درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

درجی، به طالقانی یعنی: دریچه سقفی خانه‌های قدیمی که رو به نور و هوای تازه باز می‌شد و نقش پررنگی در معماری، فرهنگ، افسانه‌ها و مراسمهای طالقانی دارد.

درجی: دریچه‌ای رو به فرهنگ، زبان، مردم و خاک طالقان

دوست عزیز سلام

طالقان، ولایتی اصیل و ریشه دار، با مردمانی نجیب و آرام و فرهیخته و فرهنگی غنی و ناب و بی‌بدیل است.
از نظر جغرافیایی، طالقان را نگین رشته کوه‌های البرز می‌دانند. دیاری محصور در کوه‌های جنوبی مازندران و گیلان، همسایه با کرج و الموتِ قزوین. با فاصله 166 کیلومتری از تهرانِ پایتخت.

این دیار، 86 پارچه آبادی دارد که برخی از روستاهای آن، به دلایل فرهنگی (مثل: روستای اورازان - زادگاه جلال آل احمد که کتابی هم به همین نام دارد) سیاسی مذهبی (مثل: روستای گلیرد - زادگاه آیت الله طالقانی، جاذبه‌های توریستی (مثل: روستای کرکبود - آبشار کرکبود و روستاهای حاشیه سد طالقان) و دلایل دیگر، آوازه‌ای جهانی دارند.
همچنین یکی از مرموزترین روستاهای ایران که به "ایستا" معروف است و در خود طالقان به "ترک آباد" شهرت دارد، در آن واقع شده است.

امّا بیشترین شهرت طالقان، مربوط به مفاخر و بزرگان آن است. از ابوذر زمان (آیت‌الله سید محمود طالقانی) و نویسنده خسی در میقات (مرحوم جلال آل احمد) گرفته تا شهید تیمسار فلاحی، دکتر حشمت، درویش خانِ اهل موسیقی و زنده یاد مریم میرزاخانی که مشتی است نمونه‌ی خروار در ذکر مفاخر و بزرگان طالقان.

ناحیه طالقان، زیستگاه حیات وحش وگونه‌های متنوع گیاهی است که واجد ارزش‌های تفرجگاهی هستند.
طالقان به غیر از آثار ارزشمند طبیعی که درخود جای داده‌است، اماکن زیارتی و تاریخی ارزشمندی نیز دارد که بر جاذبه‌های آن می‌افزایند.

زبان مردم طالقان از ریشه های فارسی - تاتی است.
ما در اینجا گرد هم جمع شده‌ایم تا طالقان خود را بهتر شناخته و در جهت احیای فرهنگ و زبان خود گام برداریم.

تمام تلاش و همت ما بر این است که زبان و فرهنگ و خاک طالقان عزیزمان، از هر گزند و آسیب، محفوظ بماند.

خُجیره هم زبانان، البرزیانِ نازنین، شمایی قدم مایی چُشمی سر.
به خودمانی زبان گپ بَزنیم تا ماندگار بُمانه.


برای ارتباط با ما
از طریق ایمیل به آدرس taleghanidarji@gmail.com مکاتبه کنید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «الموت» ثبت شده است

 

درخصوص وجه تسمیه «طالقان» جانمان به این مطلب رسیدیم:

مرحوم دهخدا، طالقان را مُعرب «تالکان» یا «تَلّکان» می‌دانست. Tall در انگلیسی به معنی بلند و بلندی است و در پارسی نیز تال، بلند معنی می‌دهد. اعراب، واژه تال را مُبدل به طول کرده، به معنای درازا و بلند، استفاده می‌کنند.

اگر تال را تَل، در نظر بگیریم، آنگاه معنی تپه، کوهِ پَست و پُشته بلند و گونه‌ای از تپه‌ی باستانی معنی می‌دهد.

کانِ جزء دوم به معنی سکونتگاه است.

بدین ترتیب تالکان یعنی: سرزمین بلندی‌ها.

شاید هم تالکان، تالمان بوده است. در زبان پارسی پهلوی، تال و در پارسی نوین، دال به معنی عقاب است.

جزء دوم هم، مان، پسوند مکان است.

پس تالمان اینگونه معنی می‌دهد: سرزمین یا جایگاه عقاب‌ها.

جالب اینجاست که تالمان (طالقان) همسایه دیرینه‌رود، سرزمین الموت (به معنای آشیانه عقاب یا عقاب‌آموخت) است.

