کلمات معادلِ شکم در طالقانی:
- اُشـکُم
- خیک
- سیابَـند
- اَنبون (کیسه و توبره معنی اصلیشه، اما استعاره از شکم هم هست)
صفتهایی که به شکم میدهند:
- کارد باخوردِ خیک!
- لاتـورِ خیک (تّ تشدید دارد)
- زور اَنبون
- کُرگانی قبرستان
- باد دُکُردِ خیک/اُشکُم
- کَفَن کُردِ خیک
اوصاف شکموها و چاقها:
- گَته خیک
- گِوخیک
- دَله خیک
- قُرِ خیک
- اِوزونَ خیک (توضیح از آقای روزبه اجلالی: نوعی حالت تحقیر یا دشنام دوستانه و بعضاً حالت بیانِ احساس محبت در شهرک است که خیلی رایج بوده و بیشتر هم به بچه ها میگفتند.)
- خیکُون
- گوشتال
- کِنده فیل
- اِچینه هَمرو (گلابی)
- اِچینه خُورس
- تُرشِ خیک: بر خلاف ظاهرِ لفظ، این اصطلاح برایِ آدمی است که میخواهند بی هنری و بی ثمری او را مورد تأکید قرار دهند. خب میدانید که خیک، از نظر عامه، بی هنرترین عضو بدن است. تُرش بودن هم صفتی است به معنایِ خراب بودن، مثلِ ماستِ ترش! پس تُرشِ خیک، میشود آدمی که بیهنر است و بیثمر و به درد نخور. اصطلاحِ دیگری که با این صفت درست شده و به کار میرود این است:
- تُرشِ خیکِش رو بیورد! یعنی تشریفِ نحس و بیثمرش را آورد!
چند اصطلاح مرتبط با خوردن:
- سیابند جیر کیتیه: کنایه از گشنه شدن.
- باخُوردییَم تا قـُرت: کنایه از زیاد خوردن و دیگه جایی برای خوردنِ بیشتر نداشتن. خیلی سیر شدن.
- دَله غُراب دَکوئه/دَکته خیکتی میان: کنایه از اینکه زیاد میخوری و هیچوقت سیر نمیشی.
- کَفَن کُنُم خیکته: در موقع خسته و آسی شدن از دست کسی که خیلی غذا میخورد به کار میرود. بد و بیراهی به آدمِ شکمو و پُرخور.
- اگه دی اِچینه خُورس میخوره، اِچینه وَرزو کار مینه: در دفاع از کسانی که با اینکه زیاد غذا میخورند ولی کار و فعالیتشان هم زیاد است و علیرغم پُرخوری، تنبل و تَنِ لَش! نیستند.
- دُهانُش آشو نمیبو (یا نمیگرده): کنایه از کم بودن غذا آنقدری که حتی دهان را نیز آغشته نمیکند.
- رودهای لَپه میگیره: کنایه از غنیمت بودن غذا وَلو اینکه اندک باشد.
- دارِ غُرابی جور: مثلِ یک کلاغی که روی درخت کمین کرده تا به شکار و ربودن غذا بپردازد. کنایه از حرص زدن و سریع قاپیدنِ چیزی، مثلاً غذاست.
- گُسنه گُرها: گُرها یک حشره خون آشام مثل کَک و شپش است که به احشام حمله و زیر پوست و لایِ چربی آنها لانه میکند. چون شدت خون آشامی و انگل بودن این حشره زیاد است، به آدمی که خیلی گرسنه و حریصِ غذاست، گُسنه گُرها (گُرهایِ گرسنه) میگویند.
مثالی برای تمامی مثلهای گفته شده:
صحنه گفتگویِ دمِ ظهری یک مادر با پسرش
پسر: نَنه، نَنه، کُجه دِری؟ یه چی هادین باخورُم، گُسنِگی دِ دَرُوم بِمیرُم!
مادر: ها؟ مِینُم کو سیابندِت جیر کیتیه! حَلا خوبه ناشتایی باخُوردی تا قُـرت. این کَفَن کُنه خیکِتی میان، دَله غُراب دِکوئیه؟
پسر: بگو دی اگه اچِنه خُورس میخورُم، اِچینه وَرزو دی کار مینُم.
مادر: خا، حَلا بیا این یه مشت سیفِ بَلگِه ر بیگیر باخور تا وَقتِ ناهار گَرده.
پسر: نَنه... این چیه مینی پیش هانای؟ اینه کو مینی دُهانه دی آشو نمینه!
مادر: باخور بَبه جان، رودهتی لَپِ میگیره!
راوی: و بدین ترتیب، گُسنه گُرهایِ داستانِ ما، دارِ غُرابی جور، حمله کُرد به غذاهان.
خاطره 1: عاشقانههایِ طنزِ زُن و شووَرِ چاق
زن و شوهر خیلی چاقی در روستای ما بودند که با هم کَل داشتند. یک روز مرد از حیاط خانه، زنش را صدا میزد: لاغُرتی زُنا... های لاغُرتی زُنا...
ما بگوتیم الان دَهواشان در میا، چون زناکانی بَ خیلی مهمه که کسی اوشانی چاقی ر مسخره ناکُنه یا طعنه نزنه.
زُنُک دی خیلی خونسرد، خانهای میان دِ بگوت: ها چیه؟ بَگو مُرداله مَردا...
خاطره 2: گُربهای بَ
بچه بودم و در ایوانِ خانهی عمویم نشسته بودیم. من با مگسکُش چندتایی مگس کشتم و جنازه مگسها را یک جا جمع کردم. عمویم پرسید: چی مینی؟ چیِب اینانه کوت کُردییِی؟ اَلَک دین میدان!
گفتم: اینارِ بُداشتیَم هادیَم گُربه باخوره!
زن عمو خندهای کُرد و بگوت: هِمین یه ذره؟ اینان کو گُربهاِی دُهانِه دی آشو نمینه!
و حُسن خِتام این بحث، یک خاطره طنزِ صوتی است با صدای بانو میرزکی از اورازان
دانلود کنید و گوش بدید کلیک
تهیه کننده: سیده مریم قادری
با تشکر از همیاری خانمها: نگین حیدری، فریبا سوداگری، شهناز فلاحی و آقایان شهرام صادقیان و مهدی رضاخانی
نظر بانویِ همراهِ درجی:
سلام، برای اصطلاح «اگه اِچینه خُرس میخورُم اِچینه وَرزو دی کار مینُم» یک معادل دیگر هم وجود دارد که میگوید: «اگه گاز دارم، باز هم دارم» گاز اشاره به گاز زدن و خوردن دارد و باز هم اشاره به بازی و حرکت و کار.
آقای مهدی رضاخانی این لطیفه رو برامون تعریف کردند:
یه طالقانی بَش شبنشین. میزبان، شامی سَر دَبه. او رِ تارُف کُردُن بیا شُوم باخور. بگوت هِمین الآن باخوردییَم تا قُِرت!
هِی اصرار و تارُف، بالاخره پیش بیامه و دو تا کَلِ کوت، بُشقاب، پِلو باخورد.
صابخانه بگوت: بِرار تییِی قُِرت به جواَر اندی جا داشت، قُِرت به جیرت چندی جا داره؟!
با سپاس از همه عزیزانی که همراهِ ما هستند.