دو ضرب المثل مرتبط با هم
در طالقانی یک ضرب المثل داریم که میگوید:
کاهِلِ خَر منتظرِ چاشِّه
به معنای: خرِ کاهل (تنبل) منتظر شنیدن صدای چاش (هُش = فرمان ایست) است.
کاربرد: این مَثَل در مورد آدمهایی به کار میرود که تنبل و از زیرِ کار در رو هستند و منتظر یک بهانه تا کار را تعطیل کنند.
مثال: مایی کارگر دی، کاهِلِ خرِ منتظرِ چاشّه، کرونا رِ وَهانه کُردیه سُ ماهه نمیا کاری سَر.
معادل فارسی: ﺧﺮ ﻭﺍﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﻌﻄﻞ ﯾﮏ ﭼُﺶ/هُش ﺍﺳﺖ.
در ادامه این مثل، گاهی از یک مثلِ مشابه هم استفاده میشود که به طور غیرمستقیم اشاره به مثل اول دارد. آن مثل این است:
چـاشّه ناخوری!
به معنای: فرمان ایست نشنوی!
کاربرد: وقتی یک نفر در حالِ کار است، برای بازداشتن او از ترکِ کار، این مثل را به کار میبرند. گاهی هم ذکر این مثل، در تمسخر نحوهی کارکردن فرد است. چون به جدیت مشغول کار نیست و این پا آن پا میکند که کار تعطیل شود.
مثال:
بچه به مادر میگوید: ننه بِین همه مشقانمه دَروم بِنویسُم.
مادر: خا ایسه... بِپّا چاشـّه ناخوری!
معادل فارسی: چِشم نخوری! (خیلی جالبه که معادل فارسی این مثل، چشم خوردن است که از لحاظ تلفظی مشابه مثل طالقانی، چاشّه خوردن میباشد. یعنی دو کلمه با معنایی متفاوت و کاربردی یکسان.)
تصویر اصلی از: مهدی صادقی
طراحی برای ضرب المثل طالقانی و متن: سیده مریم قادری
گروه تولید محتوای درجی