 

برگرفتی از کتاب «ارنگ‌رود تا شاه‌رود» نوشته آقای جعفر کوه زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۰۱ ، ۰۹:۴۵
درجی طالقانی

شعر «ننه جان» به گویش کرجی

چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۰، ۰۲:۱۹ ب.ظ

برفِ اون زمستونا، تَش کَلِه بَندان یادته؟             پیاده میشُی به دُروان زِ آدران یادته؟
نَنِه جان میگوت بیامَن مَنی یالان یادته؟             یه ماچَک میکورد، میگوت دیمتِ قربان یادته؟
عاشورا جمع میگردن همه تو دروان یادته؟           اسماعیل جان ، قیمه و ته دیگ و قِزقان یادته؟
عمو شربتم چی گردی؟ علیجان دایی چی شد؟     گَت آقام همش دَسِش دَبِه چوپوق دان یاته؟
ننه جان قُرمه هامیدا دَسِمان یواشکی                هی میگوت بَبَم فدات، قَدّتِه قربان یادته؟
شُو تَبِستان میشیم اویاری، میدان یادته؟             صبح تشک پهن بُو تو اَفتُو، دَمِ ایوان یادته؟
وانتِ مهدی گودرزی، مینی بوسِ دایی جان         غروبِ جمعه سرش دعوا سر جان یادته؟
دختران کوزه میهَشتَن سَرِشان دنبال اُو              من و میثم، تو و ابراهیم و ساسان یادته؟
ننه جان صبح پامیستا دِمیبَست نان یادته؟           نهارا والَـک پُلو، شُو پنیر و نان یادته؟
نان دستی ننه هامیدا من و میگوت بخور            بوی نان تازه، صبح زِ تندورستان یادته؟
یادِ مشدی آمنه، عمّه نازی، فاطمه خانم             غروبا پاتوقشان خانه‌ی سلطان یادته؟
عمو اسماعیل، دلم هوایی همون روزاس             تن اُو، گرد اُوی حسن، ظِلّ تَبِستان یادته؟
یادِ تعزیه‌ی آقا، صدایِ مَش اسماعیل                چه تقاصی زِ لبِ قاریِ قرآن، یادته؟
هوای پاییزی و وِلوزِه تو جیرایی باغ                  شُوهای بلند و شُو چَرزه و مهمان، یادته؟
جاده‌ی خاکیِ دروان، پیچِ تنگِ لَتِ سر               خاک میخوردیم و سرگیجه و قِسیان یادته؟
سگ آلوچه از اون مله میوردن یادته؟                قصّه‌هایِ ننه جان شیر علی مردان یادته؟
پیاده جاده‌ی بالائی و من و دمپائی پا                غرورِ سواره کو رو وِمیگردان یادته؟
چقدَر دیر بَرسَم؟ تندورِ نَنجان خوموشه!             تابوتِ نَنجانو من! چشمونِ گریان یادته؟
همه چی خیالی بُو، هوایی بُو، زودی گذشت         نَنه جان، تنها بیهَشت ما رو تو دُروان یادته؟

 

شعر از: آقای محمد گودرزی، اهلِ آبادیِ دروانِ کرج-البرز

  عکس از: آقای روزبه طهماسب نیا، از الموت

درجی: به یاد خاطرات مشترک بچه‌های البرز... کرجی یالان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۰۰ ، ۱۴:۱۹
درجی طالقانی

دُهانت بسوجه بِیتره تا دلت!

دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۴۳ ق.ظ

آبـّام قِدیمان که بهداری کار می‌کُرد، یه دُگتور هندی اِی همرا رفاقت داشت.

به نقل از دُوگتور ما رو میگوت: یه مُشَمبا فُلفُل درنگن جیفتی دُل

تا هر وَخت هوس کُردی یکی‌اِی همرا درد و دل کنی، یه بوجاک از آن داکُنی دُهانتی میان!

 

آها بَبه جان، این گَپ که دُندانتی پَسان زُندانی گِردی، دُهانُت که در بیا، تو میبی اویی زُندانی و نوکر

بُمانه که مردم چندی میتانُن این حرفانتان دِ سوء استفاده کُنُن.

پس دَرد و دلانتانه بَبُرین خداجانی پیش تا هیچوقت اسیر و اَبیر مردم نگردین.

