درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نان حلال» ثبت شده است

تنورِ زندگی با تَشِ وجودِ مادر، نان دارد!

چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۹، ۰۸:۰۸ ق.ظ

 

قیامت کرده‌ای با آتش و آب

و آن گندم که چیده دستِ بابا

اگر چه سوخته انگشتِ دستت

میانِ کوچه‌ پیچید عطرِ خوشِ نان

های کودکان

بنویسید در دفترهای مشقتان:

تنورِ زندگی با آتشِ وجودِ مادر، نان دارد!

 

روزِ تمامی مادران و مهر بانوانی که تنورِ زندگی از محبتشان گرم است مبارک

 

از سیمرغ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۹ ، ۰۸:۰۸
درجی طالقانی

قِدیمِ طالُقانی فَعله‌هان (کارگران)

شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۸ ق.ظ

اون قِدیمان کو کارگر با قرارداد مشخص دَنُبَه، کارُگرانی ساده دِبیَن که به ایشان فَعله میگوتُن و برحسب شرایط و مُهارت، به صورت‌های زیر کار می‌کُردُن:

روزمُزد: کارگری که در برابر کارِ روزانه، مزد میگیت که عبارت بود از پول، غذا یا محصولات کشاورزی، مثل کارگرانِ گیلاس چین.

سال مُزد: کارگری که به صورت سالانه دستمزد هامیگیت. مثل چوپانان.

شکم خوراک: کارگران ساده و غیرماهری کو فقط در برابر خوراک، کار می‌کُردُن. مثلاً در دنبلید، کارگرانی در کنار یک خانواده، اقامت و کار می‌کُردُن که به اینها «آدم» اطلاق می‌گردی. یعنی می‌گُوتُن فلان خانواده، آدُم داره. این آدمها که معمولاً از ولایات اطراف به طالقان میامیَن، حقوق ناچیزی می‌گیتُن و دستمزد اصلی‌شان همان سرپناه و غذا بَه.

مزد سر خرمن: این مزد به برخی مشاغل، سالانه و به صورت محصولات برداشت شده خرمن، پرداخت می‌گردی. مثل مزد سلمانی و دلاک.

مزد نقد: اینجور مزدان مختص بسیاری از مشاغل بَ که به صورت نقدی پرداخت می‌گردی. مثل مزد نجّار یا آهنگر.

دَس کمک: در اصل کارگری قرضی است که بدون دریافت مزد نقدی، در ازایِ کار در زمانی دیگر، برای فرد کار می‌کُرد. این نوع کارگری، یک جور همیاری روستایی است که در مواقع شدت یافتن کار، اعضا و کارگران یک خانواده به کمک دیگری میشُن و در مقابل اون دی در یک روز دیگر، همین کارِ تکرار مینه و بدین ترتیب جبران محبت و زحمت میبو.

فَعله بی‌مزد و مواجب: چنین چیزی خیلی در طالقان مرسوم نَبَه ولی گاهی کارگرانی بیدونِ مزد دی پیدا می‌گردی. مثل شاگردانِ مغازه، کارآموزان یا محصلانی که برای طرحِ کادّ خودشان کار می‌کُردُن.

این شرایط کارگری در قدیم بَ. آن زمان، زندگی روستایی با محدودیت‌هایی که داشت، اینگونه از کارگران خود، قدردانی می‌کُرد. شاید شرایط کارگری خیلی عادلانه و صرفه‌مند نبَه اما یه چیزی ر نمیشا کتمان کُرد و آن اینکه طالقانیان، چه قدیمی‌ها چه امروزی‌ها، همیشه بهترین رفتار رو با کارگرانشان داشتُن. اوشانِ تکریم میکُردُن و طبق سفارش اسلام، همیشک سعی میکُردُن مزدشانه سریع و کامل هادیَن.

مثلاً در هیچ جای دیگری نِیدیَم که قدِ طالقانیان، به کارگر احترام بنگنُن. کارگری، کاری خفیف و بی ارزش در نظر طالقانیان نی. وختی یک کارگر دارُن، خودشانی غذا و خوراکِ با اوشان تقسیم مینُن و حتی خیلی وقتا، عینِ یک میهمان، اویی بِ تهیه تدارک مِینُن.

