خاطره مدرسه 2
سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۴۷ ب.ظ
خاطُره مدرسه 2
آن زمان که ما درس میخواندیم، مدرسمان سرویس داشت. ما دی مختلط بیِیم ولی تا میرسیم سرویسی دم، راننده فقط دُترکانِ سُوار میکُرد و میشه. یا اگر دی ما رِ سُوار میکُرد، صندلیانه هامیدا دُترکان و ما هَمُش سرپا بیِیم. موقعیکه دیر میشیم، دیگه راه نمیدان وِمیگردیم پیاده تا خانه.
خلاصه یه روز نقشه بَکشیم که یک موش بگیریم و زودتر بیایم سُوار گردیم. بعد دی موشه ویل کنیم سرویسی میان.
آقا هِمینطور دی گردی، موشه رِ نِزدیک مدرسه، ویل کُردیم اتوبوسی میان. جاتان خالی، جیزوله بَ که میشه هُوا. آی بَخندییم.
از فردای آن روز، ما را سُوار میکُردُن که هیچ، جای خالی دی مایبه میندان😂
✍ خاطُره از: محمد آقابراری، وشته ای شیطان وچه
🎤 با صدای: علیرضا قادری، اورازانی یال
خاطُره مدرسه 2 با صدای علیرضا قادری تقدیم به شما (دریافت کنید)