 

ضمناً این اصطلاحِ «اَسیر و اَبیر» رِ خودُم اینتُرنُتی میان چِک کُردُم! دُرُستش همینی‌یه که بِنوشتی‌َم. «اَسیر و اَبیر» به معنایِ گرفتار و گمشده‌ی از یاد رفته! خلاصه که عَبیرُشان دُرُست نی!cheeky

 

ضرب المثل هندی، اصطلاحات فارسی و یه طالقانی خوشفکر که از همه شون پند میگیره wink

 

متن از: سیمرغ - عکس از: خانم رویا محمدی

گروه تولید محتوای درجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۰۰ ، ۰۹:۴۳
درجی طالقانی

قرابت گویش طبری و طالقانی

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۴۹ ب.ظ

آقای محمد برایمان نوشتند:

بنده عضو کانال درجی هستم. دیدم گویش طالقان خیلی به مازندرانی شباهت دارد. مخصوصاً گویش بایزرودی و ناریان و دیزان که به گویش شهرستان چالوس، به شدت نزدیکه. گویش چالوس، کلاردشت و عباس آباد، از نظر دستوری با گویش منطقه بالاطالقان یکی هست. مثلاً در چالوس می‌گویند: «درشومه». در بالاطالقان نیز: «درشُمه». یعنی: دارم می‌روم. حالا همین کلمه در تنکابن: «دره بوشوم»، در رامسر: «شادرم»، در شرق گیلان: «شو درم» و غرب گیلان: «شوندرم» و فومن: «شاندرم» تلفظ می‌شود که همگی به همان معناست.

جالب اینجاست که گویش چالوسی، از نظر واژگان و آوا تحتِ تأثیر گویش کُجور است ولی از نظر صرف و دستوری، با عباس آباد و کلاردشت، یکی است.

به نظر بنده، تعاملات فرهنگی بین این نواحی، باعث ایجاد قرابت و نزدیکی گویشی در طالقان و چالوس شده است.

 

عکس از: علی شفیعی

در ادامه «واژه نامه بزرگ تبری/طبری» را خدمت دوستانِ درجی، عرضه می‌دارم. (در کانال درجی قابل دریافت است.)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۹ ، ۱۳:۴۹
درجی طالقانی

فال امیری (یا فال کوزه)

چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۰۹ ق.ظ

 

 

امروز مرسوم است که افراد برای تفأل، دیوان حافظ شیرازی را باز می‌کنند. اما در قدیم، علاوه بر تفأل به کتاب‌هایی چون دیوان حافظ و سعدی و حتی شاهنامه، در بسیاری از روستاهای البرزکوه، نظیر روستاهای طالقان، مازندران و گیلان، یک نفر که مشهور به «امیری‌خوان» بود در مراسم‌های دورهمی حضور می‌یافت و از قصه‌های معروفی چون امیرارسلان صاحب قران نامدار یا امیر حمزه و ملک بهمن و مانند اینها اشعاری را که معمولاً به صورت دوبیتی بودند، می‌خواند و برای افراد «فال امیری» می‌گرفت. امیری‌خوان حدود 80 تا 100 رباعی امیری را در خاطر داشت و از حفظ بود و با آنها برای اهل خانه فال می گرفت.

شیوه فال نیز به این گونه بود که در شب، هر کس نشانی را از جمله سنجاق سر، گل سینه و یا  انگشتری خود را درون کوزه می‌انداخت و دختر بچه‌ها که نماد پاکی و زیبایی بودند، دست را درون کوزه می‌برده و برای امیری خوان نشان را در می‌آوردند و امیری‌خوان نیز یک دو بیتی، برای صاحب آن نشانه، به عنوان فال، می‌خواند.

جالب است بدانیم که آیین مشابهی نیز در میان زرتشتیان وجود دارد که به آن «چک و دوله» می‌گویند و در جشن تیرگان اجرا می‌شود.

بدین ترتیب که دختربچه خردسالی انتخاب شده، کوزه‌ای خالی را بر می‌دارد و به سرچشمه یا قنات می رود. در راه نباید کلامی حرف بزند یا اشاره ای بکند. حتّی اگر عطسه کرد باید برگردد و مسیر را دوباره برود. سپس کوزه را از آب پر می کند و به خانه می آورد. روی دهانه این کوزه، دستمال سبز ابریشمی انداخته و گره می‌زند. آنگاه کوزه سفالین را به نزد تمام افرادی می‌برد که آرزویی در دل دارند. آن افراد باید چیزی مثل انگشتر، گوشواره، سنجاق، موگیر و سکه در آب کوزه بیندازند. آن دختر، کوزه را به زیر درختی همیشه سبز چون مورد و سرو می‌برد و در آن محل به حال خود وا می‌گذارد.

