درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۹۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسوم طالقانی» ثبت شده است

نمایش چله ای شو

سه شنبه, ۷ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۰۷ ق.ظ



نمایش چله ای شو

نویسنده،تهیه کننده وکارگردان:مهدی علاالدینی

بازیگران: فرشید فلاحی (پدر ملیحه)، محمد حبیبی (اکبر)
مهشید مطلبی (مَش رُباب-مادر اکبر)، بهناز علیمحمدی (ملیحه)، مریم قادری (مادر ملیحه) و مهدی علاالدینی (مُراد)

گوینده: روزبه اجلالی

باسپاس از سید محمد هادیفر

📻 رادیو_طالقان


دریافت کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۵ ، ۱۰:۰۷
درجی طالقانی

خجیره رسمان چله شو: شال اندازی و درجی سران

سه شنبه, ۷ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ق.ظ

      شال اندازی

دو تا رسمی که چله شو، اون قدیمان انجام میدان، یکیش شال جیر انگنوک ب و یکی دیگه درجی سران.

وقتی افتاب کینوشه هانا کوهی سر و یواش یواش غروب کورد، لمپا و چراغان رووشن گردین، شال جیرنگتون شروع میبو.

جوانانکانی که تازه لبشانی پشت چند تا مو بیزی و ریش در آردی ینه، یه پشمی شال ویمیگیرون میشون اون دوتری که نوشان کردینه، بامشانی سر یه النگو یا انگوشتر یا چادور یا روسری و امثال اینها، دیمنده شاله پشمی یی دیم و درجی د منگنن خانه ی میان.

وختی خانواده دوتر مینن و میفهمن شال اووزان بی بی، همه بجز دوتروک خانه د در میشون. یه کموک دوتر و پسر (درجی یی بن) با هم صحبت مینن. هدیه ر دوترک شال د واز مینه و هامیدی ب خانوادوش.
جالبش اینجه هسته که اگر ننه ی دوتر قبول کنه جایگزین مینه هدیه ر و اگر قبول نکنه این وصلته، یه وسیله بی ارزوش شالی دیم دیمنده و شاله توکان میدی، پسروک میفهمه شال جوعر میکشه.
اگر جواب منفی باشه پسروک دیگه حق نوداره دوترکی خانی طرفان پیداش گرده.

 درجی سران
یکی دیگه از مراسوم چله شو، همون درجی سرانه.
رسم بر اینه که یه نفر میشو بامی سر، یه نخ بلندی سره، یه نوئه جوروب لنگه، دیمش دمیبنه و درجی د مینگنون خانه ی میان.
صاحب خانه دی از شب چرزان، سیفی، پرتقالی یا یه مشت آجیلی دیمینون جوروب لنگه ی میان و نخه میکشون و طرف نخه میکشه، هرچی هادانه میبر خانشان.
خانواده هان، یلدای شوو جمع میبون. ساز و نواز میزنون مثه نی و تار و تنبور و میزنن و میرقصن و خوش هستون. تا دلشان بخا دی میوه می خورون وشب چرز...!
یا حق

 

✍ متن: علی صفاری - زیدشت

TaleghaniDarji
🍉__________:💍:__________🌟
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۵ ، ۱۰:۰۶
درجی طالقانی

خجیره رسمان چله شو: تعبیرخانه و فال

سه شنبه, ۷ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۰۲ ق.ظ

یلدای شوو یا شوو چله، بلندترین شو در  ساله که همه جای ایران، مراسم مخصوص به خود داره، طالقان دی همینطور.

مثل شوو نشینی، گپ و گفت، فال حافظ و پیشبینی، آماده کوردون شب چرز و دان کوردون انار و بخرستن هیندانه و... من جمله کارای ارجح یلدای شو هسته.

اون قدیمان یه خانه دبه اسمش ب: تعبیرخانه! بعضیان دی میگوتون: اجاق شب چله!

چله شو ده تا ریش سفید که اهل صلاح باشن و باسواد، یه ظرف مسی میارون دخترکانی که دم بخت بی ین، میشی ین تعبیر خانه ی بامی سر، اونوقتشم همه نیت مینون، بعدشم هر کودامشان یه سکه ای یا انگوشتری یا لنگه النگویی یا گوشواره ای دمینگنن اون ظرفی میان. اونوقت دخترکان نییت مینون.

