شعر با تک تک الفبای فارسی
با بندبند وجودم تقدیم به وطنم طالقان
"ا" ای وطن ای زادگاه جان من
"ب"باتوام.ای خاک تو بنیان من
"پ"پیر درخاک تو میگردد جوان
"ت"تازگی دارد هوایت طالقان
"ث"ثلث خاکت را گرفته آب سد
"ج"جملگی باید دراین دوران چه کرد؟
"چ"چشم بر آبادیت ما دوختیم
"ح"حال اکنون در تظاهر سوختیم
"خ"خانه را دادیم به دست دیگران
"د"دل ولی راضی نگردد بی گمان
"ذ"ذلت و خفت نباشد سهم تو
"ر"روزی برما خواهد آید قهرتو
"ز"زان که بر بیگانه ات واداشتیم
"ژ"ژرف غم را ما سبک پنداشتیم
"س"سالیانی بگذرد از این زمان
"ش"شاید این غفلت شود برما عیان
"ط"طالقان را نسپریم بر دیگران
"ظ"ظلم و ظلمت در جدال و جنگ نیست
"ص"صادقانه گویم این نیرنگ نیست
"ض"ضامن حفظ تو باید من شوم
"ع"عاقلانه از برایت جان دهم
"غ"غفلت من میشود ویرانیت
"ف"فاش گویم قصه ی ارزانیت
"ق"قبل اینکه جیب خود را پرکنیم
"ک"کاش ما رحمی به آن مردم کنیم
"گ" گاهی هم یادی کنیم از بومیان
"ل"لاجرم باید فروشن دامشان
"م"میشود آیا چنین ساده گذشت
"ن"نانوشته خواندنیست این سرگذشت
"و"وای اگر بر اصل مطلب بر نگشت؟
"ه"هیس ساکت شو سکوت کن ای "سحر"
"ی"یک بیابان حرف دارد این ضرر
شعر: بانو سحر علیخانی_سنگبن