در روز جشن تیرگان، همگی در محلی گرد هم می‌آیند. دوشیزه یاد شده کوزه را از زیر درخت سبز به میان جمع بر ‌می‌گرداند و بانوان با صدای بلند و به نوبت دوبیتی‌هایی که به یاد دارند را می‌خوانند و دوشیزه خرد‌سال، در پایان هر دوبیتی، دست خود را به درون کوزه برده و یکی از اشیاء را بیرون می‌آورد و صاحب آن شیء طبق شعر و دوبیتی خوانده شده، فال خود را در می‌یابد.

 

منابع: پایگاه‌های اطلاع‌رسانی ایسنا و ایران بانو

تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۸ ، ۱۱:۰۹
درجی طالقانی

راههای طالقان

يكشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۰۱ ق.ظ


طالقانی راهان، به روایت آقای عباس فرامرزی از خُسبان

دریافت فایل صوتی




طالقان از طریق دو جاده، به آزادراه تهران کرج (تهران-کرج-قزوین) متصل می‌شود:

  • جاده اول از نیروگاه شهید رجایی بعد از آبیک منشعب می‌شود.
  • جاده دوم بین آبیک و قزوین از آزادراه منشعب شده از طریق روستاهای پایین طالقان به میان طالقان می‌رسد.


  • چند سالی است که احداث مسیر کردان-طالقان که جمعاً ۳۰ کیلومتر طول دارد، آغاز شده است. احداث ۲۵ کیلومتر راه اصلی از سیبستان کردان تا ورکش طالقان به عهده وزارت راه و احداث ۶ کیلومتر بعدی از روستای ورکش تا شهر طالقان بر عهده شهرداری است. این جاده دارای تونلی به طول ۹۶۰ متر است. برای تکمیل این پروژه به ۷۰۰ میلیارد ریال اعتبار نیاز است.



همچنین مسیرهای قدیمی (پیاده روی و کوه پیمایی) به شرح زیر وجود دارد:

  1. راه طالقان - قزوین: از طریق ناوه ـ قاضی کلایه ـ گزنه
  2. راه طالقان - قزوین: از طریق کماکان ـ کلانک ـ فشکلدره
  3. راه طالقان - قزوین: از طریق پرکه ئه رودبار محمد زمان خانی
  4. راه طالقان - ساوجبلاغ: طریق فشندک ـ میناوند ـ گردنه تنگ دره ـ هیو ـ فشند
  5. راه طالقان - براغان: از طریق اورازان - گوران ـ گلیرد ـ گردنه مامشکه در ولیان ـ براغان
  6. راه طالقان - لوراء از طریق جوستان ـ گته ده ـ آزاد بر
  7. راه طالقان - کلاردشت: از طریق جوستان ـ ناریان ـ گردنه دریچه ـ دلیر
  8. راه طالقان - چالوس: از طریق جوستان ـ ده در ـ گردنه ماس چال ـ انگران ـ دزدبن (دیزبن)
  9. راه طالقان - چالوس: از طریق جوستان ـ آسکان ـ سیاه بیشه ـ گردنه چم ـ دزدبن (دیزبن)
  10. راه طالقان - تنکابن: از طریق جوستان ـ مهران ـ گردنه صاد ـ آبگرم دهستان سه هزارـ درجان
  11. راه طالقان - الموت: از طریق کولج ـ حسنجون ـ نگار چشمه ـ گردنه مالخانی ـ آوه ـ مدان ـ شهرک الموت
  12. راه طالقان-جوستان: دیزان بطرف خیکان-پراچان-مسیررودخانه پراچان تادوآب -دُمچه- گردنه حصار چال- میانرود -آبگرم حضرت سلیمان - روستای سه هزار -درجان - تنکابن



با امید به اینکه در آینده ای نزدیک و با به بهره برداری رسیدن جاده جدید طالقان، دیگر شاهد ترافیک سنگین در این مسیر نباشیم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۰۱
درجی طالقانی

