درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴۱۵ مطلب با موضوع «متن و صوتها» ثبت شده است

خودرو و زناکان

يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۴۸ ق.ظ


آنرو دبیم صبح بشم کاری سر بدیم یه مردک به خانم 206 ماشین جلو ره بیگیت. اوره ماشین ده در کشی اون بوگوت چبه خانه ده درآمی چبه ماشین دروردیه. زنک دی برمه که آقا من اشتباه کردم و من اشتباه بیگیتی.
خلاصه مردک ماشین سوار گردی بش و .....
داستان در ادامه جالب میشه، با روایت صوتی اون همراه باشین.


نقل از: پدرام سوداگری

دریافت فایل صوتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۴۸
درجی طالقانی

یخدان

يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ق.ظ


یخدان، صندوقچه قدیمی که وسایل و لوازمی چون لباس، زیورآلات و پارچه را در آن نگهداری می کردند.


یخدان به یه روایت اصیل طالقان

ممنون از صنوبر آبجی راوی این بخش ما
با ما همراه باشید و دوستانتان را با ما همراه کنید.



دریافت کنید (فایل اول با فرمت mp3)

دریافت کنید (فایل دوم با فرمت mp3)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۱۴
درجی طالقانی

سیب (طالقانی سیف)

جمعه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۰۵ ق.ظ


یا علی
امروز میخواهیم بریم سیب چینی
با درجی همراه باشید




سیب:
میوه عشق
در ازلیت آفرینش
گره خورده با سلامتی
محصولی ارزشمند از دیارمان طالقان

🍎🍃❤️

🎤 با روایت و صدای مخملی استاد فلاحی
دریافت کنید


و همچنین
🎤 یک خاطره طنز از سیب با صدای آقای بختیار قاضی
دریافت کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۰۵
درجی طالقانی

گُل کار

سه شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۳۹ ب.ظ


قِدیم کو رنگ و پتینه و کاغذ دیواری و کنتس و فلان و فلان دَنِبَه
هر سال باید گل کار میکُردُن

گل کاری بِه دی باید میشی اراگل و نرمِ گل، صحرا دِه میاردُن
اومبا نرم گله گو زوری همرا اویی میان مینگتُن، توری دِه رد میکُردُن، کهنه پیته ی همرا، کهنه جُرُب پشمی همرا، اونجا کو دست نمیرسی جارویی همرا، میزیَن، خانه کف کو سفید گَرده.

دیفالانی به دی اراگل او میکُردُن، صاف کردش جارویی همرا میزیَن دیوار.
ایچان میگردی کو خانانی دیفال و کف سیفید میگردی.


در عکس مشاهده می کنید که زن در حال گُلکار کردن و مرد در حال نوروزخوانی است که هر دو (گلکار و نوروزخوانی) از رسوم نزدیک عید نوروز و به استقبال بهار رفتن در طالقان (و برخی ولایات دیگر نظیر مازندران) است.