یادُم میا کارگر و بنّا داشتیم، ننه هر صبح، اوشانی بِ پِلو خورشت با سالاد و دوغ و سبزی و مخلفات، تهیه میکُرد. یه روز مجبور گردی بشوئه صفِ سیمانی میان و نزدیک ظهر بیامه. آن موقعان تلفن دی نبه که زنگ بزنه و خبر هادیه تا یکی دیگه اویی جا غذا بپُچه. ظهر با کُباب و سنگک بیامی خانه و هِی عذرخواهی میکُرد که نتانسته پلو بپُچه.

بنّامان میگوت: خواهر، هیچ جا ما ر ناهار هانمیدیَن. شما دی اندی خودته خسته ناکن، صبح به صبح یه آبگوشت بار کن و بشو به کارانت برس. اما ننه میگوت: نمیشا هر روز آبگوشت باخوردُن. تکراری و خسته کننده میبو.

یا همین طالقان خودمان، افغانی کارگر داشتیم. آقام میشه تا شهرُک، میوه و بیسکیویتُ و شکر پنیر میگیت کارگرانی بَ. میگوت این بنده خداهان خسته و گُسنه میبُن، کنار هر چایی اوشانی بِ بیسکیویت بنگنین ته دلشانِ بگیره. 

کجایِ دنیا سراغ داری چنین با کارگر مهرُبانی کُردُن؟

 

متن اصلی از: آقای شهرام صادقیان، مدیر محترم کانال اصیل طالقانیان

با تشکر از آقای مهدی رضاخانی و گروه تولید محتوای درجی بابت تکمیل متن و ذکر خاطرات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۹ ، ۱۰:۰۸
درجی طالقانی

