درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴۱۵ مطلب با موضوع «متن و صوتها» ثبت شده است

داستان دلدادگان طالقانی: عزیز و نگار

چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۰۵ ق.ظ



عزیز  و  نگار


به گویش طالقانی با صدای جناب آقای نورالله لهراسبی

فایلهای زیر را دریافت کرده و گوش کنید (نُه قسمت)

قسمت اول              قسمت دوم              قسمت سوم

قسمت چهارم          قسمت پنجم             قسمت ششم

قسمت هفتم           قسمت هشتم          قسمت نهم


تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی



همچنین این داستان زیبا را با صدای جناب آقای روزبه اجلالی هم می توانید دریافت کرده و گوش کنید. (یازده قسمت)

قسمت اول              قسمت دوم              قسمت سوم            قسمت چهارم         

قسمت پنجم            قسمت ششم            قسمت هفتم           قسمت هشتم         

قسمت نهم               قسمت دهم            قسمت یازدهم


تهیه شده در گروه طالقانیها



عزیز و نگار، داستان دو دلداده از منطقه آردکان شهرستان طالقان است که قدمت آن به چند قرن می‌رسد. به احتمال قریب به یقین، باید داستان عشق عزیز و نگار را آخرین حلقه گمشده دلدادگی عاشقان دانست که بارها در تاریخ ادبیات فارسی شاهد برخی از آنها بوده‌ایم.

عزیز و نگار نیز چون باقی عاشقان، پس از طی مرحله عشق زمینی ـ چناچه عارفان بر آن قائلند - به عشق آسمانی دست می‌یابند و جالب اینکه جز در عزیز و نگار چاپ شرکت نسبی کانون کتاب که در آن عاشق و معشوق به خیر و خوشی به هم می‌رسند و داستان به پایان می‌رسید، در باقی روایت‌ها شاهد غرق شدن آن‌ها در شاهرود یا غیب شدنشان هستیم. در روایت کمالی دزفولی هر دو سنگ می‌شوند.

این عشقنامه در زبان تاتی نمود پیدا کرده‌است و مردم روستاهای منطقه طالقان، رودبار، الموت، تنکابن، اشکور و غیره که با نسخه‌های دست‌نویس و روایت‌های سینه به سینه این عشقنامه آشنا بودند، به مرور به نسخه چاپی داستان عزیز و نگار دست یافتند. هر روستا کتابخوانی داشت که با خرید این کتاب مجلس آرای شب‌نشینی‌ها و جمع‌های خانوادگی شود. در عین حال، عزیزخوان‌ها و نگارخوان‌ها نیز بر رونق روزافزون این داستان افزودند.


مزار یادبود عزیز و نگار در روستای آردکانِ طالقان



اکنون و پس از گذشت سال‌ها به رغم چاپ و انتشار داستان‌های گوناگون معاصر، همچنان داستان عزیز و نگار ارزش خود را حفظ کرده‌است و پیرمردان و پیرزنان روستایی در زمان‌های مختلف و به مناسبت‌های گوناگون، به زمزمه اشعار این داستان می‌پردازند.

برگرفته از ویکی پدیا فارسی


فایل PDF از قدیمی ترین نسخه های داستان عزیز و نگار که توسط آقای مهرداد فلاح دهکی اصلاح و باز نشر شده است.

دریافت کنید (دانلود)



🎼آواز عزیز و نگاری
💢با نوای دلنشین استاد فریدون پور رضا
زبان: گیلکی منبع: کانال گیل دیلم و کانال طالقانیها

دریافت کنید (دانلود)


🎶🎵 آواز عزیز و نگار 🎵🎶
💽 آلبوم پای البرز کوه
🎤 خواننده : امیر غرقی (سیاوس پور)

دریافت کنید (دانلود)

با سپاس از کانال طالقانیها و کانال گیل دیلم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۰۵
درجی طالقانی

آش در فرهنگ ایران و طالقان --- قسمت سوم

دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۴۱ ق.ظ

انواع آشهای نذری، در طالقان بسیار است. مثل:

🍵 آش دندونی (نذر به سلامتی دندان درآوردن نوزاد)
🍵 آش باران یا همان چمچه گلین**
🍵 آش پشت پایِ زائر یا مسافر
🍵 آش مراسم های مذهبی مثل چهل و هشتم (آخر ماه صفر)
🍵 آش شیشه برای سلامتی زائو و نوزاد
🍵 آش سیزده بدر و همینطور شیلان کشی**
🍵 آش ویارونه برای مادر تازه باردار
🍵 آش سربازی برای سلامتی سرباز وطن
🍵 آش شفای مریض (آش امام زین العابدین)
🍵 آش سفره حضرت اباالفضل

و انواع دیگری از آشهای نذری که به نیت نذر صاحبخانه طبخ و پخش می گردد.