   فایل صوتی این متن ارزشمند با صدای استاد فرشید فلاحی

                                             دریافت کنید



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۳۹
درجی طالقانی

تاریخچه ثبت احوال طالقان

دوشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۴۴ ق.ظ

قسمت اول- تاریخچه وسیر تحول ثبت احوال در ایران

وضعیت ثبت احوال در ایران باستان نامشخص واطلاعات کافی درباره آن در دست نیست.
در زمان سلطنت انوشیروان اقداماتی که به منظور دریافت مالیات صورت گرفت، احصاء کلیه نفوس با درنظر گرفتن سن، درجه ثروت و تمکن مالی مدنظر قرار گرفت وهمه ساله صورت اشخاصی که می بایست مالیات بپردازند به آنها اعلام میشد.
پس از حمله اعراب به ایران علم نسب شناسی مورد توجه ایرانیان قرار گرفت وتاریخ ولادت اطفال در پشت قرآن و دیگر کتب درج میشد.
ثبت احوال به صورت فعلی و با تنظیم سندسجلی اولین بار به موجب تصویب نامه مورخ ۱۲۹۷ هجری شمسی و با پیشنهاد وزرای عدلیه و داخله در ۴۱ماده تنظیم و در جلسه مورخ بیستم سنبله سال ۱۲۹۷ در هیئت وزرا تصویب گردید.
به موجب این تصویب نامه:
هرکسی‌باید دارای اسمی باشد.
هر رئیس خانواده باید برای خانواده خود نام مخصوصی اختیار نماید.
تمام اتباع ایران با اجرای تدریجی قانون (ابتدا در تهران) باید دارای سجل احوال رسمی باشند.
پس از تولد طفل، پدر و  در غیاب وی مادر مکلف شدند ولادت مولود جدید را به سجل احوال اظهار نمایند (با حضور دو نفر شاهد).
سجل ازدواج در دفاتر مخصوصی با تصدیق زوجین به وقوع مزاوجت وشخصی که صیغه عقد را جاری کرده است ثبت خواهد شد .
در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی با تصویب قانون اداره (احصائیه وسجل احوال کل مملکتی) تأسیس و به مرور این اقدام در کل مملکت به اجراء در آمد.


قسمت دوم - ثبت احوال در طالقان

در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی و با تصویب قانون اداره احصائیه و سجل احوال کل مملکتی مقرر شد در تمامی کشور و ایجاد ولایت های مختلف (استان فعلی) و با تقسیمات کشوری به صورت ولایت-شهر-قصبه و یا ولایت بلوک (شهرستان یا بخش) وقریه- با اعزام مأمورین به نقاط مختلف کشور به تدریج ثبت ولادت با تنظیم اسناد سجلی و صدور سجل (شناسنامه) شروع شد.

درسال ۱۳۰۴ طالقان بعنوان بلوک طالقان مستقیمأ زیر مجموعه ولایت تهران و از بلوک های پرجمعیت محسوب و بلحاظ اهمیت موقعیت از لحاظ وسعت و جمعیت در همان سال ۱۳۰۴ با اعزام چندین مأمور سجل احوال به این بلوک اقدام به ثبت وقایع چهارگانه شد.

این در حالی است که بسیاری از نقاط دیگر کشور حتی تا سال ۱۳۱۰ الی ۱۳۱۴ هنوز مآمور سجل اجوال مراجعه نداشته اند.

در شهریور ماه ۱۳۰۴ با ورود مأمورین سجل احوال به بلوک طالقان ابتدا از شهرک شروع و اولین سند تنظیمی در این قریه به نام آقای طهماسب صائمیان متولد ۱۲۴۹میباشد.

بر اساس مدارک‌ مستند موجود جمعیت قریه شهرک در سال ۱۳۰۴ شمسی ۷۴۵ نفر ثبت ولادت شد و در آن سال و سال ۱۳۰۵ که تمامی قراء طالقان با مراجعه مأمورین سجل احوال مراجعه داشتند قراء دیگری بودند که جمعیت بیشتری از قریه شهرک داشتند مانند روستا (قریه) گوران ۸۳۰نفر- روستای دنبلید ۹۰۰نفر- و روستای زیدشت ۶۰۰نفر جمعیت داشته است.

برای مقایسه آمار جمعیتی آن زمان لازم به توضیح است که شهر فعلی کرج که در آن تاریخ بعنوان روستا (قریه) یا ده کرج معروف بود حدود ۸۰۰ نفر جمعیت ثبت ولادت شده اند.

بر اساس اسناد موجود جمعیت بلوک طالقان در سال ۱۳۰۴ حدود ۴۵۰۰۰ نفر بوده است.

لازم به ذکر است که با تنظیم سند سجلی برای هر نفر در روستاهای طالقان مأمورین سجل احوال این اسناد را در مقاطع مختلف باید به تهران انتقال و در سجل احوال ولایت تهران نگهداری میشد.

ولایت تهران (استان) در سال ۱۳۰۴ با تشکیل دایره اول که  مخصوص شهر تهران بود، با ده بخش از ۱۲۹۷ شروع بکار نموده و از سال ۱۳۰۴ با دائر نمودن دایره دوم به ترتیب حوزه ۱۱-۱۲ الی ۱۸ شروع که بلوک طالقان حوزه ۱۵ تهران بود.