شیلان کشی (شیرلان کشی)

پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۳ ب.ظ

رسم فراموش شده: 🍲 شیلان کشی
👨‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👦‍👦👩‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👧👪

◀️ متن طالقانی: سیده مریم قادری، اورازان
⏪ ارسال متن فارسی: آقای باقری، دینه رود الموت


🔻متن طالقانی:
آقای باقری، ماییب یه مطلب برسانده به اُسم: شیلان کشی
ایشان از اهالی دینه رود الموته و همانطور که می دانید، الموت، همسایه طالقانه و علاوه بر نزدیکی جغرافیایی، از نظر فرهنگ و آداب و رسوم دی با طالقان قرابت داره.
ایسه بِینیم این شیلان کشی چی هسته؟

شیلان از ترکیب سُ تا کلمه: شیر و لان و کشی درست گردیه. شیر که همان مالانی شیر میبو، لان دی همان خانه و به عبارتی اهالی خانه و کشی دی یه کاری ر دسته جمع انجام بُدایَن، معنی میگرده. پس این شیلان کشی، میبو: دسته جمعی شیر باخوردُنِ خانواده هان!

آن قدیمان، در دینه رود، رسم بَ که آخُران اردیبهشت ماه، کدخدا و بزرگ ده میامی اعلام میکُرد فردا شیلان کشی داریم. آن وَخت مردم از صبح زود پا میستان و یه کَمکی برنج ومیگیتُن و میامیَن تا امامزاده. آنجه دور هم یه گته قزان بار میکُردُن و آشی میپتن به نام: شیرآش. (گمانُم شبیه خودمانی شیربرنج باشه.)
بعد آشه میخوردُن و زیارت میکُردُن و تا اَفتو غروب گَرده، دور همی خوش بیَن و خداشانه شُکر میگوتُن.

ایسه الآنان که این بیصحابه مدرنیته بیامیه و اهالی روستا کوچ کُردین شهرانی میان، این مراسم نزدیک بیست ساله کو برگزار نمیبو.

ولی عزیزجان
تو گذشتگانی قشنگه رسمانه زنده بُدار 🌻🌱🌷




🔻 متن ارسالی:
یکی از مراسم های محلی روستای دینه رود (از توابع بخش رودبار الموت شهرستان قزوین) که امروزی فقط یادی از آن می شود، شیلان کشی است.
در گویش مردمان دینه رود، شیلان کشی از ترکیب شیر، لان و کشی درست شده است.
منظور از شیر: همان شیر گوسفندان
لان: یعنی خانه و خانواده
کشی: به معنای دستجمعی کاری انجام دادن است.
پس شیلان کشی را این گونه می توان معنا نمود:  «شیری که خانواده ها دست جمعی میخوردند»
در رسومات مردمان قدیم دینه رود، این روز، روز شادکامی اهالی و روز همدلی و همچنین شکرگزاری از نعمتهای خداوند بوده است.
شیلان کشی، در پایان اردیبهشت ماه، هر سال انجام می شده و بدین شکل بود که کدخدا یا بزرگ محل، به همه اهای اعلام می کرد که فردا، روز شیلان کشی است و اهالیِ ده، صبح زود، هر خانوار با کاسه ای از برنج خام، در دست، درکنار گذرگاه یا امام زاده که روبروی ده واقع شده، جمع می شدند.
پس از زیارت و مراسم آیینی و دوشیدن گوسفندان، آشی را دستجمعی طبخ کرده که از برنج و شیر درست می شد و «شیرآش» نام داشت و با یکدیگر میل می نمودند و تاغروب، شادی کرده و شکرگزار خداوند بودند.
این مراسم، بیش از بیست سال است که  به دلیل کوچ اهالی و استیلای عصر مدرنیته و دلایل دیگر، انجام نمی شود.

