عشقی پیر بسوجه...
آدوم این سرما و ورفی میان، هی باید دِی دِیَک کنه تا کی یاروش پیدا میبو...
هیع سلمه آبجی، پ قشنگه گرباکت چو به نیمیا... یهنی کوجه دره؟!
✍ سیمرغ
ترجمه:
پدر عشق بسوزه، آدم تو این سرما و برف، هِی باید سرک بکشه و نگاه کنه تا کی یارش پیداش میشه...
هیع آبجی سلمه، پس گربه ی قشنگت چرا نمیاد؟
یعنی کجاست؟
نمایش چله ای شو
نویسنده،تهیه کننده وکارگردان:مهدی علاالدینی
بازیگران: فرشید فلاحی (پدر ملیحه)، محمد حبیبی (اکبر)
مهشید مطلبی (مَش رُباب-مادر اکبر)، بهناز علیمحمدی (ملیحه)، مریم قادری (مادر ملیحه) و مهدی علاالدینی (مُراد)
گوینده: روزبه اجلالی
باسپاس از سید محمد هادیفر
📻 رادیو_طالقان
شال اندازی
دو تا رسمی که چله شو، اون قدیمان انجام میدان، یکیش شال جیر انگنوک ب و یکی دیگه درجی سران.
وقتی افتاب کینوشه هانا کوهی سر و یواش یواش غروب کورد، لمپا و چراغان رووشن گردین، شال جیرنگتون شروع میبو.
جوانانکانی که تازه لبشانی پشت چند تا مو بیزی و ریش در آردی ینه، یه پشمی شال ویمیگیرون میشون اون دوتری که نوشان کردینه، بامشانی سر یه النگو یا انگوشتر یا چادور یا روسری و امثال اینها، دیمنده شاله پشمی یی دیم و درجی د منگنن خانه ی میان.
وختی خانواده دوتر مینن و میفهمن شال اووزان بی بی، همه بجز دوتروک خانه د در میشون. یه کموک دوتر و پسر (درجی یی بن) با هم صحبت مینن. هدیه ر دوترک شال د واز مینه و هامیدی ب خانوادوش.
جالبش اینجه هسته که اگر ننه ی دوتر قبول کنه جایگزین مینه هدیه ر و اگر قبول نکنه این وصلته، یه وسیله بی ارزوش شالی دیم دیمنده و شاله توکان میدی، پسروک میفهمه شال جوعر میکشه.
اگر جواب منفی باشه پسروک دیگه حق نوداره دوترکی خانی طرفان پیداش گرده.
درجی سران
یکی دیگه از مراسوم چله شو، همون درجی سرانه.
رسم بر اینه که یه نفر میشو بامی سر، یه نخ بلندی سره، یه نوئه جوروب لنگه، دیمش دمیبنه و درجی د مینگنون خانه ی میان.
صاحب خانه دی از شب چرزان، سیفی، پرتقالی یا یه مشت آجیلی دیمینون جوروب لنگه ی میان و نخه میکشون و طرف نخه میکشه، هرچی هادانه میبر خانشان.
خانواده هان، یلدای شوو جمع میبون. ساز و نواز میزنون مثه نی و تار و تنبور و میزنن و میرقصن و خوش هستون. تا دلشان بخا دی میوه می خورون وشب چرز...!
یا حق
✍ متن: علی صفاری - زیدشت
TaleghaniDarji
🍉__________:💍:__________🌟
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
یلدای شوو یا شوو چله، بلندترین شو در ساله که همه جای ایران، مراسم مخصوص به خود داره، طالقان دی همینطور.
مثل شوو نشینی، گپ و گفت، فال حافظ و پیشبینی، آماده کوردون شب چرز و دان کوردون انار و بخرستن هیندانه و... من جمله کارای ارجح یلدای شو هسته.
اون قدیمان یه خانه دبه اسمش ب: تعبیرخانه! بعضیان دی میگوتون: اجاق شب چله!
چله شو ده تا ریش سفید که اهل صلاح باشن و باسواد، یه ظرف مسی میارون دخترکانی که دم بخت بی ین، میشی ین تعبیر خانه ی بامی سر، اونوقتشم همه نیت مینون، بعدشم هر کودامشان یه سکه ای یا انگوشتری یا لنگه النگویی یا گوشواره ای دمینگنن اون ظرفی میان. اونوقت دخترکان نییت مینون.
