درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بزغاله» ثبت شده است

تیرماهی شلانک

شنبه, ۲۵ تیر ۱۴۰۱، ۰۷:۰۶ ق.ظ

مَثَل و اصطلاح «تیرماهی شلانک»

این مثل برای تأکید بر بُعد زمانی و یا بعید بودن یک امر، استفاده می‌شود و به دوری و دیری و عدم احتمال وقوع یک موقعیت اشاره دارد. در این خصوص دو تعبیر وجود دارد:

تعبیر اول: چون تیرماه فصل رسیدن زردآلو (شلانک) هست و فکر کن که در اوج یک زمستان سخت هستی، طالقان از جیر تا جواَر برف‌پوش و سفید.... قحطی میوه‌منه و وفور سرما... آنگاه که فرارسیدن گرمای دلچسب و شلانک خوشمزه برای تو بسیار دور و بعید می‌نماید، آن وقت برای هر چیز دوری این مثل کنایه آمیز را به کار می‌بری: تیرماهی شلانک.

اگر بخواهیم برای آن معادل فارسی بیابیم، چیزی شبیه مَثَل: بزک نمیر بهار میاد، کمپزه با خیار میاد است.

تعبیر دوم: در گاهشماری طبری که در روستاهای بالاطالقان نیز کاربرد دارد، تیرماه، در فصل تابستان نیست و به روزهایی از پاییز و معادل آبان ماه اطلاق می‌شود. (مثل رسم تیرماهی سینزده که در آبان برگزار می‌شود.) لذا با این رویکرد، اصطلاح «تیرماهی شلانک» به بعید بودن و ناممکنی یک امر دلالت دارد. چون در فصل پاییز، زردآلویی وجود ندارد و زردآلویِ پاییزی، امری محال است.

معادل فارسی آن هم: آب از آتیش درآوردن است.

 

با سپاس از آقای مسلم گرشاسبی، اهلِ آبادی کَش طالقان جان
            و آقای محمدرضا از بالاطالقانِ عزیز

تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۱ ، ۰۷:۰۶
درجی طالقانی

تی دور وَگردُم

چهارشنبه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۰، ۰۸:۳۳ ق.ظ

اصطلاح «تی دور وَگردُم»

 

همان اصطلاح «دورت بگردم»ِ فارسی است که در فرهنگ لغات و اصطلاحات در مورد آمده: از شدت دوست داشتن، به گِردِ کسی گشتن و طواف کردن.

اما در اصل فلسفه دیگری پشت این اصطلاح نهان است که از یک افسانه قدیمی سرچشمه می‌گیرد.

در قدیم، یکی از باورهای مردم در درمان بیماری‌ها بدین صورت بوده که می‌گفتند قدم زدن دورِ یک فرد بیمار، در سه یا هفت نوبت، با این نیت که انسان ناخوشی آن شخص را به خودش بگیرد، موجب درمانِ آن فردِ بیمار خواهد شد. اما چه بسا که فردِ طواف کننده! خود از آن بیماری از دست برود و به قولی، فدایِ آن شخصِ بیمار گردد.

نوشته‌اند که امپراتور مغول، باهور، شخصاً از این روش برای خارج ساختن بیماری از بدن پسرش، همایون، و انتقال آن به بدن خویش، استفاده کرد. پس از این حادثه، ولیعهد همایون، خوب شد اما امپراتور باهور، درگذشت.

بر این اساس، اصطلاحِ «دورت بگردم» که ما در طالقانی به صورت «تی دور وَگردُم» استفاده می‌کنیم، یک محاوره از جان گذشتگی است مشابه اصطلاحِ «فدایت شوم» که بهتر است از آن استفاده نشود. زیرا در حقیقت یک تعارفِ دروغ و بسیار سنگین است. اگر هم به صورتِ خیلی محدود و در مکالماتِ بین افرادِ خیلی صمیمی و از نظرِ عاطفی نزدیک، استفاده شد، ادب حکم می‌کنم که در جواب بگوییم: خدا نکنه.. ان‌شاءالله سلامت باشید... و یا الهی به داشتن سلامتی و عمر دراز.

 

#درست_و_به_جا_صحبت_کردن_هنر_است

 

متن از: سیده مریم قادری       عکس از: علی شفیعی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۳۳
درجی طالقانی

عاشقی با شقایق

يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۵ ق.ظ

میشا خِعلی راحت عاشُق گردی

مُن خودُم یه چَن سالی هسته که عاشُق گِردی‌یَم

عاشُقِ داری بَلگان

عاشُقِ سَبزِ واشانی نَمِ بو

عاشُق آلاله‌هان وَختی بادی میان می‌رَخصُن...

برگردانی آزاد از شعر فروغ فرخزاد

 

سلام

صُبحتان پُر از عاشقی خُجیرانم

این قشنگِ توقولی یی جور، زندگیتان آباد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۹ ، ۰۸:۳۵
درجی طالقانی

گواهینامه گوگَلوانی درجه سه

پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۸، ۱۰:۳۰ ق.ظ

#طنز

یادُش بخیر

آخُرین روزهای تابُستان دهه‌ی شصت معروف بَ

تازه، مالان صَحرا دِ بیامی بیَن که با ضَربِ زور طِوله‌ای میان جا بُدام و اوشانیب چی داکُردُم و دِبیَم دَس و رو بَشورُم که آبّا بگوت:

خا مَهَندِس... ایسه بگو بِی‌نُم فرقِ «کولی» و «کَل» و «چَپُش» چی هسته؟

گردَنِ تاب بُدام و کَله رِ جَر بیوردُم و جواب بگوتُم: کَل، کو بُزِ نَریه که بوورمِه نَکُرده باشُن، کوولی دی هامون کیچیکه بُزغالِیه که هنوز شیرخواره، امّا بُزغاله‌یِ دو ساله رِ چَپُش می‌گوئَن!

آبّا در حالیکه عمیق و متفکر، چُپُقشی دودِ می‌بَلعی، شِنکَش و نُشان بُدا و بگوت: فردا صُبح، بعدِ دَر کُردُنِ مالان، طِوله ر قشنگ تمیز می‌نی‌ها!

خوشحال از اینکه صحیح جواب بُدا بی‌یَم، چَشمی بُگوتُم و به این ترتیب، بعدِ سه ماه تُمام فَعلِگی و سَگ دو بِزیَن در مَعیَت حضرت آبّام! به افتخار دریافت گواهینامه گوگَلوانی درجه سه! نائِل گِردیَم!

 

به قلم: سیده مریم قادری #اورازان

 

 

کلمات و اصطلاحات این متن:

مالان: حیوانات اهلی روستایی مثل گاو و گوسفند و بز

طِوله (tevleh): طَویله

آبّا: پدربزرگ، معادل‌های دیگری که برای آبّا در طالقانی به کار می‌رود: پیلاآقا و گَت‌آقا

بوورمِه (boormeh): اَخته کردن

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۸ ، ۱۰:۳۰
درجی طالقانی

اصطلاح بوورمِه (بُرمو)

چهارشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۸، ۰۸:۴۶ ق.ظ

سلام دوستان، امروز می‌خواهیم راجع به یک کاری صحبت کنیم که خیلی از روستائیان انجام هامیدیَن و مختص قشر خاصی هم نی، مثلاً نمیشاست بگوتُن که فقط دامداران اینکارِ مینُن یا کشاورزان، بلکه این عمل به فراخور نیاز در بین خیلی از روستائیان و حتی برخی مشاغل شهری مرتبط با حیوانات انجام می‌گرده.

این عمل که اصلاح محلی اون «بورمه» کردنه بر روی حیوانات خانگی از قبیل اسب، خر، بزغاله چَپُش و سگ انجام میبو. بورمه کردن معادل اَخته و خَتنه کردن در فارسی هسته.

 

 

خیلیان این بورمه کردن رِ مذمت مینُن و خیلیان دی تشویق، هر شخص دی در مذمت یا تشویق دلایل خاص خودشانِ دارُن. اما به هر ترتیب این عمل، مرسومه و حتی در کلینیک‌های دامپزشکی این روزان، بسیاری از حیوانات خانگی ر عقیم و بورمه مینُن. در هر صورت ما در اینجا سعی نداریم تا از این عمل دفاع یا اونِ محکوم کنیم، بلکه هدف فقط دادن اطلاعات و توضیح درباره این اصطلاح هسته.

حالا بِی‌نیم که دلیل افراد برای بورمه کردن حیوانات چیه. یک باوری در بین مردم مرسومه که نیروی جنسی و جفت‌گیری، حیوانِ ضعیف مینه و چنانچه غریزه جنسی در حیوانی که هنوز جوانه از بین بشو، او قوی و توانمند می‌گرده و تمام قوه بدنیش مختص کار کردن میبو. ما نمی‌دانیم آیا از لحاظ پزشکی این باور تأییده یا رَد میبو. اما در مورد آدمی‌زاد، وقتی اَخته می‌گرده، چون نفسیات جنسی وجود نداره و به اصطلاح به فکر زن و فرزند نیَن، معمولاً وسوسه‌های مادی در ایشان اثرگذار نی و بهتر رویِ کارها و اهداف خودشان متمرکز میبُن. مثل فدائیان کیش باطنی پیرو حسن صباح، که تاریخ بنوشتیه به راحتی گول نمی‌خوردُن و چون به فکر زن و بچه نبیَن، دربست در خدمت کیش و اهداف خودشان، جانفشانی می‌کُردُن. البت تاریخ مملو از جانفشانی‌های افرادیه که با وجود اخته نبودن، باز هم بر سر آرمان‌های خود مردانه ایستادگی و ایثار کُردُن اما خب طرفداران اخته کُردُن با ذکر وقایع تاریخی زیادی که وسوسه‌های جنسی، بزرگانی را از دسترسی به اهداف خودشان، عاجز کُرده، در مقام دفاع از نظریه خود برمیان. به هرحال موضع ما همچنان اطلاع‌رسانی است و وارد بحث رد یا دفاع از این عمل نمی‌گردیم.

از طرفِ دیگه، حیوانِ سالم، در فصل‌های جفت گیری، سر به هوا میبو و بدِ بو مینه. مثلاً خران بهار فرار می‌کُردن، گوساله جانی‌گو نیمی‌گردی و بُز دی وُشِ بو میدا. اینها دلایل دیگه‌ای برای روستائیان بَ که حیواناتشانِ بورمه کُنُن.

بورمه کردن در واقع کشیدن و قطع بیضه جنس نر هسته که حیوان قدرت توانایی کارش بالا بشوأ و به قولی از سرکشی و نافرمانیش کم گرده. البته هامون طور که بگوتیم این عمل در مورد انسانها دی انجام می‌گردی. مثلاً در زمانهای دور، ایرانیان و رومیان این بلا ر سر برده‌هاشان میوردُن که هم نگهبانان و نیروی کار قوی داشته باشُن و هم نگهبانان حرمسراهاشان نظر سوئی به زنان دربار نوداشته باشُن و به اصطلاح «خواجگان حرمسرا» میگوتنشان.

بورمه کوردن فقط مختص جنس نَر نی و در بعضی اوقات، حیوانات ماده دی خَتنه می‌گردُن که بیشتر به هامون دلیل افزایش قدرت و جلوگیری از بوی بد و سرکشی آنان هسته. تجربه نشان بُدایه اخته کردن گاو نر سبب میبو رشد استخوانها زیاد و بدنِ گُِو حجیم گرده که به همین دلیل، وَرزوهایی که برای کار کشاورزی انتخاب می‌بُن، برای افزایش جثه و قدرت بدن و همچنین رام شدن اخته می‌گردُن. در مورد سگ دی میگن بعدِ بورمه عاقل میبو، آدم گیریشِ از دست هامیدی و فقط جک و جانور وحشی مثل روباه و گرگه مِیره.

روشهای بورمه کُردُن در حیوانات مختلف هسته. در روش سنتی، عمل غیر جراحی هسته که از پنس بوردیزو یا هامون گاز استفاده مینُن که به تناسب جثه حیوان گت و کیچیک میبو. یعنی برای حیوانات ریز جثه از پنس کوچکتر استفاده مینُن. نکته اینجاییه که سن حیوان در زمان اختگی پایین هسته (معمولاً 2 تا 4 هفتگی) و باید فرد واردی اقدام به این عمل نمایه که حیوانِ زجر هانُدا و خطر جانی دی نُداشته باشه.

 

پنس بوردیزو را در عکس زیر، سمت راست، مشاهده می‌کنید.

 

به هر حال، دلایل روستائیان برای این عمل هر چی هسته، در دین مبین اسلام، عملی ناپسند شمرده میبو و از جمله حقوق حیوانات بر گردن صاحبانشان، حق جفت‌گیری و تولید مثل هسته.

حلا کو زندگی روستایی به شکل قدیمی در حال انقراضه و رسمِ بورمه کوردُن دی در جامعه روستایی تقریباً بَکَت گردیه، اما این عمل همچنان در زندگی شهرنشینی نوین درخصوص حیوانات خانگی در حال انجامه و متأسفانه رو به رشده.

ما به شخصه خوشمان نمیا سر هیچ انسان و حیوانی این بلا بیا و مدافع حق زندگی طبیعی برای هر جانداری هستیم.

 

با تشکر از آقایان ابوالفضل یزدانی (خُسبانی یال)، محمدحسین رضایی (سنگبُنی یال) و سرکار خانم سیده فاطمه میرتقی (اورازانی یال)

تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

 

نکته: بوورمِه با بُرمه به معنای گریه کردن، متفاوت است و با واوِ غلیظتری تلفظ می‌شود.

نکته دوم: در پایین طالقان، این کلمه به صورت بُرمو تلفظ می‌گردد. 

______________________

نظرات ارزشمند و تکمیل کننده این مطلب از دوستان طالقانی:

آقای شهرام صادقیان: البتَه «بُرمو کُردون» به لِحاظ تلفظی، صحیح ترَه که ویشتر جَهُت‌َ تک سُمیان نظیر اسب و الاغ اُستُفاده میگرده

و برای نشخوارکنندگان نظیر بز و گوسُند اُصطُلاحَ «بُکُتاندون» مرسومَه. بُهرحال خجیرَ مطلُب ب َ.

آقای مهدی رضاخانی: گوساله را من ندیدم که برمو کنند. در مورد الاغ هم اینکار رواج نداشت. بلکه به الاغ ماده معجونی میخوراندند که دچار سقط یا نازایی می‌شد.
بزغاله، بره و سگ را برمو می کردند و در مورد سگ خیلی همراه با خشونت بود. حیوان را لای در ورودی یا همان دروازه قرار می دادند و در بین فشار دو در، حیوان را نگه می داشتند تا این کار انجام گردد.

به هر حال در همه موارد با چاقو و غیر بهداشتی و سنتی بود. ولی کمتر دچار عفونت و عوارض می‌شد. گوشها و دم سگ را هم کوتاه می‌کردند.  در مورد سگ و بزغاله و بره اینکار بیشتر انجام می‌شد. چون بره و بزغاله علاوه بر اینکه در لاغری حیوان تأثیر داشت، موجب به هم خوردن نظم زاد و ولد گله می‌شد و آن تعداد از نر و کَل را که برای اینکار نگه می‌داشتند، از گله جدا و در زمان مناسب وارد گله می‌کردند تا فصل زاد و ولد در کنترل باشد.
سگ هم به علت اینکه سگ‌های ماده ولگرد بودند و سگ‌های گله به‌دنبال آنها از گله جدا می‌شدند، اینکار باعث می‌شد که سگ‌ها هم در کنترل چوپانان باشند و از گله جدا نشوند.

 

از این بزرگواران تشکر مینیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۸ ، ۰۸:۴۶
درجی طالقانی

 

گـَرُنِه بـُز، سَر چُشمه دَ اِوُ می‌خورَه

وقتی که بزی به بیماری گری مبتلا می‌شود معمولاً او را از گله جدا می‌کنند تا دیگر حیوانات را دچار بیماری نکند. اما گاهی این بز، چنان اعتماد به نفس و خودشیفتگی دارد که برای آب خوردن، به جای آنکه به انتهای جوب برود و به دور از دیگران باشد، سَرِ چشمه را انتخاب می‌کند. وقتی هم که از سرچشمه آب می‌خورَد، کل آب را آلوده و دیگران را بیمار خواهد کرد.

بنابراین این ضرب المثل برای افرادی به کار می‌رود که در عین نالایق بودن و مشکل داشتن، باز هم اعتماد به نفس بسیار زیادی دارند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۸ ، ۰۹:۲۴
درجی طالقانی

دو تا خیکچه پر از قورمه - دو چشُمان بى بَرمه
سه تا پیلک تمام روغُن - یکى از تو، یکى از مُن
سه تا پوستِ پر از پِندیر - یکیش شور و دوتاش سر تیر
یکى قُزغان، پراز جزک - یکى ظرف تمام لورک
یکى کوپا، فقط اسبس - سه تا اَمبام فقط گورَس
سه تا کِندیل پر از گندم - سه تا غَلبیل یکى هم کُم
چارتا کیسه جوِ مامان - دو تا هم مَرجوى دُروان
سه تاکیسه، تِلى دیمى - دوتا آبى یکیش دِیمى
یکى امبام، پر از بلغور - سه تا دبه فقط از لور
دو تا امبام از دارچین - یکى مخلوط، یکى نَرمین
یکى دیگر، زِ زنجافیل – خریدارى، زِ میکاییل
سه تا بَرکر، پر از سُنجه - چارتا بقچه، تو گنجه
دوتا کیسه پر از لَخچه - یکى اشکاف پر از بُخچه
سه کیلومتر فقط رشته - یه مقدارى نمکِ وشته
سه کیسه آرد از گندم - یکى نیمدانه هم چندم
چَن تا کولى دوتا دوخور - دوتا داس و دو تا چو بُر
یکى ورزای رویین تن – دو تا داهول چوبین تن
دو تا ماگو، آبس، قسّر – دو تا چارپا، زرد و احمر
چارتا کولى، همه ریقُن – دو تا بز، بلگوش و رِشکُن
یکى کره خر، یک مادیان – دو تا پالان دوخت ناریان
یکى دار و جت و بلکى - دوتا پت، المبه، یک الکى
گوله پر،بُز مو تا، ریسمان – تندور و انبر و دیزیندان
سه تاکیشه تفنگ ِ قُرمُز - یکى اوسار، اِى بى اِس تُرمز
یه فانوس،علاالدین، یک لَمپا - سه تا کربیت و فندک سر پا
دو تا داس و دمرغول هم سوه سنگ - یکى فوته حوله، سه تا لُنگ
چارتا کوزه، دوتا تول و یکى گنگ - پنچ تا بادیه، دو تا لیوان، یکى تنگ
دو تا مجمع، یه آفتابه، یه اَفتو – لبالب پرزِ آب جوب، مُفت اُو
یه گونى پر ز قند و آبّ نبات - یه کیسه چایی و یه کم دواجات
سه تا لیست دِگر مامور نوشته – مفصل، جزء به جزء، با زور نوشته
به تفکیک بسته های غذایى – یدکى، باغبانی و کذایى
اینا رو لیست کُردین، هاداین اوقاف - بازم دنباله داره، اوف و ای واف
براى یک شب دیگر یه روزى - اگر عمرى دهد مشدى سیروسى

◀️ ارسالی از شاعر: آقای سیروس علوی نیا #خودکاوند


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۰:۱۶
درجی طالقانی

یُورد یا بَراگاه

يكشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۶، ۰۱:۲۶ ب.ظ

📌 اصطلاحات طالقانی
       یورد

یُورد یا بَراگاه: یه مکانی هَسته که با سنگ بُسات میبُو عموماً به شکل نعل دی هَسته.
 
ویشترَ سنگان دی لانه هستَه. تقریباً یه متر این سنگانَ دِمی چینُن که گوسفند و بز نُتانُن فُرار کُنن. این یوُردی پیش چند تا سنگ صندلی مانند دُرُس می نُن، مینیشُن، مالانَ می دوشن.


🍃🌸 با سپاس از جناب آقای فلاحی 🌸🍃
          تهیه شده در گروه طالقانی درجی




همانگونه که در متن طالقانی آمده، یورد یا براگاه، یک دیواره کوتاه، عموماً نیم دایره نعلی شکل است که با سنگ ساخته شده و گله گوسفند و بز را داخل آن می کنند. در دهانه آن، چوپانان و شیردوشان می نشینند و یک به یک این گوسفندها را می دوشند.

یورد برای این است که تمامی گوسفندان دوشیده شوند و حتی یکی از آنها، نتواند فرار کند و جا بماند.

مال دوشی در پناه یک یورد قدیمی در تَنبورنو - اورازان
عکس مربوط است به دهه 60 و ارسالی از سید انبیاء میرصادقی
با سپاس از کانون فرهنگی اورازان



این عکسی سر، زوم کنین، یه نیمچه یوردمینین
عکس: پراچان، خاکّین. ارسالی از سیدمصطفی افتخاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۶ ، ۱۳:۲۶
درجی طالقانی

شعر خاله و بزغاله

شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۲۱ ب.ظ


📌 یک شعر قدیمی که مادران روستایی برای کودکانشان زمزمه می کردند:

این دُمَکِ بزغاله، جاروی خونه خاله
این سُمَک بزغاله، گوشکوبِ خونه خاله

این شاخَکِ بزغاله، میخ اتاق خاله
این رودَکِ بزغاله، بند اتاق خاله

این پوستَکِ بزغاله، فرش اتاق خاله
این کفشکِ بزغاله، شد سنگ پایِ خاله

این چشمَکِ بزغاله، شمع و چراغ خاله
خاله جاهاز جور کرده، از دولتِ بزغاله


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۲۱
درجی طالقانی

پسربچه ی شیردوش

شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۲۵ ب.ظ

بُدا این بزه بدوشُم،
بیام شمایی بَ از گله داری گپ بزنُم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۲۵
درجی طالقانی