زندگی... شیرینه
شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۲۲ ب.ظ
قَلُمُتَ دَس گیر
از هر چی که «خوبی» به حساب میا، بِنویس
از زندگی، از عشق، از امیدواری...
اصلاً از هر چی که این زمینی سَر، قشنگ به نظر میرسه، بنویس!
از گل رُز که شمای خانه ای جلو، بُکاشته، عطرش کلِّ محل، پخش گِردی بنویس.
از دل اون عاشقی بنویس که معشوقشیب بی تابی مینه.
از اون غنچه هایی که دلشان کُچیک هسته، کم کَمَک، دَرَه وقت بازگردیَنشان میرسه، بنویس.
از اون غروبی بنویس که گاه وقتی آسمان مثل خون سُرخه.
از لبخند بنویس.
و از اون نگاهی که با یه دنیایی از عشق، به تمام جهان نگاه مینه...
آها عزیزجان، قَلُمُتَ دَس گیر و بنویس:
این زندگی با تمام تلخی هایی که داره، بازم شُرینه...
✍🏻 سیدمصطفی افتخاری - پراچان
۹۵/۱۱/۳۰