شهرهای پر باران، نسبت به ساخت دیوارهای سنگی کناره ای رودخانه ای و احداث سبتیک به جای درنظرگرفتن بسترها و حرائم کمی و کیفی اقدام شده است.
4- در مرحله بعدی اهالی پس از آنکه متوجه این اقدام سازمان آب شدند، اقدام به تهیه نامه ای که متن آن در ادامه می آید، نمودند که متن نامه توسط اکثریت اهالی امضا و به تأیید و امضا و مهر شورای روستا رسید.
5- سپس در چند نسخه به فرماندار محترم طالقان، امام جمعه نجیب و شجاع طالقان، نماینده محترم طالقان و اعضای بزرگوار شورای شهر طالقان و البته به خود سازمان آب ارسال گردید.
در این بین نماینده محترم طالقان جناب بهمنی و امام جمعه محترم حداکثر کوشش خود را تاکنون در پیگیری مطالبات به انجام رسانیده اند.

با امید به تحقق حقوق حقه مردم شریف طالقان


نامه به مسئولین:
اینجانبان که از اهالی پیروجوان روستا هستیم، در طول هشتاد سال گذشته به خاطر نداریم که در هنگام طغیان سیلابهای کوچک و بزرگ، بستر رودخانه در این محدوده تغییری کرده باشد..


درخواست از مسئولین:
به داد حق الناس اهالی روستاهای طالقان و زمینهای آبا اجدادیشان که در حال غصب و  پایمال شدن است.

سلام بر همه ی عزیزانم


امروز این خبر را شنیدم
که  " آب شرب قزوین هم از سد طالقان
تامین خواهد شد "
به هر حال هر دم از این باغ بری میرسد

عریضه ای کوتاهی داشتم

این درست که سرمایه ای. به نام شاهرود
ازآن تمامی  ایرانیان است
اعم از مردمان تهران و کرج و قزوین و اسلامشهر و...
در این شکی نیست

اما" ما هم مردمانیم"!!


حضرات چه گمان برده اند!؟؟


آقایان مسوول در حوزه ی. آب !!

خجالت اورتر از این که مردمان سرزمین من با حفر چاه آب شرب
خود را تامین میکنند  چه نکته ای  است!؟


شک  نکنید
در سرزمین من

  استوار  مردانی  هستند و خواهند بود

که برای حق خواهی مقابل درب وزارت متبوع بایستد و فریاد برآورند  که ننگتان باد...!!
 سدی زده آید  که جز واژگونی فردای آبادانی  طالقان  برای این مردم  چیزی در پی نداشت
آب بندی را ساخته آید  که مناره های  سر به فلک کشیده ی منطقه 22 تهران بی آب نماند؟!...

ذزیاچه تفریحیتان را بسازید تا   به قیمت قوطی هایی که به نام خانه میفروشید بیفزاید!؟

#من کناره ی. این رود نشسته ام و تشنه ام... #

نامردمان..!!
 بذل و بخششتان از این سرمایه  اگر به قاعده  نیست،. اگر از عدالت دور است..  نمایش  و معرکه را
که خوب یاد گرفته آید.. 
یک وعده تیاتری  هم ما را مهمان کنید...!!

اگر  این خاک سرزمین مردمان محجوب است
که هست

قسم به جلالیت خدا

خدایی  هم  هست،،،،!!

آقای  مسوول !!

شما بی جا میکنید.  چراغ خانه را به مسجد هبه میکنید..


طالقان #آب شرب ندارد..  آب آشامیدنی  این مردم را تامین کنید!!


سپس به فکر  تبلیغات  دلجویی از دیگران باشید

#قلت جمعیت طالقان هیچ ربطی به قدرت حق آنان ندارد... حتی اگر در  این خانه
یک  نفر باشد...


سخنی هم با خود و شمایان
گرچه هیجانات این روزهای دنیای ما
گاه کارها را پیچیده تر میکند.. شعارهای بی شعور...
اما بدانیم حق گرفتنی است
کافی است  چند  نفر. به وزارت نیرو یک جا مراجعه کنند
که هان!!
 یا وعده ای بده
یا منتظر فریاد به هر تریبونی ،و یا خط و نگاشت های ما در هر صفحه ای  باش..  که از اهالی کوچه های #شجاعت و #فرهنگ ایرانیم

این کار  یک عمل کاملا انسانی و اتفاقا ارزشی است

از هراس های بیمورد  جز خفت  چیزی عایدمان نخواهد شد
کمی عملگرا باشیم

والسلام
7/7/95
مجید آهنگری طالقانی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۳:۱۴
درجی طالقانی

روز تربیت بدنی و ورزش

دوشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۲ ق.ظ

حضرت علی علیه السلام:
     قَوِّ عَلَى خِدْمَتِکَ جَوَارِحِی...