ریش سفیدان هر کدامشان به نوبت تفالی به حافظ میزی ین و همزمان دست مینون ظرفی میان. یکی از نشانانه در میارون.
دختروکان میدان د نیگا مینن و گوش می دیین. فالشان اگه خوب ب، خوشحال و خندان میبون ولی اگر بد باشه بایست تا سال دیگه منتظر باشه. همینجوری همه لوازمه در میارون و فالشه میخوانن. راستی اونانی ک فالشان خوب ب، خانواده شان یه سینی میوه و شیرینی میارون تعبیرخانه.
مراسم دیگه ای ک این شووی میان انجام میبو، شال اندازان هسته که اگه عمری باقی باشه، حتمن اونانه دوباره شمای ب تعریف مینوم.
یا حق
✍ متن: علی صفاری - زیدشت
عکس: آتلیه عکس هاله نور
TaleghaniDarji
🍉__________:💍:__________🌟
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
سلام مینُم خدمت همه خُجیرِ همشهریانم. ایمشو میخوام تهریف کُنُم چُطو گردی که خودمانی "کُنُس" اُسمش در تهران و شهرانِ دیگه، "ازگیل" گِردی.
خُب میدانین کو این میوه، یه میوه بومی، مختص کوهپایه های البرزه و در گیلان، مازندران، ♡طالقان♡ و جنگلهای شمال ایران، در میا و رشد مینه.
خیلی دی خوشمُزه هسته و خواص زیادی داره. ایسه بشیم سر اصل داسُتان...
قِدیمان، یه تهرانی مَردُک، بَش گیلان، رفیقشی خانُه، میهمانی. از قضا آن شو، چله شو بَ و میزِبان، بعدِ شام، یه گته چَلکی میان، اوییب "کُنُس" بیورد.
تهرانی مَردُک، تا آن زمان، کُنُس نِیدی بَ. خودشی وَر بگوت: این گندیده میوه هان دیه چی هسته؟ بعد، بِیدی میزبان و یالانش، آنه ر میخورُن. او دی یه دانه ویگیت و محضِ رعایت ادب، با اکراه، باخورد.
خیلی او ر مُزه کُرد و بفهمست، برخلافِ قیافُش، یه خجیره میوه هسته. این بَ کو وختی میخواست وَگرده تهران، یه چَن کیلو کُنُس بَخری و سوغات بیورد.
شو که بَرسی تهران، فامیلانش بیومیَن اویی دیدن و خیر مقدم بگوتُن. او دی کُنُسِ سوغات رو میوره و تعارفشان مینه و کلی دی از مُزه و خواصش گپ میزنه.
فامیلان میخورُن و اوشان دی خیلی مُزه شان مینه. سوال مینُن: اینه ای اُسم چی هسته ما دی بشیم گیلان بَخریم؟
مَردُک هر چی فکر مینه، یادش نمیا نامُش چی بَ. خلاصه کو میگو: ایسه هرچی.. از گیلان دِ بیومیه، شما دی بگین: از گیل!
📚 برگرفته از کتاب محمدولی مظفری (محقق فقید گیلانی)
🍃🍂 __ طالقانی درجی __ 🍃🍂
🔸 خواص کُنُس (ازگیل):
خواص دارویی ازگیل از روزگاران بسیار دور مورد توجه بوده و سرشار از ویتامینهای «ب» و «ث» است.
بقراط، ازگیل را برای مبتلایان به ترشی معده و مدفوع سوزان و عوارض تب نافع میپنداشت. همچنین برای فشار خون و چربی خون و قند خون مفید است. درمان آبسه دهان و گلو با جوشانده برگ ازگیل -درمان آنژین با جوشانده برگ آن -درمان برفک با برگ آن-منظم کردن قاعدگی -درمان سالک با جوشانده برگ -درمان اسهال بچهها با جوشانده برگ -منظم کننده کار رودهها -جوشانده برگ ازگیل ورم گلو و ناراحتیهای حلق را از میان میبرد.
همچنین به طور سنتی در گیلان از "آب کونوس: برای درمان دهان درد استفاده میشده است.در درمان اسهال ساده-خونریزی داخلی -ورم روده-زخم دهان -تورم مخاط گلو با مضمضه آب برگ درخت ازگیل سودمند است.
👈 دقت کنید:
هسته ی ازگیل به علت داشتن اسید سیانیدریک، عنصری سمی است و خوردن آن خطرناک است.