🔸 حال ببینیم که حکمت این آش نذری چیست؟

در روایات و توصیه های دینی آمده، برای رفع بلایا چند راه موثر وجود دارد که عبارتند از: دعا، صدقه، صله رحم، نیکی به والدین، استغفار و توسل.
نیک که در این توصیه ها بنگریم، می بینیم که در آیین و مراسم طبخ و پخش آش نذری، تمامی این راهها یا بسیاری از آنها، مستتر است.

به عنوان مثال، بانویی با اجازه بزرگ خانه، برای شفایِ فرزند بیمارش، آشی نذر می کند.
او از اقوام و بستگان خود دعوت می کند که در فلان روز، منزل آنها جمع شوند. (صله رحم)

سپس با کمک و همیاری یکدیگر، آش را طبخ و بین دوستان، آشنایان، فامیل، همسایه ها و نیازمندان قسمت می کنند و صدالبته قسمت بزرگ و پروپیمان آش، متعلق به والدین صاحب نذر است. (صدقه و نیکی به والدین)

در زمان طبخ، دعا و نیایش و عرض نیازی هم به درگاه خداوند خوانده می شود. مثلاً دعای توسل یا زیارت عاشورا و با نمِ اشکی، از خطاهای گذشته استغفار و به معصومین و اهل بیت نبوت توسل می جویند و نیاز و حاجت خود را از خداوند درخواست می کنند. (دعا، توسل، استغفار).

و اینگونه است که با رجوع به روایات اسلامی در می یابیم که نیاکان ما چه هوشمندانه، این رسم خوب و اثربخش را برای ما به یادگار گذاشته اند.

ان شاءالله نذرهای همگی قبول حق
و حاجات، روا به خیر باشه 🙏🏻🍃

خلاصه که هروقت نذری آش بَپُتین، مایی سهمِه دی یادا ناکُنین... یه گَته قُزان بَرسانین درجی یی بَه 😜😌😉


TaleghaniDarji
✍🏻 به قلم: سیده مریم قادری
با تشکر از همیاری استاد فرشید فلاحی و بانو میرزکی
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی




💡 برای خواندن بیشتر درخصوص «چمچه گلین» و «شیلان کشی» به لینکهای زیر مراجعه فرمایید:👇🏻👇🏻👇🏻

چمچه گلین                                شیلان کشی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۴۱
درجی طالقانی

آش در فرهنگ ایران و طالقان --- قسمت دوم

يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۳۶ ق.ظ

در دیار طالقان هم به سان جای جای مملکت ایران، آشهای محلی طبخ می شود.
حتی گزافه نیست اگر طالقان را شهر و دیار «آش» بنامیم.
چرا که این غذای گرم و سبک و سالم، در روزهای سرد و کوهستانهای پر برف طالقان، بهترین خوراک مردمان سخت کوش و قناعت پیشه آن محسوب می شود.

از انواع آشهای محلی می توان به کشک آش، دوآش (دوکَجیز)، تِلیارد، کنگر آش، کَلُم آش، آش شلغم و ترش آش اشاره کرد.

آشهای طالقانی، از ترکیب موادی که محصول دستِ خود طالقانیان است به دست می آید.
مشتی گندم یا جو، نخود و لپه و مَرجو (عدس)، سبزیهای کوهی یا باغی، سیب زمینیهای ریزِ کوچک اما خوشمزه، شلغم، کلم، چغندر، بَلگه (برگه زردآلو یا سیب و هلو)، کشمش و آلو خشک، جوز مغز، یک بادیه ماست ترش شده یا کشک یا سُج (قره قروت) و آب زرشک و هر آنچه دم دست زنِ کدبانویِ طالقانی است، در دیگ ریخته شده و بار می شود تا سرِ صبر و حوصله پخته و عمل آید.

آن وقت است که کدبانو فرصت می کند تا به کارهای دیگر خانه و زندگی برسد.

مثلاً یادم می آید در اورازان، روزهایی که نانوایی (نان دبستن) داشتند، دیگ آش دوکجیزشان در ته تنور جای می گرفت.
سر ظهر که می شد، ایزاری پر از نان، گسترده و پیاله های آش، دست به دست می شد.

سهم همسایه ها هم همیشه محفوظ بود و «هَمساکاسه» آنها نیز می رسید.