ریش سفیدان هر کدامشان به نوبت تفالی به حافظ میزی ین و همزمان دست مینون ظرفی میان. یکی از نشانانه در میارون.
دختروکان میدان د نیگا مینن و گوش می دیین. فالشان اگه خوب ب، خوشحال و خندان میبون ولی اگر بد باشه بایست تا سال دیگه منتظر باشه. همینجوری همه لوازمه در میارون و فالشه میخوانن. راستی اونانی ک فالشان خوب ب، خانواده شان یه سینی میوه و شیرینی میارون تعبیرخانه.

مراسم دیگه ای ک این شووی میان انجام میبو، شال اندازان هسته که اگه عمری باقی باشه، حتمن اونانه دوباره شمای ب تعریف مینوم.
یا حق

 

✍ متن: علی صفاری - زیدشت
عکس: آتلیه عکس هاله نور


TaleghaniDarji
🍉__________:💍:__________🌟
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۵ ، ۱۰:۰۲
درجی طالقانی

چله شو (یلدا) به روایت تصویر

سه شنبه, ۷ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۴۳ ق.ظ


صبح است و عجب پگاه شورانگیزی
وقت است که با تبسمی برخیزی
سرسبزترین بهار سهم دل تو
در ثانیه‌های آخر پاییزی
روایت عکس: ننه جان، در حال تدارکات یلدا شو❤️




وعده ی ما یـلـدا
همگی با هم خونه ی ننه و آبّا (مادربزرگ و پدر بزرگ)
بی دلخوری، بی افاده بی وایفا!




زُن باید اَندی هنر داشته باشه که وَختی یه روز نُتانست خُجیرغذا بَپُچه
یه تُن ماهی دی میخوا بیاره ایزاری سَر
قشنگ تَزهینُش کُنه
که مَردا باخوره، گمان کنه کُباب با زَهفرانی پِلو باخوردیه

ترجمه:

زن باید اونقدر هنر داشته باشه، که وقتی یه روز نتونست غذای خوب درست کنه، یه تن ماهی هم که میخواد بیاره سر سفره، یه جور قشنگی تزئینش کنه که مرد خونه بخوره و فکر کنه کباب با پلو زعفرانی خورده!




یه زُناکانی دی درُن کو چله شو، وختی میخوان شب چَرُز بیورُون، اینجوری میورُون!
البت میوه هاشان دِ محلومه ایرانی نیَن
و الا مینی ننه که همه شو دِمینه مجمعی دُل و میگو: بیا گَل اِنگَن!😂

ترجمه:

یه زنهایی هم هستند که شب چله (یلدا) وقتی میخوان شب چره (خوراکی) بیارن، اینجوری (مثل عکس) میارن. البته از میوه های موجود در این عکس معلومه که این خانمه ایرانی نبوده! وَ اِلّا مامان من که همه شو میریزه داخل یه مَجمعه (سینی) و صدا میزنه: بیا بخور!




هنر طالقانی دختر، هدیه به همدیاران عزیز، یلداتان مبارک - بانو سعیده آقابراری_وشته



یلدای ما بدون گوشی گذشت... اما خیلی خوش گذشت....
سجاد آقابراری_وشته



یلدای ما هم در کنار خانواده خوش گذشت، امیدوارم  شما هم صدتا یلدای خوش ببینید.  بانو مینا صائمیان _شهرک



جای همدیاران عزیز خالی.ماهم بلندترین شب سال را بهانه ای برای در کنار هم بودن قرار دادیم. بانو شیرین عسگری_خسبان



این دی مایی چله یی سفره!طالقان دَنبیم کرسی سر دِچینیم میز ناهارخوری سر دِچییم.   سید مجید سید علیخانی-سنگبن



مای به هم شب چله به.هم تولد ننه جانم.خدا همه خجیر و زحمت کش ننه هان بداره.   محمد آقابراری_وشته



ما زمستانی شو (چله شو)کرسی پایه قاب وازی دی داشتیم یادش بخیر
دزدو عاشق و شاه و گدا چهار نفر اصلی این بازی بین..ای خوشا اون وختان... بانو مرضیه نعمتی_خچیره



ما به رسم قدیم طالقان و کرسی پایه، شب چله را جشن بیتیم    بانو شهناز فلاحی_حسنجون



