💟 نذریِ نان:
یه نمونه از استفاده های نان، برای کسانی بَه که مشکل داشتُن. مثلاً نذر میکُردن خداجان مینی وچه بیکاره، کاری سر بشو یا مثلاً مینی فامیل مریضه خوب گرده، دوتا لاک نان میپچُم و مردمی میان پخش مینُم.
💟 پیشکشی فرستادنِ نان:
یه استفاده دیگه دی بدین صورت بَه که عروس خانمان، در اعیاد مختلف، پیشکشی و عیدی میبردن زامای فامیلانی خانه. یکی از این مهمترین جزء این هدایا نان بَه. همچنین سر جهازی عروس دی نان بَه که هامیدان همراش میبرد شوهری خانه.
در هدیه و پیشکشی فرستادن زاما و عشاق، دی نان نقش اصلی ره داشت. همان رسم خجیر درجی سران که مربوط به شویِ چله هسته، در شالی که از درجی خانه برای دختر جیر مینگین، در بین هدایا، نان (توتُک یا کُلاس) حتماً دَبه.
💟 پخت نان در مراسم عزا و عروسی:
استفاده دیگه ی نان، در مراسمهای مختلف به. مثلا اگر یکی از افراد آبادی فوت میکُرد، زنکان هرکدام یه لاک نان دمیپَتُن و میبُردن اویی خانه که صاحب عزا بِتانه مهمانانش ده پذیرایی کنه. همچنین در عاروسی ها دی همین کمک و میکُردن. ضمن اینکه یکی از مراسمات عروسی، نان دبُندُن بَه بدین صورت که یک روز کامل از آن هفت شو و هفت روز عروسی، به امر پخت نان، با کمک و مشارکت همه اهالی اختصاص داشت.
💟 پذیرایی با نان:
در هنگام دفن میت، نان و حلوا ره بعنوان ''پیشخاک'' هامیدان. در مجالس مذهبی، نان و پنیر و سبزی و جوز پخش میکوردن. مهمان دی کو میومی اول اویی به سفره نان پهن میکوردون.
💟 کندوی آرد و پسینه، مخفی گاه امن اشیاء و آدمیان:
در قدیم قسمتی از خانه تنورستان یا آردکندو بَه که همان انبار آرد هسته. طالقانیان، قیمتی چیزانشان هامینان همینی میان. یا وچان هروقت خطایی میکُردن، ترسشان ده این میان قاییم میگردین. یا زمانی که سرباز گیری بَه، جوانان میشیَن پسینه، همین آرد کندویی میان قاییم میگردین که سربازی نشن.
💟 استفاده مدبرانه از نان در مواقع سختی و قحطی:
اون قدیم، طالقانی میان، یه سری زرنگ آدُمِ خوش فکر و بیشتر از طبقه اعیان طالقان دِبیَن که گندم و آرده احتکار میکُردن، البته نه برای اینکه بعدا گران بروشان، بلکه برای وقتایی که مثلا خشکسالی یا جنگ میگردی. یا زلزله و سیل میامه، یا بد سرما میگردی. آن وقت تو آبادیهای دیگه این آرد و گندمُ میاردُن، بین مردم به رایگان یا نسیه و چوب خطی پخش میکُردن. این دی باز یه جور نوع دوستی و اتحاد طالقانیان بَه.
نمونه مهم این اتحاد و نوع دوستی، زمان جنگی که متفقین به ایران حمله کردن و قحطی ایرانه بگیت، اتفاق دَکَت. ظاهراً سهم طالقان از یورش متفقین، روسیه بَه. وقتی بریتی بیَن طالقانی میان، جوانان دهی میان هرچی گاو و گوسفند و آذوقه و علُف دبَه، ببردی بیَن کوهانی میان قاییم کردن. بله اون موقع که روسان، این نسل وَکتان بیامین، طالقان و کل ایران قحطی بیومی. اما همون بزرگان که بگوتیم احتکار میکردن، یه جور گروه مقاومت درست کُرده بیَن. با یه انضباط خاص و مدبرانه و خیلی مخفیانه، نان میپَتُن و بین روستاها و مردم طالقان پخش میکُردن. پدر سوخته روسی سربازان، میامین خانه ها میگردیَن هرچی آذوقه دبَه میبُردن. زناکان دی نان و یه سفره ای، ایزاری، کهنه کرباسی، چیزی میان، دمینان میبردن طویله ای، باغ و دری میان، قاییم میکُردن. خلاصه آن بوره کَلان هیچ رقمه حریف طالقانیان نمیگشتن.
💟 باورها و اعتقادات مردم در مورد نان:
نان را برکت سفره میدانستُن. هرجا کوچا یا راهی میان میدیَن، ومیگیتن و بوس میکُردن و راهی سر ده کنار میزیَن. کلاً دور ریز نان بسیار کم به. وچان و یالُکانشان دی به هر طریقی عادت میدان که نان دوست باشن. مثلاً وقتی نان دمیکت تنوری میان، نانه با انبر میاردُن میدان میندان، کنار تنور و میگوتن هرکی بَسوته نانه باخوره پول پیدا مینه، به خاطر اینکه نان باخورد گرده، این کلکُ میزیُن نان حیف نگرده.
با سپاس فراوان از گروه تولید محتوای درجی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.
نان دبُستان با صدای خانم رضایی تقدیم به شما (دریافت کنید)