سیبِ سرخِ خورشید
آهای اُونانی کو چَلکهاتان پُرِ خِوئه
ســیـف بیـوردُوم
خورشیدی سُرخِه سـیـف ....
سلام، صبح و عاقبتتان بخیر عِزیزان
عرضم به حضورتان که اصل شعرِ بالا از سهراب سپهریه و عکاس دی آقا رضا کاوه
آهای اُونانی کو چَلکهاتان پُرِ خِوئه
ســیـف بیـوردُوم
خورشیدی سُرخِه سـیـف ....
سلام، صبح و عاقبتتان بخیر عِزیزان
عرضم به حضورتان که اصل شعرِ بالا از سهراب سپهریه و عکاس دی آقا رضا کاوه
سلام عزیزِ همراهان و خُجیرِ همدلانِ درجی
خبر خوش آن که: صبحی دیگر از صندوقچه خداوندی به ما هدیه شد
آرزو داریم برآمدنِ آفتابِ امروز، گرمی بخشِ جان و زندگیتان باشد.
الهی شکر
یک سبد سلام، به شیرینی گلابیهای وحشی، تقدیم به تو که اهلِ طالقانِ بهشتی
چند واژه طالقانی: سبد = چَلک chalk - گلابی وحشی = خُوج khoj
لبخند تو زیباست گلِ سرخِ انارم،
ماهِ من! سَر شدی از شمس و قمر با لبخند
کاش هر شب بشود با تو سحر
جانِ من، باز بخند
عکس از: سعید ملک کیانی
مالدار اونی هسته که همیشَک خوش حاله
قشنگترین حالانَ، فقط خودُت میتانی خودتیب بُسازی
باغان طالقان در پاییزان – عکس از: جعفر آقااحمدی (روستای دیزان طالقان)
تَشی سیب زینی!
اُسـکُـول
این واژه هم اکنون در فارسی، با تلفظ اُسکُل به معنای احمق که نام پرندهای هم میباشد، به کار میرود، اما وقتی یک طالقانی این واژه را استفاده میکند، معنایِ دیگری دارد.
در طالقان (و گویشهای البرزی) غار یا شکاف درون یک کوه را اُسکول Oskool میگویند. حتی روستایی در منطقه ولیانِ کرج با نام اُسکول دَره وجود دارد.
روستای اُسکولدره در کرج
منبع عکس: https://placesmap.net
اُسکول میتواند یک غار طبیعی یا به صورت پناهگاهی صخرهای در دل کوه که دستساز انسانهاست، باشد. از جمله اُسکولهای طالقان میتوان به اُسکول روستای سوهان و اُسکول روستای وشته اشاره نمود.
اُوسکولهای مسدود شده روستای سوهان طالقان
منبع عکس: http://www.zeinali.ir/souhan.htm
شمای بِ عرض کُنُم که با کمال شرمندگی، منی دندانان مصنوعیه. امان از صاب مرده سیگار، که اَندی بَکشیَم دیگه مسواک دی کاری از پیش نمی بورد. بله وقتی که منگلانی راه می شیَم دبیرستان، خودمانی بِ درس بُخوانیم، صغیران گورانی یالان و همکلاسیان خودشانی آقایی سیگارانه از اون سیفید پاکتان، سیگار هما، پنجاه تایی و سیگار هما بیضی چهل تایی میان دِ می دُزدیَن و میوردُن مُفته سیگاره راه پِیان می کشی یِیم. ای نوجوانان و جوانان سیگار پیگار و قلیان پِلیانی پی نشین که در این دور زمانه، زُوانم لال ممکنه پیشرفت کنین، کم کم سمت امور هُنری بشین! و با سیم و سیخ دی آشنا گردین و سنتور زن و ویالون کش دی گردین دور باشه.
سرتان درد نیورم و خودمی چَکَن که نه، اَنگوشته خسته نکنم که مجبور گردیم خودمی نازنینه دندانانه در بیورم. دکترا بَگُتُن از داخل چِلک (به قول خارجیان پیوره) کُردیه. چون دروغ نگم سه تا دکتری وَر بشیَم، همه تشخیص بُدان این دندانانی بِ خرج نکن که بی فایدیه و دو سال بعد باید همه ره بکشی. بله بیست و دو یا بیست و سه تا نازنین دندانانمه که ظاهرشان خوب به و داخلشان خراب، هادام دکتری کَلفتنگی بیخ.
مُنه آمپول بی حسی بِزیَن که نزدیک یک ماه، مونی چَکَن مَکَن در اختیارم نَبه و اصلاً نمی فهمسم غذا چی میخورم، چون نه دندان داشتم، نه می تانسم چیزی ره بُجواُوم.
خلاصه بعد از اینکه آخرین دندانه بکشیم، دکتر میگو بعد از سه ماه بیو قالب بیگیرم و به سلامتی زندگی نوینی رِ شروع کنی، انگار زُنی که طلاق هامیگیره سه ماه عده شرعی داره.
بعد از سه ماه بشیم دکتر، حالا با چه تشریفاتی مای دهنی میان گچ کاری کورد و پدرمه پیش چشم بیورد تا دندانان منی سایزی قالب گرده اینجه نمیشا بَگُتُن.
به مبارکی یک شبه دُهانُم بیست و هشت تا دندان دُراُورد، اندی خوشحال گردیَم زُنُک بَگُتُم منی بِ آش دندان کشان بَپُچ.
به قلم: شمس الله گورانی
زادگاه این میوه، شمال ایران و دامنههای البرز کوه، مازندران، گیلان و طالقان هسته.