رسومات گذشتگان را پاس بداریم 🌻🌺☘


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۵ ، ۱۳:۰۳
درجی طالقانی

نوروز خوانی

شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۲۴ ب.ظ

عزیز همشهریان گل سلام  پیشاپیش عیدتان مبارک بو
ایمروز میخوام شمایی به از نوروز خانی و فلسفه نوروز خوانی بگوام امیدوارم که خوشتان بیای و لذت ببرین
ﻧﻮﺭﻭﺯﺧﻮﺍﻧﯽ یا همان  ‏(ﺑﻬﺎﺭﺧﻮﺍﻧﯽ‏) ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﯾﯿﻦﻫﺎﯼ ﮐﻬﻦ طالقان هسته که ﺗﺎ ﭼﻨﺪ وخت پیش ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩای همه روستاهای طالقان و  ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻧﻮﺍﺣﯽ گیلان و الموت ، ... ﺭﻭﺍﺝ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ
ﺍﻣﺮﻭﺯ دیگه ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭﺩﺳﺖ ﻧﻮﺍﺣﯽ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ می گرده
 گمان کنم  ﮐﻪ ﻣﻀﻤﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﯿﻦ ﺩﺭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺗﻮﺻﯿﻒ
ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻭ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺑﻬﺎﺭ، ﺩﺭ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﺍﻫﻮﺭﺍﻣﺰﺩﺍ، ﻣﺪﺡ ﺷﺎﻫﺎﻥ، ﺍﻣﯿﺮﺍﻥ، ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻭ
ﻣﺮﺩﻡ ﮔﺸﺎﺩﻩﺩﺳﺖ ﻭ ﺧﻮﺵﺭﻭ بیه
 ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺧﻮﺍﻧﻲ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﻤﺎﻳﺸﻲ ﺗﺮﮐﻴﺒﻲ هسته ﮐﻪ ﺩﺭ اونی میان ﺷﻌﺮ ﻭﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﻭ ﺁﻭﺍﺯ ﻭ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ هم قرار بیگیتین و  ﮐﺎﺭﻧﺎﻭﺍﻟﻲ ﺍﺯ ﺟﺸﻦ ﻭ ﺳﺮﻭﺭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ
میانگتن  ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﺮﺍﻫﻲ ﺳﺎﺯ ﻭ ﭘﺎﺳﺦ ﻫﻤﺨﻮﺍﻧﺎﻥ
ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ میگردی ﻣﺮﺩﻡ طالقان  ﺩﻋﻮﺕ
 ﻣﻲ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻴﻤﻦ ﻭ ﺗﺒﺮﻳﮏ
ﭼﻴﺰﻱ ﺑﻪ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺧﻮﺍﻧﺎﻥ هدین  . ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﺕ ﮐﻪ ﺭﻳﺸﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﮑﻬﺎ ﻱ ﻧﻮﺭﻭﺯﻱ ﻫﻤﺎﻥﻣﻴﺮ ﻧﻮﺭﻭﺯﻱ هسته  ، ﺣﺎﺟﻲ ﻓﻴﺮﻭﺯﻫﺎ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ‏( ﺣﺎﺟﻲ ﻓﻴﺮﻭﺯﻩ ، ﻋﻴﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯﻩ ،ﺳﺎﻟﻲ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻩ ‏)
ﺁﻳﻴﻦ ﻧﻮﺭﻭﺯ و نوروز خوانی طالقان ﻧﻪ ﻳﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﻧﻪ ﻳﮏ ﺭﻭﻳﺪﺍﺩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﮔﺬﺭﺍ ،هسته بلکه  ﮐﻪ ﺁﻳﻴﻨﻲ ﺑﻲﻫﻤﺘﺎ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﮐﻬﻨﮕﻲ هسته ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﻄﻮﺭﻩ ﻭ ﺁﺭﻣﺎﻥ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺍﺩﺏ ﻭ ﺗﺎﺭﻳﺦ
ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻟﻪ طالقان ﺭﺍ  ﺩﺭ ﺧﻮﺩ جا هدایهﻭ ﺳﺎﻟﻲ ﻳﮏ ﺑﺎﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺑﻪ ﺳﺮﺁﻏﺎﺯ ﻭ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﺣﻴﺎﺕ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ مان.میبره