شهرستانهای ورامین-شمیرانات-شهر ری- دماوند و فیروزکوه و ساوجبلاغ دیگر بلوکهای دایره دوم تهران بود و قریه کرج یکی از روستاهای بلوک ساوجبلاغ بوده است.


باستحضار رسانیده  شد که در اواخر سال ۱۳۰۴ و سال۱۳۰۵ با اعزام نیروهایی از اداره احصائیه و سجل احوال ولایت تهران به بلوک طالقان و با مراجعه مأمورین سجل احوال به تک تک روستاها اقدام به ثبت ولادت تمامی افراد در قیدحیات هر روستا از طفل چند روزه تا مسن ترین شخص حاضر در روستا (قریه) با تنظیم سندسجلی و گواهی ۲نفر معتمد  محلی و تأئید ارتباطات نسبی وسببی هر شخص شامل مشخصات والدین و همسر و فرزندان اسناد تنظیم و تحویل بایگانی اسناد سجلی ثبت احوال ولایت تهران میشد.

 در همین رابطه برای هر روستا اسناد دیگری در دفاتر بعنوان دفتریادداشتی متولدین هر روستا قید که بدین ترتیب جمعیت هر روستا پس از کسر متوفیان آن روستا مشخص میشد.
دفتر دیگری بر اساس گروه سنی تنظیم تا همه ساله مشمولین ذکور هر روستا مشخص تا جهت اعزام به سربازی (اجباری) معرفی شوند.

پس از اتمام ثبت ولادت تمامی روستاها از آن پس هرسال حداقل یکبار به تمامی روستاها مراجعه واقدام به ثبت ولادت وفوت و تعویض شناسنامه اهالی مینمودند.
بر اساس مدارک موجود جمعیت تعدادی از روستاهای طالقان در مرحله اول ثبت ولادت سالهای ۱۳۰۴و ۱۳۰۵ به شرح زیر میباشد:
شهرک ۷۴۵
اورازان  ۳۴۷
جزینان  ۵۰۱
جوستان  ۵۰۰
حسنجون ۵۵۰
خسبان   ۴۹۵
دنبلید  ۹۰۰
زیدشت  ۶۰۰
کرود  ۵۲۰
گته ده  ۴۰۱
گوران  ۸۳۰
میر   ۶۰۵  نفر بوده است.

در سال ۱۳۳۶ با تشکیل فرمانداری کرج ، بخش طالقان زیر مجموعه این فرمانداری قرار گرفت و کلیه اسناد ولادت اهالی طالقان از تهران به کرج منتقل و طالقان حوزه ۸ ثبت احوال کرج گردید.

در سال ۱۳۶۸ با تشکیل فرمانداری ساوجبلاغ- بخش طالقان از شهرستان کرج منتزع و به شهرستان ساوجبلاغ ملحق و اسناد سجلی اهالی طالقان به
ثبت احوال ساوجبلاغ منتقل و طالقان حوزه ۳ ساوجبلاغ گردید.

این اقدام خصوصأ درج ساوجبلاغ در شناسنامه طالقانیها موجب اعتراض تمامی اهالی واقع و خواستار استقلال اداره با انتقال اسناد به طالقان شدند.

نزدیک به یک سال پیگیری اهالی طالقان و بنده و جمعی از اهالی طالقان و همکاران در نهایت با ارائه مدارک لازم موفق شدیم در اسفند ماه سال۷۹ اداره ثبت احوال مستقلی با انتقال تمامی اسناد سجلی طالقانیها به موطن اصلی خود (طالقان) دائر که ازآن پس شناسنامه ها با ذکر شهرستان طالقان بخش بالا یا مرکزی و نام روستای محل تولد و صدور صادر میگردد که این اقدام از افتخارات بسیار مهم کاری اینجانب و دیگر عزیزانی که در این رابطه مساعپت نمودند میباشد.