یه داستان میگو: اونی که اولین بار این میوه ر سوغات بیورد، اُسمُشه یادا کُرد و چون از گیلان ببُردی بَ اونی نامُو بنگیَن: اَز گیل!
ایسه الآن همهی ایران او رِ ازگیل میخوانُن اما همچنان در زادگاه خود به کُنُس خواهنده میگَرده.
خواص کُنُس (ازگیل):
1. از انواع مختلفی از بیماریهای قلبی عروقی، جلوگیری میکند.
2. حاوی مقدار زیادی فیبر است که خواص فیزیولوژیکی بسیاری برای بدن دارد. به حفظ آب و چربی کمک میکند و مصرف آن باعث جلوگیری از بیمارهای مربوط به اختلالات قلب و رگهای خونی میشود.
3. به لاغر شدن کمک میکند. چون میوهای با کالری پایین است. (حدود 40). این میوه باید به آرامی جویده شود که به دلیل فیبر محلول در آن است. این امر باعث کاهش حس اضطراب شده و همچنین فیبر، جذب چربی در بدن را کند میکند.
توضیح عنوان: کنس دره، نام روستایی از توابع کلاردشت شهرستان چالوس در استان مازندران میباشد.
امروز مرسوم است که افراد برای تفأل، دیوان حافظ شیرازی را باز میکنند. اما در قدیم، علاوه بر تفأل به کتابهایی چون دیوان حافظ و سعدی و حتی شاهنامه، در بسیاری از روستاهای البرزکوه، نظیر روستاهای طالقان، مازندران و گیلان، یک نفر که مشهور به «امیریخوان» بود در مراسمهای دورهمی حضور مییافت و از قصههای معروفی چون امیرارسلان صاحب قران نامدار یا امیر حمزه و ملک بهمن و مانند اینها اشعاری را که معمولاً به صورت دوبیتی بودند، میخواند و برای افراد «فال امیری» میگرفت. امیریخوان حدود 80 تا 100 رباعی امیری را در خاطر داشت و از حفظ بود و با آنها برای اهل خانه فال می گرفت.
شیوه فال نیز به این گونه بود که در شب، هر کس نشانی را از جمله سنجاق سر، گل سینه و یا انگشتری خود را درون کوزه میانداخت و دختر بچهها که نماد پاکی و زیبایی بودند، دست را درون کوزه میبرده و برای امیری خوان نشان را در میآوردند و امیریخوان نیز یک دو بیتی، برای صاحب آن نشانه، به عنوان فال، میخواند.
جالب است بدانیم که آیین مشابهی نیز در میان زرتشتیان وجود دارد که به آن «چک و دوله» میگویند و در جشن تیرگان اجرا میشود.
بدین ترتیب که دختربچه خردسالی انتخاب شده، کوزهای خالی را بر میدارد و به سرچشمه یا قنات می رود. در راه نباید کلامی حرف بزند یا اشاره ای بکند. حتّی اگر عطسه کرد باید برگردد و مسیر را دوباره برود. سپس کوزه را از آب پر می کند و به خانه می آورد. روی دهانه این کوزه، دستمال سبز ابریشمی انداخته و گره میزند. آنگاه کوزه سفالین را به نزد تمام افرادی میبرد که آرزویی در دل دارند. آن افراد باید چیزی مثل انگشتر، گوشواره، سنجاق، موگیر و سکه در آب کوزه بیندازند. آن دختر، کوزه را به زیر درختی همیشه سبز چون مورد و سرو میبرد و در آن محل به حال خود وا میگذارد.
در روز جشن تیرگان، همگی در محلی گرد هم میآیند. دوشیزه یاد شده کوزه را از زیر درخت سبز به میان جمع بر میگرداند و بانوان با صدای بلند و به نوبت دوبیتیهایی که به یاد دارند را میخوانند و دوشیزه خردسال، در پایان هر دوبیتی، دست خود را به درون کوزه برده و یکی از اشیاء را بیرون میآورد و صاحب آن شیء طبق شعر و دوبیتی خوانده شده، فال خود را در مییابد.
منابع: پایگاههای اطلاعرسانی ایسنا و ایران بانو
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
گـَرُنِه بـُز، سَر چُشمه دَ اِوُ میخورَه
وقتی که بزی به بیماری گری مبتلا میشود معمولاً او را از گله جدا میکنند تا دیگر حیوانات را دچار بیماری نکند. اما گاهی این بز، چنان اعتماد به نفس و خودشیفتگی دارد که برای آب خوردن، به جای آنکه به انتهای جوب برود و به دور از دیگران باشد، سَرِ چشمه را انتخاب میکند. وقتی هم که از سرچشمه آب میخورَد، کل آب را آلوده و دیگران را بیمار خواهد کرد.
بنابراین این ضرب المثل برای افرادی به کار میرود که در عین نالایق بودن و مشکل داشتن، باز هم اعتماد به نفس بسیار زیادی دارند.
من اهلِ آبادی پاکی هستم که کوچههایش را اگر چه برف مسدود میکند،
اما در آن از تعطیلی دلها و آلودگی هوا خبری نیست!
خداجان، خودُت قشنگه طالقانمانی هوا ر بُودار
عکس از: مهدی ویسانیان
حالا که به دلیل آلودگی هوا، مدارس البرز و تهران، به استثنای طالقان، تعطیل شده چند طنز در این خصوص تقدیمتون میشه تا ان شاءالله دلشاد باشید.
چَلک بافی... هنرِ سالهایِ نه چندان دور
پاییزی میوه بَ
مای باغان دَ نَسلُش وَکَت
جیر طالقان دَرَه
اُسمُش کَهَری بَ
یادُش بخیر
معرفی میوه:
این میوه درخت کهری است که از خانواده زالزالک میباشد.