شعر نوروز خوانی هم متن زیر هسته
ﻫﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﺍ
ﺷﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ ﺭﺍ
ﻭﺻﯽ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ‏) ﺭﺍ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ ........
ﺍﻣﺎﻡ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﻫﻢ ﺩﺳﺘﻪ ﯼ ﮔﻞ
ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺳﺮ ﭘﻞ
ﺣﺴﻦ ﺑﺎﺑﺶ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺩﻟﺪﻝ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﺳﻮﻣﯿﻦ ﺷﺎﻩ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺑﻮﺩ ﻧﺎﻣﺶ ﺣﺴﯿﻦ ﺷﺎﻩ ﯾﮕﺎﻧﻪ ﺳﺖ
ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺍ ﺑﻤﺤﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﭼﺎﺭﻣﯿﻦ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﻌﺒﺎﺩ ﺍﺳﺖ
ﮔﻞ ﺑﺎﻍ ﺣﺴﯿﻦ ﺍﻣﺎ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺑﻼ ﺭﺍ
ﺑﮕﺮﺩﺍﻥ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﻟﺘﺴﺮﺍ ﺭﺍ
ﺧﺼﻮﺻﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﻟﺘﺴﺮﺍ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﺷﺸﻤﯿﻦ ﺷﺎﻩ ﻣﺪﯾﻨﻪ
ﺍﻟﻬﯽ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺖ ﺑﺪ ﻧﺒﯿﻨﻪ
ﺍﻟﻬﯽ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺖ ﺧﯿﺮ ﺑﺒﯿﻨﻪ
ﮔﻞ ﻋﺸﺮﺕ ﺑﻪ ﮐﺎﻡ ﺩﻝ ﺑﭽﯿﻨﻪ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﻫﻔﺘﻤﯿﻦ ﻣﻮﺳﺎﯼ ﮐﺎﻇﻢ
ﺯ ﻧﻮﺭ ﺍﻭ ﻣﻨﻮﺭ ﮔﺸﺘﻪ ﻋﺎﻟﻢ
ﭼﻮ ﺑﻠﺒﻞ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﺗﺎﮐﯽ ﺑﻨﺎﻟﻢ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﻫﺸﺘﻤﯿﻦ ﺷﺎﻩ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ
ﺑﮑﻦ ﺗﻠﺨﯽ ﯼ ﺟﺎﻥ ﮐﻨﺪﻥ ﺗﻮ ﺁﺳﺎﻥ
ﺑﻬﺎﺭ ﺁﻣﺪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺷﺪ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﻧُﻪ ﻗﺪﻡ ﺁﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ
ﻣﻼﺋﮏ ﺑﺮ ﺳﺮﺵ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻗﺮﺁﻥ
ﯾﻘﯿﻦ ﺩﯾﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ
ﻋﻠﯽ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﺣﻖ ﺣﺮﻣﺖ ﺁﯾﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ
ﺗﻮ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺭﺍﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﮔﺮﺩﺍﻥ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﺩﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ
ﻧﮕﻬﺪﺍﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ
ﺑﺪﻩ ﺑﺮ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ
ﺍﻟﻬﯽ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﻧﯽ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﯾﺎﺯﺩﻫﻢ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﺤﺸﺮ
ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﻭ ﺑﺎ ﭘﯿﻤﺒﺮ
ﺑﻪ ﺣﮑﻢ ﺧﺎﻟﻖ ﻭ ﺧﻼﻕ ﺩﺍﻭﺭ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ
ﺍﻣﺎﻡ ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻢ ﻣﻬﺪﯾﺶ ﻧﺎﻡ ﺍﺳﺖ
ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻞ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﺳﺖ
ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺣﺐ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﮔﺮﺩﺍﻥ
ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻭﺭﺍ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﮔﺮﺩﺍﻥ
ﻋﺮﻭﺳﺶ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻭﻻﺩ ﮔﺮﺩﺍﻥ
ﺑﻪ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻭ ﺍﻟﻒ ﻻﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺮﻭﺯ
ﺩﻫﯿﺪ ﻣﮋﺩﻩ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﻋﯿﺪ ﻧـــــــﻮﺭﻭﺯ
ﻫﻮﺍ ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﮕﺮﻓﺘﻪ ﺻﺪﺍﯾﻢ
ﮐﻪ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﻭﺍﯾﻢ
ﺍﯾﺎ ﻫﻤﺸﯿﺮﻩ ﯼ ﻓﺮﺥ ﻟﻘﺎﯾﻢ
ﺑﮑﺶ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﯿﺎﺭ ﻋﯿﺪﯼ ﺑﺮﺍﯾﻢ
ﺟﻮﺍﻧﺖ ﺧﯿﺮ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺍﺯ ﺩﻋﺎﯾﻢ
سال نو مبارک باشه
گروه تولید محتوای درجی


نوروزخوانی با صدای آریوبرزن کیان تقدیم به شما (دریافت کنید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۴
درجی طالقانی