در حال حاضر اداره ثبت احوال شهرستان طالقان با بهره مندی از تمامی سیستم های مکانیزه روز  و در اختیار داشتن اسناد سجلی تمامی اهالی طالقان همانند دیگر شهرستان های کشور آماده پاسخگویی به مراجعین خواهد بود.

در اینجا لازم میدانم یادی از کارکنان طالقانی ثبت احوال که عمری را با پاکی و خوشنامی انجام وظیفه نموده و یا مینمایند داشته باشیم:

مرحوم نوراله اسدیان- معاوم ثبت احوال تهران
آقای ارسلان‌کاظمی- معاون اداری و مالی سازمان بازنشسته
آقای حسین ادیبی- ریاست ثبت احوال کرج و قزوین باز نشسته
آقای مسعود اسحاقی- معاون اداری مالی اداره کل ثبت احوال استان تهران بازنشسته
آقای میر مجیدی- رئیس فعلی ثبت احوال طالقان
آقای سادات رسول-معاون ثبت احوال طالقان
آقای مسعود شکرگزار معاون اداره کل و رئیس فعلی ثبت احوال کرج
آقای سید صدرالدین افتخاری رئیس ثبت احوال کرج ورئیس فعلی ثبت احوال ساوجبلاغ

احتمالأ عزیزان دیگر طالقانی هم در این سازمان مشغول بکار بوده اند که بنده اطلاع ندارم از آنان یا بستگان آنان پوزش میخواهم.


تهیه کننده: عباس فیضی - معاون اسبق اداره کل ثبت احوال استان تهران
#خورانک


این مطلب در کانال طالقانیها منتشر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۴۴
درجی طالقانی

آیین چَمچه گُلین (چمچه گُلِینُک)

سه شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۲۲ ق.ظ


این رسم و آیین که در سراسر ایران به نام آیین "باران خواهی" یا "عروسک باران" مشهور است، در طالقان هم با آداب و مراسم خاص و ویژه برگزار می شود. البته با کاهش فعالیتهای کشاورزی در منطقه و خیل مهاجرتها و تغییر فرهنگ بومی، شاهد کمرنگ شدن و فراموشی این آیین اجدادی هستیم. اما در گذشته، به کرّارت و در روستاهای مختلف و از جمله زیدشت و کولج و حسنجون، این مراسم برگزار می شده و طبق روایت و گزارشهای به دست رسیده، برگزاری آن به این صورت بوده است:

در سالهای کم بارش، تعدادی از کودکان نابالغ، (که اعتقاد بر این است به خاطر بیگناهی، پاک و ساده بودنشان در درگاه خداوند مقرب و دعاهایشان گیراست) در روستا جمع می شدند و شمایلی (عروسکی) را با پارچه درست می کردند، به اسم چَمچه گُلینک که نام محلیِ نوزاد قورباغه است و در آبهای کم عمق و عموماَ راکد رشد می کند.
البته گاهی این عروسک را زنان و دختران، با چَمچه (ملاقه) درست می کردند و به تن آن، رخت و لباسی از پارچه های رنگی می پوشاندند و شاید، وجه تسمیه این عروسک به چَمچه گلین در این باشد. (چمچه گلین به معنای عروسک ملاقه ای که رخت گلدار به تن دارد).

پس از آماده شدن عروسک، اهالی به اتفاق کودکان، در کوچه های ده راه می افتادند و به در خانه ها می رفتند و یک صدا، آوازی به این صورت می خواندند:

چمچه گلینک در اوردیم
جان دُولینک در اوردیم
الله تو بده باران
بر خلق گنه کاران
گندم کاشتیم خشک شد
هرچی داشتیم خشک شد
گُلای سرخ لاله
از تشنگی میناله
بَذرمان به زیر خاکه
از تُشنگی هلاکه
واران بیا جَر جَر
تو نودونا شَر شَر

دسته آوازه خوان به همراه عروسک، در خانه ها را می زدنند و معمولاَ صاحب خانه، مقداری برنج، یا بلغور و عدس یا نخود و مانند آن، به آنها می‌داد و با ملاقه، آبی به روی عروسک می پاشید.