آش همیشه با تار و پود زندگی مردم دیار طالقان، گره خورده است.
در بسیاری از مراسمها و جشنها، این خوراک طبخ می شود.
از مشهورترین آنها می توان به آشِ حنابندان و آشِ شیشه (ششمین روز تولد نوزاد) اشاره کرد.

آش نذری هم انواع گوناگونی در طالقان دارد که در مجالِ بعدی به آن خواهیم پرداخت ان شاءالله.


TaleghaniDarji
✍🏻 به قلم: سیده مریم قادری
با تشکر از همیاری استاد فرشید فلاحی و بانو میرزکی
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۳۶
درجی طالقانی

آش در فرهنگ ایران و طالقان --- قسمت اول

شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۳۵ ق.ظ

یاکوب ادوارد پولاک، سیاح و پزشک اروپایی، می گوید: هیچ چیز برای ایرانی غم انگیزتر از آن نیست که ناگزیر باشد غذای خود را به تنهایی بخورد.

آش یا «با» در فرهنگ ایرانی پدیده ای است فراتر از خوراک که به فراخور حال و به مناسبت پخته می شود: گاه به عنوان دارو، گاه رواکننده حاجت، گاه برای دفع بلا و گاه برای ادای نذر. پختن آش بهانه ای بوده و هست که ایرانی خورندگانی را بر سر خوان خویش بخواند و شکمشان را سیر کند و از برکت دعای آنان، حاجتش روا یا نذرش ادا شود.

اعتقاد به کارکردهای آش چنان بوده و هست که آشهایی برای نزول باران، خورشیدگرفتگی، قطع سرما و یخبندان و  برای تندرستی و حاجت گرفتن پخته می شوند.
در بسیاری موارد هم، آش پختن بهانه ای برای دور هم نشستن و از تنهایی درآمدن بوده و هست. مثل سنت طبخ آش پشت پا برای جمع شدن در خانه ای که مسافری از آن رفته و رفع دلتنگی اهل خانه است.

آش پختن کاری است سهل و ممتنع.
سهل است چون ترکیب پیچیده ای ندارد و ممتنع است، چون آن را به عالی ترین شکل پختن، تجربه می خواهد.
اما با کمی دقت و خرج کردن سلیقه هم می توان نتیجه ای درخشان گرفت.
پایه بیشتر آش ها ترکیب ساده ای است که از آب و برنج و عدس و سبزی و حبوبات به دست می آید.

اینجا ترفندی هم بیاموزید و با آن صد نوع آش سنتی و ابتکاری بپزید و به یک تیر، دو نشان که نه، صد نشان بزنید:

پایه آش که به دست آمد، یعنی ترکیب آب و عدس و حبوبات و سبزی که یکی، دو ساعتی جوشید و غلیظ شد، هر چاشنی ای که می خواهید به آن بزنید. مثلا آّبغوره بزنید، می شود آش آبغوره. گوجه سبز هسته گرفته بزنید، می شود آش گوجه سبز. زدن کشک و ماست حاصلش می شود آش کشک و اش ماست!
هر چند این تمام فوت و فن آش پختن نیست اما خوراکی که حاصل می شود، خورندگان را کاملا راضی خواهدکرد. 


TaleghaniDarji
✍🏻 به قلم: نیوشا طبیبی
 برگرفته از هفته نامه کرگدن
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۳۵
درجی طالقانی

همـّت نـفـس

سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۴۳ ق.ظ


مُن همیشاک، وَختی راهُم میرسه به یه دری کو دَبُسته
یا جایی که آدُومانُش مُنو راه هانمیدیَن پیش بَشُم

ویشتر سماجت مینُم که خودمی بَه راهه وا کُنُم

آن وَخته کو هم شو راه میشُم، هم روزان...

آها عزیزجان
دَبُسته درآن بَه که مُنو به آن جَرایان برساند!


✍🏻  متن طالقانی: سیده مریم قادری – اُورازان
با الهام از متن هوشنگ گلشیری


ترجمه:

من همیشه وقتی می رسم به یه در بسته

یا جایی که آدمهاش راه نمیدن به من که جلو برم

بیشتر سماجت می کنم که راهی برای خودم باز کنم

اون وقته که هم شبا راه میرَم و هم روزها


آره عزیزجانم

درهای بسته بود که منو به جاهای بلند رسوند...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۴۳
درجی طالقانی

درسهای زلزله

شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۲۷ ق.ظ

📌 درسی که باید از زلزله چند روز گذشته بِیریم

زلزله نهایتاً ۵ ثانیه احساس گردی، اما چند میلیون نفر بریزیَن خیابانی میان. انقدعجله داشتن که خِیلیان نیمه برهنه، با دست خالی، بدون ماشین، حتی بدون سند خانه یا دسته چک یا حتی یه مدرک شناسایی.