جاتان خالی ما دی در کنار خانواده بدون وایفا و تلگرام...بلندترین شب سال جشن بیتیم. ایسه الان میگن شب چله، تمدید گردیه😁 بانو سیده مریم قادری_اورازان


بیلاخره این دانُشمندان یه چی اختراع کُردُن که به درد بخوره
این تُخمه هان دی آخرین بازماندگان چله شو یه
ننه قهیم کوردی ب،  ایمشو کشف گردی...😄😄😄



دریافت کلیپ چله شو

پیشکش به همدیاران عزیز

تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۵ ، ۰۹:۴۳
درجی طالقانی

شیلان کشی (شیرلان کشی)

پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۳ ب.ظ

رسم فراموش شده: 🍲 شیلان کشی
👨‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👦‍👦👩‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👧👪

◀️ متن طالقانی: سیده مریم قادری، اورازان
⏪ ارسال متن فارسی: آقای باقری، دینه رود الموت


🔻متن طالقانی:
آقای باقری، ماییب یه مطلب برسانده به اُسم: شیلان کشی
ایشان از اهالی دینه رود الموته و همانطور که می دانید، الموت، همسایه طالقانه و علاوه بر نزدیکی جغرافیایی، از نظر فرهنگ و آداب و رسوم دی با طالقان قرابت داره.
ایسه بِینیم این شیلان کشی چی هسته؟

شیلان از ترکیب سُ تا کلمه: شیر و لان و کشی درست گردیه. شیر که همان مالانی شیر میبو، لان دی همان خانه و به عبارتی اهالی خانه و کشی دی یه کاری ر دسته جمع انجام بُدایَن، معنی میگرده. پس این شیلان کشی، میبو: دسته جمعی شیر باخوردُنِ خانواده هان!

آن قدیمان، در دینه رود، رسم بَ که آخُران اردیبهشت ماه، کدخدا و بزرگ ده میامی اعلام میکُرد فردا شیلان کشی داریم. آن وَخت مردم از صبح زود پا میستان و یه کَمکی برنج ومیگیتُن و میامیَن تا امامزاده. آنجه دور هم یه گته قزان بار میکُردُن و آشی میپتن به نام: شیرآش. (گمانُم شبیه خودمانی شیربرنج باشه.)
بعد آشه میخوردُن و زیارت میکُردُن و تا اَفتو غروب گَرده، دور همی خوش بیَن و خداشانه شُکر میگوتُن.

ایسه الآنان که این بیصحابه مدرنیته بیامیه و اهالی روستا کوچ کُردین شهرانی میان، این مراسم نزدیک بیست ساله کو برگزار نمیبو.

ولی عزیزجان
تو گذشتگانی قشنگه رسمانه زنده بُدار 🌻🌱🌷




🔻 متن ارسالی:
یکی از مراسم های محلی روستای دینه رود (از توابع بخش رودبار الموت شهرستان قزوین) که امروزی فقط یادی از آن می شود، شیلان کشی است.
در گویش مردمان دینه رود، شیلان کشی از ترکیب شیر، لان و کشی درست شده است.
منظور از شیر: همان شیر گوسفندان
لان: یعنی خانه و خانواده
کشی: به معنای دستجمعی کاری انجام دادن است.
پس شیلان کشی را این گونه می توان معنا نمود:  «شیری که خانواده ها دست جمعی میخوردند»
در رسومات مردمان قدیم دینه رود، این روز، روز شادکامی اهالی و روز همدلی و همچنین شکرگزاری از نعمتهای خداوند بوده است.
شیلان کشی، در پایان اردیبهشت ماه، هر سال انجام می شده و بدین شکل بود که کدخدا یا بزرگ محل، به همه اهای اعلام می کرد که فردا، روز شیلان کشی است و اهالیِ ده، صبح زود، هر خانوار با کاسه ای از برنج خام، در دست، درکنار گذرگاه یا امام زاده که روبروی ده واقع شده، جمع می شدند.
پس از زیارت و مراسم آیینی و دوشیدن گوسفندان، آشی را دستجمعی طبخ کرده که از برنج و شیر درست می شد و «شیرآش» نام داشت و با یکدیگر میل می نمودند و تاغروب، شادی کرده و شکرگزار خداوند بودند.
این مراسم، بیش از بیست سال است که  به دلیل کوچ اهالی و استیلای عصر مدرنیته و دلایل دیگر، انجام نمی شود.