پس از جمع آوری حبوبات، آشی با آن پخت می کردند و مقداری از آب آن را به نشانه بارش و جاری شدن باران، از ناودانها، به پایین می ریختند. همزمان دعا خوانده و به درگاه خداوند استغاثه و طلب باران می کردند و در آخر، از آشی که به صورت نذر تهیه شده بود، به فقرا، کودکان و دیگر اهالی می دادند.

در اکثر مواقع، پس از این کار، آسمان باریدن می گرفت و قطرات باران سرازیر می شد. کودکان با این کار خود که نوعی استغاثه به درگاه خدا بود، به خداوند می گفتند: اگر باران رحمت نفرستی، ما مجبور به گدایی می شویم.

جالبی این رسم در این است که تقریباً در تمامی استانها و مناطق ایران، به همین شکل و آیین مشابه، برگزار می شود. از خراسان شمالی و مازندران و گیلان گرفته تا زنجان و شیراز و کردستان و دیگر استانهای شرقی، مرکزی و غربی.
بسیاری از مردم‌شناسان و مورخان، این عروسک چوبی و این آیین کهن را نمادی از آناهیتا، ایزدبانوی آب‌ها می‌دانند، که از آن زمان، پابرجا مانده و برخی محققان نیز، قدمت این مراسم را به زمان زرتشت نسبت داده‌اند. به هرحال، آیین باران خواهی در اسلام نیز به صورت کوچیدن به دشتها و اقامه نماز باران، وجود داشته و از قدیم الایام تاکنون، به دفعات بسیار، برگزار گردیده است.


◀️ تهیه کنندگان:
       فرشید فلاحی #کولج   و
       سیده مریم قادری #اورازان

 

توضیحات در خصوص آیین چمچه گلین، از بانو فلاحی

فایل صوتی را دریافت کنید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۲۲
درجی طالقانی

رسم خاکستر یا نوروزک

دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۱۲ ق.ظ

خاکستر یا نوروزک


یکی از رسوم قدیمیه گته ده، (از روستاهای طالقان) است که قدمت هزار ساله دارد.

بنا به گفته قدیمی ها که سینه به سینه به انها رسیده.

نوروزک، ۵ سالی بود که از رسم افتاده بود ولی دوباره تو سال ۱۳۸۳که بانی آن عده ای از اهالی روستا بودند، دوباره احیاء شد.

زمان بر گذاری رسم، ۴۵ تابستان که همان ۱۵مرداد ماه است می باشد.

بنا به گفته ها چون ۴۵ تابستان، کارهای اهالی روستا که شغلشان دامداری و کشاورزی بوده است سر شکن میشد و در آنن زمان به یاد اموات خود می افتادند و خیراتی میدادند. چگونگی دادن این خیرات بر این اساس بود.
هر خوانواده نسبت به وُسع مالی، یعنی هر آن چیز که می توانست داخل مجمعه میگذاشت و زنها، مجمعه را به سر میگذاشتند و میرفتند بر سر مزار درگذشتگان. گاهی تعداد مجمعه ها در قدیم ۷۰۰ عدد هم میشد. در آن روز اگر کسی با دیگری قهر بود، بزرگتر ها سعی میکردند که آشتیشون بدهند.
و وسیله هایی که در مجمعه بود را بین فقرا تقسیم میکردند.

همینطور حمامی و نگهبان گاو و فقرای ده و فقرایی که از روستاهای پایین می آمدند، پنیر و ماست و غیره را جمع میکردند و میبردند اما امروزه چون فقیر کمتر هست، بانیان و اهالی، همانجا دور هم جمع میشوند و وسایل خوراکی داخل مجمعه را میخورند.

و این مجلس رسم نوروزک به همین ترتیب به خوشی و شادی تمام میشود.