 
در مورد ورزش و تندرستی بدن، هم از منظر دین، مطالب زیادی توصیه گردیه، هم از بعد فرهنگ ملی.
کما اینکه حدیث داریم که وچان تانه تیراندازی و سوارکاری و شنا یاد هادی یین و آن طرف د شاعر نامدار کشورمان -فردوسی- بگوته:
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی کجی آید و کاستی

قدیم تران، یکی دو دهه قبل، تنها ورزشگاه طالقان، همین ورزشگاه شهرک سازی به. یه زمین فوتبال داشت که هرساله مسابقات فوتبال بین روستاها، میانش برگزار میگردی و جوانان دی حسابی شور و شوق داشتن. علی رغم اینکه اون دوره، جوانان، صبح که پتویی بن د در میامین تا تاریک گرده، کاری پی دبین، اما باز یه وقتی ر، هرجوری که ب، خالی میکوردن تا این مسابقاتی میان شرکت کنن.

یادوش بخیر، شور و شوق عجیبی داشت.. استقبال فوق العاده ای دی میگردی.

بعدها یه سالن دی همون فوتبال زمینی کنار بساتن و مسابقات والیبال دی اضافه گردی.
هرچند والیبال، اون دوره جوانانی ورزش مورد علاقه به و کمترین روستایی به که غروب دم والیبال وازی نکنن.

ایسه الان دی یکی دو سالن دیگه دی در کنار همون زمین فوتبال بساتن و چندسالی هسته که چند ورزش دیگه دی اضافه گردیه.

این هفته که میانش دریم، ''هفته تربیت بدنی'' هسته. جا داره یه خسته نباشید جانانه به مدیر و دست اندرکاران تربیت بدنی طالقان بگیم، بابت زحماتشان و آرزوی موفقیت در عرصه های ملی ره برای ورزشکاران طالقان، اعم از مرد و زن داریم.

منی نظر بهترین ورزش اینه که کمرت خم کنی و دست افتاده ای ره بگیری...
       
و آخر کلام: هفته تربیت بدنی گرامی باد.


گر بر سر نفس خود امیری، مردی
بر کور و کر ار نکته نگیری، مردی

مردی نبود فتاده را پای زدن
گر دست فتاده‌ای بگیری، مردی

ورزشکارانی روز گرامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۵ ، ۱۱:۰۲
درجی طالقانی

مُحرم در طالقان - قسمت دهم

چهارشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۴۵ ق.ظ

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):
اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاه
حسین (علیه السلام) چراغ هدایت و کشتی نجات است...

تکان باخورد، تا سر بچرخاندیم، برسیم به ایستگاه آخر: شب دهم...
ایمسالی محرم دی بیامه و دهه دی نُه روزش بُگذشت و شب دهم گِردی.. شوِ آخر. شویی که علمدار حسین، دستشِ مُشت کُرده و دورِ خیمه ها میچرخه.
آها.. قتلی شو گردی. شویی که امام و یاران با وفایش، تصمیم مِیرَن و مرگِ با عزتِ به زندگی با ذلت، ترجیح هامیدین...

بگوتیم که طالقانی میان، روز تاسوعا، دسته دَر میبرن. معمولاً همون دهی میان دی، خرج هامیدین. تاسوعای روز که تُمان گردی و برسی ییم به قتلی شو، غالب مراسمات، مثل روزهای قبل هسته. با این تفاوت که دی هرکی هرچی در چَنته داره، رو مینه. هرکس به هر دلیلی به نظر خودش، برای دریافت انرژی از این فضای روحانیِ دهه اول محرم، کَم بُندایه، سعی مینه جبران کنه. تا قتلی شو، یعنی شب دهم، هر شو برای یه بزرگواری به طور خاص، مداحی و مرثیه سرایی مینُن اما شب دهم سعی مینُن همه ی اصحاب و انصارِ امامِ یاد کنن.
بعضی دهاتان که تعزیه دارن، شو مجلس شان زودترک تمان مینُن. چون مراسم تعزیه روز دهم، برخلاف دیگر تعزیه هان، که بعدازظهر برگزار میبو، صبح کله ی سحر، یا دیه حداکثر هفت الی هشت صبح شروع میگرده. بعضی دهات، روز دهم به طور خاص، تعزیه امام حسینِ میخوانن، بعضی دهات تعزیه هفتاد و دو تن. تفاوت تعزیه ی روز عاشورا، با دیگر تعزیه هان اینه که از همه طولانی تره و سکانسهای بسیاری داره که همه میدانین، تعداد نفرات ویشتری دی این تعزیه ای میان، نقش اجرا مینُن.
جدا از طولانی بودن، یه دلیل دیگه دی این هسته که بعدازظهرِ عاشورا دی معمولاً تعزیه برگزار مینُن. حَلا یا تعزیه بازار شام، یا تعزیه خرابه شام که هر دو، از احساسی ترین تعزیه هان هسته. به همین دلیل سعی مینُن مراسم شب دهم در مسجدانِ زودتر تُمان کنن.
در دهاتی که تعزیه ندارن، ویشتر از شب های قبل، عزاداری و مرثیه سرایی مینُن. فصل الخطاب سینه زنیها دی با سینه زنی سنگین و شلنگی و نوحه ی آشنا و محزون زیر انجام میگرده:

بگریید ای عزاداران، که امشب، شب قتل حسین است

شَوید از دیده خون باران، که امشب، شب قتل حسین است

سیَه مَعجر بُود حوا از این غم، شب قتل حسین است

گریبان چاک تا دامن، که امشب، شب قتل حسین است

خلیل الله به دور کعبه گریان، شب قتل حسین است

به آهنگ حزین هاجر خروشان، دم قتل حسین است

نحوه بخواندنش دی اینه ذاکر یه مصرع ره میخوانه و سینه زنان در جوابش واگو مینن "شب قتل حسین است"
این نوحه اگر کامل بُخواند گرده، معمولاً یک ساعتی طول میکشه و بعدِ تمام شدن این سینه زنی، تقریباً مراسم تُمانه. البته این شو دی خیلیان مسجد میمانن تا خرج (غذای) روز دهم و عاشورا که همان قیمه ی معروف امام حسین هسته، ر بَپچن.
نکته مهم قابل ذکر در مراسمات روز نهم و دهم که یکی از رسومات قشنگ طالقانینه، زیارت عاشورا بخواندن هسته که صبح زود انجام میبو.


___________ادامــــه دارد  ___________

✍تهیه کننده مطلب: ابوالفضل یزدانی - خُسبان
🎤 بااجرای :سیمین مصلحی(کرکبود)
                    شهنازسلطانیان(دیزان)
                    مهدی علاالدینی (هشان)
                    مونتاژ:مهدی علاالدینی
                     مرثیه خوان:علی نیازی (نسا)
      به همراهی رادیو طالقان و گروه تولید محتوای درجی
    

دریافت لینک صوتی
پیشنهاد میکنیم شنیدن این برنامه رو که کار مشترکی از درجی و رادیو طالقان است، از دست ندید حتی اگه با گویش طالقانی و البرزی آشنایی ندارید.

● کپی برداری از این متن، تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرامی درجی) مجاز است و در غیر اینصورت، کپی کننده در دنیا و آخرت، مدیون خواهد بود. ●



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۵ ، ۰۸:۴۵
درجی طالقانی

اشارتی زِ جهان گذران...

دوشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۱ ب.ظ

وقتی دبیم سال نود و چهاره، خانه دِ در میکردم، یادم بیامه که بیامینشی بَ چه شور و شوقی داشتم. هرکس میرسیم، تبریک میگوتم. هرکس دی من میرسی، تبریک میگوت. چندی بالا پایین کردم خودم و خانه ر نو نوار. ایسه دبیم نود و چهاره خانه د در میکردم، با یه مهربان لبخند وگردی منه نگاه کرد و دَرشه. انگار من دِ هیچ بدی و شری ندی بَ.
با نگاهش منه بگوت: خیالت راحت، این من نیَم که میشم. این تو هستی که این ایستگاه دِ رد گردی یی..

بعد بهار و عید روزان بیامه و بش ماه رمضان نود و پنج بیامه و تا ما سر بچرخاندیم تمام روزانش دی رد گردی.
ایسه الان سال نصم گردی و پاییز از راه برسی...
حواسمان باشه، چند بار این ایستگاهان بیامه و بشه. تابستان تمان ولی یادمان باشه که ما دی این ایستگاه د رد گردیم.  معلوم نی سال دیگه دی این ایستگاه بینیم و از گرما و شبهای بلندش خاطره بسازیم
تابستان بیامه و بشه... مثل بهار.. مثل همه فصلهای قبلی
امیدوارم جوری این روزهای عمرمان د استفاده کنیم که وقتی به آخرین ایستگاه برسیم و دریم پیاده میبیم، شرمنده نباشیم و حسرت ناخوریم که چه راحت برکت و رحمت و حیات، چنگمان د درشه..