رسومات گذشتگان را پاس بداریم 🌻🌺☘


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۵ ، ۱۳:۰۳
درجی طالقانی

آداب و رسوم محرم در طالقان

چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۴۰ ق.ظ



پُستهای کامل مربوط به عزاداری مُحرم در طالقان در مجموعه "محرم در طالقان"

اینجا کلیک کنید


شعر زیر در رابطه با عاشورای حسینی، از برادر ارجمندمان: آقای فرشید فلاحی از کولج طالقان


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۵ ، ۰۸:۴۰
درجی طالقانی

خجیره طالقانی رَسمان

چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۵۴ ق.ظ

سلام
در طالقانِ قدیم، یه رسم خوبی وجود داشت که الآن کم رنگ گردیه و آن این بَ که موقع میوه بیچین یا جیر کُردن، رهگذر و همسایان سهم داشتند و معتقد بیَن  اینجوری برکت باغ و محصولشان زیاد میبو. ما دی یه سیف باغ داشتیم، مهرماه که سیفانه میچّیی ییم، آقام سه چهار تا جعبه سیف هامیدا همساییانه.

حتی من یادمه، یه سال آبّام، یه زمین دو منی را جو بکاشته بَ. بعد که برداشت محصول انجام گردی، خواستیم کلش زمین را بسوزانیم. گته آقا به شدت مخالفت کُرد و بگوت: این جویی که زمینی سر بریتیه، سهم پرندگان آسمان و چرندگان زمین هسته. آها در قدیم نه تنها برای همسایگان در محصول سهم قایل بیَن که حتی برای چرندگان و پرندگان نیز سهم در نظر میگیتن.

🍃🍒طالقان:مهدِجوانمردی،فرهنگ و ایمان🍎🍃


تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
🔻کپی برداری بدون ذکر منبع، مورد رضایت صاحبان اثر نیست و مدیونی دنیا و آخرت را در پی دارد.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۵۴
درجی طالقانی



ادامه ی اونوقتانی رسم و رسومِ تا اونجه بگوتم که مسجدی فرشانه، جوانان کول کشه میگیتُن و میبردن جوی سر، جوانِ زنان دی میشوردن. از این طرف دی گته زُنکان، شروع به گلکار میکردن با جان و دل.
یه چند نفر دی استکان نلبکی ره میوردن اوی لَپ، با تنوری نرمِ خاک، که به اصطلاح همان خاکستر بَ، چنان میسوسُن که برق بزنه. از این بیصحابه مواد شیمیایی خبری نبه.
ما که خوردتر بییم، میگوتن قرآنانز مرتب گرد گیری کنیم. هیچ وقت یادُم در نمیشو، بعضی از کتابان که هم دینی بَ، هم مرثیه، ورق ورق گرسته بَ. اونانِ که مرتب میکُردُم، این شعر به چشمم بخورد. ما دی نمیدانم کلاس اول تابستان بَ یا دوم، تازه سواددار بیَم.

شیطان که رانده شد ز بهشت جز یک خطا نکرد
خود را برای سجده ی آدم رضا نکرد
شیطان هزار مرتبه بهتر زِ بی نماز
اون سجده بر آدم و این به خدا نکرد

این شعر اینقدر منی دل بچسبی اون وقت که نگو.
یادش بخیر خلاصه هرکسی یه گوشه کارِ میگتُن تا خانه ی خدا برق میزه و آماده برای مهمانی ماه مبارک میگردی.
آخرین روز ماه شعبان و اون پیشواز بشینش کو دی لذتش وصف ناشدنیه.
تا شب اول ماه مبارک، مسجد هرشو یه نفری نوبه بَ. هر کی که مسجد اوی نوبه بَ، وظیفه داشت افطاری اذانه، مسجدی چینه ی سر، میشه میگوت. بعد دی سماوران روشن میکُرد و آقا دی افطار اویی مهمان بَ که شوکی دی بعدِ نماز و دعا و سخنرانی، اوی خانه میماند.
این قسمتی از رسم رسوم قدیم روستا مان بَ. یادش بخیر، این وحدت و همدلی بَ، همه مانی دل تنگه.
خداجان کمک کن اونجور که تو میخی باشیم. همه تانه خدا توفیق هَدی بنده خوبی باشیم خدای بَ.