چند میلیون نفر همه اون چیزایی که یه عمر جمع کرده بیَن و سرش جنگ داشتن، عرق بریزیَن یا اینکه همدیگری خون بخاطر همین چیزان دکردن شیشه ای میان رها کُردن و جان ناقابلشانه بِیتُن و دَکَتن خیابانی میان.

چند میلیون تا از زنکان طلاهایی که اوشانیب عزیز بی، یا اون چکمه هایی که  کل بازار کرج و تهرانه وجب به وجب بگردیَن تا این زمستانیب بخرن و پاکنن، یا اون یخچالی که خیلی دوستش داشتن، یا سر اون دکوری که کجه یِ خانه کته بو قشنگتر هسته، شوهرشانی همراه چنان دعوا کَتن که انگار قرار هسته که مهمترین اتفاق زندگیشان دکفه. یا اون غذایی که از بعدازظهر کلی زحمتشه بکشیَن تا شام باخورن همون طور دست ناخورد از یادشان درش و فرار کُردن.

چند میلیون نفرحتی اون لحظه یادشان درش که کی هستن. تا چند ساعت حتی پیَر و مارشانه، زن وچه شانه، یا عزیزِه نگار خودشانه که اوره  میگوتن تیِی داغ هلاکم یادا کردن. حتی من خودم که این متن مینوسم بعد از یه ساعت سراغ پیَر و مارمه بِیتم. همه اون چیزایی که یه روزی با اطمینان میگوتیم امکان نداره، ظرف چندثانیه ناقابل ازیاد ببردیم.
چندمیلیون نفر فرارکُردن، از ترس بریزیَن سقفی که برای خریدش، یا اجارش ،یا قسطی که بخاطرش داشتن شِو روز زحمت بَکشیَن، سلامتی خودشانه به خطر بنگته بیَن.

اون چند دیقه محشر بی، اندازه شجاعت این آدمان، اندازه عشق و وفاداریشان به خانواده، اندازه ادعاشان حداقل به خودشان وخانوادشان ثابت گردی

انصافاً خیلی تلخ بی، یا بقول خودمان تَل بی، ولی سوای اینها من اون چند ثانیه رَ خیلی دوست دارم، چون که توی همین چند روز شاید هزار بار اون صحنه رَ بیاردم ذهنمی میان، اینکه تا چند دیقه دیگه شاید هیچکداممان دنه باشیم، اینکه باور کنیم مرگ دی به اندازه زندگی واقعیت دارَه.

درس عبرتی بی برای ما که عبرت نِمیریم،
مایی که بعد اینکه اوضاع یه جَختیَک آرام گردی، دوباره همون موجودی گردیِیم که بیِیم.


✍🏻 برگردان شده به طالقانی (گویش بالاطالقان) و ارسال توسط: آقای سید مصطفی افتخاری از پراچان
📸 عکس از: خانم زینب امانی

تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۲۷
درجی طالقانی

بامبرو (خیوه: پاروی برف روبی)

شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۰۸ ق.ظ

بامبرو، وسیله ای است برا جمع کُردُن و جیر کُردُن (پایین ریختن) برف از پشت بام
همان وسیله ای که امروزه پارو خوانده می شود و در اصل بام بِروب یا بام روب بوده.

در طالقانِ قدیم، مردم خودشان بامبرو درست میکُردن. اول بامبرو از جنس پوست بَ یا تخته، بعد حلب بیامه. این اواخر دی پلاستیک.
قدیمی بامبروسازان، گاهی وقتا به جای حلب، از یه جور چادر نایلونی برزنتی دی استفاده می کُردُن.

بامبرو، بیخش یه چو داره که مثل یه تیغه عمل مینه برا جمع کردن برف
برف جمع شده میا سمت حلب
دسته ای داره که هم نیرو وارد مینه، هم دست آدم از برف وسرما دور می مانه

در بامبرو، نوع چوب دسته مهم هسته که مقاوم باشه، زود نشکی
دسته به چوب تیغه با کان (حفره درون چوب) متصل میبو
قسمت هلالی بالایی هم به وسیله چوب های انعطاف پذیر (عموماً چوب آلبالو)  درست میبو
حلب هم از ضایعات، مثلاً از پیت های روغن یا ورق های شیروانی ساده استفاده میبو

این وسیله صددرصد بومی هسته و مشابه خارجی آن فقط پارو پلاستیکیه که هرگز توان رقابت با خودمانی بامبرو ر نُداره! 😉
به پاروی چوبی خیوَه نیز می گویند.