ارسالی از: کیان   #گته_ده


این مطلب در کانال طالقانیها منتشر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۱۲
درجی طالقانی

انواع پاافزار در طالقان

شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۳۹ ق.ظ

پاافزار یا کفشهای مرسوم در #طالقان:

1. گالش
2. گیوه
3. کم پشتی
4. پوجار
5. دمپایی
6. پتی پوجار
7. چکمه
8. پوتین
9. پلوخوری کفشان 😂
10. دترکانی تق تقی کفشان 😜

مثلا چکمه، اون هم چکمه های بلند سیاه که مناسب آبیاری بود، در هر خونه ای یک جفت ازش یافت میشد.


عکس نوشت: اینم اوج خلاقیت یک آدم خوش فکر که از چکمه های قدیمی و کهنه در ترمیم نودان (ناودون) خونه استفاده کرده 😉

✍️ تهیه کنندگان:
       محمد آقابراری #وشته
       و مریم قادری #اورازان


این مطلب در کانال طالقانیها منتشر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۳۹
درجی طالقانی

خیاط سر

دوشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۲ ب.ظ


بِرارمی عروسی بَ، خیاط سَر🔅داشتیم.
مینیب دی یه قشنگه کُت بَدوت.
بعد دی بگوت: بَبه جان، اگه شوکیان، رخت و لباسانی جیفِ، خالی کنی، رختانت قشنگتر میمانه و ویشتر دی عُمر مینه.

آن گپش مینی فکری میان، یه چراغی روشُن کُرد، 💡
نه بابتِ تمیزی و عمر ویشتر لباسان، که حالیم گِردی، ما دی روزانه، یه عالمه ناراحتی و پِشیمانی و نگرانی ر خودمانی میان جمع مینیم که اگه همانطور سرهم بمانه، یه کوه غصه میگرده و فکرمانه داغان مینه.

✨ پس هر شو که میگرده، جیفانمانی جور، ذهنمانه دی خالی کنیم تا همیشاک قشنگ بمانیم و عمر طولانی کنیم.
البت اینطوری دنیامان دی قشنگتر میگرده.

〰〰〰 @TaleghaniDarji 〰〰〰

🔅خیاط سَر، یکی از رسمان عروسی در طالقانه که چند روز بمانده به عروسی، خیاط دعوت مینُن در زاما/عروسی خانه که اوشانیب لباس بدوجه و شوکیان دی همه جمع میبُن آنجه و بساط شادی و دور همیشان به راهه.

✅ تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۶ ، ۱۲:۵۲
درجی طالقانی

نامه به خدا

پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۵۱ ب.ظ


شده اینقدر گرفتار باشی که همه ی درها رو به روی خودت بسته ببینی؟
به قول قدیمیا، روزگار به چه کنم، چه کنمت بندازه؟
دنیا با این همه وسعتش برات بشه یه زندون بی روزن؟

میدونی اون وقت باید رو به کدوم طرف کنی؟
و در خونه کیو بکوبی؟
مطمئنم میدونی...
بارها سرتو بالا گرفتی و آستان پر عظمتش رو دید زدی و با یه نگاه امیدوار و شاید یه قطره اشک، باهاش حرف زدی.
حرف زدنی که آداب و اسلوب خاصی نمی خواد!
زبون خاصی نمیخواد!
ترس اینم نداری که حرفاتو جای دیگه بگه، آبروتو ببره یا بر علیه خودت ازشون استفاده کنه!
حتی میتونی مطمئن باشی که جوابتو میده...
که دستتو میگیره...
که بعدش راه نجاتت رو باز می کنه
حالا یا به همون راهی که خودت خواستی.
یا با یه راه بهتر♡♡♡

این داستان واقعی که در زیر، فایل صوتیش قرار گرفته رو یکی از همراهان درجی، از کانال «کَلِسَنگِ سوهان» برامون فرستاده. با یه عالمه حس خوب، تقدیمتون می کنیم.


🔸 نامه به خدا
✍🏻 نویسنده نامه: ملا نظرعلی طالقانی سوهانی
🎤 نقل از: حجت الاسلام و المسلمین استاد منظوری امام زاده
⤵️ ارسالی از: آقای محمد تنها


دریافت کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۵۱
درجی طالقانی