📚 برگرفته از ویکی پدیا
📝 تهیه متن، عکس و برگردان:
بانو سیده مریم قادری، اورازان
TaleghaniDarji
🍃__________:☀️:__________♡
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
🍉⭐️🌙🍎
این دی یه قشنگه آهنگ، به رسم پیشکشی چله شو، تقدیم شما نازنین هم دیاران و همراهان.
ایلاهی حال و فالتان خیر و خجیر باشه
یار یکدلی نصیبتان گرده
و خدا برسانه همه تانه به آرزوهاتان 🙏🍃
🎼 آهنگ یلدا با صدای محمد معتمدی
تو چله ی من امسال، کدوم شعر و کدوم فال، باز یاد اونو زنده کرده؟
حافظ بگو کدوم فال، کدوم روز و کدوم سال، اونی که رفته برمیگرده؟
آی.. اونی که رفته برمیگرده؟!
امشب کدوم ستاره، دلشوره هامو داره، دلواپس لبخند اونه؟
کدوم جاده دوباره، اونو با یک اشاره، تا پشت این در میرسونه؟
آه.. تا پشت این در میرسونه؟
تو چله ی هر سال من، یه جای خالیه که پر نمیشه...
حافظ نگو تو فال من، جدایی افتاده برا همیشه..!
شبای چله، صدام میلرزه، دلم میگیره
شبای چله، خاطره هاشو ازم میگیره
دلم دوباره نبودنش رو بهونه کرده
یه عمره میگن اونی که رفته برنمیگرده
برنمیگرده....
TaleghaniDarji
🍉__________:🎼:__________🍁
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
صبح است و عجب پگاه شورانگیزی
وقت است که با تبسمی برخیزی
سرسبزترین بهار سهم دل تو
در ثانیههای آخر پاییزی
روایت عکس: ننه جان، در حال تدارکات یلدا شو❤️
وعده ی ما یـلـدا
همگی با هم خونه ی ننه و آبّا (مادربزرگ و پدر بزرگ)
بی دلخوری، بی افاده بی وایفا!
زُن باید اَندی هنر داشته باشه که وَختی یه روز نُتانست خُجیرغذا بَپُچه
یه تُن ماهی دی میخوا بیاره ایزاری سَر
قشنگ تَزهینُش کُنه
که مَردا باخوره، گمان کنه کُباب با زَهفرانی پِلو باخوردیه
ترجمه:
زن باید اونقدر هنر داشته باشه، که وقتی یه روز نتونست غذای خوب درست کنه، یه تن ماهی هم که میخواد بیاره سر سفره، یه جور قشنگی تزئینش کنه که مرد خونه بخوره و فکر کنه کباب با پلو زعفرانی خورده!
یه زُناکانی دی درُن کو چله شو، وختی میخوان شب چَرُز بیورُون، اینجوری میورُون!
البت میوه هاشان دِ محلومه ایرانی نیَن
و الا مینی ننه که همه شو دِمینه مجمعی دُل و میگو: بیا گَل اِنگَن!😂
ترجمه:
یه زنهایی هم هستند که شب چله (یلدا) وقتی میخوان شب چره (خوراکی) بیارن، اینجوری (مثل عکس) میارن. البته از میوه های موجود در این عکس معلومه که این خانمه ایرانی نبوده! وَ اِلّا مامان من که همه شو میریزه داخل یه مَجمعه (سینی) و صدا میزنه: بیا بخور!
هنر طالقانی دختر، هدیه به همدیاران عزیز، یلداتان مبارک - بانو سعیده آقابراری_وشته
یلدای ما بدون گوشی گذشت... اما خیلی خوش گذشت....