TaleghaniDarji


✍ متن از آقای: فرشید فلاحی
 🙏🏻 با سپاس از آقای سیدمجید سیدعلیخانی
📸 عکسها: بانو شوکت لهراسبی و آقای سیدانبیاء میرصادقی
و با سپاس ویژه از کانال طالقانیها و کانون فرهنگی اورازان

 ❄️تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی ❄️



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۶ ، ۱۱:۰۸
درجی طالقانی

دو یک و یک نُه: یازده آذرماه

شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۴۲ ب.ظ

روز عجیبی بَه...

آن وَر تبریک بیامیَنه جلال بَه...
آن وَر خبر بیامه ریزعلی بَش...

تکراریه عزیزجان، بگوتن این که این بیامیَنها ر حُکماً بِشیَنی در پی هست
اصل دی، نه بیامیَنه و نه بِشیَن
که جُفتشان حکم تقدیرِ خلقت و تدبیرِ خالقه

اَمبا مردمانی هُنر، در همین فاصله بین دو نقطه بیامیَن و بِشیَن نُمایان میبو

همان دَم کو جلال، قلم ومیگیره و ریزعلی، قباشه تَش می کشه

جلال و ریزعلی هر دو بِشیَن
اما ما کو بُماندیم، نیَلیم قلممان از جوهر صداقت خُشک گَرده
و چُراغ فداکاریها، بی سو بُمانه

جانتانی قُربان، به کارتان بَرسین، دی عرضی نی..!

#جلال_آل_احمد
#ریزعلی_خواجوی

TaleghaniDarji

✍🏻 به قلم: سیده مریم قادری
🍂 تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی🍃



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۲:۴۲
درجی طالقانی

وحدت و هفته وحدت

شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۴۸ ب.ظ


به رسم همیشگی اولین روز هفته رَ با ســلام و صبح بخـیر شروع مینیم
به این امید که ایمروزمان، بهتر از روزهای قبل باشه ان شاءالله
روزتـــــان پر از خیر و برکت عزیزان




یکی از قشنگترین و بهترین واژه هانی که وجود داره، میتانه «وحدت» باشه. به معنایِ یکی بیَن، یکپارچگی، نداشتن رسوخ و جدایی
این وحدت و همدلی چیزی هسته که پیامبر رحمتِ ما، خودشی همراه بیارد. ایشان همیشک مردم زمان خودشه به با هم بیَن، یکدلی و اتحاد سفارش میکُرد.

این وحدتی که ما از زمان بعد از انقلاب درباره آن میشنوییم، حرف این زمان نی. در واقع برای اولین بار، این صدا، یعنی صدای وحدت توی کوچه های مدینه پخش گردی، که عاملش کسی نبه جز پیامبر مهربانی.

آها عزیزجان، پیامبر جانمان با استناد به آیات قران، جامعه بشری رَ به متصل گردین به اون حبل المتین الهی  دعوت کُرد تا از تفرقه دور باشُن و یه امت واحد تشکیل هادیَن.
مسلمانان دی این دعوتَ لبیک بگوتن و متحدگردیَن و همین اتحاد، باعث موفقیتهای بعدیشان گِردی.

اتحاد ما ایرانیان دی در همین چند روزهای اخیر، مثال زدنیه. در حادثه ناگوار زلزله کرمانشاه، که ویشتر برادران اهل سنت ما ر داغدار و مصیبت زده کُرد و دست یاری دیگر هم میهنان با هر آیین و دین و مذهبی از سراسر ایران به سویشان دراز گردی.

ان شاءالله، این وحدت محکمتر میگرده و در آخر باعث ناامیدی همه دشمنای اسلام میبو

نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ و َفَتْحٌ قَرِیبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ


◀️ متن ارسالی از: سید مصطفی افتخاری، پراچان


   🍃🌸  ایام هفته وحدت گرامی  🌸🍃

گروه تولید محتوای درجی


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۶ ، ۱۳:۴۸
درجی طالقانی

پایِ گَپِ گَت تران

شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۹ ق.ظ


 امروز سعادت داشتم همسفر یکی از بامحبت ترین، خوش اخلاقترین و قدیمی ترین دوست، یار و همدم خانوادگیمان، آقا سید شفیع سیدعلیخانی باشم و ایشون با خواندن ترانه عزیز و نگار و چند ترانه دیگر، تمام راه مرا با خاطرات کودکی و نوجوانیم دمساز کردند.

◀️ بانو هستی نیکخواه #سیف_بنه طالقان


دریافت فایل صوتی

منتشر شده در کانال طالقانیها

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۶ ، ۱۱:۲۹
درجی طالقانی