✍ نقل و ارسال از: بانو رضایی، از روستای سنگبن
🎤 ویرایش و تنظیم و با صدای: سیده مریم قادری، از روستای اورازان
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

این متن ارزشمند با صدای خانم قادری تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۵:۱۹
درجی طالقانی



وقتی صحبت از رسوم ماه مبارک به میان بیامه، مُن یاد همبستگی اهالی طالقان دَکتم.
خدا رحمت کنه همه رفتگان، مای قدیمی مسجد، یه خادم داشت که خیلی با جذبه بَ. دستور که میدا، ردخور نداشت. ده روز بمانده به ماه رمضان اعلام میکُرد مسجدُ بیین گلکار کنین. البته ما خوردَک بیم، ولی دهی زنکان جمع میگرسن برای گلکار.
یادش بخیر اینقدر همه با هم صمیمی بیَن و برای کار از هم سبقت مگیتن، که ویشتر ثواب ببرن. سفید گل میوردُن برای دیواران، قرمز گل دی یک متر از زمین به بالا. برای مسجد از گوو زور استفاده نمیکردُن، میگوتُن گناه داره. کف بن دی از گلی که رنگ معمولی داشت استفاده میکردن.
فرشان دی میبردن جو سر، جوانتر دترکان بشورن. البته نگفته نمانه، حمل فرشان در رفت و برگشت با پسرای جوان ودم بخت بَ که این وسط نگاهی هم گره می‌خورد و بعد ماه رمضان وصلتان صورت میگیت.
ایسه الانان دی نزدیک ماه مبارک، مساجد و زیارتگاه ها غبارروبی و نظافت میبو. چه خجیره که جوانکان امروزه دی، در این امر خیر شرکت کنن.
همه تانِ به خدای بزرگ میسپارم

✍نقل و ارسال از: بانو رضایی، از روستای سنگبن
🎤 ویرایش و تنظیم و با صدای: سیده مریم قادری، از روستای اورازان
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

این متن ارزشمند با صدای خانم قادری تقدیم به شما (دریافت کنید)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۵ ، ۱۲:۴۷
درجی طالقانی


یکی ازکارهای مثبتی که بین تمام مسلمانان، مخصوصاً ایرانیان رایج هسته اینه که به آخرای ماه شعبان که نزدیک میگردن وکم کم بوی رمضان به مشامشان میرسه، کَم کَمُک آماده میگردُن برای نظافت خانه، به عبارتی یک خانه تکانیِ رمضانی دارُن که معمولا ًفرش بشوردن، اصلی ترین کارشان هسته. البته این نظافت فقط مختص خانه ها نی و برای نظافت مسجد دی اقدام مینُن.

ما این کارانه طالقانی زنکان دَ زیاد بدی ییم. هم خانشانی فرشانه میشوردُن، هم جمع میگردیَن میشیَن مسجدی فرشانه جمع میکردن و میبردن روخانه گَل، میشوردن. این طالقانی دستبافتِ قالیان دی اندی سنگین بیَن گوآدمَ ناف دَمیکَت راستاکردنش، خلاصه با هرزحمت و البته با یه صمیمیت واخلاص، این کارانه انجام هامیدان

همینطور ماه رمضانیب دی برنامه داشتن که خدا رو شکر، هنوز دی همان رسومات انجام میگرده. برنامه قرآن خوانی، جُزء خوانی، هر روز بعد از نماز ظهرانجام میگردَه. هرشو افطاری دی دارُن (آخ جان بِشیم ماه رمضان پراچان، هم خُنُکه هم افطاری به راهه 😜😄😄😄 ویرایشگر)، اِسه یا بانی دارَه یا مردم خودشان همت مینُن و همه دی مهمان مسجدهستن. بعدش دی گو برنامه های شوهای ماه رمضان، نمازجماعت، دعاخوانی وقسمت سخنرانی حاج آقا که اکثر پیرمردکان، پای منبَرُش چرت میزنن که لذت بخش ترین قسمت اوشانیب همین قسمت هسته😂😂


✍ 🎤 نقل متن: سیدمصطفی افتخاری، از روستای پراچان
به صورت صوت تلگرامی در کانال موجود است.
📝 تصحیح و ویرایش: سیده مریم قادری، از روستای اورازان
      تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

کپی برداری تنها با ذکر منبع (طالقانی درجی) مجاز است.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۵ ، ۱۲:۳۰
درجی طالقانی