پنجشنبه ای دیگر...
پنجشنبه است و دوباره، یاد اون عزیزانی که در بین ما نیستند
ولی دعاهاشون هنوز کارگشاست
و یادشون با ما...
روحشون شاد
پنجشنبه است و دوباره، یاد اون عزیزانی که در بین ما نیستند
ولی دعاهاشون هنوز کارگشاست
و یادشون با ما...
روحشون شاد
⚫️السلام علیک یا صدیقه الشهیده⚫️
به هرحال امسال با عزای فاطمی شروع و با عزای فاطمی دره تمان میبو. سال بعد هم با جشن تولد حضرت زهرا شروع میبو و باز با تولد بانوی دو عالم تمان میبو و حتما حکمتی داره. بهرحال بگذریم.
من هر وقت این بیت شعر به گوشم میرسی یه مقدار حساس میگردیم.
فدک مادری میکند کربلا را
غریبی تو هم مثل زهرا ابوالفضل
یعنی این غریبیش درک نمیکردم.
حالا به اینکه بی بی دوعالم اون هم ظلم از طرف امت پدرش به نام اسلام چه جور تحمل کرد کاری ندارم. به اینکه خانه نشینی امیرالمومنین ره چه طور تحمل کرد. اصلا نمیخوام وارد این گردم که اون لحظه بین در و دیوار چی بکشی و یا در شهادت محسنش چه غمی ره تحمل کرد. اصلا غسل و کفن نیمه شب و یواشکیش به کنار. اصلا حسن و حسین و زینب چطور خودشانی دم بداشتن که اغیار نفهمن بی بی شهید گردی به کنار. دفن پنهانی پیکر سرور بانوان بهشت دی به کنار. این ته مصبیت آدمی جانه تش میزنه که حضرت امیر و حسن و حسین و زینب بشن راهی دم وایسن. غریبی افق نگاه کنن و حسرت بخورن. علی حسرت اینکه چرا سر مزار و تربت بانو نمیتانه ضجه بزنه و زهرا زهرا کنه. زینب سینه اشی سر بزنه. خاک به سر و روش بریزه و مادر مادر کنه. حسن و حسین با حرص قبضه شمشیر فشار هادین و دلی میان ناله کنن و خودشان آرام کنن بگن: بالاخره اون روز میا که ما بتانیم بشیم ننه مانی خاکی سر و فاطمه فاطمه کنیم. آری
فدک مادری میکند کربلا را
غریبی تو هم مثل زهرا ابوالفضل
متن: ابوالفضل یزدانی
داستان پنج گوهر با صدای خانم قادری در دو قسمت تقدیم به شما (دریافت کنید)
مرثیه یاس نیلوفری با صدای محمد رضایی (به گویش طالقانی) تقدیم به شما (دریافت کنید)