عکسهای بهمن 95
سه شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۲۷ ق.ظ
صبح است دلاراممٖ، ای حضرتِ مستانه
مضمونِ دوبیتی ها، دردانه ی این خانه
امروز چه خوش یُمن است صبحانه کنار تو
لبخند حلالت باد، خوش مزه ی دیوانه
#امین_شاهسواری
آیا به همین راضی باشم که مرا امیرالمومنین گویند و با مردم در ناخوشیهای روزگارشان شریک نباشم؟
یا آنکه در سختی زندگی مقتدایشان نشوم؟
#نهج_البلاغه
شب فرو می افتاد ...
به درون آمدم و
پنجره ها را بستم!
باد با شاخه در آویخته بود
من در این خانه
تنها
تنها
غم عالم به دلم ریخته بود ...
#هوشنگ_ابتهاج
هر چند که پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هر گاه که یاد روی تو کردم، جوان شدم
#حافظ
🍃سلامتی همه مادران عاشق و بی توقع🍃
دلم تنگ یک جاییست...
دور از هیاهو...
یک خانه روستایی...
یک مِه غلیظ
و یک پیاله چای و بوی نان
با صدای پچ پچ مادر و پدرم....
این استکان چای را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش...
خلاقانهترین آدم، ببخشید، گوسفندبرفی!
😱😱😁😁😂😂😂
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفتبر برگِ گُل، به خونِ شقایق نوشتهاند
کآن کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
غروب زمزمه ای با ترانه های قدیمی
غمی به وسعت ایوان خانه های قدیمی
هوای چادر مادربزرگ و جای خالی تو
که باز گریه کنم با بهانه های قدیمی
#اصغر_معاذی
یاد مادران پرگشوده گرامی🌹🍃
۹۵/۱۱/۱۹