یک عاشقیِ نجیبانه
چهارشنبه, ۲ تیر ۱۴۰۰، ۰۸:۲۸ ق.ظ
از مادربزرگم پرسیدم:
_ ننه! روز خواستُگاریت چی تُن کُورده بییِی؟
_ یادوم نی کو بَبه جان، پِنجا سال پیشان بَ!
آبّا از آن سرِ اتاق بگوت:
_ یه قُورمُزه دامان کو قیطاندوزی زَرزَری داشت..♡
به افتخار عاشقیهای نجیبانه و بادوام
عکس از: حمیدرضا هلالی
پدربزرگ در طالقانی با این کلمات خطاب میشود: آبا، گَت آقا، پیله آقا، آقجان و مادربزرگ با کلمات: گَنننه، گَته ننه، پیلا ننه، نَنجان