چپاک 10: نانوایی سنگکی

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۸ ق.ظ

کاری سر دبی یَم که زنُـک زنگ بِـزی که مـــــرد
---ها
راهی سر یه دو پر نان هاگیر بیور که نه کُــندیلی میان آرد دَرِ و نه اَهَرکی دل دان دَرِ و نه چَلکی سر نــان..
بتوم یعنی ما اندی بدبختیم؟ حالا چبه مونیب تعزیه میخوانی؟ خـــــا
مونیبه شاعر گردیه و چطوری قافیه سُرایی دی مینه
ظهر گردی و راهی سر بدی یم یه نانوایی لواشی راهی سر هسّه
ماشینو بداشتوم و بشی یم نانوایی لواشی دل
بسم الله الرحمن الرحیم
اینجا نانوایی هسه یا کانون بازنشستگان؟؟
بدی یم پانزده نفر پیر مرد خوش شانس نشتی ین ، خوش شانس از آن روی که به پیری برسی ین . حقیقتا این دوره مهر مرگ به دلیل کهولت سن کم کم داره از ثبت احوال جمع میگرده
این گردی پِشیمان گردی یم و بتوم اگر وایَسوم یه نصمه روز عمر بر سر دو پر نان بُدامه
از اَســَّـــر راه کتوم و پیشتر یه نانوایی سنگکی دبه.
خلاصه که دِلشی یم و بدی یم عِــوهااا
باز صد رحمت به قبلی. اینجه خود دفتر مرکزی کانون بازنشستگانه..
عجب گیریفتاری گردی ی یم این پیر مردکانی دست د.
این شهر به این بزرگی رو قُرُق کوردی ینه.
بیست و پنج نفری دبی ین ... آخه مگه این محله یی دل چندتا پیر مرد دَرِ؟..
حالا همشان دی نان میخوان؟
زنگ بزی یم زنک که زن ، همه نانوایی هان رو پیرمردکان عملیات انتحاری بزی،ینه.
اینان فوکر مینون قدیمی جور قحطی میخوا بیا ..حالا نیمیبو یه کَته استامبولی بَپَچی باخوریم؟
آخه مرد... آبه گوشت بار کوردی یمه.. یا نیـــا یا با نان سنگک بیــا.
گوشی رو قطع کورد..خدا مایی زنک رو بداره ، هم آبه گوشت خیلی دوست داره و هم صراحت لهجه خوبی داره .
ای خداه ..حالا چه خاک سر کنم؟
  بدی یم چاره یی نیــــه و بنشتوم و اوشانی کُتــاری بیخ دیم کِتی یم.
یکی شان از دوران خدمت در اداره مخابرات تعریف میکورد.. یکی شان تحلیل های اخبار بی بی سی میکورد. یکی شان مفسر اخبار روزنامه و الباقی کلا واحد تولید خبر بی یَن .. همانجا خبر تولید میکوردون
نیمیدانوم چبه آدومیزاد هرچی پیرتر میبو علاقه بیشتری به اخبار پیدا مینه.
از علت بالا رفتن قیمت نفت برنت و ربط اون به پسته رفسنجان تا
  مشکلات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و بی وفایی فرزندان و خریت نسل جوان و  سر آخر دی فاهش و کتره.
یکی شان خیلی بی ادب بَ..صغیر کلا کمر به جیر گپ میزی. هرکس هرچی میگوت او دی آخرش یه قشنگه فاهشی همرا تکمیل میکورد و فوکر مینوم صراف بَ ، آخه متخصص تبدیل قِـــران پنجاه سال پیش با ریال الان بَ... تو اورو میگتی سال سی و دو یک کیلو لوبیا چیتی چند بیه ، دقیق تورو میگت.
اندی گب گب و نک و ناله کوردون گو مونی کله کاس گردی
از دریچه تنور فرشی از سنگ ها دیار بَ و تَشی نور اوشانی سر میتابی و گویی جهندمی ترسیم و تشبیه بَ..
انگاری اون تنوری سُنگان ، خلق الله هستند و اون تنور دی جهندم موعود
ولی تنور ویشتر شبیه همین دنیا بود و سنگان دی همان خلق اللا و تنها شانس بیرون بشی ین از آن
  چسبیدن به نان مرگ.
تنور دنیایی سراسر به جنس رنج و تقلا و ترس و آدمیان دی یه بزک به اویی لمچ و دیمان میمالن که شایدا حقیقته بتانن پنهان یا فراموش کنند.
اون طروف آقای شاطر دی فقط ویبره میزی و الکی کین میکتانست و هر ده دقیقه دوتا بسوته
  نان تندور د درمیورد و چندتا سنگه از تشی بیخ نجات میدا..
حالا اینان به کُــنار... بازنشستگان دی زیر ده تا نان
  نیمیگیتون.
یکی یشانو بگتم عمو جان، شمایی خانه برنج دِنی؟ شما فقط نانی همرا خیکتانه سیر مینین؟ شما که آفتاب نزیه این نانوایی یانی مِیمَلید... خب سه تا هاگیر به بقیه دی برسه.
بدی یم غضب کورد و هیچی نگت.
دوتا دی اضاف بخرس که مونی غیض رو جروره.
همانطور الرگی جور تشی سر بپر بپر میکوردوم که بدی یم آقای شاطر اون سیخی سر نان کنجدی هانه اوزان مینه و کسی دی کاری نداره.
بتوم آقای کین کتان آیا اون نان ها صاحب دی داره؟
بگت نه.... میخوای؟
بتوم خاک عالومه دکنن سرت
  صغیر یتیم..خب زودتر میگفتی..اونجا بفهمسوم که اون گته نانانی قیمت هزار تومون گرانتره و پیرمردکان اورو کار نودارون .
جلدی پنج تا بخرسوم و فوراررر کوردوم.
حالا هی پشتمو نگاه دروم نکنه این پیرمردکان مونه پیا کنن.
بشی یم خانه یو خیلی ناز بوداشت نان ها رو بنگتوم سفره یی دل و زنک رو بگتم زن ، این یک پر نانی ارزش از یه گوسفندی گوشت د ویشتره
تو نیمیدانی به چه جانکنش
  اینانه از کانون بازنشستگان صید کوردوم و حتی سُنگانش رو دی سوا نکوردوم و بیوردوم.

کمتر باخور که ایمروز جهاد و طوفان کوردی یمه، تو مونه بگو بشو خرمن کن و چپر بکش و آسیو ببر و آرد تر کن و نان دبند ولی نانوایی نشو
زنک خنده یی کورد و بگت عیسه دوتا نان هاییتی. ببین میتانی کفتـــمان کنی

🌸🌸

نوشته: حامد نجاری - گوران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۹ ، ۰۹:۲۸
درجی طالقانی

نبایدهایِ نان بُری

دوشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۳۰ ق.ظ

 

تیغ بُرّان گر به دستت داد چرخ روزگار

هر چه می‌خواهی بِبُر اما مَبُر نانِ کسی سعدیِ جان

 

سلام عزیزانِ نان دُرور، نان بیور، نان دَبُند، نان خور و نان رسانِ درجی
که عمراً اگه نان بُری میانتان دَباشه

نانتان خُجیره روغونی میان

 

نبایدهایِ نان بُری

آقا جانُم می‌گوت: حتی اگه شمشیرت به اَبر برسی، نان بُری ناکُن.

سوایِ از پندِ اخلاقی نهفته در گَپانِ نَهی از نان بُری، یک باور قدیمی دی وجود داره که بر شکل ظاهری بُریدنِ نان، دلالت داره. قدیمیان میگوتُن: نان رُ نباید چاقویی همرا بُرید.

خیلی وقتا خودُم پیرِ زُناکان دِ بشنواُوستیم: خاکان سَر چُبَه نانِ آهُنی هَمرا بِربی‌یِی؟ (منظور وسیله آهنی مثل کارد است) یا هِمین کارمان بُمانده که نانِ چاقو بَزنیم!

شاید جالب باشد که بدانید این یک باورِ خرافی نیست و ریشه در دستورات دینی دارد. دین مبین اسلام، سفارش بسیاری درباره نان کرده و اهمیت فوق العاده‌ای برای آن قائل شده است طوری که تمامی مسلمانان، نان را نعمتی الهی و برکت زندگی می‌دانند. پیامبر گرامی و امامان ما نیز توصیه به احترام و گرامی داشتن نان کرده‌اند. مثلاً حضرت محمد صلی الله علیه و آله در احادیث مختلف می‌فرمایند: به نان احترام بگذارید زیرا مخلوقات بسیاری در تولید آن زحمت کشیده‌اند و خدا نان را احترام کرده است. در نهایت ایشان سفارش نموده که نان را با چاقو نبُرید زیرا بی احترامی به نان است و آن را با دست، تکه کنید. امامان معصوم نیز با بیان اینکه سنت بریدن نان با چاقو، شیوه رایج در میان کفّار است، از این کار نهی نموده‌اند.

البته باید توجه داشت که اگرچه بُریدن نان با چاقو، کراهت دارد اما حرام نیست و بعضی از فقها، بریدن نان با قیچی که به جهت جلوگیری از اسراف انجام شود را جایز می‌دانند.

اما خدایی لذتی که در باخُوردُنِ خُجیرِ نانِ محلیِ ننه پَز که دُندانی بیخ تکّه میبو دَره، یکی از لذت‌های بهشتیه که خدا میانِ مردمانِ خوشبختِ روستایی به امانت بنگیه.

به قلم: سیده مریم قادری
عکس اول از: استودیو بارکد - کاریکاتور دوم از: محمد کارگر

گروه تولید محتوای درجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۳۰
درجی طالقانی

نانِ مادر

چهارشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۰۸ ق.ظ

 

ننه جانُم میگو: بُفَرمایین تازه کُلانُک

مُن نُدارُم در جهان، بهتر از این تحفه سُراغ                   یک کُلانُک با سیابُن، نرم و خوشبو، نانِ داغ

ارسالی از بانو قادری (اورازان)

________________

کُلانُک (کالنک): نانی محلی که با سبزی کوهی مخصوصاً سیابُن (سیاه بن) درست میبو و بسیار خوشمزه و مقویه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۹ ، ۱۱:۰۸
درجی طالقانی

نان زینجیفیلی

چهارشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۰۵ ب.ظ

این نان خوشمزه از جمله نانهای سنتی البرزی است که قدمتی طولانی دارد. در گذشته زنهای روستایی نانهای خود را داخل تنور و با هیزم می پختند و از نان زینجیفیلی برای پذیرایی در شبهای عید، مراسمات خاص و یا در عروسی استفاده می کردند.

برای تهیه این نان احتیاج داریم به:
▫️ آرد شیرینی پزی، سه لیوان سر صاف
▫️ شیر، یک لیوان
▫️ شکر برای خمیر مایه، دوقاشق غذاخوری
▫️ شکر برای داخل خمیر، چهار تا پنج قاشق غذاخوری
▫️ کره، پنجاه گرم
▫️ نمک یک قاشق چای خوری
▫️ زنجبیل یک قاشق مرباخوری
▫️ بیکینگ پودر یک قاشق چای خوری
▫️ خمیر مایه یک قاشق غذاخوری
▫️ یک عدد زرده تخم مرغ با کمی زعفران برای مالیدن روی نان

طرز تهیه:
ابتدا شیر و کره و دو قاشق غذا خوری شکر را روی حرارت قرار می دهیم تا کره آب شود. دقت کنید که نباید شیر بجوشه و فقط در حد گرم شدن و اب شدن کره کافیه. کمی که مایع ولرم شد، خمیر مایه را اضافه می کنیم و با چنگال هم میزنیم تا کمی مخلوط بشه.

سپس درب ظرف را می گذاریم حدود ده دقیقه تا مایع خمیر عمل بیاد. بعد از اینکه مایع خمیر پف کرد، آن را به آرد و نمک و زنجبیل و پنج قاشق شکر که از قبل با هم مخلوط کردیم اضافه میکنیم و اول با قاشق مخلوط میکنیم. بعد با دست شروع میکنیم به ورز دادن. اگر احساس کردید که خمیر چسبنده است مطمئن باشید که با ورز دادن بیشتر، برطرف خواهد شد. پس آرد زیادی اضافه نکنید و کامل حدود ده دقیقه با انتهای کف دست روی تخته کار خمیر را ورز بدهید تا کاملا لطیف شود.

سپس خمیر را جمع کرده و داخل ظرفی که روغن مالیدیم قرار میدیم و روی آن سلفون میکیشیم تا استراحت کند.
حدود یک ساعت تا یک ساعت و نیم لازمست تا خمیر کاملا پف کرده و آماده شود. بعد از این زمان، پف خمیر را گرفته و دوباره ورز میدیم و داخل سینی یک کاغذ روغنی قرار میدیم و نون ها رو چانه گرفته و بعد روی سینی پهن میکنیم.

با این مقدار مواد، چهار عدد نان بزرگ و اگر چونه ها را کوچیک بگیرید، هشت قرص نان درست میشود.
بعد از پهن کردن چونه ها با یک ماسوره یا ته لیوان پافیلی که طرح گل دارد، روی نان ها طرح میندازیم و میزاریم حدود یک ربع دوباره استراحت کند.

سپس بعد برای رومال نان، یک عدد زرده تخم مرغ و یک قاشق شیر و کمی روغن و زعفران را مخلوط و با قلم موی مخصوص روی نانها میزنیم.
در آخر کار سینی را داخل فر از قبل گرم شده به مدت ده دقیقه با حرارت صد و هشتاد درجه قرار میدهیم.
کف نان ها که کمی پخت و روی آن یه کم رنگ انداخت، گریل (شعله بالای فر) را روشن میکنیم تا روی نان ها طلایی شود.

نکته مهم: حتما داخل فر یک کاسه (فلزی) آب قرار بدهید و قبل از اینکه نان رو داخل فر و در طبقه وسط بگذارید، روی سینی طبقه پایین فر، نصف لیوان آب بریزید بعد در فر رو ببندید.
این کار برای آن است که داخل فر بخار آب جمع شود و نان بهتر عمل بیاید و خشک و سفت نشود.

آشپز و عکاس هنرمند: سرکار خانم ملک محمدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۰۵
درجی طالقانی

راهِ روز

يكشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۳۴ ق.ظ

ننه میگوت: بَبِه جان! روزی راه، ایزار ناشتایی دِ شروع میبو.
علی الطلوع که پایستی و ناشتایی باخوری، روزُت چایی‌ای جور گرم، مربایی جور شیرین و تازه نانی جور پر برکت میگرده.

آها عزیز جان، برکت روزی از برکت سفره و ایزار هسته.

#سفره_و_روزیتان_پر_برکت

تازه نان این عکس، کار دست پنجه ی بانو سیده کبری میرقادری هست که دخترشان خانم  سیده فاطمه میرنورالهی ارسال کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۹ ، ۰۸:۳۴
درجی طالقانی

انواع نان در طالقان

سه شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۳۰ ق.ظ

کُولاس،   کُلانُک (یا کالنُک)،   پِنجه کَش (یا پِنجی کَش)

گاگِلی (یا گِگالی)،    بُن کلاش،   بالی نان

توتُک،   گِرت،   شیرمال،   تخمه این

اگردُک،   گُردُک،   فَتیر

تَر کُولاس،   جو کُولاس،   شیر کُولاس،   اَهرُک کُولاس

تِلی کُولاس،   پیازک کُولاس،   سون کُولاس،   زینجیفیلی

و یک نان دیگه با اینکه اصالتاً طالقانی نی، اما در طالقان به وفور یافت میبو، مشهور به تُورککُوش نان

و فقط یه طالقانی اصیل می‌دانه چه نانی هسته!

شمایی مَح‌له‌ای میان، چه نان‌های دیگه دَره؟

 

 

عکس از: بانو بهار

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۰۸:۳۰
درجی طالقانی

روز کارگر مبارک

دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۵۴ ق.ظ

میشناسمت
چشم های تو
میزبان آفتاب صبح سبز باغ هاست
میشناسمت
واژه های تو
کلید قفل های ماست
میشناسمت
آفریدگار و یار روشنی
🕊  دست های تو
پلی به رؤیت خداست 🌾

#شفیعی_کدکنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۵۴
درجی طالقانی