رفیقان و بُرارانی که جیر و جواَر میان!
رفیقان و بُرارانی که جیر و جواَر میان!
در طالقانی، اصطلاحی کنایه گونه داریم برای عصبانیت و قاطی کردن آدمها.
مثلاً میایی خونه و میبینی که پدرت حسابی بُراقه و از همون جلویِ در، مادر گوشی رو میده دستت که:
دَم پَرِ آقات نَشو که رِفیقانُش بیامییَن!
یا مثلاً از خواب بیدار میشی و میبینی که خواهرت چنان قشقرقی راه انداخته که نگو... بعد یکهو عصبانیتش فروکش میکنه و لبخند زنون میشینه روبروتون. اینجاست که جا داره بهش بگی:
چی گِردی؟ بُِرارانُت بِشییَن؟
حالا این اصطلاح از کجا اومده؟ میگم براتون.
زمانهای قدیم، منشاء عصبانیت و به قول خودمان «تور توری» رو در وجود اجنه و از مابهتران میدیدند. به خاطر همین به تورِ آدُمان، مجنون، یا همون جِن زده میگَن. از طرفی اطلاق لفظِ «رفیق» یا «بُرار» به اجنه، اشاره به همزاد بودن اونها با انسان مورد نظر داره.
پس وقتی این بصحبه اجنه، به سراغ آدمها میان و اونا مجنون و عصبانی میشن، از این اصطلاح استفاده میکنیم.
یادش بخیر من این اصطلاح رو از زن عموم یاد گرفتم که همیشه وقتی میخواست درمورد یه فامیل آتیشی مزاج، حرف بزنه میگفت: بیصحبان جیر آمییَن باز! (یعنی طرف عصبانیه!)
و وقتی اوضاع آروم بود میگفت: الحمدالله بِشییَن... اِیها... نُگاه... دَرون جواَر میشُن!
نویسنده متن: سیده مریم قادری، از اهالی روستایِ اورازان طالقان جان