سجاد آقابراری_وشته
یلدای ما هم در کنار خانواده خوش گذشت، امیدوارم شما هم صدتا یلدای خوش ببینید. بانو مینا صائمیان _شهرک
جای همدیاران عزیز خالی.ماهم بلندترین شب سال را بهانه ای برای در کنار هم بودن قرار دادیم. بانو شیرین عسگری_خسبان
این دی مایی چله یی سفره!طالقان دَنبیم کرسی سر دِچینیم میز ناهارخوری سر دِچییم. سید مجید سید علیخانی-سنگبن
مای به هم شب چله به.هم تولد ننه جانم.خدا همه خجیر و زحمت کش ننه هان بداره. محمد آقابراری_وشته
ما زمستانی شو (چله شو)کرسی پایه قاب وازی دی داشتیم یادش بخیر
دزدو عاشق و شاه و گدا چهار نفر اصلی این بازی بین..ای خوشا اون وختان... بانو مرضیه نعمتی_خچیره
ما به رسم قدیم طالقان و کرسی پایه، شب چله را جشن بیتیم بانو شهناز فلاحی_حسنجون
جاتان خالی ما دی در کنار خانواده بدون وایفا و تلگرام...بلندترین شب سال جشن بیتیم. ایسه الان میگن شب چله، تمدید گردیه😁 بانو سیده مریم قادری_اورازان
بیلاخره این دانُشمندان یه چی اختراع کُردُن که به درد بخوره
این تُخمه هان دی آخرین بازماندگان چله شو یه
ننه قهیم کوردی ب، ایمشو کشف گردی...😄😄😄
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
قول اول
یلدا از دو بخش ''یل'' به اضافه ''دا'' تشکیل شده است:
یل + دا = یلدا
زبان لری که از بازمانده های زبان هخامنشیان است، ''یل'' را به معنای بزرگ دانند و به مادر ''دا'' یا ''دی'' می گویند (برگرفته از کلمه دایه).
پس یلدا همان ''بزرگ مادر'' است که مبدا رویش و زایش است.
هخامنشیان اعتقاد داشتند که شب اول زمستان، دانه های گیاهان در زیر خاک، جوانه می زنند و شروع به روییدن می کنند و به همین سبب، اولین ماه زمستان را دی می گویند.
قول دوم
«یلدا» برگرفته از واژه ای سریانی به معنای «زایش» و «تولد» است.
ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانستهاست. در آثارالباقیه بیرونی، صفحه ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شدهاست و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است.
در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است:
یلدا، شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شبهاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل میکند.
یلدا یعنی رویش و زایش.
یلدا = رویش بزرگ
شب یلدای خوبی را برای مهربانان و مهربانوان ایران زمین آرزو داریم.
🙏 با سپاس از آقای فرشید فلاحی
TaleghaniDarji
🍉__________:☀️:__________♡
تهیه شده در گروه تولید محتوای درجی
photo by: himan_photography
سال که شروع میگرده باهر حرفی یا اتفاقی میگن جوجه رَ
آخرپاییز میشمارن،من نمیدانم این آخرپاییز چی داره،یا اگه این موقع جوجه
بشمارست گرده چی میبو آیا زیاد میبو،خا اسه فقط دو روز بمانست تا آخر
پاییز شما دی اگه جوجه دارین بشمارین بَلکَم زیاد گرده
من گو بشمارستم کم گردی😂
جوجه ره آخر پائیز میشمرن
زبان و ادبیات فارسی پر از مثل و گوشه و کنایه شیرین هسته که حاصل تجربه و دانش پیشینیانه...هر کدام دی یه جای خاص کاربردی داره...
مثل همین جوجه بشماردن آخر پاییز که شو چله که میگرده نقل زبان مردم هسته..
اما بینیم این مثلی ریشه از کجه و به چی کنایه میزنه..
منی نظر ویشتر یه جور رجز بخواندن و مردمی خیط کردنی به بکار میشو..بحضی وقتان دی کسی که بخواه خودنمایی کنه اینه میگو
معمولا مرغ بهار کرچ میبو...البته مرغ بومی نه این ماشینی مرغان که دائم کرچن..
جوجه دی فصل بهار تخم ده سر در میاره تا آخر پاییز دی جوجه تبدیل به مرغ میبو اما تا جوجه مرغ گرده خیلی راهه یکی ره گربه یکی ره روباه و شغال در میبره یکی مریض میبو و میمره..خلاصه این ۱۵ الی ۱۶ تا جوجه که در میان تخم ده شاید ۷ الی ۸ تاش آخر پاییزی به بمانه....
بقولی محنی ایش این میبو که اول کار ...کار تمام شده حساب نکن.هیچ وخت سود و بهره ره صد درصد ندان..گول ناخور ...حالا ازین دست مثلها در زبان فارسی دی زیاد داریم.مثلا مولوی بگوته
هرکه اول بین بود اعما بود
هرکه آخربین ،چه با معنا بود
و یا
چشم آخربین تواند دید راست
چشم اول بین غرور است و خطا
ته مطلب ازین دست مثلها که غالبا ارشادیه در ادبیات فارسی زیاد داریم
مثل این مثل که میگن
مال(گوسفنده) طویله میان میشمارن
ته مطلب اینکه هیچ ربطی دی به شب چله نداره
ابوالفضل یزدانی_خسبان