آها عزیزجان تکان باخوری پاییز و زمستان دی دست تکان هامیدی و میشو....لحظه ها را دریاب.

✍ متن: ابوالفضل یزدانی - خُسبان

عکس از: وحید موحدی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۵ ، ۱۴:۵۱
درجی طالقانی

مشاغل طالقان: نامه رسان

شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۰۵ ب.ظ

آدُم، از ابتدای تاریخ، همیشَک دُمبال برقرار کُردُنِ ارتباط بَه. حَلا یه زمانی دودی همرا.. کبوتری همرا.. چاپار و این چیزانی همرا، این ارتباطه دورِ راه، دِ برقرار میکُردن.
تا برسی به الان که ایمیل و پی ام و تیلیفُن و ارتباطات تصویری و زنده و این چیزان مُد گردیه.

ایسه ایمروز روز پست و پستچی هسته. عزیزانی که شاغل در پُست هستن، همیشَک کارشان مردُمانی دله شاد مینه. خدا قوت میگیم به بزرگواران اداره پست طالقان
و نیز یادی مینیم از
زنده یاد شفیع عمویی از روستای کولج پایین
که طالقانی قدیمی پستچی بَ و با پای پیاده یا اسبی همرا، این ده به اون ده میشه و قاصد خوش خبر طالقانیان بَ. روحُش شاد



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۱:۰۵
درجی طالقانی

روز پست

شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۹ ب.ظ

قدیمان، یکی از خوشترین لحظه هان در آدومانی زندگی، آن لحظه ب که اوشانیب نامه ای میرسی...
یه تیکاک کاغُذ که دلش خبر سلامتی عزیزی دبه و تو ر از ماهها نگرانی و دلتنگی در میورد و چه پیمانها و محبتها که تجدید و تازه می گردی.

ایسه الان تکنولوجی قاتل آن قشنگه لحظه آن گردیه ولی هنوزم که هنوزه، ای هر از گاهی که نامه یا مرسوله ی پستی میا ماییبه، چوشمان برق شادی میره و لبان به لبخند رضایت وا میبو.


ایسه اینانه بگوتم تا برسیم به روز پست که ایمروزه
پستی روز، این کسب و کار شادی بخش که خجیره یادگار ایران باستانه گرامی


متن: سیده مریم قادری

این مطلب در کانال طالقانیها به انتشار رسیده است.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۵ ، ۱۸:۰۹
درجی طالقانی

مشاغل طالقان: دامپزشکی

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ق.ظ

قدیمان، طالقانی میان، یه تعدادی آدم های شریف و زحمتکش کش دبین، که واقعاً وجودشان باعث خیر و برکت بَ و بر گردن مردم حق داشتن و جزء خاطراتِ خوب طالقانیان هستند. وچه تا گته، گوشه ی ذهنشان، این آدمان دِ خاطره دارن.
قدیمان اینجور نبه که امکانات به وفور باشه و حساب مالی مردم دی همیشک شارژ. بگوتیم یه تعدادی افراد دبین که با کار و عملشان که ویشتر دانش شان تجربه بَ، از همون دارایی کمِ مردمِ طالقان دی مراقبت میکردن.

خب میدانید قدیم ویشتر مردمِ طالقان، پیشه شان دامداری بَ. حالا اونی دی که نانشِ از یه پیشه ی دیگه مثلاَ رعیتی در میارد، دی بالاخره یکی دو تا ریزِ مال، خانه شی میان داشت. حیوان و دام دی تکان باخورد، مریض میبو. مردم طالقان دی معمولاَ به روشهای سنتی، دامشانی مریضی رِ رفع میکردن و غالبا دی جواب هامیدا.
مثلاً سگی که بد راه میشه، میتُن نخ دمیوستان دمش. یا خر و قاطری که چشمش درد میکُرد، ظرف چینی ره میشکتُن و با یه موادی قاطی میکردن و چشمش دمیوَستان.
البت اینانُ من بشنوُست دارُم و از جزییات دقیقش خبر ندارُم.

ایسه امروز، روز دامپزشکی هسته. اینانه بگوتم که یادی کنیم از قدیمی دامپزشکان سنتی طالقان، به خصوص
🔸زنده یاد سیدعلی میرتقی🔸
که حق بزرگی بر گردن دامداران طالقان داره، روحُش شاد.

بعد دی این روزُ که متعلق به همه کارکنان و عزیزان عرصه ی دامپزشکی هسته، گرامی می داریم و اوشانیب از درگاه خداوند، سلامتی و توفیق خدمت خواستاریم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۰:۰۶
درجی طالقانی