صبح شکوفه ای
ما همه نامحدودیم
پس باید نامحدود بِینیم، فکر کنیم و عشق بورزیم
توان ما را همون حدودی محدود مینه که خودمان بُساتیم
سلام خُجیر همشهریان
صبحتان بخیر
غم از جانتان دور
شادیتان نامحدود
مثل شکوفه های سیب
قشنگ و دور از دسترسی
وقتی میای بهار میاد
بوی گل انار میاد
عطری که با نسیم صبح
از روی سبزه زار میاد
تا بشویم رویِ سیمین تو را
شبنم از لاله زار آوردم
تا دهم بوی خوش به گیسوی تو
عطر صبحِ بهار آوردم