شعر اربعین
سلامی اربعینی بر حضرت ارباب و یاران و انصار و اعوان و اولادش
«ما بدین در نه پیِ حشمت و جاه آمده ایم» همه با پای دل است کاین همه راه آمده ایم
گردشِ چشمِ تو دیدیم چو از روز اَزل اخترانیم که در پرتوِ ماه آمده ایم
تا که نوشیم و سرا پا همه مدهوش شویم تشنه لب، ناله به دل، هَمرهِ آه آمده ایم
رأسِ نی صوتِ مناجاتِ کسی می شنویم «به طلبکاریِ آن مهرگیاه آمده ایم»
یادمان نیست که بر دل رقمِ عشق چه رفت آنقدر هست که اینجا به پناه آمده ایم
کاروان می رسد اینک زِ بیابان به شتاب «به گدایی به درِ خانه ی شاه آمده ایم»
فالِ این شاعرِ جا مانده چنین آمده است «که به دیوان عمل نامه سیاه آمده ایم»
شعر از: استاد فرشید فلاحی، اهل روستای کولج طالقان
عکس از: سیدعلی رضویان