معضلی برای طبیعت
ضمن عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت فرارسیدن ماه محرم و ایام شهادت حضرت اباعبدالله الحسین، توجه شما را به مطلب پیشِ رو جلب مینماید که در این روزها، نمودِ بیشتری در زندگی ما دارد.
مُعضلی به نام «ظروف یکبار مصرف»
عکس از بانو آرزو
عکس را نگاه کنید: واقعا زیباست، این سفرهها و این همدلیها. سفره های طعام و برکتی که در ماه مبارک رمضان و سایر ایام، در اکثر روستاهای طالقان گسترده هستند.
اما آیا تا به حال از خودمان پرسیدهایم که این ظروف یکبار مصرف پس از مراسم چه میشوند؟
من به شما میگویم که این ظروف، در نود پارچه روستای طالقان، در کوه و دشت رها میشوند!!
پس از جمع آوری از مساجد به سطل زباله و سپس آخر هفته توسط خودروی حمل زباله روستا به درهای در نزدیکی روستا منتقل شده و یا بهتر بگویم که رها میشوند.
پس از مدتی، عفونت و شیرابههای این زباله، به باد و آب و خاک و حیوانات و محیط زیست تحویل داده میشوند!
آری، جمعآوری و دفع زباله، یک خودفریبی است و به عبارت دقیقتر زبالهها فقط از جلوی دیدهگان و انظار برداشته میشود، بی هیچ دفع و از بین رفتن.
مدتی است در یک یا دو روستا در طالقان، طی یک حرکت فرهنگی، مساجد از ظروف یکبار مصرف استفاده نمیکنند و برای مراسمها ظروف عادی خریداری شده است. این امر البته اندکی و فقط اندکی، به زحمت بانیان مراسمات اضافه میکند اما مادامیکه در طالقان یک سیستم جمعآوری و دفعِ صحیحِ زباله به وجود نیامده و در طی آن، تفکیک و بازیافتی هم وجود ندارد، یقیناً چنین حرکات فرهنگی، نشان از بصیرت و سطح بالایِ فرهنگ آن مردمان دارد.
امیدواریم روزی فرا برسد که این معضل وحشتناک، در دره طالقان و بلکَم در سراسرِ گیتی از بین برود و اولین قدم حصول این نتیجه خواست و اراده جمعی مردمان این دره سبز است. خواستی که مراجعِ ذی صلاحِ مسئول را به تکاپو و دغدغه بیاندازد به عقلانیت و هوشمندی و خدمتِ خردمندانه بینجامد.
فراموش نکنیم که اگر بنا را چون امروز بر سیر طبیعی تجزیه این زبالهها در طبیعت بگذاریم، حدوداً دویست یا سیصد سال دیگر نوادگان و نبیره و ندیدههای نسل بعدی میتوانند از زیر خاک، ظروف افطاری نذری اجداد و نیاکانشان را بیرون بیاورند و ظرف ماستی کثیف و تجزیه نشده را به یادگار داشته باشند!!
البته اگر تا آن زمان، خاک و زمینی برای آنها مانده باشد و چه بد اجدادی بودیم و چه بد آثاری از خود به جای گذاردیم.
من، تو، ما، همه مقصریم. باشد که به خود بیاییم.
اصل مطلب به قلم: آقای حامد نجاری (اهلِ آبادیِ گورانِ طالقان)