آبدنگ و آسیاب
در گذشته، یکی از کار ابزارهای مورد نیاز، آبدنگ هایی بود که توسط آن، برنج، اَرْزَن و گندم را پوست می کندند و می کوبیدند. از آنجایی که این دستگاه، با نیروی آب حرکت می کرد، می باید در کنار رودخانه کار گذاشته می شدکه اهالی روستاهای دور نیز برای تهیه آرد از این آسیاب ها استفاده می کردند.
گاهی یک شغل، به دلیل انحصاری بودن یا استفاده از وسیلهای که همه به آن نیاز دارند، میتواند یک جایگاه مهم و کاربردی برای دارنده آن ایجاد کند. مثلاً در یک روستا کسی که «آبدنگ» یا آسیاب آبی که برای پوست کندن و سفید کردن برنج است، داشته، بهدلیل انحصاری بودن و نیاز همه افراد به آن، ارباب یا خان منطقه می شده است و همه به دلیل نیازشان، به او، وابسته میشدهاند و اصولاً این وسایل مهم، همواره در تملک اشخاص بانفوذ قرار میگرفته است.
این آسیاب ها، بر اساس اصول سنتی، توسط نجارها و استادکارهای ماهر آهنگر ساخته می شد و در مسیر رودخانه ها نصب شده و به کار گرفته می شد. آب به پره های چوبی و یا فلزی برخورد نموده و به کمک یک شافت (محور) نیرو به سنگ آسیاب منتقل می شد.
گندم ها و موادی نظیر جو، برنج و غیره نیز در قسمتی از سنگ که دارای سوراخ بود، ریخته می شد و از زیر سنگ به صورت آرد شده با سبوس بیرون می آمد.
آسیابان نیز معمولاً مردی میانسال و عادل بود و همه مردم، به عدالت او جهت تقسیم کارمزد و سهم مشتری از آرد، ایمان داشتند. چنین فردی مسئولیت آرد کردن گندم ها را به عهده می گرفت.
از مناطقی که از این نوع آسیاب ها وجود داشت، می توان روستای آبدنگسر دهستان لات لیل را نام برد.
📌 کلمات و اصطلاحات طالقانی مرتبط:
آسیو سَرُک (assi yow sa rok) = سر آسیاب (ک انتهایی به جهت علامت تحبیب، تصغیر و الفت آمده است.)
آسیوو و آسیوو وان: آسیاب و آسیابان (قدیمان هر دهی یه آسیوو داشت یه آسیوو وان) مثلاً گته ده دو تا آسیاب داشته که کنار هم بود. یکی متعلق به طایفه «کیان» و دیگری متعلق به طایفه «بگان» و مزرعه آسیوسرک، پشت این دو آسیاب قرار داشت.
آبدنگ: از تبدیل حرکت دورانی یک چرخ که توسط نیروی آب به حرکت در می آمد، به حرکت عمودی، جهت پایین و بالا بردن یک چوب بزرگ و کوبیدن آن روی گندم، جهت تهیه بلغور هست. به عبارت دیگر، آسیاب آبی را آبدنگ و آسیاب پایی، را پادنگ می گفتند. (آسیاب یا با نیروی آب حرکت می کرد یا با نیروی انسان و حیوانات اهلی نظیر خر و قاطر)
در صحرای کولج، تقریباً هم مرز با شهرک، یک آبدنگ قدیمی بود و آنجا به آبدنگ سران مشهور است.
اهرُک و اهرُک کشی: آسیاب دستی خانه را اهرُک می گفتند که معمولاً جهت تهیه بلغور از آن استفاده می شد.
سایر کلمات و اصطلاحات: اجین زدن و دست چال.
اجین ندارت اهرُکت، بلغور کن، شلغور کن!
آسیووسروک سنگه سروک کیپ: از آنجا که وقتی وارد آسیوو میشدی، باید دهانت را می بستی تا آسم و دل تپش نگیری و جلوی دهانت را کیپ میکردی. یعنی سنگ رویین سخن بگوید که سخنش آرد تحویل می دهد! و لطفأ بقیه ساکت. زبان بریده به کنجی نشسته صم بکم....
در ادبیات فولکوریک، ترانه ها و حکایات جالبی از نامزه وازی سر آسیاب (سرآسیوو.....این دنگی سر اون دنگی سر رعنا) و نیز شبهای اَهرُک کشی نقل شده است.
🙏 با سپاس از آقایان علی صفاری زیدشتی، آریوبرزن کیان، فضل اله دُری و سایر عزیزانی که در تهیه این مطلب ما را یاری نمودند.
TaleghaniDarji
⚜__________:::__________☆
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی