درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۸۶۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طالقانی» ثبت شده است

آلبالو پلو طالقانی

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ب.ظ


همه تانِ سلام.
آفتو ظهر گِردی، هنو هیچی نَپُتیَم ناهاری بَه.
ایسه امروزمانی ناهار، یه خُجیره غذای طالقانیه:
                                        🍒 آلبالو پُلو 🍚
🍒 مواد لازُم:
برنج
گوشت چرخ کرده یا مرغ
پیاز
آلبالو
شکر
نمک، فلفل، زردچوبه، دارچین، ادویه گوشت یا ادویه مرغ
روغن

🍚 طرز تهیه:
اوُل میشین باغی میان، یه نیم کیلو آلبالو میچینی و میوری خُجیر میشوری و هَستانشو میگیری. هرچقدر آلبالو داری، نصف همان مقدار، شکر میریزی سرُش و مینگنی یه خنکه جا تا یک ساعت، شکر به خوردش بشویه. (اگه غذای شیرین دوست داری، مقدار شکرته به اندازه مقدار آلبالوآنت بگیر. مثلاً نیم کیلو آلبالو، 250 گرم تا نیم کیلو شکر میخوا، بسته به تی یی ذائقه)
بعد دی دو پیمانه آب دمیریجی قابلمه ای میان و آلبالو و شکر و میپچی برای مدت یه ربع. ایسه آلبالوآنو از اُو جدا مینی و او رِ یه مقدار ویشتر حرارت میدی و نگه میداری برای بعد از دَم دُناین.
اگه دلت خواست غذات با مرغ باشه، مرغو میپَچی و ریش ریش مینی و در جَختی کُره یا روغُن تفت میدی و آنه ره ادویه مرغ (دارچین، زعفران و هل) میزنی.
اگه دی گوشتی همرا میپَچی، گوشت و پیاز رنده شده و نمک و فلفل و ادویه رو مخلوط مینی و ورز میدی و گلوله مینی و روغنی میان سرخ مینی تا به قولی "کوفته ریزه" یا همان "گوشت قلقلی" گرده.
برنجُ اوکش مینی و آلبالو و گوشت ره لابلا دمیریجی و بعد دم مینی تا بَپچه. فقط یادت باشه اولاً برنجه، دان بگیر تا شِفته نگرده. دوماً یه تیکاک نان یا سیب زینی تهش بنگنی که چون آلبالو پلو شیرینه غذائه، خودشی ته دیگ بَسوت میبو.
آخُر سر که غذا نیم ساعت دم بکشی، شربت غلیظ گردیه آلبالو ره به آن اضافه و قاطی برنج مینی و میَلی نیم ساعت دیگه دم بکشه. بعد غذا رِه با خلال پسته و زعفران تزئین کُرده و نوش جان مینی.
نکته: میتانی به جای آلبالو تازه، از مربای آلبالو دی استفاده کنی، راحت تره و زُمستان که آلبالو دِنی، کار راه اندازه، چون که بی آلبالوپلو زندگی سخته و نمیشا تا بهار و تابُستان صبر کُرد.


آشپز: سیده مریم قادری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۰
درجی طالقانی

آردی داستان

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۴۵ ب.ظ


طالقان برخلاف بلاد دیگه ارباب نداشت . کدخدا و اعیان دبه . ارباب نه .همونطور که میدانین طالقان صاف زمین دنبه اکثرا شیب و دمجار و کند و در و تپه هسته .بیشتر هم دیمی میکاشتن . اصول تولید هم اینجور به که مثلا منی زمین زیاد به هامیدام رعیته نصفه ای یا دو بر یک میکاشت . رعیت یه سهمی هامیدا گوسفنداره که مثلا سه شو مال زمینی سر بخوسانه که مال کود بریزه زمین قوی گرده. یه سهمی دی هامیدان گویاره . که ورزا و خیش بیاره زمین ورز هادیه یه سهم دی گندم چین .یه سهم دی آسیابان. یه سهم دی چروادار . خلاصه این چرخه آرد ده چندتا خانواده نان میخوردن.
طالقان چند نوع آرد مرسوم به

جو آرد،
گندم آرد،
گورسی دانه ارزن میماند دی آرد میکوردن،
تلی آرد دی به که خودش داستان داشت

تلی مثل ماش میمانه کمی سیاتر خیلی دی تله بعد از بچین وخشک کردن مثل گندم اوره توخربند خوردمیکردن بعد خرمن تلی ره میبردن روخانه اوی میان هامینان یه هفته اوی میان می ماند تااون تلخیش د رشوه بدمی او ردن بامی سر افتاب میکر دن خشک گرده بد میبردن اسیو آرد میکردن .
قرمز آرد که هیچ اطلاعاتی ندارم.
برنج آرد و به آرد که هسته خرما ده درست مبکردن که نمیدانم نامش چی به این دوتا ره اعیان استفاده میکردن البت اوشان دی سالی یه بار.
خلاصه اینکه طالقان هیچکس ارد نمیخری ویشترین استفاده ارد گندم به منتهی کنارش جوآرد تلی آرد مصرف میکردن تمام محصول مال خودشان به.
خودشان میکاشتن خودشان درو میکوردن خوشان آرد میکوردن خودشان میداشتن قدیمی خانان یه چیزی شبیه تنور دبه برای ذخیره آرد و گندم استفاده میگردی اسمش پالفه به یا کندوج یا آرد
کندو انبان دی دبه آردی به کو از پوست گوسفند درست میکوردن.
آرد یه مصارف دیگه دی داشت مثلا اونن قدیما که یخچال دنبه طالقان میوه دنبه اگر کسی میوه ازاینو ر می اوردن اونه می خواستن زمستانی به بدارن اونه دمینان اردی میان تابها رمی ماند یا اگر بدنشان با آب یا بخار میسوت آرد میرختن سرش کو تاول نزنه.
تا یه لقمه نان بیا سفره سر همه زحمت میکشی ین
نان حرمت داشت، نان جان به

گردآوری شده به همت اعضا گروه تولید محتوای درجی بخصوص حاج محسن ابراهیمی و ابوالفضل یزدانی


کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.


آردی داستان با صدای محمود رضایی تقدیم به شما (دریافت کنید)

آردی داستان با صدای خانم سوداگری تقدیم به شما (دریافت کنید)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۵
درجی طالقانی

ساخت تنور

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ

تنور
مواد لازم :
1_ خاک قرمز
2_ موی بز
3_ آب
مراحل ساختن:
1_ زمین مسطحی که در طول روز آفتاب بر آن نتابیده و کاملا خنک و سایه باشد وآب قدرت نفوذ آنرا نداشته باشد انتخاب می کنیم.
2_ مقدار 130 تا 150 کیلو خاک بر روی آن به صورت تپه ای کوچک در می آوریم با حفر چاله ای کوچک بر بالای تپه و ریختن اب صبر می کنیم تا آب همراه خاک خورده گردد.
نکته: در این مدت آب و خاک نباید هم بزنیم .
دوباره عصر همان روز مجددا مقدار کمی اب بر اون میریزیم.
3_ نصف موی یک بز را به آن اضافه می کنیم و بعد با پا برهنه آن گل را هم می زنیم.
سه روز متوالی و در هر روز در دو نوبت 2 ساعته با پاشنه ی پا این گل را ورز می دهیم.
4_ در روز چهارم و پایانی با مشخص کردن ابعاد تنور،پی ریزی ابتدایی تنور را با یک طبقه از چهار طبقه آغاز می کنیم.
نکته: بهترین ابعاد 110*90
5_ با تخته گل آماده را به صورت 14قالب مسطح با قطر یکسان در می آوریم، قطر ابتدایی تنور بیش تر و تنور در طبقه چهارم و بالایی ترین معمولا 60 الی 70 سانتی متر قطر  دارد.
6_ قطر تنور حداقل 3 و حداکثر 6سانتی متر می باشد.
نکته: در حین چسبانده قالبها از آب استفاده نمیشود. جهت چسبنده بودن قالبها می توان از سفیده تخم مرغ به مقدار بسیار کم استفاده شود.
7_ هر طبقه تنور می بایست یک هفته خشک شده تا سرپا بماند.
8_ مرحله آخر به وسیله قاشق یا لاک ساب نقشهایی بر لبه تنور که اصطلاحا به آن مهره گفته میشود تصویر میکشیم.
بعد از پایان ساخت تنور به وسیله مدفوع گاو ماده ای که شیر دارد( گو زور) بر بدنه بیرونی تنور میمالیم تا از ترک خوردن جداره بیرونی جلوگیری گردد.


این متنِ مربوط به ساخت تنور که تقدیم شما گردیده، از وبلاگ تنورستان بوده است به مدیریت سرکار خانم مهری شیخ حسنی

با سپاس از همه مبلغان زبان و فرهنگ این دیار کهن


ساخت تنور با صدای عباس فرامرزی تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۸
درجی طالقانی

نان بپتنی وسایل

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۲۷ ب.ظ

نان بپتنی وسایل

لاک : چوبی گود ظرف هسته برای خمیر کوردن آرد
وردنه : چوبی استوانه نازک کوردن خمیری به
استام : فلزی صاف قاشق لاک اوی همرا تمیز میکوردن
لاکیجَه : شبیه لاک به فقط یه بوجوک کوچیکتر
چپی : سبدی چوبی به که نان ازتنور در ارون اونی سر مینگتن تاخنک گرده وخمیرنباشه
نان بند : وسیله ای که خمیر پهن کوردی یه ره اونی سر میکشی ین اونی همرا میزی ین تنوری دیم
اُستام : کاردکی به کو اونی همراه نان تنور دهجدا میکورد،یجورایی حکم پیمانه دی داشت اونی همرا خمیره از لاک در میوردن کنده ای ب
پیتَه : دستمال دم دستی
لاک سَرین گَن : پارچه ای به گوخیلی کلفت به ومعمولا خود زنکان موتون تا خمیری سر دنگنن خشک نگرده
خوان : چهار پایه چوبی به برای زیر وردنه کوتاه به از زمین بیست سانت ارتفاع داشت
آرد سفره : موقع کار پهن میکوردن آرد زمین نریزه
لاک سفره :یه کلفت پارچه به بعد خمیر کوردن میکشی ین لاکی سر خمیر گرم گرده ورز بیا
سفره خوان : سفره ای به گو زیر خوان(میز جلو نانوا که چونه رو وردنه مینه)پهن میکوردن تا ارد اضافه اونی میان بشانه.


با سپاس فراوان از گروه تولید محتوای درجی

کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.


این متن ارزشمند با صدای فرشید فلاحی تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۷
درجی طالقانی

داستان گرم و خوش نان، قسمت دوم

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۲۱ ب.ظ

داستان گرم و خوش نان
قسمت دوُیُم

✅ روشهای پخت برخی نانها
. کول نان: این نان از نانهایی که کلفت میگردی یا و میگشت تنوری میان درست میکوردن. چیزی شبیه پیتزای امروزی، اینجور نانها را پاره و به تکه های کوچک تبدیل سپس با خمیر مخلوط میشد، هرکس بنابر مواد دیگه ای که در دسترس داشته و سلیقه خودش، چیزهایی ره اضافه میکورد. از شیر گاو و گوسفند بگیر تا قارچ و قرمه گوشت و سبزیجات.
. کلانک: این نان دی شبیه پیتزا هسته و بیشتر در بهار استفاده میگرده. خمیر و با اوی پنیر درست میکوردن. سبزی تازه بهاره مثل سیابن، سیر، پنیر، پیاز داغ و سیب زمینی ره گل هم مخلوط و داخل خمیر و کنده نان دمیکوردن.
. فتیر یا کلاس: هم که غالبا از خمیری که میماند استفاده میکوردن. مثلا  اگر قرار  بر پخت سیصد قرص نان بود بعداز پختن نان لواش که به تعداد مد نظر میرسیدن الباقی را کولاس درست میکردن. که مواد استفاده شده هم شکر روغن زعفران زردچوبه و تخم مرغ هسته.
جو کلاس: قدیم گندم کم دبه ؛ جو آرد میکردنو آنه ای همرا نان دمیبستن و میخوردن.
.  تُوتُک، اگردک: شبیه همین کلاس به قطرش کلاس ده نازکتر لواش ده کلفت تر. همون مواد کلاسی همراه درست میگردی. منتها تنور و تشی سر نمیپن. داغ روغنی میان سرخ میگردی شبیه سمبوسه. که قدیم بیشتر شب نشینی هامیدن مهمان بخوره. دست میبردی جلو بخوری تور همراه دست قطع میکردن.
. پنجی کش: یه نان دیگه دبه میان طالقان خیلی کم به. بالا طالقان بیشتر مرسوم به شبیه بربری اما طولش بربری ده کمتر به روش ده نان سنگکی جور میگردی. یه نمه ترش مزه هامیده.
. قاق: آرد گندم و شکر و زردچوبه را قاطی و نان قاق درست میکوردن.
گاگیلی یا گوگالی: سبزی سرخ شده، پنیر محلی ، آرد، زرده تخم مرغ و پیاز سرخ گردی ره مخلوط و با وردنه صاف میکوردون. به اندازه کولاس، میچسباندون تنوری دیم تا برشته گرده ا
‼️ نکات مهم:
❗️یه نکته: خمیر مایه نان از همون آرد پنیر درست میشده و بعد پختن نان یک یا دو کنده نان برای خمیر مایه بعدی کنار گذاشته میشد. غالبا نان را برای مصرف یک هفته میپختن.
. فتیر یا کلاس: هم که غالبا از خمیری که میماند استفاده میکوردن. مثلا  اگر قرار  بر پخت سیصد قرص نان بود بعداز پختن نان لواش که به تعداد مد نظر میرسیدن الباقی را کولاس درست میکردن. که مواد استفاده شده هم شکر روغن زعفران زردچوبه و تخم مرغ هسته.
❗️نان دوستنی سر یه شاپ شاپ دره که خیلی مهمه. خمیر کنده که وردنه گردی باید مابین دو دست پرت کنی بیاییه پایین شاپ شاپ صدا هادیه. تا خمیر کش بیا نان نازک گرده. اگر این شاپ شاپی صدا نیاییه زحمتتان هیچه.
❗️طالقان به جز تنور ساجی سر دی نان میپتن. ساج یه چیزی شبیه دیش ماهواره به آهنی البته کلفتر و شعاع کوچیکتر که این کولی آهنگران که میامین طالقان میساتن. مورد مصرف این ساج، بیرون آبادی به. مالدارانی که اون موقع دور کوه ها مالشان میبردن مثل آبگرم و اونوران، برای طبخ نان از ساج استفاده میکوردن. مورد مصرف دومش دی قدیم هنوز تهران و قزوین اینجور صنعتی نگردی به. طالقانیان بیشتر تمایل داشتن کاری به میشین سمت شمال عباس آباد کترا چالوس. فصلی میشن کارگری این ساج هم میبردن. نحوه استفاده شم اینجور به  کله میسازن تشی به یه چندتا گته سنگ میندان و زیرش تش میکردن و ساج میندان این کله سر.
❗️نکته دوم در مورد تش تنور هسته. تنوره تا اونجه که میتانن با چو تش نمینن. ریز چو و انجاری همراه اول تش مینان، یا گون، سر لپه ره میندین این تشی سر. حالا چوبه چوب و هیمه ده استفاده نمینن این خودش فلسفه داره.
چوب زود میسوزه اول دماش خیلی بالا هسته تش الو میکشه تنور
ده میدان. گرماش ممکنه نانوا و نان باهم بسوزانه و در حین نان بپتن باید چندبار تش کنن. اما سرلپه  گرماش معتدل و ماندگاره یعنی همون اول صبح که تش کنن تا آخرین نان کفایت مینه.
❗️یه نکته دیگه تا اونجه که میتانن تش نفتی همراه روشن نمینن. معتقدن نان نفت بو میره تنوره دی خراب مینه.
سرتان درد نیارم، نان جانه نان زندگی و برکت زندگیه. تهش بیرین حقیقتا هم اینجوریه. نان یکی از مبارک ترین سمبل های اتحاد ما طالقانیانه.

کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام درجی TaleghaniDarji) مجاز است.

این متن ارزشمند با صدای خانم تاجدینی تقدیم به شما (دریافت کنید)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۱
درجی طالقانی

به سوی یار و دیار

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۱۱ ب.ظ


آقا ما این خراب شده تهران و کرج ده که حرکت مینیم به سمت طالقان دیگه کیلومتر ماشینه نگاه نمینیم. همچین حرصی همراه پدالک فشار هامیدیم. حدودأ هشت دقیقه سر میرسم سه راه زیاران شرکت گوشت. دوباره گاز میریم میرسیم این ایلوندی مغازه که پاتق خرید طالقانیانه. یه کم آت آشغال میخریم. تا برسیم ابراهیم آباده. ابرام آباده که میرسیم همچین بفهمی نفهمی این هوای طالقان میای، خودکار مخصوصا اگر فصل گرم سال باشه این آمپر جیر میا. دیگه ماشین خودش راه بلده. نه حرصی همراه گاز هامیدیم. نه اون استرس و حالت غریبی شهر داریم. یه آرامش اهورایی پیدا میبو.

گردنه ره یواش و بیخیال فارغ از دنیا و بدهی و کار قسط و وام و مریضی و کوفت و زهرمار آدمی یاد دنی. آها هر از گاهی این سرنکته کامیونان آدمی جلو دمیکون اون حس آرامشه ره خط خطی مینن. فقط دلت میخواه چشمان دوندی و فحش هادیی.

البت خوب فش. گته ماشین ده جلو میزنی و باز اون حس خوبه ومیگرده. میرسی گردنی سر دقیقا اونجه ای که تابلو به دیار طالقان خوش امدی این تابلو ره که میرسی اون حس آرامش تبدیل میگرده به حس اطمینان. حس عشق. حس دوست داشتن. یه شادی طبیعی عجیبی پیدا میبو. یاد وچکیان دمیکوی. عشق های دوران جوانی. کوچا گردی. گوگل بانی. هر از گاهی زیر لب میخندی. اگر یه غریبه همراهت باشه. دلشی میان میگو عجب دیوانه گردیه، بیخود میخنده.

بیخیال مردمان دنیا
هی یار دروم میام
خودمی دیار دروم میام

همین افکار میان سیر مینی میرسی ایست بازرسی ره. بی صحب یه بد دست انداز داره. ماشین صدا در میا. من همیشه یادم در میشو این گته دست اندازه. رشته افکار خوب کلا بر بیت میبو. دیگه اینجه به بعد میشی تو نقشه بکشین که برسیم محل چه کنم . کی ور بشم. من معمولا نقشه شکار سهره و کبک میکشم. البت الان کو شکار ممنوع گردیه. اگر شکار آزاد گردی دوتا تله دست ساز و ساده یادتان هامیدیم که زناکان دی راحت کبک بگیرن. یکی از گردنه ای ویژگیان اینه که وقتی میرسی گردنه ای سر ماشینی شیشه خود بخود جیر میا حالا هرچی هوا میخوا خونیک باشه، باشه.

وقتی میرسی این شهرکی پلی دم این او شاهروده مینی. حال فرق نمینه گل او باشه. صاف باشه. میگی خداجان برسیم خودمی عزیز طالقانه. برسیم خودمی مظلوم طالقانه. خودمی قانع طالقان. میرسی شهرکی قدیمی پمپ بنزینی دم دیگه شادیه برسیه به اوج شیش هشت میزنی. اینجه به بعد دیگه کور گرد مینی تا برسی محل. وقتی میرسی یواش اینور اونور نگاه مینی کسی تو ره نینه دزدانی جور دل میشی. خنک خانه میان. این فصل طالقانی کار زیاده. یا سر بیتنه. یا واش خورد کردن. اگر آشناهان بینتان گلاویزن. اینجه به بعدشه دیگه حالیت نمیبو تا میای خانه ره گرم کنی. باید وگردی. اصلا ماتم میگیری میل نداری ماشینه روشن کنی.

اگر طالقان به جز ویران سرا نیست
من این ویران سرا را دوست دارم‌❤️❤️❤️

تهیه گروه تولید محتوای درجی
با تشکر از آقای ابوالفضل یزدانی

کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.

این متن ارزشمند با صدای رضا بریری تقدیم به شما (دریافت کنید)



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۱۱
درجی طالقانی


💟 نذریِ نان:
یه نمونه از استفاده های نان، برای کسانی بَه که مشکل داشتُن. مثلاً نذر میکُردن خداجان مینی وچه بیکاره، کاری سر بشو یا مثلاً مینی فامیل مریضه خوب گرده، دوتا لاک نان میپچُم و مردمی میان پخش مینُم.


💟 پیشکشی فرستادنِ نان:
یه استفاده دیگه دی بدین صورت بَه که عروس خانمان، در اعیاد مختلف، پیشکشی و عیدی میبردن زامای فامیلانی خانه. یکی از این مهمترین جزء این هدایا نان بَه. همچنین سر جهازی عروس دی نان بَه که هامیدان همراش میبرد شوهری خانه.
در هدیه و پیشکشی فرستادن زاما و عشاق، دی نان نقش اصلی ره داشت. همان رسم خجیر درجی سران که مربوط به شویِ چله هسته، در شالی که از درجی خانه برای دختر جیر مینگین، در بین هدایا، نان (توتُک یا کُلاس) حتماً دَبه.


💟 پخت نان در مراسم عزا و عروسی:
استفاده دیگه ی نان، در مراسمهای مختلف به. مثلا اگر یکی از افراد آبادی فوت میکُرد، زنکان هرکدام یه لاک نان دمیپَتُن و میبُردن اویی خانه که صاحب عزا بِتانه مهمانانش ده پذیرایی کنه. همچنین در عاروسی ها دی همین کمک و میکُردن. ضمن اینکه یکی از مراسمات عروسی، نان دبُندُن بَه بدین صورت که یک روز کامل از آن هفت شو و هفت روز عروسی، به امر پخت نان، با کمک و مشارکت همه اهالی اختصاص داشت. 


💟 پذیرایی با نان:
در هنگام دفن میت، نان و حلوا ره بعنوان ''پیشخاک'' هامیدان. در مجالس مذهبی، نان و پنیر و سبزی و جوز پخش میکوردن. مهمان دی کو میومی اول اویی به سفره نان پهن میکوردون.


💟 کندوی آرد و پسینه، مخفی گاه امن اشیاء و آدمیان:
در قدیم قسمتی از خانه تنورستان یا آردکندو بَه که همان انبار آرد هسته. طالقانیان، قیمتی چیزانشان هامینان همینی میان. یا وچان هروقت خطایی میکُردن، ترسشان ده این میان قاییم میگردین. یا زمانی که سرباز گیری بَه، جوانان میشیَن پسینه، همین آرد کندویی میان قاییم میگردین که سربازی نشن.


💟 استفاده مدبرانه از نان در مواقع سختی و قحطی:
اون قدیم، طالقانی میان، یه سری زرنگ آدُمِ خوش فکر و بیشتر از طبقه اعیان طالقان دِبیَن که گندم و آرده احتکار میکُردن، البته نه برای اینکه بعدا گران بروشان، بلکه برای وقتایی که مثلا خشکسالی یا جنگ میگردی. یا زلزله و سیل میامه، یا بد سرما میگردی. آن وقت تو آبادیهای دیگه این آرد و گندمُ میاردُن، بین مردم به رایگان یا نسیه و چوب خطی پخش میکُردن. این دی باز یه جور نوع دوستی و اتحاد طالقانیان بَه.
نمونه مهم این اتحاد و نوع دوستی، زمان جنگی که متفقین به ایران حمله کردن و قحطی ایرانه بگیت، اتفاق دَکَت. ظاهراً سهم طالقان از یورش متفقین، روسیه بَه. وقتی بریتی بیَن طالقانی میان، جوانان دهی میان هرچی گاو و گوسفند و آذوقه و علُف دبَه، ببردی بیَن کوهانی میان قاییم کردن. بله اون موقع که روسان، این نسل وَکتان بیامین، طالقان و کل ایران قحطی بیومی. اما همون بزرگان که بگوتیم احتکار میکردن، یه جور گروه مقاومت درست کُرده بیَن. با یه انضباط خاص و مدبرانه و خیلی مخفیانه، نان میپَتُن و بین روستاها و مردم طالقان پخش میکُردن. پدر سوخته روسی سربازان، میامین خانه ها میگردیَن هرچی آذوقه دبَه میبُردن. زناکان دی نان و یه سفره ای، ایزاری، کهنه کرباسی، چیزی میان، دمینان میبردن طویله ای، باغ و دری میان، قاییم میکُردن. خلاصه آن بوره کَلان هیچ رقمه حریف طالقانیان نمیگشتن.


💟 باورها و اعتقادات مردم در مورد نان:
نان را برکت سفره میدانستُن. هرجا کوچا یا راهی میان میدیَن، ومیگیتن و بوس میکُردن و راهی سر ده کنار میزیَن. کلاً دور ریز نان بسیار کم به. وچان و یالُکانشان دی به هر طریقی عادت میدان که نان دوست باشن. مثلاً وقتی نان دمیکت تنوری میان، نانه با انبر میاردُن میدان میندان، کنار تنور و میگوتن هرکی بَسوته نانه باخوره پول پیدا مینه، به خاطر اینکه نان باخورد گرده، این کلکُ میزیُن نان حیف نگرده.

با سپاس فراوان از گروه تولید محتوای درجی
کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.

نان دبُستان با صدای خانم رضایی تقدیم به شما (دریافت کنید)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۰۷
درجی طالقانی

آهنگری، چلنگری

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۰۰ ب.ظ


آهنگری

قسمت اول: مواد و وسایل صنعت آهنگری
* زغال سنگ: یکی از باراندازهای چاروادرهای طالقانیِ روستای هیو Heev بَه. به همین دلیل، هم همین الان دی خیلی طالقانی ساکن هیو هستن و با هیویان فامیل گردین، دختر هادان، دختر بیاردن. حالا این هیو چه ربطی به بحث ما داره؟ هیو یکی از جاهایی هَسته که اون قدیمان، بیشتر اهالی آن، تو کار معدن دِبیَن. الان دی میشی هیو اکثر فامیلیهان یه ربط و ریشه ای به معدن داره. از معدندار بگیر تا مدنی پور و معدن کن، معدن نشین و غیره.
هیو، نه فقط کو یه معدن، که معادن زیادی از زغال سنگ و چندتا کارخانه فراوری زغال سنگ داره.
همین از سمت کرج تهران، اتوبان ده سمت طالقان (قزوین) که میشیین، بعداز کارخانه سیمان، یه متروکه کارخانه دَرَه به نام سیپورکس، پشت کوهشی نام هسته چنبورَک که چندتا معدن زغال سنگ و کارخانه فرآوری زغال سنگ دره.
* شمش آهن و ساروج: گچ رو از دُنبلیدی صحرا، آهک از چَمبورک که هیوی پشت هسته،با پودر سنگ و خاکستر و مرغانه ره میاردُن  ساروج میساتُن که در مقابل گرما و اُو مقاومت زیادی داشت و هرچه گرما اونه میخورد سُفت تر میگردی.

قسمت دوم: مقدمات آهنگری:
** ساخت پاچال: چاله ای بَه کو میکندُن آهنگر میشه اونی میان، برای پوک بِزیَن.
** ساخت کوره: کوره ابعاد استانداردی نُداشت و هر کوره ای به اندازه نیاز آهنگر بُسات میگردی. معمولا کوره های طالقان، یک متر در یک متر بَه و دو جور، کوره داشتُن که یکی زیمینی میان دَبَه و جور دیگه اُستاده بَه کو مثل کوره نانوایی سنگکی به.
** ساخت دَم: دَم ره از پوست میساتُن، برای باد بِزیَن کوره، که انواع مختلف داشت. مث گُو دم، مالی دم و بعضی دی از پلاستیک ب که خیلی مقاوم نَبَه.
** سندان: سندان دی برای آهنی تو پُر و آب دیده بَه کو برای شکل هادانِ وسایل ساخت بَه، کو اونی سَر همینان  و پوکی همرا ضربه میزیَن.
** پیشبند: آهنگری  پیش بند هم داشت که تش وفلزات تیکه  اویِ جانَ نسوزانَ ولباسش زود کثیف   نگَردَه

قسمت سوم: تولیدات اهنگران طالقان:
داس، پوک، خَجُرَه، میخ طویله، انبر، دیزیندان، تبر، نعل و ... به طور کلی هر ابزار آهنی کو در طالقان مورد استفاده قرار میگیت.
فصل چهارم: نحوه ساخت:
اوستا، آهن مورد نظر را دُله کوره هامینا و شاگُرد دی میدَمی، کوره ای دَم دی یه فلز از جنس فولاد دَبَه همینان که حرارت میدان اونه میگوتُن بلور، حَلا زمانی کو آهن آماده میگردی، یعنی قُرمُزه قُرمُز، اوستا اونه در میارد و شاگرد دی دم انگار میکُرد و پوکه میگیت و اوستا چکوشه میگیت. اوستا معمولاً یه طرف وامیستا و شاگرد طرف دیگر.
به نوبه یکی این میزی، یکی اون، اندی میزیَن کو اون آهن به شکل ابزار مورد نظر دَرایه. بعضی ضرْبَ هان دی دابل هستن، اوستا چنان با مهارت این طور ضرب هانُ میزی کو آدُم کیف مینه. اصلاً وقتی یه قطعه دَره چَکوش کاری میبو، یه قشنگه ملودی تولید میگرده.
حتماً داستان رقص جناب مولانا رَ وقتی کو از بازار آهنگران، یا به گفته بعضی کتب، زَرگران رَد میگردی رو بُشنوستینَ. وقتی صدای چکوشی که با مهارت و استادی، سندان و فلزی سر میخورد به گوش مولانا، یه آهنگ دلنشین بیامَه، او رَ به یادَ اون موسیقی کیهانی دِنگَتُ شروع کُرد به رقص و سماع. 🎶🎶
پوک بزیَن بر سندان، در چلنگری، خودُش یه گونی سابقه میخوا. اینکه کُجه بزُنی، چِطور بزُنی، کِی بَزُنی، با چه زوری بزُنی، با کجای پوک بزُنی، کجه ی آهن بزُنی، پوکت کجه دِه جیر بَری، کجه دِه جَر بری، کی آهنه اُو بزُنی که آبدیده گرده و هزار نکته ی باریکتر ز مو.
یکی از خصوصیات آهنگران و صنعت کارن دی این بَه کو تمام وسایل دِ استفاده ی بهینه میکُردُن، یعنی از ضایعات آهن که دسشان میرسی، اونه جمع میکُردُن و اون دِه ابزار میساتُن. در کل آهنگران خیلی کم پیش میامِه کو ضایعات داشته باشُن.

قدیمیان میگوتن پول حلال و پر برکت پولی هسته که با عرق جبین دربیا. آهنگران واقعا پولشان با عرق جبین در میامه بخاطر همین همیشه یه دستمالکی لنگی دمیوستان سرشان عرق پیشانیشان نیا چشمشانی سر.
مینین میگن فلانی عاقله مرده، کنایه از آدم با تجربه و کاردان هسته. آدمهایی که سرد و گرم روزگار ره بکشین. آهنگران دی واقعا عاقله مرد بین. زمستان سرد و تابستان گرم این کوره سر دبین.
پروانه به گرد شمع و ما پای تنور
چون سوخته ایم، دگر مسوزان ما را

مردان آهنکار، آهنین اراده هستُن، الهی که آنانی کو زنده اَن سلامت و پایدار و رفتگان دی روحشان غریق رحمت خداوند باشه.(آمین)

با سپاس از گروه تولید محتوای درجی، مخصوصاَ آقایان محمدحسین رضایی، فرشید فلاحی و ابوالفضل یزدانی


کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.


این متن ارزشمند با صدای فرشید فلاحی تقدیم به شما (دریافت کنید)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۰۰
درجی طالقانی

خاطره جنگ جهانی در طالقان

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۴۹ ق.ظ


خاطره ای از جنگ جهانی در طالقان

اون قدیم، طالقانی میان، یه سری زرنگ آدُمِ خوش فکر و بیشتر از طبقه اعیان طالقان دِبیَن که گندم و آرده احتکار میکُردن، البته نه برای اینکه بعدا گران بروشان، بلکه برای وقتایی که مثلا خشکسالی یا جنگ میگردی. یا زلزله و سیل میامه، یا بد سرما میگردی. آن وقت تو آبادیهای دیگه این آرد و گندمُ میاردُن، بین مردم به رایگان یا نسیه و چوب خطی پخش میکُردن. این دی باز یه جور نوع دوستی و اتحاد طالقانیان بَه.
نمونه مهم این اتحاد و نوع دوستی، زمان جنگی که متفقین به ایران حمله کردن و قحطی ایرانه بگیت، اتفاق دَکَت. ظاهراً سهم طالقان از یورش متفقین، روسیه بَه. وقتی بریتی بیَن طالقانی میان، جوانان دهی میان هرچی گاو و گوسفند و آذوقه و علُف دبَه، ببردی بیَن کوهانی میان قاییم کردن. بله اون موقع که روسان، این نسل وَکتان بیامین، طالقان و کل ایران قحطی بیومی. اما همون بزرگان که بگوتیم احتکار میکردن، یه جور گروه مقاومت درست کُرده بیَن. با یه انضباط خاص و مدبرانه و خیلی مخفیانه، نان میپَتُن و بین روستاها و مردم طالقان پخش میکُردن. پدر سوخته روسی سربازان، میامین خانه ها میگردیَن هرچی آذوقه دبَه میبُردن. زناکان دی نان و یه سفره ای، ایزاری، کهنه کرباسی، چیزی میان، دمینان میبردن طویله ای، باغ و دری میان، قاییم میکُردن. خلاصه آن بوره کَلان هیچ رقمه حریف طالقانیان نمیگرستن.
روسان وقتی کوهی راه دِ میان طالقان، ظاهراً یه گروهشان در مالخانی، گیر ایرانی سربازان که طالقانی بیَن دمیکوئُن. یه تاکتیک فوق العاده یَ جنگی، روسانَ غافلگیر مینه، به این صورت کو طالقانیان وقتی مینُن روسانی تعداد زیادَ، مالخانی یه گذر تَش مینُن و قاهیم می بون و کمین مینُن، روسان فکر مینُن کو اینان تَشی دور جمعَن، حمله مینُن تشی طرف، کو طالقانیان پشت سر دِ ومیخوسون دخلشانَ میارن. نقل از یکی از طالقانی سربازان: گالش براتَ دنبلیدی کو می گوتن خیلی پهلوان بی. سه چهار جعبه فشنگَ کول میگیت.


قل از: گروه تولید محتوای درجی


کپی برداری از این متن تنها با ذکر منبع آن (کانال تلگرام/وبلاگ درجی TaleghaniDarji) مجاز است.

این متن ارزشمند با صدای فرشید فلاحی تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۴۹
درجی طالقانی

برقی خاطُره

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۴۵ ق.ظ



این برق دی اختراع و کشف عجیبیه ها، چندی مایی گَت تران اون ده خاطُره دارُن.
ایسه مینیشیم پای گَپ خانم قادری و آقای محمد رضایی کو مایی بِه از برق بیومیَنی خاطُره میگوئن.


خاطره خانم قادری (دریافت کنید)

خاطره آقا محمد رضایی (دریافت کنید)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۴۵
درجی طالقانی